قلم های جنایت پوش مورخان

  قلم های جنایت پوش مورخان

 هیچ مورخ و محققی نیست که در مقام بیان وقایع تاریخی، خود را منصف و بی طرف و واقع گرا نداند. اما تعداد مورخانی که واقعاً چنین باشند، کمتر از آنست که به تصور آید.

در بسیاری از آثاری که در زمینه تاریخ، باستان شناسی، زبانهای باستانی، و دیگر علوم باستانی نوشته می شوند، مؤلف به گونه ای ناشیانه و یا با شگردهایی حرفه ای می کوشد تا واقعیتهای ناگوار را بگونه ای بازگو کند که آسیبی به وجهه شخصیت های محبوب «خودی » وارد نیاید.

 انگیزه این رفتار می تواند تعلق خاطر شخصی مورخ باشد و یا نگرانی و هراس او از تباه شدن منافع شخصی و یا قوای مهاجم و سرکوبگری در میان افکار عمومی جامعه ما که به سرعت یک چراغ روشن را محاصره می کنند.

این طرز عمل مورخان و محققان را می توان به راحتی و فراوانی در بسیاری از کتابها و مقالات و حتی در متون درسی و دانشگاهی و منابع مرجع که در ذات خود مدعی و مبلغ رویه علمی و واقعگرایانه هستند، مشاهده کرد. در این آثار حمله و تجاوز مهاجمان غیر_خودی به خودی با عبارتهایی همچون: تهاجم، یورش، شبیخون، غارت، چپاول، چاپیدن، سوزاندن، به آتش کشیدن، به زیر سم ستوران انداختن، و امثال اینها بیان می شود.

 این در حالی است که در همین آثار، حمله مهاجمان خودی به غیرخودی با عبارتهای لطیف دیگری که حمایتی ضمنی را در نیز خود نهفته دارد، توصیف 

می شود: فتح، تسخیر، پیروزی، گشودن، گشایش، ورود به شهر، آزادسازی شهرها، رهایی مردم، استقبال عمومی و امثال این گونه تعابیر جانبدارانه. 

 گویی که تجاوزگری و جهانگشایی حق بدیهی و انحصاری و عمل نیکوی

پادشاهان ایران و عمل مذموم پادشاهان دیگر بوده است.

منبع : باستان شناسی، تقلب و رنج های بشری ، صفحه ۳۶ ؛

بررسی نظریه های مربوط به پیدایش جهان

 

جهان چگونه به وجود آمده است؟ 

  در این متن به طور جامع و به زبان ساده آخرین نظریه‌ها(2016) در زمینه‌ی "پیدایش جهان" را مورد بررسی قرار میدهیم.

 موضوع پیدایش جهان به دو قسمت تقسیم میشود. یکی بعد از بیگ بنگ و یکی قبل از بیگ بنگ. تا حد زیادی مشخص است که بعد از بیگ بنگ چه اتفاقاتی افتاده و جهان چگونه به مرحله‌ی کنونی رسیده است و حتی در ژنو سویس ( در برخورد دهنده‌ی بزرگ هادرونی) لحظات اولیه‌ی بعد از بیگ بنگ شبیه سازی شده است. در واقع آن چیزی که مهم و مبهم و مورد بحث است قبل از بیگ بنگ است نه بعد از بیگ بنگ.  تقریبا هیچکس در دنیا وجود ندارد که با قطعیت بداند قبل از بیگ بنگ دقیقا چه چیزی وجود داشته و یا بتواند شرایط قبل از بیگ بنگ را درک یا شبیه سازی کند! به همین دلیل دانشمندان حدسیات متفاوتی را درباره‌ی اینکه قبل از بیگ بنگ چه چیزی وجود داشته و علت بیگ بنگ چه بوده ارائه کردند. از جمله:

1: پیدایش جهان از هیچ( خلاء کوانتومی)

2: نظریه‌ی ریسمان( نظریه ی M و نظریه ی F)

3: بیگ باونس( انبساط و انقباض پشت سر هم جهان)

4: پیدایش جهان از بذرهای سیاه چاله‌ای

 اکنون به بررسی این 4 حدس دانشمندان درباره‌ی اینکه قبل از بیگ بنگ چه چیزی وجود داشته و علت بیگ بنگ چه بوده میپردازیم.

اولین حدس: پیدایش جهان از "هیچ"

  یکی از حدسیات دانشمندان این است که قبل از بیگ بنگ  "خلاء کوانتومی" بسیار کوچکی وجود داشته است که به اصطلاح آن را "هیچ" مینامند. در واقع واژه‌ی "هیچ" صرفا یک اصطلاح هست و منظور "هیچ مطلق" نیست. این دسته از دانشمندان معتقدند که قبل از بیگ بنگ مقدار بسیار کمی انرژی( و قوانینی که بر این انرژی حاکم است مانند میدان‌های کوانتومی نوسانی) وجود داشته و چون در این انرژی در کسر بسیار کوچکی از زمان "ذرات و پاد ذرات" به وجود می‌آیند و سریعا از بین میروند( این ذرات بخاطر حضور میدان های کوانتومی نوسانی در خلاء, به وجود می آیند)، این خلاء کوانتومی در نهایت به حالتی رسیده است که منجر به یک انفجار شده که سرآغاز بیگ بنگ بوده است. هرچند هیچ شاهد علمی وجود ندارد که نشان دهد قبل از بیگ بنگ "خلاء کوانتومی" وجود داشته اما این حدس در بین دانشمندان بیشتر از سایر حدس‌ها پسندیده شده و رایج است. نکته‌ی مهم اینکه این خلاء کوانتومی که قبل از بیگ وجود داشته( انرژی و قوانین فیزیکی که قبل از بیگ وجود داشته) یک مکانیزم( یک دستگاه, یک ماشین) است که خود احتیاج به یک طراح دارد( مانند هر ماشین, دستگاه و مکانیزم دیگری که احتیاج به طراح دارد). جالب‌تر اینکه محصول این مکانیزم, جهان فعلی ما است که ثابت‌ها و ویژگی‌های آن به صورت بی نهایت دقیق تنظیم شده است به طوری که اگر هرکدام از این ثابت‌ها و ویژگی‌های جهان به اندازه ی یک میلیاردم یک ذره کمتریا بیشتر بود, تمام جهان یا متلاشی میشد و یا در خود فرو میریخت و هیچ ستاره و سیاره‌ای وجود نداشت. در این رابطه استفن هاوکینگ میگوید:

  استفن هاوکینگ:

"اگر سرعت گسترش جهان یک ثانیه بعد از بیگ بنگ, به اندازه ی یک بخش از صد هزار ملیون ملیون کم تر بود, جهان ما 

قبل از اینکه به وضعیت کنونی برسد در خود فرو میریخت"

Hawking, A Brief History of Time, p.122

 به عبارت دیگر ما در جهانی زندگی میکنیم که فقط یکی از ویژگی‌های آن دقتی معادل یک بخش از صدهزار ملیون ملیون دارد. سایر ثابت‌ها و ویژگی‌های آن( مانند ثابت کیهانی, ثابت گرانش, ثابت هابل, جرم و انرژی پلانک و ....) نیز همگی چنان دقیق تنظیم شده‌اند که اگر هر کدام از آن‌ها به اندازه یک میلیاردم یک تاره مو کمتر یا بیشتر بود, جهان ما هیچگاه به این مرحله‌ی کنونی نمیرسید و الان هیچ ستاره و سیاره‌ای وجود نداشت. این یعنی احتمال شانسی بودن جهان دقیقا برابر با صفر است و قطعا جهان طراحی شده است. جهان چنان دقیق تنظیم شده است که استفن هاوکینگ میگوید:

  استفن هاوکینگ:

این‌ها( این تنظیمات دقیق) شواهدی هستند از یک هدف الهی در خلقت و انتخاب قوانین علمی.

