بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)



 موضوع: پایان راه برای فرگشتِ مد نظر ملحدین و داروینیسم



🔹جدیدترین کشفیات علمی، خبر از نابودی فرگشت داروینی و همچنین رد وجود "جد مشترک بین همه‌ی موجودات زنده" می‌دهد...


قبل از این‌که به بررسی کنفرانس‌ها و مقالات ژورنال‌های علمی بپردازیم، در ابتدا باید دانست که فرگشت و داروینیسم چیست و بر چه ارکانی استوار هستند. فرگشت و داروینیسم به‌طور خلاصه بر چهار رُکن اساسی زیر استوار است:


1)نیای مشترک: یعنی همه‌ی موجوداتِ زنده دارای نیای مشترک هستند و در یک "درخت حیات"(tree of life) قرار دارند. به عبارت دیگر طبق این ادعا، در ابتدا فقط یک شکل حیات روی زمین وجود داشته است.


2)جهش‌های تصادفی: جهش‌هایی که در DNA رخ می‌دهند و طبق ادعای آتئیست‌ها بدون هیچ هدفی و کاملاً به‌صورت تصادفی است.


3) انتخاب طبیعی: اگر تغییراتی که در DNA رخ می‌دهند به نسل‌های بعد منتقل شوند، گفته می‌شود که این تغییرات توسط انتخاب طبیعی تایید شده است و اگر تغییرات رخ داده در DNA به نسل‌های بعد منتقل نشود و عملاً از بین رود، گفته می‌شود که این تغییرات توسط انتخاب طبیعی حذف شده‌اند.


4)تغییرات تدریجی: جهش‌های تصادفی و تغییراتی ژنی در DNA که توسط انتخاب طبیعی به نسل‌های بعد منتقل می‌شود، نسل به نسل روی هم انباشته شده و به آهستگی منجر به ایجاد گونه‌های جدید می‌شود.


✍ این 4 مورد، اساس داروینیسم و فرگشت است. هر وقت واژه‌ی فرگشت یا داروینیسم را می‌شنوید به‌طور خلاصه منظور چهار رُکن بالاست. جالب این‌که در سال‌های اخیر (2010 تا 2017) تمام موارد مذکور رد شده‌اند. به عبارت دیگر تمام ارکان اساسی فرگشت و داروینیسم توسط جامعه‌ی علمی رد شده است که ما در اینجا تعدادی از آن‌ها را ارائه می‌دهیم:


1) در مورد نیای مشترک و اینکه همه‌ی موجودات زنده دارای جد مشترک هستند، همین بس که "کریگ ونتر" در کنفرانسی که با حضور دانشمندان ناسا و برندگان جایزه‌ی نوبل و همچنین لاورنس کراوس، پل دیویس و خوده ریچارد داوکینز برگذار شد، اعلام کرد که به هیچ وجه همه‌ی موجودات دارای جد مشترک نیستند و وجود داشتن صرفاً یک درخت حیات و صرفاً یک شکل حیات را رد کرد.


 "کریگ ونتر" رئیس موسسه‌ی ژنتیکی جی کریگ ونتر و ملقب به "رسم کننده‌ی ژنتیکی"  و عملاً بالاترین مرجع علمی در زمینه‌ی ژنتیک است.( تذکر: کریگ ونتر به همراه تیم تحقیقاتی خود با قرار دادن ژنوم مصنوعی در یک باکتری زنده توانست اولین سلول مصنوعی را بسازد. تمام خبرها مبنی بر ساخته شدن سلول زنده در آزمایشگاه که ملحدین برایتان میفرستند، منظورشان ساخته شدن سلول توسط این دانشمند (کریگ ونتر) است. البته دقت کنید که هر وقت در خبری اعلام می‌شود سلول زنده در آزمایشگاه ساخته شده است، منظور صرفاً قرار دادن ژنوم مصنوعی در یک باکتری یا سلولی است که خود از ابتدا زنده بوده است و عملاً به معنای واقعی ساختن یک باکتری یا سلول زنده نیست. چون خودِ سلول از اول زنده بوده است و فقط ژنوم مصنوعی در آن گذاشته شده است)



نکته‌ی بسیار جالب اینکه اکنون کریگ ونتر اعلام کرده است که با توجه به شواهد ژنتیکی، این موضوع که همه‌ی موجودات صرفاً در یک درخت حیات(صرفاً یک شکل حیات) قرار دارند و دارای جد مشترک هستند نه تنها علمی نیست، بلکه یک داستان و قصه است.


کریگ ونتر این سخنان را در جریان کنفرانسی بزرگ  که با حضور دانشمندان ناسا و برندگان جایزه‌ی نوبل و همچنین لاورنس کراوس، پل دیویس و ریچارد داوکینز برگزار شده بود اعلام کرد.


🔹وقتی ریچارد داوکینز و لاورنس کرواس و... این دیدگاه که همه‌ی موجودات در یک "درخت حیات" قرار دارند و دارای جد مشترک هستند را بیان کردند، کریگ ونتر نه تنها مخالفت می‌کند بلکه این سخن را غیر علمی و منسوخ شده می‌داند. عین سخنان کریگ ونتر در این کنفرانس را به همراه ترجمه می‌آوریم:



I’m not so sanguine as some of my colleagues here that there’s only one life form on this planet. We have a lot of different types of metabolism, different organisms. I wouldn’t call you the same life form as the one we have that lives in pH 12 base, that would dissolve your skin if we dropped you in it.”


“Well, I’ve got the same genetic code,” said Davies. “We’ll have a common ancestor.”


“You don’t have the same genetic code,” replied Venter. “In fact, the Mycoplasmas use a different genetic code that would not work in your cells. So there are a lot of variations on the theme…”


“But you’re not saying it [i.e., Mycoplasma and…] belongs to a different tree of life from me, are you?” said Davies


There Isn’t a Tree of Life. I think the tree of life is an artifact of some early scientific studies that aren’t really holding up...  So there is not a tree of life. In fact from our deep sequencing of organisms in the ocean, out of, now we have about 60 million different unique gene sets.



✍ ترجمه:


من زیاد خوشبین نیستم که صرفاً یک شکل حیات روی این سیاره وجود دارد(همه‌ی موجودات دارای جدّ مشترک هستند) آن‌گونه که برخی از همکارانم(اشاره به ریچارد داوکینز و لاورنس کراوس و...) که در اینجا حضور دارند خوشبین هستند. ما انواع متفاوت بسیار زیادی از متابولیسم‌ها و همچنین ارگانیسم‌های متفاوت داریم.


(در اینجا کریگ ونتر به پل دیویس نگاه می‌کند و می‌گوید)


من، تو و آن ارگانیسمی که در باز پی اچ 12 زندگی می‌کند، را از یک شکل زندگی نمی‌دانم. در حالی که اگر تو را در آن بیاندازیم، پوست تو را حل می‌کند.


(پل دیویس پاسخ می‌دهد)


اما ما دارای کد ژنتیکی یکسانی هستیم. ما دارای جد مشترک هستیم.


(کریگ ونتر پاسخ میدهد)


شما دارای کد ژنتیکی یکسان نیستید. در واقع مایکوپلاسماها از کد ژنتیکی متفاوتی استفاده می‌کنند که در سلول‌های تو کار نمی‌کنند. بنابراین تفاوت‌های بسیار زیادی در این زمینه وجود دارد.


( در اینجا پل دیویس از حرفای کریگ ونتر که وجود جد مشترک بین همه‌ی موجودات را رد می‌کند شوکه شده و به او می‌گوید)


اما تو که نمی‌خواهی بگویی که آن‌ها( مایکوپلاسماها و...) متعلق به یک درخت حیات دیگر نسبت به من هستند؟ ( یعنی انسان‌ها و مایکوپلاسماها و... دارای جد مشترک نیستند)


(کریگ ونتر پاسخ میدهد)


اصلاً درخت حیات(وجود جد مشترک بین همه‌ی موجودات زنده) وجود ندارد! من فکر می‌کنم که درخت حیات یک محصول مصنوعی حاصل از برخی مطالعات علمی اولیه است که اکنون واقعا حمایت نمی‌شود... بنابراین یک درخت حیات(tree of life) وجود ندارد. در واقع با توجه به ترتیب‌دهی عمیق ما از ارگانیسم‌های موجود در اقیانوس، اکنون ما حدود 60 میلیون مجموعه‌ی مختلف و منحصر به ‌فرد از ژن داریم.



  جالب اینکه لاورنس کراوس و به خصوص ریچارد داوکینز که مات و مبهوت شده بود اعلام می‌کند که از سخنان کریگ ونتر که درخت حیات و وجود جد مشترک را صرفاً یک داستان و قصه می‌داند شگفت زده شده و در انتهای کلیپ تلاش می‌کند که درخت حیات و جدّ مشترک را نجات دهد و از این رو در لحظات پایانی از کریگ ونتر میپرسد که DNA همه‌ی موجودات به هم شبیه است و همه‌ی آن‌ها با هم مرتبط هستند(دارای جد مشترک هستند)؟ اما نه تنها کریگ ونتر حرف ریچارد داوکینز را تایید نمی‌کند، بلکه هم کریگ ونتر و هم سایر دعوت شدگان به این کنفرانس به تلاش‌های احمقانه‌ی ریچارد داوکینز برای نجات درخت حیات و جد مشترک می‌خندند.


  لینک کلیپ سخنان کریگ ونتر در این کنفرانس بزرگ که در حضور خودِ ریچارد داوکینز و لاورنس کراوس و دانشمندان ناسا و برندگان جایزه‌ی نوبل این موضوع که همه‌ی موجودات دارای جد مشترک هستند و در یک "درخت حیات" قرار دارند را غیر علمی اعلام می‌کند. این ویدیوی فوق‌العاده را از دست ندهید. (تذکر: این ویدیو در یوتیوب موجود است)


https://www.youtube.com/watch?v=N984S9W7VdI



(دقت کنید که اصلی‌ترین رُکن فرگشت مد نظر ملحدین و داروینیسم این است که فقط یک درخت حیات و یک شکل حیات روی زمین وجود داشته و همه‌ی موجودات دارای جد مشترک هستند. اما اکنون "کریگ ونتر" که عملاً بالاترین مرجع علمی در زمینه‌ی ژنتیک است رسماً اعلام می‌کند که دیدگاه وجود جد مشترک بین همه‌ی موجودات صحیح نیست و لزوماً یک شکل حیات روی زمین وجود ندارد و درخت حیات مد نظر فرگشت‌گرا اشتباه است)



2) در مورد جهش‌های تصادفی، انتخاب طبیعی و تغییرات تدریجی باید گفت که در سال‌های اخیر آنقدر جامعه‌ی علمی این 3 مورد را رد کرده است که دیگر نپذیرفتن این موضوع که موجودات زنده محصولِ جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی و تغییرات تدریجی نیستند، مخالفت آشکار با علم است. جامعه‌ی علمی بارها اعلام کرده است که جهش‌ها نه تنها تصادفی و بی هدف نیستند بلکه کاملاً هدفمند هستند و به هیچ وجه ما محصول تصادفات نیستیم. حتیٰ کسانی که وجود جد مشترک و فرگشت را قبول دارند هم اعلام کرده‌اند که دیگر جهش‌های تصادفی و کلاً آن چیزی که مد نظر ملحدین است (یعنی تصادفات) از بین رفته است. به‌عنوان مثال ژورنال نیچر(Nature) در مقاله‌ای که سال 2013 منتشر کرد، اعلام کرد که قابل پیش بینی بودن "تکامل" باعث شده که دانشمندان به این نتیجه برسند که جهش‌ها نه تنها تصادفی نیستند بلکه هدفمند هستند.


http://www.nature.com/news/predictable-evolution-trumps-randomness-of-mutations-1.12459


ژورنال فیزیولوژی نیز با انتشار مقاله‌ای اعلام کرد جهش‌هایی که قبلاً تصادفی تصور می‌شدند اکنون مشخص شده است که به هیچ وجه تصادفی نیستند. همچنین در این مقاله اعلام شده است که تمام ارکان نئوداروینیسم از بین رفته است. جملاتی از این مقاله را به همراه ترجمه می‌آوریم:


Neo-Darwinism is based on random mutations accumulating to produce gradual change through natural selection... We now know that genetic change is far from random and often not gradual


All careful studies of mutagenesis find statistically significant non-random patterns of change


all the central assumptions of the Modern Synthesis (often also called Neo-Darwinism) have been disproved


ترجمه:


نئوداروینیسم بر پایه‌ی ذخیره‌ی جهش‌های تصادفی برای تولید تغییرات تدریجی از طریق انتخاب طبیعی است. (امّا) ما اکنون می‌دانیم که تغییرات ژنتیکی از تصادفی بودن به دور است و همچنین اغلب تدریجی نیستند.


تمام مطالعات دقیق درباره‌ی جهش‌ها(جهش‌زایی) نشان دهنده‌ی الگوهای غیر تصادفی و معنی‌دار برای تغییرات است.


تمام ارکان‌های اصلی نئوداروینیسم رد شده است:


http://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1113/expphysiol.2012.071134/full



همچنین سایت علمی Science Focus در مقاله‌ای که 22 نوامبر 2016 منتشر کرد رسماً اعلام کرد:



1)هیچ شاهد علمی برای فرگشت داروینی وجود ندارد( کوچکترین شاهدی وجود ندارد که از فرگشت داروینی که موجودات را محصول تصادفات می‌داند حمایت کند)


2)ژن خودخواه( که ریچارد داوکینز به شدت روی آن تأکید داشت) نه تنها مبتنی بر هیچ شاهد علمی نیست بلکه مبتنی بر مدل‌های بازی گونه‌ی ساده‌ای است که از اقتصاد سال 1940 قرض گرفته شده است( نه تنها هیچ شاهد علمی برای ژن خودخواه وجود ندارد بلکه اکنون دیگر تاریخ مصرفش تمام شده است)


جمله‌ی این مقاله را به همراه ترجمه می‌آوریم:


No observational or experimental evidence supports the evolution of a new species by this NeoDarwinian mechanism.



ترجمه:


هیچ شاهد قابل مشاهده یا قابل آزمایشی وجود ندارد که فرگشت یک گونه‌ی جدید(از جانداران) به وسیله‌ی مکانیزم نئوداروینی(جهش‌های تصادفی و انتهاب طبیعی) را حمایت کند.


http://www.sciencefocus.com/article/nature/it-time-drop-darwinism



دپارتمان ژنتیک دانشگاه آکسفورد نیز با انتشار مقاله‌ای اعلام کرد که ژن خودخواه که ریچارد داوکینز روی آن تأکید داشت و همچنین  نئوداروینیسم( جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی) دیگر کارآمد نیستند:


https://ora.ox.ac.uk/objects/uuid%3A9412e8ec-8da9-498d-8260-7e13c44252b8



لینک همین مقاله(نسخه‌ی کامل) در ncbi:


https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC3060581/


جالب اینکه خوده ژورنال زیست‌شناسی که عملاً معتبرترین منبع علمی در زمینه‌ی زیست شناسی است اعلام کرده که نئوداروینیسم(جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی) دیگر کارآمد نیست:


http://jeb.biologists.org/content/218/16/2659



نکته‌ی باور نکردنی اینکه ملحدین ایرانی هنوز هم از نئوداروینیسم دفاع می‌کنند و موجودات زنده را حاصل تصادفات می‌دانند!! ژورنال زیست‌شناسی که معتبرترین و بالاترین منبع موجود در دنیا در زمینه‌ی زیست شناسی است، نئوداروینیسم را رد کرده اما ملحدین ایرانی هنور سعی در توجیه و تفسیر برای نجات نئوداروینیسم دارند!! آیا این مخالفت آشکار ملحدین ایرانی با علم نیست؟!


آن چیزکه اکنون به وضوح روشن است این است که ما نه تنها محصول تصادفات نیستیم، بلکه محصول یک نظام هدفمند و غیرتصادفی هستیم و همچنین به هیچ‌وجه همه‌ی موجودات زنده در یک درخت حیات قرار ندارند و دارای جد مشترک نیستند. به عبارت دیگر خدا همه‌ی شرایط برای شکل‌گیری حیات و پیدایش موجودات زنده را فراهم کرده و طی یک نظام مهندسی شده خانواده‌های مختلف از موجودات به طور مجزا( و نه در صرفاً یک درخت حیات که همگی جد مشترک داشته باشند) روی زمین شکل گرفته‌اند.


«پایان»


تهیه شده در: «رد شبهات ملحدین»

۹۶/۱/۲۰

•┈┈••✦❀✦••┈┈•




جامعه‌ی علمی از جمله ژورنال نیچر(Nature) تایید کردند که همه‌ی انسان‌های امروزی از نسل یک مرد و یک زن(آدم و حوا) هستند, همان‌گونه که کتب مقدس اعلام کرده بودند.



 آیا به یاد دارید که سال‌ها قبل خبری منتشر شد مبنی بر اینکه دانشمندان به این نتیجه رسیده‌اند که همه‌ی انسان‌ها از نسل یک مرد و یک زن هستند؟ و دانشمندان نام آن مرد را "آدم کروموزم Y" و نام آن زن را "حوای میتوکندری" گذاشتند؟ آیا به یاد دارید که همه‌ی آتئیست‌ها(ناباوران) از جمله ریچارد داوکینز در پاسخ به انتشار این خبر اعلام کردند که چون این مرد و زنی که دانشمندان کشف کرده‌اند در یک دوره‌ی زمانی یکسان زندگی نمیکردند(در کنار هم زندگی نمیکردند) و ده‌ها هزار سال بین آن‌ها فاصله‌ی زمانی وجود داشته پس هیچ ربطی به آدم و حوای کتب مقدس ندارند؟



 اکنون ژورنال نیچر(Nature) نتایج جدیدترین تحقیقات را منتشر کرده و اعلام کرد که نه تنها همه‌ی انسان‌ها از نسل یک مرد و یک زن هستند, بلکه این مرد و زن در یک دوره‌ی زمانی یکسان زندگی میکردند و بین آن‌ها فاصله‌ی زمانی نبوده, همان‌گونه که در کتب مقدس آمده است. عین جملات ژورنال نیچر را به همراه ترجمه می‌آوریم:



The Book of Genesis puts Adam and Eve together in the Garden of Eden, but geneticists’ version of the duo — the ancestors to whom the Y chromosomes and mitochondrial DNA of today’s humans can be traced — were thought to have lived tens of thousands of years apart. Now, two major studies of modern humans’ Y chromosomes suggest that ‘Y-chromosome Adam’ and ‘mitochondrial Eve’ may have lived around the same time after all


ترجمه:


کتاب پیدایش( انجیل) آدم و حوا را در باغ عدن کنار هم قرار داده است( باغ عدن: بهشتی که آدم و حوا در آن بوده‌اند). اما نسخه‌ی ژنتیکی این دو- یعنی اجدادی که کروموزم Y و DNA میتوکندری انسان‌های امروزی به آن‌ها بر میگردد- تصور میشد که با فاصله‌ی زمانی ده‌ها هزار سال از هم زندگی میکرده‌اند. اکنون, دو تحقیق بسیار بزرگ درباره‌ی کروموزم Y انسان‌های امروزی نشان میدهد که "آدم کروموزم Y" و "حوای میتوکندری" ( یعنی زن و مردی که همه‌ی انسان‌های امروزی از نسل این دو هستند) در یک دوره‌ی زمانی یکسان زندگی میکرده‌اند. 


http://www.nature.com/news/genetic-adam-and-eve-did-not-live-too-far-apart-in-time-1.13478



همان‌گونه که مشاهده کردید, خوده ژورنال نیچر اعلام کرده که تحقیقات جدید نشان داده‌اند همه‌ی انسان‌ها از نسل یک مرد و یک زن هستند, همان‌گونه که کتاب پیدایش( انجیل) نیز اعلام کرده بود که آدم و حوا در باغ عدن در کنار هم بوده‌اند.



اکنون دیگر چه فرگشت را بپذیرید چه نپذیرید, یک واقعییت آشکار شده است و آن اینکه همه‌ی انسان‌های سراسر کره‌ی زمین از نسل یک مرد و یک زن هستند, دقیقا همان‌گونه که کتب مقدس اعلام کرده بودند. یعنی حتی دانشمندانی که فرگشت را قبول دارند هم پذیرفته‌اند که همه‌ی انسان‌ها از نسل یک مرد و یک زن هستند.


 در واقع تنها تفاوت این است که حامیان فرگشت معتقدند این مرد و زنی که همه‌ی انسان‌های امروزی از نسل آن‌ها هستند(یعنی آدم و حوا) به مرور و از طریق فرآیندی به نام فرگشت ایجاد شده است. به عبارت دیگر طی فرآیندی به مرور تکامل یافته و در نتیجه در سیر تکاملی این مرد و زن تا زمانی که به مرحله‌ی کنونی برسند هزاران نفر قرار داشته است.(آتئیست‌ها که بعد از انتشار این خبر شکست بزرگی خورده‌اند تنها حرفی که میزنند همین است که در کتب مقدس اشاره نشده این مرد و زن از طریق فرآیند فرگشت ایجاد شده‌اند.به عنوان مثال ملیسا ویلسون سایرس(Melissa Wilson Sayres) که از اعضای یکی از سایت‌‌های معروف آتئیستی انگلیسی زبان است میگوید: این مرد و زن به مرور و از طریق فرگشت ایجاد شده اند, پس دو نفر از بین هزاران نفری بوده‌اند که در یک خط زمانی پیوسته(سیر تکاملی) قرار داشته‌اند در حالی که در انجیل به چنین چیزی اشاره نشده و در نتیجه این مرد و زن به موازات آدم و حوای انجیل نیستند). هرچند اهمیت این موضوع اکنون دیگر کمرنگ شده است چون حتی اگر فرگشت درست باشد و این مرد و زن به مرور از طریق فرگشت ایجاد شده باشند باز هم علم تایید کرده است که همه‌ی انسان‌ها از نسل یک مرد و زن هستند و حق با کتب مقدس بوده است.