Hawking, A Brief History of Time, p.125

دومین حدس: نظریه‌ی ریسمان(نظریه‌ی M و نظریه‌ی F)

  دسته‌ی دیگری از دانشمندان معتقد هستند که همه‌ی ذرات, ریسمان‌هایی از انرژی هستند که در حالت‌های گوناگونی درحال ارتعاش هستند. این دسته از دانشمندان معتقد هستند که بیرون از جهان ما یک "چند-جهانی" وجود دارد که شامل میلیارد‌ها جهان دیگر است. هنگامی که دو جهان( که در این چند-جهانی قرار دارند) به هم برخورد کرده یا یکی از جهان‌ها شکاف میخورد, جهان جدید دیگری به وجود می‌آید. طبق دیدگاه این دسته از دانشمندان علت وقوع بیگ بنگ برخورد 2 جهان یا شکاف خوردن یکی از این جهان‌ها بوده است. پیدا کردن مدرک علمی قابل مشاهده برای این حدس بسیار سخت و عملا غیرممکن به نظر میرسد( تا این لحظه هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد جهان دیگری به غیر از جهان ما وجود دارد). حتی اثبات این موضوع که بیرون از جهان ما فقط یک جهان دیگر وجود داشته باشد غیرممکن به نظر میرسد چه رسد به نشان دادن اینکه میلیارد‌ها جهان دیگر وجود داشته باشد. ضمن اینکه حتی اگر ثابت شود که میلیاردها جهان دیگر وجود دارد, باز هم پاسخی به این سوال که اصلا چرا به جای هیچ, چیزی وجود دارد, نیست. در واقع این مکانیزمی که منجر به تولید میلیاردها جهان شده است, خود احتیاج به طراحی شدن دارد و باید کسی آن را طراحی کرده باشد.

 سومین حدس:  بیگ باونس

 یکی دیگر از حدسیات این است که جهان پشت سر هم منبسط و منقبض میشود. این دسته از دانشمندان این حدس را مطرح کرده‌اند که قبل از جهان ما جهان دیگری وجود داشته و آن جهان منقبض و فشرده و بسیار کوچک شده و در نهایت مجددا منبسط شده و جهان فعلی ما را به وجود آورده است. به عبارت دیگر جهان ما حاصل انبساط مجدد جهان قبلی است. طبق دیدگاه این دسته از دانشمندان جهان فعلی ما نیز سرانجام منقبض و فشرده و بسیار کوچک خواهد شد و با انبساطی مجدد، جهانی دیگر به وجود خواهد آمد. پیدا کردن شاهد علمی برای این حدس نیز سخت و غیرممکن به نظر میرسد. چون برای اثبات این حدس باید نشان داده شود که قبل از جهان ما جهان دیگری وجود داشته که این عملا غیر ممکن به نظر میرسد. ضمن اینکه حتی اگر اثبات شود که قبل از جهان ما جهان دیگری وجود داشته و حتی اثبات شود که جهان پشت سر هم منبسط و منقبض میشود، مجددا این سوال پیش می‌آید که اصلا این روند انبساط و انقباض از کجا و به چه دلیل شروع شده است؟ اگر هر جهان حاصل انبساط جهان قبلی است پس اولین جهان خود چگونه به وجود آمد؟ و مهمتر اینکه چه کسی این مکانیزم انبساط و انقباض را طراحی کرده است؟ 

 چهارمین حدس: پیدایش جهان از بذرهای سیاه چاله‌ای

 یکی دیگر از حدسیات این است که سیاه چاله ها, بذرهایی برای ایجاد جهان های جدید هستند. این دسته از دانشمندان معتقد هستند که ممکن است جهان ما از سیاه چاله‌ای که در جهانی دیگر قرار داشته, به وجود آمده باشد. لازمه ی این حدس نیز مانند دو حدس قبل این است که نشان داده شود غیر از جهان ما جهان دیگری وجود داشته است. همچنین  باید نشان داده شود که آیا واقعا سیا‌ه‌چاله ها مانند بذرهایی برای ایجاد جهان جدید عمل میکنند؟  ضمن اینکه حتی اگر این حدس اثبات شود و مشخص شود هر جهان از سیاه‌چاله ای در جهان دیگر به وجود آمده, باز سوالی که به ذهن میرسد این است که اولین جهان چگونه شکل گرفت؟  بذر جهان اول از کجا آمد؟ و از همه مهمتر چه کسی این مکانیزم را طراحی کرده است؟

  همانگونه که مشاهده کردید هیچکدام از نظریه‌های بالا پاسخ نهایی برای پیدایش جهان نیستند و در همه‌ی نظریه‌های بالا با قطعیت و به طور انکار نشدنی به یک طراح نیاز است.

چی دادی چی گرفتی بزرگوار؟؟

.

    چی دادی چی گرفتی بزرگوار؟؟؟

    .

    .

    یارو هر روز از فرار مغزها صحبت میکنه و غصه ایرانیای ناسا رو میخوره!

    ولی وقتی بهش میگی چهل نفر از دانشمندای فضایی تو این سه سال از کشور رفتن لالمونی میگیره!

    این قماش همونایین که وقتی جوونای نخبه این مملکت ماهواره فرستادن فضا گفتن حلبی بود!

    .

    وقتی موجود زنده فرستادن فضا گفتن دروغه!

    گفتن ماهواره و موشک به چه دردمون میخوره!

    .

    یارو صب تا شب از پیشرفت و توسعه کشورهای دیگه میگه ولی وقتی روزی میشنید شهید شهریاری راه پنجاه ساله کشورهای دیگه رو تو چند سال رفت و به سوخت بیست درصد رسید از عمق معده ش میگفت روسیه داده!!!

    میگفت هسته ای به چه دردمون میخوره؟؟؟

    میگفت از گشنگی داره میمیره!!!

    .

    .

    این جماعت تو هر جامعه ای باشن حکم چوب لای چرخ پیشرفت و توسعه ن...

    .

    بهترین مترسک برای سیاستمدارهایی هستن که اوج آرمانشون اسکی رو آب روز عاشورا و ذوب شدن تو کشورهای دیگس!

    مگه پسر فاسد ذوزنقه نظام گنده دلال دلار نبود؟

    مگه خان داداش بنفش صرافی نزد تو اون روزا؟؟

    طبیعیه! وقتی اوج آرمان عده ای دلار و قر و فر باشه سیاستمداری هم پیدا میشه که سوارشون شه!

    .

    این قماش همونایین که بخاطر گرون شدن دلار اشک تمساح میریختن و میگفتن هسته ای و فضایی و رشد علمی و نانو به چه دردمون میخوره وقتی لوبیا و لپه و عدس بخاطر دلار گرون شده!