🔹جالب اینکه آتئیست‌ها تا اندکی پیش این موضوع که همه‌ی انسان‌ها از نسل یک مرد و زن هستند را مورد تمسخر قرار داده و میگفتند که از نسل میمون بودن را ترجیه میدهند به اینکه خرافاتی مانند وجود یک پدر و مادر مشترک برای همه‌ی انسان‌ها( آدم و حوا) را بپذیرند. اما اکنون مشخص شده است که چه از نسل میمون باشند چه نباشند در هر دو صورت همه‌ی انسان‌ها از نسل یک مرد و یک زن هستند و این به هیچ وجه خرافات نبوده است.


منبع : حقیقت جویان


عقیم کردن ‌‌اجباری بر پایه نظریه تکامل

| دوشنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۶، ۰۸:۵۹ ب.ظ | ۱ نظر

جنایت های خرافات داروینیسم و تکامل


<<قسمت 5>>


(عقیم کردن ‌اجباری)


اگر سر و جسم تو این چنین می‌باشد از تکامل گرایان دوری کن!!


در ژانوی 2015 میلادی، نمایندگان پارلمان آمریکا با اعطای 25 هزار دلار به قربانیان جنایت عقیم کردن اجباری موافقت کرد، البته این امر پس از ماراتونی طولانی و نبرد قضایی شدیدی انجام پذیرفت، مسئله‌ای که دادگاه عالی آمریکا در سال 1927 میلادی قانون عقیم کردن اجباری را به منظور بهبود نسل در ایالت ویرجینیا تصویب کرده بود و تا سال 1979 میلادی ادامه یافت!


بیش از 30 ایالت در این برنامه وحشیانه وارد عمل شدند، برای "عقیم کردن اجباری" کسانی که آمریکا آن‌ها را این‌گونه برشمرد که:

"دارای صفات ژنتیکی نامطلوبی هستند یا از اختلال عقلی رنج می‌برند"!!


چنانکه به این بهانه، بیش از ۸ هزار نفر آفریقایی تبار و دیگران، مابین سال‌های 1920 تا 1970 عقیم شدند که یک سوم آنان، زنانی بودند که برای انجام عمل عضو دیگری به بیمارستان مراجعه کرده بودند! و تعداد کلی قربانیان به بیش از ۶۰ هزار نفر آمریکایی می‌رسد که برای دریافت غرامت تلاش می‌نمودند!!


این، داستانی عجیب و باورنکردنی است "نه فقط در وحشیگری و فقدان هرگونه انسانیتی عجیب است" بلکه از حد حماقتی وصف ناشدنی نیز فراتر رفته است، و اینثگونه به همراه داستان‌های دیگری ثبت می‌شود که نزاهت، مصداقیت، سودرسانی علم و نیز ارتباطش با تعالی بشر را زیر سوال برد!


بر حسب آنچه داروین در کتاب‌ (اصل انسان) مقرر کرد که گونه‌ها و نژادهای بشر متفاوت هستند و در نردبان خیالی تکامل حسب دوری و نزدیکی به حیوانات و گوریل قرار می‌گیرند (که پایین‌ترین آن‌ها سیاهان و سرخ‌پوستان، و بالاترین شان کوکازی های اروپایی است)


اما امر خطیرتر این گفته اوست که نژادهای والاتر و بالاتر بزودی نژادهای پست تر و پایین تر را از صحنه زندگی محو می‌کنند!!


انگار که با این گفته، چاقویی را به دست دیوانه‌ای می‌دهد سپس در را برایش باز می‌کند تا بی‌گناهان را در هم بدرد!!


فجایع و تراژدی‌های پیشین که در مقالات گذشته بیان داشتیم را بازگو نمی‌کنیم بلکه امروز با فاجعه جدیدی همراه 

می‌شویم که در آن، در کنار حذف فیزیکی بی‌رحمانه بیماران و معلولان، بسیاری از والدین نیز به‌صورت اجباری از داشتن فرزندان محروم می‌شوند تنها به این خاطر که "دانشمندان والامقام! تکامل‌گرا با خرافات خود" معتقدند که آنان کمتر تکامل یافته‌تر بوده و با عقول و بدن‌های خود باری بر دوش زندگی و طبیعت هستند!! به‌همین دلیل مطابق قانون جنگلی که داروین برای بشر وضع کرد، می‌بایست یا از شر آن‌ها خلاص شد و یا به‌صورت اجباری به بهانه بهبود نسل Eugenice، عقیم‌شان کرد!!


بعد از آن‌که داروین افکار بیمارش و خرافات تکامل انسان را استفراغ کرد برخی از تکامل‌گرایان شروع به احیای عادت جاهلی قدیمی کردند که مستکبران و دیکتاتوران امت‌هایی مانند روم و یونان و... داشتند.

 و آن اینکه:

1)برگزیدن نسل بزرگان و اشراف قوم (بهبود نسلی ایجابی)

2)متوقف نمودن تولید نسل تمام ضعیفان و مستضعفان هرچند از طریق عقیم کردن اجباری، زیرا کثرت آن‌ها در جامعه مقبول نیست(بهبود نسل سلبی)


اولین کسی که اصطلاح "بهبود نسل" را به‌صورت علمی بکار برد (فرانسیس گالتون) بود که در عصر او افکار مرگ‌بار داروین ظهور یافت (او در سال 1822 متولد شده و در 1911 مرده است) و این اصطلاح را برای اولین بار در سال 1865 میلادی در مقاله‌ای با عنوان "موهبت ژنتیکی و طبع" استفاده کرد.


او بود که تشویق به بهبود نسل از هر دو نوع ایجابی و سلبی نمود (یعنی برگزیدن به‌وسیله ازدواج بین افراد برتر  و متوقف ساختن تولید مثل افراد نامطلوب مثل معلولان و...) این افکار از طرف او انتشار یافت و به دیگران رسید تا این‌که آمریکا در ایالت‌های متعددی آن‌را به‌صورت عقیم کردن اجباری نژادهایی که تولید مثل و افزایش تعدادشان را نمی‌پسندید به اجرا درآورد (همانند تعدادی از مهاجران داخل خاک آمریکا و دیگران) تا جایی که در دوران هیتلر به اوج خود رسید!

سپس تدریجاً تا دهه هفتاد و هشتاد میلادی قرن گذشته در نتیجه بدنامی و رسوایی‌هایی که ببار آورد و بویژه این‌که با جنایت‌های هیتلر ارتباط یافت رو به زوال نهاد...


اما اکنون...


درنگ کوتاهی می‌کنیم تا 

مشاهده نماییم: هر یک از دو نوع، چه مصیبت هایی دارد؟! به‌ویژه بعد از این‌که اندیشه‌های "بهبود نسل" امروزه دوباره تحت پوشش استفاده از علم جدید ژن‌ها و تصرف در آن به منظور رسیدن به "انسانی برتر" بازگشته است!!


اما بهبود نسل "ایجابی" (تولید نسل بین انسان‌های برتر)

پس خرافات نژادپرستانه و کینه توزانه و بازگشت به برتری دادن ناحق برخی نژادها بر دیگران را تغییر داد اما باز هم روی برخی صفات سر و اندازه بینی و پیوند دادن بلندی قامت و رنگ پوست به هوش تاکید ورزید!!

 


📝در واقع شامل افکار بدتر و چندش‌آورتر و خلاف فطرت، حیا، مفاهیم همسرداری و سکونت می‌شود و هرگاه بر عقل‌ها چیره یابد آن‌را مبتلا به حماقت حتی اگر از دانشمندان باشند (البته این عادت الحاد و خرافه تکامل است)


برای مثال: 

در دهه هشتاد قرن گذشته، فیزیک‌دان دارندهٔ جایزه نوبل "ویلیام شوکلی" از تمام برندگان جایزه نوبل درخواست کرد که با گذاشتن مقداری از حیوانات اسپرمی خود، در بانک اسپرم مشارکت نمایند!!


تا بدین گونه هر زنی که صلاحیت دارد نقش خود را در قبال انسانیت به منظور بهبود نسل جنس بشری از طریق تلقیح از بانک اسپرم برای افراد برتر و نابغه به انجام رساند!!

اینجا "هرمان ج. مولر" به ذهن می‌آید که از مهمترین شیفتگان این نوع از فریب بشری و تأسیس بانک‌های حیوانات اسپرمی بدون هیچ‌گونه مانع اخلاقی یا دینی یا ارزشی یا انسانی بود (انگار که آن‌ها برای دستیابی به بهترین حیوان کاملاً با حیوانات در می‌آمیزند)!!


مشکل این‌است که یکی از خطرناک‌ترین این اقدامات اگر عملاً ادامه یابد آنچنان‌که در بلند مدت خوابش را در سر می‌پرورانند، تحولی سهمگین برای تمایز و تقسیم بندی انسان‌ها به دو گروه است:


1)گروهی(نوزادانی بهبودیافته که غالباً ثروتمندانی هستند که حیوانات اسپرمی را خریداری کرده و به انجام عمل مبادرت می‌ورزند)! 

2)و گروه دیگر، بقیه انسان‌ها هستند که از این کار خودداری نموده‌اند یا از فقیرانی هستند که توانایی پرداخت هزینه این اقدامات جنون آمیز را ندارند!!


و بدین گونه بشریت دوباره به پست ترین شکل نژادپرستانه بین دو جنس یا دو نوع برگشت:

و تنها خداوند متعال می‌داند که قوی‌تر آن‌ها چه سوءاستفاده یا قتل عام یا کشتار و یا عقیم کردنی بر سر ضعیف تر می‌آورد!!


اما بهبود نسل (منفی) (عقیم کردن اجباری) که فاجعه است!


این فکر از همان ابتدا حول نابودی فقرا و ساکنان جهان سوم (به‌ویژه آفریقایی‌ها) می‌چرخد تا برای بزرگان موجود در نردبان تکامل، منابع طبیعی زمین را فراهم و ضمانت نماید، که این امر به‌واسطه هزاران عمل اجباری و بدون علم، زنانی که تحت عمل قرار گرفته و فریبشان می‌دادند با آغاز قرن بیستم انجام پذیرفت، سپس در دوران نازیسم و هیتلر اشکال دیگری به خود گرفت سپس رو به کاهش نهاد تا اینکه نزدیک دهه هشتاد محبوبیتش را از دست داد.