    همون دلال هایی که از پیر و جوونشون دار و ندارشونو میفروختن تا دلار بخرن و زیر لحافشون ذخیره کنن!

    این جماعت ذخیره سوخت با غنای بیست درصد میخواستن چی کار!!!

    .

    اینا همون جماعتین که اون روزا جنسا رو تو مغازه هاشون احتکار کرده بودن تا دوبله سوبله بندازن به ملت!

    .

    ..

    از همین جماعت بپرسین الان چی دادین چی گرفتین؟؟؟

    هسته ای دادین که تحریم سگ مواد یاب رو بردارن؟؟؟

    فضایی رو دادین تا با آب شنگولی پسا تحریم برین فضا؟؟؟

    دلار چنده بزرگوار؟؟؟

    دانشمندا و نخبه ها رفتن که پورن استار ها بیان؟؟؟

    البته تبریک میگم!

    مگه تو همون بزرگواری نبودی که میگفتی نون و پنیر و خاویار ظریف الکسیس رو بیار؟؟؟

    خوب بفرما اینم پورن استارهای محبوبت!

    .

    راستی کار و کاسبیت رونق گرفته؟؟؟

    یخچال ساید بای سایدی که احتکار میکردی فروشش چطوره؟؟؟

    خونه هایی که میساختی اونم با هزار کلک و دغل بازی فروش میرن؟؟؟

    راستی از آمریکا جونت چه خبر؟؟؟

    شنیدم بین تو و بن لادن و البغدادی فرقی نمیذاره و به یه چش میبینتت!

    .

    .

    پ.ن؛

    ارزون فروختی بزرگوار!

    مفت

 

توسعه پایین تنه!!!

.

.

.

توسعه پایین تنه!!!

.

..

دیدین بعضیا رو که خودشون عامل فسادن ولی از فساد و طلاق و خیانت و هرزگی هم مینالن؟؟؟

.

.

همونایی که دلیل تن فروشی و هرزگی و خیانت و طلاق رو اسلام و جمهوری اسلامی  میدونن!

.

عزیز دل فازت چیه؟؟؟

.

اسلام صراحتا گفت با نامحرم اختلاط نکن!

گفتی یه جمله عربی تعهد نمیاره!

گفتی من دوز دختر دوز پسرمو دوس دارم و تو دلمون به هم قول دادیم!

.

تهشم این شده که وقتی فضای مجازی رو باز میکنی نود درصد کسایی که شاید به بلوغ هم نرسیده باشن پست شکست عشقی گذاشتن!

.

نتیجش شد دخترایی که پاکی و اعتمادشونو از دست دادن و تصمیم گرفتن تا سی و پنج سالگی ادامه تحصیل بدن و فکر ازدواجو هم نکنن!

.

نتیجش شد پسرایی که همه دخترا رو بد سابقه میدونن و بهشون بی اعتمادن!

.

اسلام گفت موسیقی طرب آور بی غیرتی میاره!

گفتی غذای روحه!

بچه تم با یه دایره طنبک از بچگی فرستادی کلاسش!

اونم کلاس مختلط!

.

اسلام گفت آب شنگولی عقلتو زایل میکنه!بی غیرتت میکنه!

گفتی گور بابای اسلام!

.

.

خداییش یه نگا به علایق خودت و امثال خودت بنداز!

.

تو زمینه سیاسی به کسی رای میدین که بگه آزادی!

بگه آب شنگولی آزاد!

بگه قر با ناموس مردم آزاد!

بگه گیر ندین به یه تار مو!

واقعا معیار دیگه ای غیر اینا داشتی تاحالا؟؟؟

نگو برات ساده زیستی مهم بوده!

نگو برات وطن پرستی و سابقه فداکاری برای کشور مهم بوده!

نگو پیشرفت علمی کشور برات معیار رای دادن بوده که خندم میگیره!

.

تو دلت حسرت گذشته رو میخوری!

ولی نه بخاطر عزت و استقلال و آزادی و عدم وابستگی کشورت!

حتی اینکه پادشاهت دستبوس و چکمه لیسی روسای کشورای دیگه رو میکرد برات مهم نیست!

.

فقط و فقط حسرتت خلاصه شده تو اینکه چرا دیگه لب ساحل نوامیس مردمو لخت نمیبینی!

.

.

خداییش تا حالا به خودت و امثال خودت و همفکرات فکر کردی؟؟؟

اینکه سن ازدواجتون چرا بالاتر از قشر مذهبیه؟

اینکه چرا آمار طلاقتون بالاتره؟؟؟

اینکه چرا هرکدومتون قبل ازدواج لااقل با چند نفر رابطه عاطفی داشتین و به هر بهانه ای توجیهش کردین؟؟؟

.

فک نمیکنی زیادی دیگه بوی لجن کاراتون بلند شده؟؟؟

فک نمیکنی بهتره از غرب و آمریکا چیزای بهتری یاد بگیرین به جای قر و هرزگی و آب شنگولی و بی بند وباری؟؟؟

هنوز درک نکردی پیشرفت و توسعه از جاده علوم نوینی مثل هسته ای و نانو و پزشکی میگذره نه از هاپو بغل کردن و لخت شدن و لخت کردن؟؟؟

.

.

پ.ن؛

حتی آمریکا و پرتغال و... هم فیلم فروشنده رو برای سنین پایین ممنوع کرده...

ولی تو کشورمون تماشاش شده نماد روشنفکری!

.

 معین  ثائر

.

یک خبر بد برای کسانی که خواستند ایرانی را از حسین (ع) جدا کنند

.

.

.

یک خبر بد!!!

برای همه ی آن هایی که طی یک سال گذشته، به نام باستان گرایی و وطن پرستی /دروغین البته/ در شبکه های اجتماعی و تلگرام و فیس بوک و ماهواره و... تلاش کردند، ایرانی را از حسین جدا کنند؛

امسال زوج های جوان ِ حاضر در پیاده روی اربعین به مراتب بیشتر از سال قبل بودند!

امسال پدران ِ بیشتری دست در دست ِ کودکان شان در اربعین ِ باشکوه شرکت کردند!

امسال پیرمردها و پیرزن های بیشتری عصا زنان و قد خمیده، نجف تا کربلا را پیاده طی کردند!

.

یک خبر بد!!!

برای آن هایی که در دانشگاه ها و مجامع مثلا علمی و نشست های روشنفکری، وقت شان را، برای دور ساختن مردم ایران، از حسین بن علی، تلف می کنند؛

امسال جوانان ِ دانشجوی ِ بیشتری در پیاده روی اربعین شرکت کردند!

.

.

یک خبر بد!!!

برای شیطان؛

امسال جاده ها ی ِ منتهی به کربلا لبریز از جمعیت بود!

امسال اربعین اولی ها، چشم گیر بودند!

امسال تعداد بیشتری گفتند: سال بعد ما هم، پیاده روی اربعین خواهیم آمد!

امسال تعداد بیشتری، با افتخار می گفتند: برای چندمین بار است که آمده ایم!

.

کمال رستمعلی

چذابه و جذابه

چذابه جذابه❗️

سالهای دوری نیست که اسمش بر زبانهاافتاده...

وتاقبل آن کمترایرانی بود که چنین لفظی را به زبان جاری کرده بود؛حتی درتخیلاتش هم چنین کلمه ای جا نداشت...

مدتهاوقرنها گذشت از آفرینش انسان تا چذابه شناخته شود و به مقام بلندش برسد...

ظهورفرزندان خمینی ؛چهارده قرن پس از نزول پیامبراکرم صلوات الله علیه چنان نامش را نامی کرد و تقدس بخشیدکه بر روی کمتر زبانی جاری نشد که اشکها جاری نکند...

کمی بالاتر ازاینجا ؛درامتداد جاده مرزی ؛فکه است با کانال کمیل معروفش...

آنجاکه شهدایی چون شهیدحسن باقری را تقدیم اسلام کرده است و ابراهیم را....و سلام بر ابراهیم...

اوکه میگفت: روزی بر این سرزمین غریب ِقریب خواهدگذشت که مردم مسلمان ایران فوج فوج برای زیارت حسین علیه السلام از اینجا عبورخواهندکرد...

واکنون چندسالی است که ثابت شدابراهیم هادی راست میگفت که از فرزندان اسلام غی  از این توقعی نیست....

ابراهیم سلام...

امروز ما از این مرز عبور کردیم تا اثباتی باشد بر وعده سالهای پیش تو...

برای زیارت اوکه دوستانت به عشق او درخون خودجنگیدند وماخودرامدیون آنان میدانیم

 و ان شاءالله به نیابت آن قهرمانان زائرحسین باشیم

محبوبیت مردمی : کوروش یا نبونید؟

محبوبیت مردمی : کوروش یا نبونید؟

نویسنده: رضا مرادی غیاث‌آبادی 

پرده‌ی اول:

 

کوروش در سطرهای سوم تا نوزدهم منشور مدعی می‌شود که مردم بابل از نبونید (شاه بابل) ناراضی بودند و او را شاهی می‌دانستند که اندوه و غم، سختی معاش، و رنج و آزار و مرگ برای مردم خود آورده بود.

 

کوروش می‌گوید که مردم بابل از خدای بزرگ خواستند که شاهی خوب برای آنان بیابد و خدای بزرگ هم پس از این‌که سراسر جهان را گشت، کوروش را یافت و از او حمایت کرد تا شاه بابل شود. آن‌گاه همه‌ی مردم از پادشاهی کوروش که توأم با راستی و عدالت بود و آنان را از غم و مرگ رهایی داده بود، خوشنود شدند و او را شادباش گفتند.

 

پرده‌ی دوم:

 

داریوش در بند شانزدهم از ستون اول کتیبه بیستون گزارش می‌کند که شخصی به نام نَدینتوبِل که خود را پسر نبونید معرفی می‌کرد، قیام کرد و با حمایت همه‌ی مردم شاه بابل شد.

 

داریوش چند ماه بعد و در بند چهاردهم از ستون سوم همان کتیبه مجدداً گزارش می‌کند که شخص دیگری نیز به نام اَرَخَه که خود را پسر نبونید معرفی می‌کرد، قیام کرد و با حمایت همه‌ی مردم شاه بابل شد.

 

هر دوی این قیام‌ها توسط داریوش سرکوب شدند.

 

حال سؤال اینجاست که تناقض بین گزارش‌های کوروش و داریوش چگونه حل می‌شود؟

 

اگر مردم از نبونید ناراضی بوده و خواهان کوروش بوده‌اند، چگونه است که دو نفر می‌توانند با ادعای انتساب خودشان به نبونید (که علی‌القاعده باید منفور باشد)، این‌چنین محبوبیت مردمی کسب کنند و به شاهی برسند؟ آن هم در شرایطی که فقط هفده سال از زمان نبونید می‌گذشته و بسیاری از مردمان بابل، هم خاطره‌ی پادشاهی نبونید را به یاد داشته‌اند و هم خاطره‌ی پادشاهی کوروش را. اگر سخن داریوش درست باشد، نشان می‌دهد که نبونید به اندازه‌ای محبوبیت داشته که کسانی برای کسب حمایت مردم، خود را پسر او معرفی می‌کرده‌اند.

 

این تناقض به سه شکل قابل حل است:

 

1- کوروش سخن نادرستی گفته و چنین ادعایی را برای توجیه حمله خودش به بابل مطرح کرده است.

2- داریوش سخن نادرستی گفته و آن قیام کنندگان، خودشان را به نبونید منتسب نکرده بوده‌اند.

3- هر دو درست گفته‌اند. به این صورت که مردم بابل واقعاً از نبونید ناراضی بوده‌اند، اما پس از کسب تجربه‌ی حکومت و رفتار کورش، متوجه می‌شوند که نبونید با همه معایبش، بهتر و قابل تحمل‌تر از او و دیگر هخامنشیان بوده است. در نتیجه یک پادشاه از نسل او را بر هخامنشیان ترجیح می‌داده‌اند.

 

پاسخ چهارمی برای حل این تناقض به نظرم نمی‌رسد!

 منبع: حرف آخر 

واکنش به خبر ایالات های آمریکا در آستانه ی حذف آموزش فرگشت هستند

 با انتشار این خبر که ایالات های آمریکا در آستانه ی حذف  آموزش فرگشت هستند, عده ای از فرگشت گرایان ایرانی( که متاسفانه نه سواد دارند و نه حتی اصل متن انگلیسی که بنیاد آموزش فرگشت منتشر کرده را خواننده اند) از ناچاری و برای فرار از نپذیرفتن حقیقت اعلام کردند که این فشارها برای حذف فرگشت از طرف مذهبیون و عوام و کلیسا است!!!

 جالب اینکه در خوده متنی که بنیاد آموزش فرگشت منتشر کرده است دقیقا به دانشمندان موسسه ی دیسکاوری اشاره کرده است و خوده متن به وضوح اعلام کرده که این فشار ها برای حذف فرگشت از طرف دانشمندان زیست شناس است( که در سال های اخیر با شواهد علمی نشان داده اند فرگشت داروینی از لحاظ ژنتیکی امکان پذیر نیست).

 نکته ی جالب تر اینکه در خوده متن دقیقا نوشته شده:

Currently there is a tremendous amount of pressure arising 

 همانگونه که میبینید خوده بنیاد آموزش فرگشت دقیقا اعتراف کرده که این فشار ها برای حذف فرگشت "به تازگی"( Currently ) شکل گرفته و ربطی به فشار های گذشته که از طرف بقیه بوده ندارد. در واقع در سال های اخیر شواهد علمی به شدت فرگشت را تضعیف کرده است و فشارهای زیادی برای حذف فرگشت شکل گرفته است.

 خداناباوران ایرانی بهتر است قبل از اظهار نظر کردن حداقل اصل متن را بخوانند تا متوجه شوند که این فشارها برای حذف فرگشت از طرف دانشمندان و بخاطر شواهد علمی است که نشان از غیر ممکن بودن فرگشت دارند

خبر ایالات آمریکا در آستانه حذف درس فرگشت 

سخنرانی استاد حسن عباسی با موضوع آینده‌ای که می‌توانیم به آن بیندیشیم

استاد حسن عباسی شامگاه یک‌شنبه – ۲۳ آبان ۹۵ – در دانشگاه رازی کرمانشاه با اشاره به اینکه ترامپ توانایی ایجاد تغییر و تحول را ندارد اظهار داشت: امروز در بیش از ۴۰ ایالت آمریکا علیه ترامپ تظاهرات رخ داده است و در انتخاب ترامپ، در واقع تنها مستکبری رفته و مستکبری جای او آمده و این تغییری را در جهان ایجاد نمی‌کند.