اما بار دیگر به‌صورت بومی در برخی کشورهای معین پا به عرصه ظهور نهاد و حاکمان آن کشورها به دلایل بسیاری غالباً از شعار مرزبندی نسل یا تنظیم خانواده یا رعایت سلامت زنان دم زدند!!


تکامل گرا "سر دیوید آتنبروگ" می‌گوید:

 "غذا دادن به ملت‌های جهان سوم را متوقف کنید تا تعداد ساکنان جهان کاهش یابد"

David Attenborough: Stop feeding third world nations to reduce population


لینک خبر:

http://www.infowars.com/david-attenborough-stop-feeding-third-world-nations-to-reduce-population/


بر این اساس می‌توان بسیاری از پروژه ها و دسیسه‌ها را به منظور کاهش نسل یا متوقف ساختنش به‌واسطه سوءاستفاده از جهل میلیون‌ها انسان ساده لوح در کشورهای جهان سوم یا کشورهای وابسته به تمایلات بزرگان تکامل فهمید!!


اینجا سخن از آلمان و آمریکا را به‌عنوان مثال تکرار نمی‌کنیم اما:


برای مثال در هند:

در ماه فوریه سال 2012 میلادی کلیپی از یکی از جراحان منتشر شد که در مدرسه‌ای در حومه اراریا از توابع ایالت بیهار هندوستان، عمل جراحی روی مردان و زنان انجام می‌داد که همگی عمل عقیم کردن بود و ظرف فقط دو ساعت به حدود 53 عمل رسید، البته بدون کادر پزشکی مجرّب و مکان تمیز و مناسب و وسایل مدرن یا داروهای عقیم کننده انجام پذیرفت!!

این قضیه به رسانه‌ها هم کشیده شد و در نهایت در اذهان عمومی با عنوان: "برنامه عقیم کردن اجباری زنان و مردان هندی" مشهور گردید..


و مسئله اساسی آن بود که این برنامه با پشتیبانی مالی حکومت بریتانیا به مقدار 166 میلیون پوند استرلینگ (واحد پول پادشاهی بریتانیا) به اجرا درآمد! و تعدادی نیز درنتیجه سهل انگاری پزشکی در این ماجرا جان سپردند!!


همین مشکل در پرو در دوران رئیس جمهور سابق فوجیموری اتفاق افتاد چنانکه پروژه "عقیم کردن اجباری زنان فقیر بصورت جمعی" مابین سال‌های 1995 تا 2000 میلادی به اجرا درآمد!! 

و حدود 300 هزار زن چه به‌صورت اجباری یا با فشار بر آنان یا شوهرانشان و یا بدون آگاهی آن زنان عقیم گردیدند..

و پیامدهای این مسئله در سال 2013 میلادی به منظور درخواست برای دریافت خسارت به‌شدت جنجال ساز شد. (که به راحتی می‌توان در اینترنت از آن اطلاع حاصل کرد).


🔍عجیب این‌است که خود اسرائیل (که نزد کوردلان و فاقدان عقل و وجدان، سمبل پیشرفت و مدنیّت و تمدن است) همین روش پَست (یعنی عقیم کردن اجباری) را بر زنان یهودی اتیوپیایی به اجرا درآورده است!

چنان‌که در وقتی که اسرائیل به افزایش جمعیّت خود برای اشغال کامل فلسطین نیازمند است امّا به افزایش تعداد یهودیان غیر اصیل (همچون این اتیوپیایی‌ها) از طریق ازدواج و تولید نسل آن‌ها تمایلی ندارد!!

به همین دلیل به اسلوب فریب و فشار عام‌دانه بر این زنان روی آورده است این‌گونه که پیش از سفر این زنان به اسرائیل، به آن‌ها داروی (دیبو پروفرا) می‌دهند با این عنوان که داروی پیشگیری از بارداری است! و هر زنی که از مصرف این دارو سر باز زند اجازه سفر به اسرائیل را نخواهد گرفت!!


در اینجا این زنجیره مقالات پیرامون خرافات داروینیسم و تکامل پایان‌

می‌یابد.



(ان‌شاءالله، این سلسله مقالات، به‌صورت کتابچه در خدمت شما عزیزان قرار خواهد گرفت)


و آخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمین


ترجمه شده در:«رد شبهات ملحدین»

95/1/5


✾•┈┈••✦❀✦••┈

مطالب مرتبط 

جنایت های داروینیسم و نظریه تکامل



 مکانیک کوانتومی و هوش انسان فراتر از ماده و فیزیک: پیشروترین نظریه‌ها و کشفیات علمی حکایت از فرامادی بودن هوش انسان دارد...



  پروفسور آدام فرانک, استاد نجوم دانشگاه روچستر نیویورک و بنیان‌گذار بخش بیگ بنگ و کیهان در سایت ان پی آر ( NPR) در مقاله‌ای که 5 روز پیش در سایت aeon منتشر شد, به وضوح اعلام میکند که شواهد علمی نشان از فرامادی بودن هوش انسان و همچنین مکانیک کوانتومی دارد. جملاتی از این مقاله را به همراه ترجمه می آوریم:



1: if one wants to apply the materialist position to a concept as subtle and profound as consciousness, something more must clearly be asked for. The closer you look, the more it appears that the materialist (or ‘physicalist’) position is not the safe harbor of metaphysical sobriety that many desire.


2: the quantum perspective adds a lot of blur to any materialist convictions of what the world is built from.


3: A theory of mind that depends on matter that depends on mind could not yield the solid ground so many materialists yearn for.


4: Materialism is an attractive philosophy – at least, it was before quantum mechanics altered our thinking about matter.


5: the ground of materialism becomes far more shaky when we attempt to grapple with the more profound mystery of the mind.


6: We know that matter remains mysterious just as mind remains mysterious, and we don’t know what the connections between those mysteries should be. Classifying consciousness as a material problem is tantamount to saying that consciousness, too, remains fundamentally unexplained.


7: Materialism alone cannot explain the riddle of consciousness.



✍ ترجمه:



1: اگر کسی بخواهد دیدگاه ماتریالیستی(ماده گرایی) را برای مفهوم دقیق و عمیقی مانند "هوش و آگاهی" به کار برد,  به وضوح به چیز بیشتری برای آن نیاز است. با نگاهی دقیق تر, بیشتر مشخص میشود که دیدگاه ماتریالیستی( ماده گرایی) جایگاهی امن برای هوشیاری متافیزیکی نیست, آن‌گونه که بسیاری انتظار دارند. 



2: چشم انداز کوانتومی به مقدار بسیار زیادی هر گونه تفکر ماتریالیستی(ماده گرایی) درباره‌ی اینکه جهان از چه چیزی ساخته شده است را تیره و تار میکند.



3: یک نظریه برای "ذهن" که وابسته به ماده باشد, که خود(ماده نیز) وابسته به ذهن است, نمیتواند یک پایه‌ی مستحکم که ماتریالیست‌ها(ماده گراها) مشتاقش بودند را نتیجه دهد.



4: فلسفه‌ی ماتریالیسم(مادی‌گرایی) یک فلسفه‌‌ی جذاب بود, اما تا قبل از اینکه مکانیک کوانتومی تفکر ما در مورد ماده را دگرگون کند.



5: دیدگاه ماتریالیسم(ماده گرایی) وقتی ما برای یافتن رمز و راز عمیق‌تر ذهن تلاش کردیم, بسیار بیشتر متزلزل و ضعیف شد.



6: ما می‌دانیم که ماده مرموز باقی مانده است همانگونه که ذهن به طور رمز و راز باقی مانده است، و ما نمی دانیم که چه ارتباطی باید بین این رمز و رازها باشد. طبقه بندی کردن "هوش و آگاهی" به عنوان یک مشکل مادی, معادل این است که گفته شود هوش و آگاهی اساسا غیر قابل توضیح(غیر قابل حل) است.



7: ماتریالیسم(مادی‌گرایی) به تنهایی نمی تواند معمای "هوش و آگاهی" را توضیح دهد.




📚 لینک مقاله ی aeon:



https://aeon.co/essays/materialism-alone-cannot-explain-the-riddle-of-consciousness




🔹 همچنین سایت علمی و شبکه‌ی بزرگ Daily Galaxy (که مقالات روزانه‌ی کیهان شناسی را منتشر میکند) 3 جون 2017 پیشروترین دیدگاه دانشمندان درباره ی هوش انسان و رابطه ی آن با جهان هستی را اینگونه اعلام کرد:



1: دلیل اینکه جهان هستی وجود دارد این است که ما(انسان‌ها) وجود داریم. ( به عبارت دیگر هوش و آگاهی ما باعث شده است که جهان وجود داشته باشد)



2: مغز جایگاه هوش نیست, بلکه مغز مانند یه گیرننده‌ی رادیویی عمل میکند و هوش را دریافت و برای ما قابل فهم میکند( هوش و آگاهی یک عامل جهانی و بیرونی است و مغز ما مانند یک گیرنده‌ی رادیویی عمل کرده و آن را دریافت و ترجمه میکند)




 لینک مقاله ی Daily Galaxy:



http://www.dailygalaxy.com/my_weblog/2017/01/the-conscious-universe-a-radical-theory-the-universe-exists-because-we-are-here-view-video.html



  پ.ن: همانگونه که در مقاله‌ی Daily Galaxy آمده است, شواهد علمی به خصوص در مکانیک کوانتومی دانشمندان را ناگزیر کرده که هوش و آگاهی را فراتر از ماده بدانند, 


منبع : حقیقت جویان



پایان راه آتئیسم در زیست شناسی

| شنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۵، ۰۸:۲۱ ب.ظ | ۰ نظر


اساتید معتبرترین دانشگاه‌های جهان ناکارآمدی نئوداروینیسم, جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی و همچنین وجود هدفمندی و غیر تصادفی بودن پیدایش موجودات زنده را تایید کردند.




✍ ابتدا در پاسخ به کسانی که هنوز از نئوداروینیسم, جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی دفاع میکنند, این بار ژورنال زیست شناسی با انتشار مقاله‌‌ای به این اظهارات پاسخ داده و رسما اعلام کرد:


تمام ارکان اساسی نئوداروینیسم(جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی) رد شده است.


🔹بعد از انتشار مقالات زیادی در ژورنال‌های علمی که حاکی از ناکارآمدی جهش‌‌های تصادفی وانتخاب طبیعی در پیدایش موجودات زنده و مرگ نئوداروینیسم و روی کار آمدن هدفمندی و مهندسی شده بودن و غیرتصادفی بودن پیدایش موجودات زنده بود, تعداد اندکی از زیست شناسان که سعی در نجات نئوداروینیسم و زنده نگه داشتن تفکر بیخدایی در زیست شناسی داشتند, متن‌هایی در دفاع از نئوداروینیسم در وبلاگ‌‌های شخصی خود منتشر کردند. اما این بار پروفسور دنیس نوبل با انتشار مقاله‌ای در ژورنال زیست شناسی به همه‌ی این ادعاها پاسخ داده و مجددا به وضوح نشان میدهد که تمام ارکان‌های اصلی نئوداروینیسم رد شده است و گونه‌های مختلف جانداران نه تنها محصول جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی( یک فرآیند غیرهدفمند) نیستند, بلکه زیست شناسی و پیدایش موجودات زنده محصول یک فرآیند هدفمند و غیرتصادفی و مهندسی شده است.



📚 لینک مقاله ی ژورنال زیست شناسی که در پاسخ به اندک حامیان نئوداروینیسم اعلام کرد ارکان اصلی نئوداروینیسم از بین رفته است:


http://jeb.biologists.org/content/218/16/2659



  نکته‌ی بسیار جالب اینکه دانشگاه کمبریج با انتشار متنی, کتاب جدید پروفسور دنیس نوبل با نام "رقص با آهنگ(تنظیمات) زندگی" که اواخر سال 2016 منتشر شده را مورد بررسی قرار داده است. در این کتاب به طور جامع و دقیق اشتباه بودن نئوداروینیسم  و ناکارآمدی جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی و همچنین وجود هدفمندی و غیرتصادفی و مهندسی شده بودن پیدایش موجودات زنده و وجود تنظیمات دقیق در زیست شناسی نشان داده شده است. در متن منتشر شده توسط دانشگاه کمبریج، اساتید دانشگاه‌های معتبر سراسر جهان از جمله دانشگاه آکسفورد, دانشگاه ملی سئول کره‌ی جنوبی, دانشگاه نیویورک, دانشگاه اساکای ژاپن, دانشگاه کمبریج, دانشگاه کیپ تاون آفریقای جنوبی, دانشگاه اراسموس روتردام هلند و کلینک مایو آمریکا دیدگاه مطرح شده در کتاب پروفسور دنیس نوبل مبنی بر ناکارآمدی نئوداروینسم و همچنین ناکارآمدی جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی در ایجاد موجودات زنده و وجود تنظیمات دقیق و هدفمندی در زیست شناسی که پروفسور دنیس نوبل ارائه کرده است را تایید کرده اند.




🔻لینک متن منتشر شده در سایت دانشگاه کمبریج که در آن اساتید معتبرترین دانشگاه های دنیا کتاب پروفسور دنیس نوبل را نه تنها تایید میکنند, بلکه این کتاب را به عنوان یک انقلاب در زیست شناسی، معرفی میکنند(برای دیدن نظرات اساتید دانشگاه ی معتبر دنیا, بعد از باز شدن لینک در قسمت Reviews & endorsements روی

گزینه ی "See more reviews" فشار دهید)


http://www.cambridge.org/gb/academic/subjects/life-sciences/genomics-bioinformatics-and-systems-biology/dance-tune-life-biological-relativity?format=HB&isbn=9781107176249




✍ چارلز داروین را میتوان اولین فردی دانست که باعث پیوند خوردن آتئیسم با زیست شناسی شد و اکنون بعد از گذشت بیش از 150 سال مجددا انقلابی دیگر در زیست شناسی رخ داده و این بار آتئیسم از زیست شناسی بیرون انداخته شده است. چارلز داروین پیدایش گونه‌های مختلف جانداران را حاصل از تغییرات تصادفی و انتخاب طبیعی و عملا فرآیندی غیر هدایت شده میدانست. بعد از داروین و با کشف ساختار DNA محبوب ترین نظریه در زمینه‌ی پیدایش موجودات زنده, سنتز تکاملی مدرن(نئوداروینیسم) شد که گونه‌های مختلف موجودات زنده را به طور خلاصه حاصل از جهش‌های تصادفی در DNA و انتخاب طبیعی میدانست. اکنون بعد از گذشت 70 سال نه تنها مشخص شده است که نئوداروینیسم اشتباه بوده و موجودات زنده محصول انتخاب طبیعی و جهش‌های تصادفی نیستند, بلکه همانگونه که در بالا اعلام شد, همه‌ی شواهد علمی حکایت از وجود هدفمندی و غیرتصادفی بودن پیدایش موجودات زنده و وجود تنظیمات دقیق در زیست شناسی دارد.




  لینک زیر نیز کلیپ کنفرانس بزرگی است که با حضور دانشمندان برجسته‌ی جهان در چین برگذار شد و در آن ناکارآمدی جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی در پیدایش موجودات زنده توسط پروفسور دنیس نوبل اعلام میشود:


https://m.youtube.com/watch?v=UeqEBrnai4s&itct=CAcQpDAYCCITCMer18vHv9ICFdqyVQodsh0HtTIHcmVsYXRlZEjN4ZyWqYz2wy0%3D&client=mv-google&gl=US&hl=en



منبع : نقد الحاد و آتئیسم



ارتباط غیر قابل انکار آتئیسم و کمونیسم.

| شنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۰۸ ق.ظ | ۰ نظر

 ارتباط غیر قابل انکار آتئیسم و کمونیسم 


  شما هم شنیده اید که آتئیستها در فضای مجازی ادعا می کنندجنایات وحشتناک کمونیستها ربطی به آتئیسم و خدناباوری ندارد 


_______________________________


1_کارل مارکس: کمونیسم از جایی شروع میشود که آتئیسم آغاز میشود

Communism begins where atheism begins

http://www.azquotes.com/quote/575534


_____________________________


2_کارل مارکس: دین افیون توده ها است!!

Religion is the opium of the people

http://marxists.org/archive/marx/works/1843/critique-hpr/intro.htm

_____________________________



3_کارل مارکس: کمونیسم از همان ابتدا با آتئیسم آغاز میشود، اما آتئیسم در ابتدا بدور از کمونیسم به نظر میرسد ،ولی در حقیقت یک انتزاع از یکدیگر هستند

Communism begins from the outset (Owen) with atheism; but atheism is at first far from being communism; indeed, that atheism is still mostly an abstraction

http://www.marxists.org/archive/marx/works/1844/manuscripts/comm.htm


_____________________________


4_ولادیمیر لنین: یک مارکسیست حتما باید یک ماتریالیست باشد برای مثال باید دشمن دین باشد

A Marxist must be a materialist, i. e., an enemy of religion

https://www.marxists.org/archive/lenin/works/1909/may/13.htm


--------------------------------------------------


5_ رهبر کمونیست های چین  Zhou Enlai گفت: ما کمونیست ها، آتئیست هستیم

We Communists are atheists

http://www.allaboutworldview.org/marxist-theology.htm



____________________________



6_ دانشگاه کمبریج لندن: گسترش قابل توجه آتئیسم مدیون انقلاب روسیه در سال 1917 است ( کمونیست ها)

The most notable spread of atheism was achieved through the success of the 1917 Russian Revolution

http://web.archive.org/web/20130728215151/http://www.investigatingatheism.info/marxism.html


____________________________



7_سی ان ان :  آتئیسم در بنیان رژیم های کمونیستی بوده است  که منجر به سرکوب و شکنجه و ویران کردن ساختمان های مذهبی ( کلیسا ، مسجد ، و ...) و کشتار و زندانی کردن وظلم و ستم نسبت به مومنین و رهبران دینی شده است

The atheism in communist regimes has been and which led to various acts of repression, including the razing of thousands of religious buildings and the killing, imprisoning, and oppression of religious leaders and believers

http://edition.cnn.com/2011/WORLD/asiapcf/04/28/china.church.crackdown/index.html?hpt=T2

___________________________


8_کمونیست ها در روسیه همه نماد های خداباوری را تخریب کردند و 44 موزه ضد دینی باز کردند که معروفترین آنها  موزه ضد دینی تاریخ دین و الحاد در لنینگراد بود

in the atheistic and communist Soviet Union, 44 anti religious museums were opened and the largest was the 'The Museum of the History of Religion and Atheism' in Leningrad's Kazan cathedral

http://www.ingentaconnect.com/content/bpl/jssr/2004/00000043/00000001/art00003?crawler=true

______________________________


9_ الکساندر سولژنیتسین ، تاریخدان و برنده جایزه نوبل  میگوید: نیم قرن پیش وقتی که من بچه بودم افراد مسن برایم از فجایع بزرگ رخ داده نعریف میکردند و دلیل این جنایت را اینچنین میگفتند: مردانی که خدا را فراموش کرده بودند!! این دلیل همه جنایت هایی بود که اتفاق افتاد!! اما الان که بیش از 50 سال عمر دارم و کتاب های تاریخی را مطالعه و صدها دلیل و مدرک جمع آوری کرده ام و کتاب های زیادی نوشته ام ، امروز برایتان دلیل اصلی این همه جنایت را بیان میکنم!! از این عینی تر و دقیقتر نمیتوانم دلیلش را بازگو کنم !! مردانی که خدا را فراموش کرده بودند!! این دلیل همه جنایت هایی بود که اتفاق افتاد!!

Over a half century ago, while I was ……  I could not put it more accurately than to repeat: "Men have forgotten God; that's why all this has happened."

http://www.icr.org/article/stalins-brutal-faith

_________________________


 مجموعه نقد الحاد و آتئیسم 


ارتباط قتل عام بزرگ رواندا با داروینیسم

| چهارشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۵، ۰۹:۰۵ ب.ظ | ۰ نظر

(جنایت‌های خرافات داروینیسم و تکامل)«قسمت ۴»


بخاطر رنگ پوست و چشم و حجم بینی: یک میلیون نفر در بزرگترین قتلِ عام در آفریقا کشته شدند..!!


در مقالاتِ پیشین دیدیم که چگونه داروین به‌واسطه‌ی خرافه تکاملِ انسان و خیالِ بیمارش درباره تمایز گونه ها، دروازه را برای بزرگترین قتل عام و کشتار جمعی در تمام تاریخ بشریت، آن هم با نام علم گشود (چنان‌که در یک قرن، تعداد کشته شدگان از مرز صد میلیون نفر گذشت)


 این فکر، باطل است و دیدگان را کور و عقل‌ها را مُبتلا به جنون و سرگشتگی می‌کند!! با این وجود به تو می‌گویند که تکامل، علم است و به صلح و پیشرفتِ بشریّت! می‌انجامد.


 مقصود آن‌ها کدام بشریت است؟!


مردِ اروپایی غربی کوکازی سفید؟! یا سیاه آفریقایی؟ یا استرالیایی؟ یا آسیایی؟ یا سرخ پوستان؟ یا عرب ها؟


 آنان، بشر را به نژادهایی درگیر باهم تقسیم و تبدیل کردند، که داروین در کتابش "اصل انسان" آن‌ها را از لحاظ نزدیکی به گوریل تقسیم‌بندی کرد..


سپس، افرادی از فریب خوردگانِ به تکامل و داروین آمده و می‌گویند: تکامل نگفته که اصل انسان، بوزینه بوده است!! و داروین مسئول جنایت هایی نیست که به نام خرافۀ تکامل انجام گرفته است!!