عباسی با بیان اینکه دو سال پیش در اقتصاد جهان ۵۴ تریلیون دلار بدهی وجود داشت و به طور میانگین سالانه سه تریلیون دلار به آن افزوده می‌شود، گفت: در هفته گذشته براساس گزارش صندوق بین المللی پول، بدهی اقتصاد جهان از ۶۰ تریلیون دلار عبور کرد و از این میزان ۲۰ تریلیون دلار معادل یک سوم مربوط به آمریکا است.

وی با اشاره به اینکه آمریکا یک تنه یک سوم بدهی اقتصادی دنیا را عهده دار است، افزود: براساس گزارش کاخ سفید بدهی آمریکا اکنون ۱۹.۸ تریلیون دلار است که تا زمان استقرار ترامپ و رفتن اوباما به ۲۰ تریلیون دلار می‌رسد و این استکباری است که می‌گویند در ارتباط با آن اوضاع ما بهتر می‌شود.

عباسی با بیان اینکه نه تنها ترامپ بلکه هیچ‌کس نمی‌تواند در اقتصاد جهان تغییر ایجاد کند، اظهار کرد: جهان در آستانه یک جنگ و انقلاب جهانی است به طوریکه کل اقتصاد جهان ۴۵ تریلیون دلار درآمد دارد و بدهی آن ۶۰ تریلیون دلار است یا ایالت متحده که چهار تریلیون دلار درآمد و ۲۰ تریلیون دلار بدهی دارد و با این اوضاع ترامپ نمی‌تواند دردی از مردم و جامعه خود دوا کند.

وی با اشاره به اینکه ایالت متحده و جامعه بشری با فاجعه‌ای به نام نابودی معیشت جهان روبه‌رو هستند، گفت: مردم در آمریکا نه علیه ترامپ بلکه علیه فساد سیستمی تظاهرات می‌کنند که ۱۷۰ سال یک نظام دو حزبی و دیکتاتوری مبتنی بر سیطره دلار را بر جامعه حاکم کرده است.

عباسی با بیان اینکه مردم آمریکا در این فضای سخت که نفس آنها از ساختار اقتصادی بریده است علیه میلیاردری که به عنوان رئیس جمهور انتخاب می‌شود و سیستم به خیابان می‌ریزند، بیان کرد: بنابراین بدهی ۶۰ تریلیون دلاری جهان در آخر دوره اوباما و اول دوره ترامپ و عدد ۲۰ تریلیون دلاری در این دوره به معنی فروپاشی اقتصاد جهان است و هیچکس نمی‌تواند این مشکل را رفع کند.

وی با اشاره به اینکه بنابر کلام خداوند هنگامی که ربا در جامعه رواج پیدا کند خداوند آن را به محاق می‌برد، گفت: خداوند اقتصاد جهان را به محاق می‌برد زیرا اساس اقتصاد جهان امروز به تعبیر مقام معظم رهبری ربا است و به تعبیر بزرگان پایه این سیستم ربوی از اساس سست است و حکم آن در قرآن جنگ با خدا و رسول خدا است و جایی که بشر به طور علنی به جنگ با خدا می‌رود بشر باید آماده جنگ جهانی گسترده با خداوند باشد.

عباسی با بیان اینکه بشر امروز بدهی عظیمی با چاپ پول بدون پشتوانه ایجاد کرده است، افزود: تمام مسئولان بانک مرکزی‌ها در دنیا همچون کبک سر خود را زیر برف کرده و اسکناس چاپ می‌کنند و نتیجه آن خلق بدهی ۶۰ تریلیون دلاری است.

وی با اشاره به مطالبه مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه باید مردم و مسئولان اقتصاد مقاومتی را محقق سازند و کشور را از جادوی مالی و پولی دشمن رها کنند، عنوان کرد: آمریکا یک منشأ قدرت دارد و آن قدرت چاپ پول است و مبنای اقتصاد جهان دلار آمریکا است.

عباسی با بیان اینکه براساس نظریه مستندسازان آمریکایی چنانچه مبنای پول کشورهای دیگر دلار نباشد و تورم آمریکا به خاک خود برگردد این کشور در مدت یک هفته متلاشی می‌شود، افزود: دشمن در حال شعبده‌بازی است و کاغذ بی‌ارزش را به طلا و اساس حرکت خود در جهان تبدیل می‌کند.

وی با اشاره به اینکه کشور ما اکنون اسیر جادوی پولی و مالی دشمن، سیستم اقتصاد ربوی ایالت متحده و دلار و نظام اقتصاد ربوی است، گفت: چندین سال است که دولتها سر کار می‌آیند و هرچقدر مردم و رهبری یکسان سازی و تک نرخی شدن قیمت ارز را مطالبه می‌کنند انجام نمی‌شود زیرا برخی از این ممکلت سود زیادی را کسب می‌کنند.

عباسی با بیان اینکه برخی لابی‌های پرقدرتی که در درون نظام اقتصادی ما در مجلس و دولت وجود دارد و مانع تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی می‌شود اسیر جادوی اقتصادی دشمن است، عنوان کرد: تاجری که برای او امنیت ایجاد و به او رانت پرداخت می‌شود که لوازم آرایشی و خانگی با اختلاف قیمت ارز وارد کند تولیدکننده داخلی را از دور رقابت خارج می‌کند.

وی اظهار کرد: در ۱۰ سال گذشته فریاد زده می‌شد که وضعیت طوری پیش برود که پیمان پولی دوجانبه با کشورها ایجاد شود و اکنون در ماجرای اربعین جوانان این کار را با اربعین بدون دلار انجام می‌دهند و باید بین ایران و عراق دینار و ریال مبادله شود.

وی با بیان اینکه آمریکا بفهمد کشوری دلار را از سبد مناسبات مالی حذف کرده به آن اعلان جنگ می‌کند، خاطرنشان کرد: چین طرحی را که ایران ۱۰ سال پیش تحت عنوان پول دو جانبه مطرح کرد و دولت قبلی به دلیل منفعت حاصل از دلار حاضر به اجرای آن نشد، انجام داد و با ۴۶ کشور دنیا پیمان پولی دو جانبه امضا کرد که دلار حذف شود.

عباسی با اشاره به اینکه چین تشکیلاتی به نام بریکس شامل کشورهای برزیل، افریقای جنوبی، هند، روسیه و چین ایجاد کرد، افزود: براساس این سیستم چرخش ارزی بین خود آنها است و دلار آمریکا را کنار گذاشتند و همانند صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی یک صندوق جهانی دیگر را ایجاد کردند که انحصار برای بانک مرکزی و صندوق بین‌المللی پول نباشد و سال ۹۲ آغاز کردند و ۹۳ به اوج رسید و در نهایت سال ۹۴ آمریکا جنگی ارزی را با چین آغاز کرد.