 سخن را به درازا نمی‌کشانیم...

و سریع به رواندا در قارّه آفریقا می‌رویم بعد از آن‌که پیشتر، تراژدی اوتا بنگا را در کنگو بیان داشتیم.


در رواندا قبیله‌ی «Tutsi» که کمترین جمعیت را دارند و همچنین قبیله هوتو (Hutu) که دارای بیشترین جمعیّت هستند و نزدیک به ۸۵ درصد را تشکیل می‌دهند زندگی می‌کنند.


امّا بخاطر این‌که استعمار کینه توز اروپایی از طریق بلژیک، آن‌را نیز مثل کنگو به اشغال درآورد، خرافات ویرانگر تکامل را بدان تزریق کرد!


و بعد از این‌که همگی در صلح و آرامش زندگی می‌کردند، مرد سفید اروپایی بذر این خرافه را بینشان کاشت، این خرافه که می‌گوید: یکی از آن‌ها با توجه به درجه‌ی "سفیدی پوست" از دیگری، متکامل‌تر و مترقی‌تر می‌باشد!!


بر این اساس ادّعا کردند که اقلیّت توتسی، متکامل‌تر و ارزشمندتر از اکثریت هوتو هستند!!


و بخاطر این‌که خرافاتی که از داروین می‌گرفتند را با مداد و خط‌کش اندازه گیری می‌کردند تا آن‌را به "علم" چسپانده و بدان توصیفش کنند.

برای اندازه جمجمه و پیشانی و بینی و رنگ چشم‌ها، معیارهایی ساختند که بر اساس آن، افراد قبیله توتسی را متکامل تر و با ارزش‌تر و افراد قبیله هوتو را دارای تکامل کمتر و بی‌ارزش‌تر قلمداد کردند!!


 پناه بر خدا از این نیرنگ‌ها و جهالت‌ها


انسان‌هایی را تصوّر کنید که سالیانِ متمادی در صلح و آشتی زندگی می‌کنند و یکی از آن‌ها در انسان بودن دیگری تردیدی ندارد، سپس خرافات تکامل و خیالبافی‌های بیمار داروین از راه می‌رسد تا بین آن‌ها، بذر این جنون و دیوانگی را با ادّعای "علم" و "حقایق علمی" بنشاند!!



 این امر ادامه یافت تا این‌که فاجعه روی داد!!


چنانکه تبعیض نژادی کینه‌توزانه بر ضدّ اکثریّت هوتو انجام پذیرفت:


 به‌همین خاطر به‌طور رسمی از آموزش عالی محروم گردیدند!

و همچنین بطور رسمی از هرگونه شغل حکومتی یا حق مالکیّت اراضی در سرزمین خود، که در آن اکثریّت بودند محروم شدند!!


 تمام این موارد بخاطر تفاوت رنگ و چند میلی متر درازا در بینی افراد توتسی نسبت به افراد هوتو بود!!


چه مصیبت و نادانی و چه خرافه‌ای است که اینان، باورش کرده و آن‌را اجرا می‌کنند!!


The size of the nose and the color of the eyes were factors that determined whether a person was classified as Hutu, Tutsi or Twa


می‌توان فایل pdf زیر را دانلود و مطالعه کرد، که دانشکده حقوق واشنگتن این فاجعه و مصیبت را می‌دارد:


GROUP ONE : THE HUTUS AND TUTSIS

https://www.wcl.american.edu/humright/center/rwanda/documents/Jigsaw1_History.pdf


📗به‌ویژه از صفحه ۳ به بعد با عنوان:


II. RACIAL CLASSIFICATION AND COLONIALISM


و همان سبب وقوع بزرگترین قتل عام محلی آفریقا در سال ۱۹۹۴ میلادی شد:


قتل عام بزرگ رواندا..!!


چنانکه حدود یک میلیون انسان از دو طرف در آن کشته شدند (البته طبق معمول با دخالت سلاح اروپایی و حمایّت از اقلیّت ظالم و نژادپرستی و تبعیضی که در جبهه اروپا بود)!


بنابراین ۷۰ درصد از اقلیت توتسی و ۲۰ درصد از اکثریّت هوتو قتل عام شدند!!


📌و سرچشمه رود نیل در رواندا از هزاران جسد پر شد و ترس و وحشت بر آفریقا چیره گشت چرا که رواندا به عنوان منبع نیل می توانست سبب بروز بیماریهای زیادی گردد!!


درواقع این، فاجعه‌ای است که کلمات از توصیف قتل و کشتار، آوارگی، تجاوز، وحشی‌گری، مرگ و درد آن عاجز است...


  و تمام این فجایع:


به سبب عقیدۀ محترم و متینی روی داد! یعنی خرافه تکامل که درباره‌اش به تو می گویند: "حقیقت" و "ثابت شده" است و ارمغان آور "ترقی" و "تمدّن" و "صلح" برای بشریّت می‌باشد!!


 بنابراین آیا کسی از آن‌ها، صفحات تاریخ را گشوده تا تاریکی آنرا نزد اجرا کنندگان و باورمندان بدان به نمایش بگذارند؟!


هنوز سخن برای گفتن در این باره داریم.. و ما جنون جمعی، خرافه تکامل را مشاهده نمودیم!


مشاهده خواهیم کرد که در سر تمام کسانی که به خرافات تکامل ایمان دارند چه چیزی می ریزند.


پس منتظر باشید إن شاءالله

________________

مطالب مرتبط 

جنایت های داروینیسم و نظریه تکامل



عقیم کردن ‌‌اجباری بر پایه نظریه تکامل


تهیه و تنظیم: «رد شبهات ملحدین»



جنایتهای خرافات تکامل و داروینیسم ۳ 


باغ وحشهای انسان "Human Zoo" و نمایشگاههای نژادها Ethnological expositions


مسلمانی که در بین مسلمانان زندگی می کند سپس او را می بینی که بدون تفکر، شبهاتی را بازگو می نماید که مثلا به رفتار اسلام با بردگان طعن میزند چه جاهل و احمق است!!

این بیچاره نمی داند که اسلام آمد تا تمامی بردگان را از ظلم اربابان و حکم قوی بر ضعیف نجات دهد، آمد تا به مسلمان امر کند که به برده اش از خوراکی که می خورد بخوراند و از آشامیدنی ای که می نوشد او را بنوشاند!! و از لباسی که می پوشد وی را بپوشاند (یعنی کاری کند که برده اش کاملا مثل او لباس بپوشد).


عجیب اینست که این گفته کماکان گفته ای تئوری است که کسی آن را اجرا نمی کند درست مثل تمام قوانین غربی در خصوص حقوق انسان پوشالین، که از هزاران سال پیش تا کنون هیچ کس اجرایش نمی کند!! بلکه مسلمانان و در رأس آنان پیامبر و صحابه وی آنرا به اجرا درآورده اند..


این، ابوذر غفاری است که عبایی همانند عبای خود بر تن برده اش می پوشاند و آنگاه که مردم به خانه اش می آیند شگفت زده می گردند و به او می گویند:


"ای ابوذر، اگر لباس غلامت را بگیری و خود بر تن کنی بهتر است سپس لباس دیگری بر او بپوشانی!! به آنان گفت: شنیدم که رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمود:

"کنیزان و غلامان برادران و خواهران شما هستند که خداوند متعال ایشان را زیردست شما قرار داده است .. پس هرکس که برادرش زیردست اوست باید غذایی را که خود می خورد به او بدهد و از لباسی که خود می پوشد بر تن او بپوشاند و هرگز بیش از توانشان از آنها کاری نخواهید. چنان که چنین کردید خودتان هم به آنان یاری رسانید". بروایت ابوداود در سنن و امام آلبانی آنرا صحیح دانسته و نیز در صحیح بخاری و مسلم شاهد دارد.


باذن الله بزودی مقاله ای کامل پیرامون وضعیت بردگان و کنیزان و غلامان در اسلام منتشر می نماییم که دهان هر کینه توزی را درمورد اسلام ببندد و البته مثل همیشه، کذابان را با افسار حقایق و اعداد و ارقام و اعترافات خود غربی ها به بند می کشیم.


اما اکنون...

به یکی از بدترین و سیاهترین برهه های تاریخ اروپا می پردازیم که با علم کردن آزادی انسان، به خودشان و مردم می خندند!! مقصود ما، همان برهه ی پس از نوشته های داروین است که به غیر از کوکازی ها -ساکنان اصلی استرالیا و آفریقا و آمریکای شمالی و جنوبی- حیوانیت بشر را بعنوان اصلی مسلم معرفی می کند!! چنانکه قبلا در کتاب داروین (اصل انسان) مشاهده نمودیم آنان را چنین برشمرده و گفته که کماکان نیز در مسیر تکامل از میمون به گوریل گام بر می دارند!!


بر این اساس...

تصور کن که تو انسانی هستی که در یکی از این اماکن به دنیا آمده ای و دارای خانواده و زندگی هستی .. سپس کسی می آید تا شما را شکار کند و به اروپا و آمریکا بفرستد تا شما را در قفس یا باغ وحشهایی همراه دیگر حیوانات قرار دهد که انسان غربی به تماشای شما آمده و برایتان غذا و میوه پرت کند همانطور که بسوی فیل و زرافه پرت می کنند تا از غذا خوردن شما لذت ببرند!!


(یک ملاحظه: تمام مقالاتی که مربوط به این مسئلۀ ننگین و شرم آور است دارای برخی عکسهای عریان است پس بدین خاطر از شما عذرخواهی می کنیم چون اینها را بعنوان سند ارائه می دهیم تا کسی ما را به دروغ و بهتان زدن به خرافه تکامل و داروین و افکار بیمارش متهم نسازد- اما به این دلیل هر لینکی را قرار نمی دهیم)


چنانکه در مقاله ای از سایت The plaid zebra در ۲۰ فوریه ۲۰۱۵ می خوانیم که:


(باغ وحشهای بشر درواقع یکی از اسرار شرم آور برای اروپا است، که تا دهه ی پنجاه قرن بیستم ادامه پیدا کرد)!!


Human zoos are one of Europe’s most shameful secrets, and only ended in the ’50s.


این، مقاله ای مستند به عکسهایی است که میزان حماقت عقل تکامل گرایان و باورمندان به خرافات آنها را نمایان می سازد و اینکه این خرافات خنده دار، در نهایت ایشان را به چه سرانجامی پیش می برد!!


و اکنون...

پاریس چطور؟! فرانسه چی؟! یعنی کشور سکولاریسم و حقوق انسان و آزادی ها؟!


حقیقت اینست که این مسئله در پاریس، تفاوت چندانی با جاهای دیگر نداشت، اگر چه وجه تمایز آنها طبق عادتشان فکر کردن به باسن و مقعد زنان بود!

(ما را ببخشید که این حقیقت تلخ را در روی کسانی که این مجرمان را تقدیس کرده و تاریخ سیاه آنها در قبال انسانها و آزادی ها را پنهان می دارند بیان می داریم).


شاید از برجسته ترین لکه های ننگین در پیشانی بشریت، فاجعه یک دختر بیست ساله بنام ساره باشد که از جنوب آفریقا ربوده شد -و این دختر بخاطر مشکلی ژنتیکی دارای باسن بسیار بزرگی بود- به همین دلیل همچون دیگر دختران مشابه او که ربوده شده بودند کالایی برای نمایش بطور کاملا برهنه در باغ وحشهای فرانسوی و همچنین در نمایشگاهها شدند، بلکه هنگام مرگش، مجسمه ای برهنه از او ساختند تا وضعیتش را یادآوری کنند و مجسمه را در موزه انسان Musee de l'homne در پاریس از سال ۱۸۷۴ تا سال ۲۰۰۲ میلادی قرار دادند، یعنی تا آنگاه که نلسون ماندلا بر بازگرداندن آن و پایان دادن به این وضعیت مصیبت بار اصرار ورزید، حال و وضعی که عاشقان فرانسه و شیفتگان خرافات داروینیسم و تکامل چیزی از آن نمی دانند!!


مقاله ای هست که این اقدامات فرومایه و ننگین باغ وحشهای انسان در پاریس را در تاریخ ثبت نموده که سایت messy nessy chic در تاریخ ۲ مارس ۲۰۱۲ میلادی آن را با این عنوان منتشر نموده است:

The Haunting ‘Human Zoo’ of Paris


البته چنانکه گفتیم مقالات زیادی در اینترنت وجود دارد که تماما همراه عکسها ثبت و نشر شده است که در آنها مشاهده می کنیم انسان اروپایی (کوکازی سفید، بالاترین مراتب تکامل در خرافه بافی های داروین و باورمندان بدان است) لذت می برد در آن حال که آنها تشابه طبیعت بکر را در باغ وحشهای بزرگ انسان (همان عقب افتادگان) مشاهده می کردند که دارند با حیوانات زندگی به سر می برند!!


این، اوج جلوه های تبعییض نژادی است که پرده از روی دیگر غرب بر می دارد که بعد از همه اینها با بی شرمی، شبهاتش پیرامون تعامل اسلام با بردگان را برای ما می فرستد (بردگانی که پیامبر و صحابه ایشان و مسلمانان آنان را آزاد نمودند و از میانشان بلال حبشی رضی الله عنه را برگزیدند تا بر فراز تمام مردم بالا رود و اذان سر دهد! و واقعا که چه کرامتی است).


این مقاله در تاریخ ۱۸ فوریه ۲۰۱۴ میلادی از سایت popular resistance این عنوان را برگزیده است:


(عمیق ترین تبعیض نژادی و نژادپرستی: تاریخ فراموش شدۀ باغ وحشهای انسان)


Deep Racism: The Forgotten History Of Human Zoos


اینجا بایستی کلام خداوند متعال در قرآن را یادآور شویم که می فرماید:


"یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ"  {الحجرات:۱۳}

«ای مردمان! ما شما را از مرد و زنی (به نام آدم و حوّاء) آفریده‌ایم، و شما را تیره تیره و قبیله قبیله نموده‌ایم تا همدیگر را بشناسید (و هر کسی با تفاوت و ویژگی خاص درونی و بیرونی از دیگری مشخّص شود). بی‌گمان گرامی‌ترین شما در نزد خدا متّقی‌ترین شما است. خداوند مسلّماً آگاه و باخبر است». 


و همچنین گفته پیامبرش محمد صلی الله علیه وسلم چنانکه در مسند امام احمد رحمه الله آمده که می فرماید:


"لا فضل لعربی على عجمی .. ولا لعجمی على عربی .. ولا لأبیض على أسود .. ولا لأسود على أبیض : إلا بالتقوى" «هیچ عربی بر غیر عرب فضیلت و برتری ندارد .. و نه غیرعرب بر عرب و نه سفید بر سیاه و نه سیاه بر سفید برتری ندارد جز بوسیله تقوا».


خلاصه: این تمایل (نژادپرستانه) که داروین در نهاد انسان اروپایی یا نژاد (سفید) عموما که (مترقی تر) و متکامل تر) است! کاشته و ریشه دار کرده: محرک عملی اکثر وحشی گریهای استعمار جهان توسط بریتانیا، فرانسه، اسپانیا و پرتقال بوده است!! چه بصورت ربودن و سرقت انسانها نمود یافته باشد یا در قالب تهاجم و تاراج خیراتشان و به بردگی کشیدن و بیگاری گرفتن آنان در کارهای خود تا سر حد مرگ بوده باشد.


اینگونه به سایر انسانها می نگرند که حیوانات هستند و تکاملشان مثل آنها کامل نگردیده است!! بلکه حتی هر انسانی که دارای بیماری، نقص یا عیبی است را به این لیست ملحق نموده اند (مثل شخص دارای جمجمه کوچک یا چشم بزرگ یا افراد کوتوله و...).


و چنان به سیاهان می نگرند که آنان به گوریل، نزدیک هستند (حتی نسبت به کسانی که پیشانی شان رو به جلو بوده و دارای بینی پهن هستند) و حتی دهها میلیون نفری که انسان اروپایی سفید بدون ذره ای وجدان، آنان را به قتل رساند آن هم با انگیزه این نظریه تکاملی که دیگران را به چشم حیوانات می نگریست!!


و امری عادی شد که سربازان استعمارگر، افراد را از استرالیا یا آفریقا و یا آمریکای شمالی و جنوبی بعنوان نمونه هایی (منحصر به فرد) بگیرند و بعنوان یکی از حیوانات عجیب برای انسان اروپایی به نمایش بگذارند!!


این فجایع، میراث داروین (نابغه!) است آنگاه که حدود یکسال در جزیره (ترا دال فویجو) در سواحل آمریکای جنوبی سپری کرد تا که سه نفر از اهالی فویجو را گرفته و در انگلیس برای مردم نمایش دهد!!


گمان کردند که تصرفات و عملکرد آن انسانها بیانگر (حیوانیت) آنها است!!

و فراموش کردند که آن انسانها در تاریکی غارها و جنگلها و نیز در سواحل برای هزاران سال در نهایت سادگی و به دور از مدنیت، زندگی کرده اند! پس مثلا منتظر چه چیزی از آنان بودند؟!

اینکه ماشین برانند؟!


و اینچنین پیوسته هزاران نفر انسان ربوده شده و به اروپا و آمریکا برده شدند تا آنان را به نمایش بگذارند یا آنها بکشند و برای تحقیقات یا سنجش حجم جمجمه و سرهایشان تشریح گردند و این کار برای دهها سال با نام علم و خرافۀ تکامل

ا


نجام پذیرفت!!


شاید مشهورترین فاجعه جهانی در این مورد، فاجعه و مصیبت جوانی آفریقایی بنام: اوتا بنگا باشد..


که إن شاء الله در مقاله بعدی به داستان او می پردازیم اما امروز به همین رسوایی فجیع خرافه تکامل به نام (داروین) و جنایتهایی که اندیشه های نابخردانۀ او بر سر بشریت آورده اکتفا می نماییم.


________________

مطالب مرتبط 

جنایت های داروینیسم و نظریه تکامل



انسانیت یا حیوانیت مسئله این است؟!!

| سه شنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۲:۲۰ ب.ظ | ۰ نظر

انسانیت یا حیوانیت مسئله این است؟!!

مدت هاست از جانب مخالفین و معارضین اسلام می شنویم که انسانیت مهم است! دین من انسانیت! بیاید انسان باشیم!و.... هزار مثال دیگر که با انسانیت شروع شده و به دین ستیزی ختم می شود 

حال سوال اینجاست انسانیت مورد ادعای معارضین دین شامل چه مواردی است

موج غرب گرایی و بیگانه پرستی آنان چه چیزی می خواهد؟

بهتر است از اصلی ترین مبلغ افکار و سبک زندگی غربی یعنی سینمای غرب شروع کنیم و انسانیت مورد ادعای مخالفین را در بوته نقد و بررسی قرار دهیم

نمونه ای از کوچکترین فیلم های ساخته شده در باب ترویج زنای محارم

1-the **** ساخت سال 2003 به کارگردانی Be**a**o B**t**u**i

در موضوع روابط عاشقانه خواهر و برادر


2-dog***** ساخت سال 2009 به کارگردانی G**r**s L*n**i**s

موضوع: روابط عاشقانه خواهر و برادر


3- For***** Rel***** ساخت سال 1993 به کارگردانی Zso** Ké**i-K*v**s

موضوع: روابط عاشقانه خواهر و برادر ناتنی


4:sit*** ساخت سال 1998 به کارگردانی Fr**ç**s O**n

موضوع: روابط عاشقانه مادر و پسر


5: Spa***** the Mo****  ساخت سال 1994 به کارگردانی Da**d O. Ru*s**l

موضوع: داستان عاشقانه مادر و پسر


6: Lit*** B** Bl** ساخت سال 1997 به کارگردانی An*o**o Ti*a**i

موضوع: داستان عاشقانه مادر و پسر


7:my **  ساخت سال 2004 به کارگردانی Ch*i**o**e H*n**é

موضوع: داستان عاشقانه مادر و پسر


8: The Ba**** o* Ja** an* Ro** ساخت سال 2005 به کارگردانی Re*e**a M*l**r

موضوع: داستان عاشقانه پدر و دخترش


9: Im***** Ta***  ساخت سال 1974 به کارگردانی Wa**r**n B*r**c**k

موضوع: خر تو خر(رابطه عاشقانه پدر و دخترش و مادر با پسرش)


10: Fr** Beg****** t* E** ساخت سال 2009 به کارگردانی Al**z*o Ab**nc**s

موضوع: داستان روابط عاشقانه دو برادر(همجنس باز)


توضیح: به علت مسائل اخلاقی اسم فیلم ها را با ** مشخص کردیم

این تنها نمونه ای از خروار فیلم های تولید شده در زمینه ترویج روابط اخلاق فاسد و کثیف در داخل خانواده ها بود ولی آیا شما ملحدین ایرانی خواهان ترویج چنین فساد و بی بنداری در جوامع اسلامی خود هستید؟ 

آیا این عمل را انسانی می دانید؟

البته در توضیح بهتر است بگویم که لورنس کرواس(یکی از سران الحاد) کلپی تهیه کرده بود که در آن گفته بود چون حیوانات!! با هم رابطه جنسی محارم دارند پس انجام این عمل از جانب انسان ها بدون اشکال خواهد بود

در اینجا یک سوال وجود دارد آیا اسم این عمل انسانیت است یا حیوانیت؟

««توضیحات تکمیلی«« ممکن است برخی افراد داستان ازدواج فرزندان آدم و حوا(البته این ذکری از این مورد در عهد عتیق و جدید مسیحان و یهودیان نیست) و یا سایر داستان های ذکر شده در کتب مقدس(تورات و انجیل) را مطرح کنند

ولی در کتب مقدس ما مسلمین یعنی قرآن ذکری از این داستان ها نیست و حتی در احادیث اسلامی هم ذکر از نوع و کیفیت ازدواج فرزندان آدم نشده است پس در این مسئله که علمی در آن نداریم سکوت خواهیم کرد

به قول الله تعالی در قرآن ] وَلا تَقفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ ]


______________________


منبع: رد شبهات ملحدین 




سال‌هایی که در آن رویای چارلز داروین, ریچارد داوکینز و پیروانشان از بین رفت...