وی با بیان اینکه خطرناکترین موضوعی که پیش پای نسل جوان است و زندگی آنها را نابود می‌کند جنگ ارزی است، اظهار کرد: در جنگ ارزی پولها با هم می‌جنگند و اگر امروز جنگی به نام جنگ سخت علیه داعش وجود دارد قاسم سلیمانی‌هایی وجود دارند که ۳۰ یا ۴۰ سال پیش برای امروز آماده شده‌اند.

عباسی افزود: اما برای آینده نسل جوان چه کسانی باید از بین آنها برخیزند که بتوانند نوعی از جنگ را مدیریت کنند که به آن جنگ ارزی اطلاق می‌شود در حالی که این جنگ متخصصان خود را می‌خواهد در حالی که اکنون کشور ما حتی یک نفر متخصص جنگ ارزی ندارد.

وی با اشاره به اینکه مقام معظم رهبری از سال ۹۳ نسبت به جنگ ارزی هشدار داده‌اند، گفت: تمام مسئله غرب‌گراها و لیبرالهای کشور برداشته شدن تمام موانع برای ارتباط با آمریکا است تا مشکلات رفع شود بنابراین در جناح لیبرال در کشور ما کسی قائل به مسائلی همچون جنگ ارزی نیست.

مسئولان کشور مسائل داخلی را به امید جابه‌جاییهای آمریکا تعطیل کرده‌اند

عباسی با بیان اینکه جنگ ارزی جنگ مخوف و خطرناکی است که سیستم کشور را نابود می‌کند و باید به آن توجه داشت، بیان کرد: مسئولان کشور در این قضایا خواب هستند و مدام درگیر موضوعات روزمره می‌شوند و تمام مسائل داخلی کشور را به امید گشایش از طریق جابه‌جاییها در آمریکا یا به عبارتی توسعه برون‌زا تعطیل کرده‌اند.

وی اظهار کرد: خود آمریکاییها اذعان دارند که در سال ۱۳۹۰ با یک جنگ ارزی در یک روز موفق شدند ۴۰ درصد ارزش ریال ایران را نابود کنند و چین نیز در جنگ ارزی در ۴۵ روز سال گذشته ۴۵ درصد اقتصاد خود را از دست داد.

عباسی با اشاره به اینکه آمریکا تابستان سال گذشته چین را شکست داد و اشتباه چین آن بود که مبنای اقتصاد خود را دلار آمریکا در نظر گرفته بود، گفت: ذخایر طلا و ارزی چین در این جنگ نابود شد بنابراین چنانچه کشوری مبنای حیات اقتصادی خود را دلار آمریکا قرار دهد نابود می‌شود زیرا آمریکا با دلار خود جادوگری می‌کند و تمام دنیا گرفتار این جادو شده‌اند.

وی با بیان اینکه برای خلاصی مردم و جامعه از این جادو باید جوانان در زمینه ساختار دلار وال‌استریت مطالعات آزاد داشته باشند، خاطرنشان کرد: چندین فیلم سینمایی انتقادی در این مورد ساخته شده است در حالی که سینمای ما هنوز یک فیلم سینمایی نساخته است زیرا جامعه و مسئولان این موضوع را نشناخته‌اند و تأکید مقام معظم رهبری بین موضوعات دیگر گم می‌شود.

این کارشناس علوم سیاسی با اشاره به اینکه نظام استکباری همچون نمرود، فرعون و ابلیس جادوگری مالی می‌کند ونیازمند کسانی است که مقابل او ایستادگی کنند، گفت: در این شرایط افرادی در این مملکت دم از دفاع از لیبرالیسم می‌زنند و راه می‌روند و ادعا دارند که تار و پود و سلول به سلول بدن آنها لیبرالیسم است.

وی با بیان اینکه جرم بنی صدر به عنوان یک آیت‌الله زاده و جرم منتظری قائم مقام رهبری لیبرال بودن آنها بود افزود: اسلام منتظری اسلام ساده‌لوحانه‌ای بود که امام^(ره) در نامه‌ای به او نوشت که تو بعد از من کشور را به دست لیبرالها می‌سپاری و صلاحیت و لیاقت رهبری مردم را نداری.

عباسی با اشاره به اینکه اسلام آمریکایی به لیبرالیسم شرف دارد، اظهار کرد: لیبرالها ادعا دارند که بنی صدر اسلام آمریکایی را پیاده می‌کرده و بنی‌صدر کتابی به نام اقتصاد توحیدی نوشته بود که چنانچه این کتاب اکنون بدون اسم در اختیار مردم قرار گیرد تصور می‌شود توسط حزب‌الهی‌ترین اساتید حوزه علمیه قم نوشته شده است.

وی بیان کرد: جمله معروف امام^(ره) مبنی بر اینکه تا من زنده هستم اجازه نمی‌دهم کشور به دست لیبرالها بیفتد نشان دهنده این است که لیبرالها پدیده‌های نجسی هستند حالا این افراد بنی صدر، سیدابالحسن بنی صدر، شیخ حسینعلی منتظری یا هر کس دیگری که می‌خواهد باشد.

عباسی با اشاره به اینکه لیبرالیسم به معنای کلینتون، ترامپ، دلار بدون پشتوانه و ۲۹۰ هزار کشته در سوریه است، افزود: انحطاط در بانکهای مملکت، بخور بخور، اختلاسهای میلیاردی و فساد و فسق و فجور و هر آنچه در نظام جمهوری اسلامی در دولتهای مختلف به صورت کم و زیاد وجود دارد به معنای لیبرالیسم است.

وی با بیان اینکه در هیچ جای اسلام بر ربای بانکها و اختلاس تأکید نشده است، گفت: مسئولان کشور اذعان دارند تمام فساد مالی از درون بانکها نشأت می‌گیرد و بانک نیز مربوط به پدیده‌ای به اسم لیبرالیسم است و اسلام چیزی به نام بانک ندارد و کلمه بانک به معنای ربا است.

عباسی با اشاره به اینکه امام^(ره) دشمنی بنیادینی با لیبرالیسم داشت، افزود: امروز وزیر مملکت پشت تریبون می‌گوید ما باید لیبرالیسم را برای رسیدن به توسعه یافتگی پیاده کنیم و این خلاف نظر امام راحل است.

عباسی با اشاره به اینکه آمریکای مبتنی بر لیبرالیسم زنا را حرام نمی‌‌داند، عنوان کرد: براساس گزارش آمریکا، آمریکا ۵۰۰ میلیون پیج پورن دارد و براساس گزارش سازمان ملل ۸۹ درصد کابران خود آنها هستند و لیبرالیسم سبب آن شده است.

وی با بیان اینکه آمریکا بزرگترین کشور رباخوار جهان است، اظهار کرد: چنانچه ربا در جامعه کنونی وجود دارد به خاطر این است که در نظام ما و علوم انسانی دانشگاههای ما لیبرالها تئوریسین هستند اما ربای بانکها و قمار در بورس به اسم اسلام ثبت نمی‌شود و هیچ مرجع تقلیدی از امام^(ره) تا رهبری سیستم ربای بانکها را تأیید نمی‌کنند.