✍ در این متن به طور مختصر مروری میکنیم بر تعداد زیادی از کنفرانس‌های بین المللی و همچنین مقالات ژورنال‌های علمی که از سال 2006 تا 2017 به صراحت ناکارآمدی نئوداروینیسم(جهش‌های تصادفی, انتخاب طبیعی) و ژن خودخواه را اعلام کردند. توصیه میشود این متن را تا انتها بخوانید.


قبل از شروع مقدمه‌ای کوتاه بیان کرده و سپس به موضوع اصلی میپردازیم:


 هر سال مهمترین و معتبرترین نشست علمی دنیا در کشور انگلستان و در انجمن سلطنتی( آکادمی علمی بریتانیا) برگذار شده و مهمترین مسائل علمی دنیا مورد بحث قرار میگیرد. در آخرین نشست آکادمی علمی بریتانیا که اواخر 2016 برگذار شد, کشفیات جدید زیست شناسی و به ویژه ناکارآمدی نئوداروینیسم, مورد بحث قرار گرفت. اما بین سال‌های 2006 تا 2016 چه اتفاقاتی در جامعه‌ی علمی رخ داد که منجر به برگذاری این نشست شد؟ در اینجا مروری میکنیم بر کنفرانس‌های بین المللی و مقالات ژورنال‌های علمی که در این 10 سال اعلام کردند نه تنها جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی در پیدایش موجودات زنده تاثیری ندارند بلکه شکل‌گیری موجودات زنده هدفمند و به دور از تصادفی بودن است.



🔹ابتدا اگر به سایت خوده آکادمی علمی بریتانیا بروید اسامی و تصاویر میزبانان(برگذارکنندگان) نشست اخیر آکادمی علمی بریتانیا بیان شده است که 5 نفر از برجسته‌ترین دانشمندان حال حاضر دنیا هستند. سایت آکادمی علمی بریتانیا به ترتیب این 5 دانشمند را معرفی کرده است: 


1: پروفسور دنیس نوبل

2: پروفسور نانسی کارترایت

3: پروفسور پاتریک باتسون

4: پروفسور جان دوپری

5: پروفسور کوین لالاند


این 5 دانشمند میزبان و برگذارکننده‌ی معتبرترین نشست علمی دنیا در بریتانیا بودند که از بین این 5 نفر نیز مطرح‌ترین آن‌ها پروفسور دنیس نوبل است که به عنوان اولین نفر در آکادمی علمی بریتانیا معرفی شده است


https://royalsociety.org/science-events-and-lectures/2016/11/evolutionary-biology/


 دنیس نوبل ابتدا سال 2006 کتابی منتشر کرد با نام "موسیقی زندگی". همان‌گونه که از نام آن پیداست در این کتاب نشان داده شده است که پیدایش و شکل‌گیری موجودات زنده نه تنها محصول جهش‌های تصادفی نیست, بلکه شکل‌گیری موجودات زنده مانند یک موسیقی با معنا و هدفمند است. از سال 2010 تا 2015 مقالات زیادی در ژورنال‌های علمی مختلف توسط دانشمندان برجسته از جمله خوده دنیس نوبل منتشر شد که همگی نشان دهنده‌ی ناکارآمدی ژن خودخواه و نئوداروینیسم(جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی) بودند. به عنوان مثال در مقاله‌ای که توسط خوده دنیس نوبل سال 2011 در دپارتمان ژنتیک و آناتومی دانشگاه آکسفورد منتشر شد, تمام ادعاهای ریچارد داوکینز درباره‌ی ژن خودخواه بررسی و رسما اعلام شد که ژن خودخواه و نئوداروینیسم(جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی) دیگر کارآمد نیستند:



https://ora.ox.ac.uk/objects/uuid%3A9412e8ec-8da9-498d-8260-7e13c44252b8



  لینک همین مقاله(نسخه‌ی کامل) در ncbi:


https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC3060581/




همچنین در مقاله‌ی دیگری که سال 2013 در ژورنال فیزیولوژی بریتانیا منتشر کرد, به صراحت اعلام شد که تمام ارکان‌های نئوداروینیسم رد شده است :



http://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1113/expphysiol.2012.071134/full


ترجمه فارسی مقاله ژورنال فیزیولوژی 

http://biatabedanim.blog.ir/1395/11/18/Yy


 همچنین در کنفرانسی بین المللی که با حضور تعداد بسیار زیادی از دانشمندان برجسته جهان در چین برگذار شد, دنیس نوبل اعلام کرد که اکنون در زیست‌‌شناسی انقلاب ایجاد شده است و ژن خودخواه و نئوداروینیسم(جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی) دیگر کارآمد نیستند.


لینک این کنفرانس در سایت دانشگاه آکسفورد:


http://www.voicesfromoxford.org/video/physiology-and-the-revolution-in-evolutionary-biology/184



http://www.vph-institute.org/news/physiology-and-the-revolution-in-evolutionary-biology.html


 انتشار این مقالات و کنفرانس‌ها( و مقالات دیگری که توسط سایر دانشمندان برجسته منتشر شد) منجر به ایجاد شکاف بزرگی بین دانشمندان حامی داروینیسم شد, به گونه‌ای که ژورنال نیچر در مقاله‌ای که یک سال بعد( 2014) منتشر کرد, اعلام کرد که بین دانشمندانی که قبلا حامی نئوداروینیسم(یا همان سنتز مدرن) بودند اکنون شکاف ایجاد شده و عده‌ای خواستار بازنگری فرگشت و روی کارآمدن مکانیزم‌های دیگری از جمله EES( گسترش سنتز) شدند. در این مکانیزم( گسترش سنتز) ارکان‌های اصلی نئوداروینیسم از جمله انتخاب طبیعی و جهش‌های تصادفی به حاشیه رفته و عملا به طراحی هوشمند نزدیک میشود(چنان‌ که خوده ژورنال نیچر در همین مقاله این موضوع را اعلام کرده است)


http://www.nature.com/news/does-evolutionary-theory-need-a-rethink-1.16080



 اما مجددا دنیس نوبل در یک مصاحبه با هافینگتون پست اعلام کرد که شواهد علمی به گونه‌ای هستند که دیگر نمیتوان سنتز مدرن را گسترش داد بلکه باید کاملا با چیز دیگری جایگزین شود. در این مصاحبه دنیس نوبل مکانیزم EES یا همان گسترش سنتز را به اندازه‌ی کافی کارآمد ندانست:


http://www.huffingtonpost.com/suzan-mazur/replace-the-modern-sythes_b_5284211.html



  همچنین در مقاله‌ی مهم دیگری که دنیس نوبل سال 2015 در خوده ژورنال زیست شناسی منتشر کرد, ضمن تاکید بر ناکارآمدی نئوداروینیسم و موثر نبودن جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی در پیدایش موجودات زنده,  مجددا به این موضوع پرداخته شد که آیا مکانیزم EES کارآمد است یا باید به طور کامل چیز دیگری جایگزین نظریه‌ی فعلی شود:


http://jeb.biologists.org/content/218/1/7



در نهایت دنیس نوبل و 4 دانشمند برجسته‌ی دیگر که نام آن‌ها بالا ذکر شد, نشست اخیر(2016) آکادمی علمی بریتانیا را برگذار و ناکارآمدی نئوداروینیسم(جهش‌های تصادفی, انتخاب طبیعی) و ژن‌خودخواه در پیدایش موجودات زنده را بررسی کردند.



 ممکن است پرسیده شود که اگر نئوداروینیسم به طور کامل حذف شود و حتی مکانیزم EES(گسترش سنتز) که در آن جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی به حاشیه رفته‌اند نیز کارآمد نباشد,  پس جایگزین آن‌ها چیست؟ پاسخ به این سوال را میتوان در کتابی که خوده دنیس نوبل سال 2016 منتشر کرد یافت. کتابی به نام " رقص با آهنگ زندگی "  که در این کتاب نیز همان‌گونه که از نامش پیداست دنیس نوبل توضیح میدهد که همه‌ی شواهد علمی نشان دهنده‌ی غیرتصادفی بودن و وجود معنا و هدفمندی کامل در زیست‌شناسی و پیدایش موجودات زنده است. هنچنین در کنفرانس دیگری که 2017 توسط جامعه‌ی  فیزیولوژی با حضور دانشمندان برجسته دنیا برگذار شد, دنیس نوبل به تشریح این کتاب پرداخت و به طور کامل ناکارآمدی نئوداروینیسم(جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی) و وجود هدفمندی در شکل‌گیری موجودات زنده را بیان کرد.


 لینک این کنفرانس در سایت دانشگاه آکسفورد:


http://www.voicesfromoxford.org/video/dance-to-the-tune-of-life-lecture/699



  به طور خلاصه دنیس نوبل و تعداد زیادی از دانشمندان برجسته‌ی دنیا خواستار مکانیزمی هستند که به صراحت نشان دهد شکل‌گیری موجودات زنده نه تنها ربطی به جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی ندارد, بلکه شکل‌گیری موجودات زنده مانند یک موسیقی, زیبا و هدفمند است. تا آنجا که حتی EES(گسترش سنتز) را که در آن جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی به حاشیه رفته‌اند را هم کافی نمیدانند و خواستار مکانیزم دیگری هستند که بسیار واضح‌تر نشان دهنده‌ی هدفمندی و طراحی در زیست‌شناسی و پیدایش موجودات زنده باشد.



🔹نکته‌ی بسیار جالب این است که خوده برگذار کنندگان نشست اخیر آکادمی علمی بریتانیا که معتبرترین مرجع علم است, به وضوح اعلام میکنند که تمام ارکان‌های نئوداروینیسم رد شده است و جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی تاثیری در پیدایش موجودات زنده ندارد و همه‌ی شواهد علمی نشان از هدفمند بودن شکل‌گیری موجودات زنده دارد, اما هنوز تعدادی از پیج های فارسی زبان حرف از جهش‌های تصادفی و نئوداروینیسم میزنند!!! آیا این کانال‌ها نمیدانند که جامعه‌ی علمی بارها نئوداروینیسم( جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی) را مردود اعلام کرده و اکنون علم به صراحت نشان دهنده‌ی غیرتصادفی بودن, هدفمندی و طراحی موجودات زنده است؟



نقد الحاد و آتئیسم