عباسی با اشاره به اینکه براساس گزارشی بالاترین تعداد کودکان زنازاده مربوط به کشور کلمبیا با بیش از ۸۳ درصد است، گفت: برزیل با ۶۶ درصد رتبه سوم و فرانسه در اروپا ۵۶ درصد رتبه بعدی را به خود اختصاص داده است و براساس گزارش سازمان ملل بولیوی، برزیل، فرانسه بالاترین نرخ زنازادگی و سوئد با ۵۵ درصد و آمریکا و انگلیس با ۴۹ و ۴۱ درصد در رتبه‌های بعدی قرار دارند

این کارشناس علوم سیاسی افزود: در منطقه ما بالاترین آمار زنازادگی مربوط به صهیونیستها است و ایران، عراق، افغانستان و پاکستان به قدری ناچیز است که در آمار به شمار نیامده و نشانه توسعه یافتگی انسان مسلمان است.

عباسی با بیان اینکه اسلامی کردن بانک و بورس شعار است زیرا نمی توان ربا و قمار را اسلامی کرد، اظهار کرد: فاصله بین دی ماه ۹۲ تا مرداد ۹۴ به مدت ۲۰ ماه ۱۸۰ هزار میلیارد تومان از موجودی بورس معادل ۶۰ برابر اختلاس سه هزار میلیاردی از بین رفت. بعد از اینکه این مبلغ به این اندازه بزرگ شد نامه‌ای در یک ماه بعد توسط چهار وزیر برای رئیس جمهور امضا شد که توسط خبرگزاریها لو رفت که در آن قید شده بود که صندوق بیمه بازنشستگی و بودجه وزارتی در بورس سرمایه گذاری و اکنون در قمار بورس از بین رفته است.

عباسی با بیان اینکه قمار سازمان یافته موجود در وال‌استریت مبنای چیزی است که در کشور ما بورس اطلاق می‌شود، گفت: همانطوری که این حکومت و نظام بنی صدر و منتظری لیبرال را تحمل نکرد امروز و فردا نیز هیچ فرد و جریان لیبرالی را تحمل نمی‌کند.

وی با اشاره به اینکه ترامپ چون خود زاییده این سیستم است نمی‌تواند تغییری ایجاد کند و لیبرالیسم به بن بست رسیده است، اظهار کرد: ایران چون زودتر امنیت را ایجاد کرده این امکان را دارد که حرفهای جدید را تهیه و در اختیار ملتهای دیگر قرار دهد و براساس بیانات مقام معظم رهبری علاوه بر ملت خود سایر ملتها را نیز خلاص کند.

عباسی با بیان اینکه نظام حکومتی ۱۴۰ زیرنظام دارد که یکی از دیگری فرسوده‌تر است، گفت: برای آینده ۱۴۰ زن و مرد تحول خواه نیاز است و نمی‌توان با این سیستم اموزش عالی، آینده را پیش برد و براساس بیانات مقام معظم رهبری مبنای علوم انسانی غرب غیرتوحیدی است.

اصلاح نظام بانکی منفعت خیلی از افراد را به خطر می‌اندازد

وی با بیان اینکه با اصلاح سیستم نظام بانکی منفعت خیلی از افراد به خطر می‌افتد، افزود: وضع عمومی جهان به‌ویژه ایران این است که در بسیاری از کشورهای دنیا پول بدون پشتوانه چاپ می‌شود و نظر مقام معظم رهبری در افق‌گذاری اقتصادی دراز مدت این است که پشتوانه پول ما مفهوم مشخصی داشته باشد و پول طوری چاپ شود که مابه ازا داشته باشد.

عباسی با اشاره به اینکه اکنون مشکل مردم عدم رعایت قسط در جامعه است و مردم به طور فطری از تبعیض و ویژه خواری نفرت دارند، خاطرنشان کرد: لیبرالیسم به دنبال حرص و طمع و ولع است در حالی که جامعه اهل قسط یعنی سهم هرکس پرداخت شود و در لیبرالیسم یک درصد حق ۹۹ درصد را خورده‌ است و جنبش ۹۹ درصدی به معنای نابودی اقتصاد و لیبرالیسم است چون نتوانست قسط را پیاده کند.

وی با بیان اینکه برخی مدیران اقتصادی لیبرالی کشور همین رویه را در ایران پیاده کرده‌اند بعد می گویند اسلام نتوانست در حالی که این شرایط در هیچ جای اسلام و بیانات امام و رهبری جا ندارد، افزود:  اسلام مملکت را به خود کفایی می‌رساند و دشمن هنگامی که می‌خواهد ما را از خودکفایی جدا کند دو سال مذاکره می کند به تو لبخند می‌زند، از تو می‌گیرد و بعد به ایمیل تو هم جواب نمی‌دهد.

عباسی با اشاره به اینکه نسل جوان می‌تواند با پیاده کردن حرکت جهادی و جنبش قسط در دانشگاه و مدارس مختلف این جنبش را به جنبش ملی تبدیل کند، گفت: در افق ۱۴۱۴ خط کشها و موازین باید این باشد که هر کس در هر سمت و جایگاهی با قسط مقابله کند با آن برخورد شود و در این صورت جامعه آرمانی و قرآنی می‌شود.

وی با بیان اینکه فریب ظواهر تمدنی غرب را نخورید زیرا آمریکا طوری از هم پاشیده می‌شود که سبب حیرت می‌شود، عنوان کرد: چنانچه تمدن نفتی آمریکا پابرجا است به دلیل این است که نفت ما، عربستان و عراق را دزدیده است و علم، تکنولوژی، رشد فضای سایبری و ناسا نیز مرهون دانشمندان ایرانی است.

این کارشناس مسائل سیاسی گفت: در سال ۱۹۹۱ سازمان ملل متحد گزارشی را منتشر کرد که اروپاییها، پرتغالیها و اسپانیاییها و انگلیسیها در ۴۰۰ سال گذشته در قاره سیاه ۷۷۷ تریلیون دلار دزدیدند که ۱۸۵ تریلیون دلار آن تنها مربوط به انگلیسیها بود.

عباسی با اشاره به لزوم برنامه‌ریزی کوتاه مدت و بلندمدت توسط نسل کنونی، گفت: شهرنشینی مفرط و تراکم جمعیتی سبب بروز بیماری اضطراب می‌شود و باید از شهرنشینی مفرط به روستاهای تراز برگردیم به این معنا که به جای تراکم در فاصله بیشتری روستاهایی ایجاد شود

وی زندگی زوجهای جوان را در آپارتمانهای کوچک با بدهی سنگین بانکی را یکی از معضلات جوامع مدرن بشری دانست و اظهار کرد: در این راستا می‌طلبد که چند جوان دانشجوی انقلابی و روشنفکر با ساخت ۲۰ تا ۳۰ خانه ویلایی در روستاهای نزدیک به شهر از بار ترافیکی و معضلات شهری بکاهند.

عباسی با بیان اینکه سازوکار ربا را فقط باید در جامعه ایران بررسی کرد، گفت: متأسفانه برخی از زوجهای جوان به خاطر تهیه جهیزیه‌های سنگین مجبور به گرفتن وام پر سود از بانک ها و پرداخت مبالغی عظیم می‌شوند.

وی یکی از بارزترین مشکلات کنونی نسل کنونی را مسئله تفرد دانست و بیان کرد: متاسفانه سن ازدواج در نسل جوان کنونی افزایش یافته است و بانوان در سن ۳۰ سالگی و آقایان در حدود ۳۵ سالگی به امر ازدواج اقدام می‌کنند و در این سن نیز حوصله بچه‌داری و تربیت فرزند خود را ندارند.

وی با بیان اینکه در عصر کنونی والدین بیشتر از یک فرزند را در زندگی خود نمی‌پذیرند، گفت: کارشناسان بزرگ دنیا در عرصه حوزه سازمان ملل یکی از ۱۳ ابر مصیبتهای دنیا را بحث تفرد نسل حاضر می‌دانند.

عباسی با اشاره به اینکه تفرد یعنی زندگی پدر و‌مادر با یک فرزند عنوان کرد: فرزند این خانواده نیز به خاطر تنها بودن با فرهنگ زندگی اجتماعی آشنا نخواهد شد و هیچگاه منافع دیگران برایش اهمیت ندارد و منزوی و خود محور تربیت می‌شود.

عباسی با اشاره به اینکه فرزندان در خانواده‌ای هسته‌ای در موقع ازدواج با مشکلات فراوانی مواجه خواهند شد، بیان کرد: زیرا در زندگی کودکی خود خواهر و برادری نداشته که زندگی اجتماعی را بیاموزد و با اولین خواسته طرف مقابل از کوره در می‌رود.

وی با بیان اینکه در نسلهای قدیم خانواده ها به دلیل کثرت فرزندان و آشنایی با زندگی اجتماعی در زندگی زناشویی نیز با مشکلات زیادی مواجه نمی‌شدند، گفت: تفرد در شرایط کنونی یک بیماری مهلک تربیتی است و واتستون در سازمان ملل اعلام کرد از سال ۲۰۱۰ میلادی تا ۲۰۴۰ خطری در حوزه تربیتی انسانها بالاتر از تفرد نیست.

وی محدود شدن حوزه آزادی اجتماعی فرزند را برای ابعاد تربیتی ضروری دانست و اظهار کرد: اگر فرزند در دوران کودکی و‌نوجوانی خود حوزه آزادی اجتماعی خود را محدود نماید در زندگی زناشویی خود کارش به طلاق نمی‌انجامد.

عباسی با اشاره به اینکه در شرایط کنونی تفرد و خانواده های تک والدینی جامعه بشری را به ورطه هلاکت و نابودی کشانده است، بیان کرد: جامعه بشری رفته رفته از خانواده قبیله‌ای به سمت خانواده هسته ای و سپس به سمت خانواده تک والدینی کشیده شده است.

وی با بیان اینکه جامعه ایران تا سال ۱۴۱۴ یکی از سه کشور پیر خواهد بود، گفت: از این رو مقام‌ معظم رهبری از سال ۸۹ در راستای مبارزه با پیری جمعیت همواره به ازدواج زود جوانان، زود بچه‌دار شدن و تعداد زیاد فرزندان سفارش کرده است.

وی یکی از مشکلات جوانان را در عصر کنونی بحث عدم اشتغال جوانان دانست و‌ گفت: در این راستا مسئولان باید شرایط آسان ازدواج را فراهم کنند و خانواده‌ها نیز به فکر فراهم کردن تجهیزات و‌جهیزیه های گران قیمت نباشند.

منابع: 

خبرگزاری تسنیم

http://dr-abbasi.ir

فیلسوفان بدکردار ژان ژاک روسو

 سلسله پستهای: فیلسوفان بدکردار 

(قسمت دوم) 

از زندگی فیلسوفانی که عده ای به ظاهر روشنفکر (لامپ الفکرم نیستن) به سخنان آنها استناد می کنند چه می دانید؟! 

ژان ژاک روسو از دزدی کردن تا ادعای پیامبری 

 دزدی کردن ژان ژاک روسو

روسو در تورین که پایتخت پدمونتی ها بود بعنوان نوکر در خانه ی اشراف زاده ای کار می کرد در آنجا او یک روبان ابریشمی صورتی را دزدید این جرم کوچکی بود اما روسو به جای پذیرفتن، آن را به گردن مستخدمه ای به نام ماریون انداخت ماریون این اتهام را با جدیت رد کرد ارباب که گیج شده بود هردو را اخراج کرد ...روسو بعدا اعلام کرد 《شرارت بارترین افکار عمرم در آن لحظه بی رحم اتفاق افتاد که آن دختر نگون بخت را متهم به دزدی کردم》

کتاب فیلسوفان بدکردار نوشته نایجل راجرز ومل تامپسون ترجمه ی احسان شاه قاسمی صفحه ی 32

سپردن کودکان خود به یتیم خانه و عدم پذیرش مسئولیت آنها

روسو در سال 1745در پاریس با ترز لاوازیه آشناشد ...او همیشه با ترز مثل خدمتکارش برخورد می کرد و مهمانهایش هم اغلب فکر می کردند این زن خدمتکاری است که روسو دائما او را مسخره می کند‼️

 صفحه 34 کتاب

حاصل این ازدواج پنج بچه بود

  فیلسوفی که خود در مورد اهمیت بچه ها تاکید می کردبا بی رحمی تمام همه ی پنج کودکش را به یتیم خانه سپرد و همانطور که در همه یتیم خانه های آن دوران رایج بود بیشتر آنان بعد از مدت کوتاهی مردند حتی بر اساس استانداردهای قرن هجدهم این یک رفتار بی صفتانه و منافقانه بود

صفحه ی 29 کتاب فیلسوفان بدکردار نوشته نایجل راجرز ،مل تامپسون

ادعای پیامبری توسط روسو 

یکی از آخرین آثار او کتاب "گفتگوها" است که درسال 1776نوشته شده است و در آن او دیوانه وار ادعا می کند زندکی اش انعکاس زندگی مسیح است همانطوری که مسیح نتوانست یهودیان را وادار کند مسیحی شوند روسو نیز نتوانست سوئیسی ها و مسیحی ها را به دین خود در آورد هرد وتحت پیگرد قرار گرفتند و هردو بی گناه بودند انسانیت مدرن نیازمند منجی ای بود که او را به معصومیت طبیعت بازگرداند این مرد ژان ژاک بود 

 صفحه ی 58 کتاب فیلسوفان بدکردار 

‍ روشنفکرها بدانند و بشناسند 

ژان ژاک روسو کسی که :

1_دزد بود و حتی شجاعت نداشت مسئولیت دزدی اش را بپذیرد 

2_با ترز که درواقع همسرش بود مانند یک خدمتکار رفتار می کرد

3_پنج فرزند خود را به یتیم خانه سپرد و آنها در آنجا بدلیل نبود شرایط مناسب مردند

یعنی حتی حاضر نشد بچه هاشو بزرگ کنه بعد روشنفکرهای ایرانی موقعی که میگن جناب ژان ژاک روسو هر کی ندونه فکر میکنه باهم بزرگ شدن و ده بار باهم آبگوشت خوردن یک مشت سرچر بی سواد بیشتر نیستنا ولی تعصب دارن روی روسو در حد یک پیامبر‼️

 سلسله پستهای فیلسوفان بدکردار 

 قسمت اول برتراند راسل