بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

۱۰۲ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است


کوروش دوم (مشهور به کوروش کبیر) از جمله اشخاصی است که پیرامون او سخن بسیار است. لیکن جالب است بدانیم که در منابع ایرانی،‌ وی چندان شخصیت خوشنامی نیست. حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه، با این‌که زندگی شاهان ایران باستان را به نظم درآورد، اما هیچ نامی ازکوروش نمی‌آورد. حتی منابع ساسانی هیچ نامی از کوروش(به عنوان شاهِ شاهان) و تاریخ هخامنشیان نیاوردند. گویی وجود آنان را باور نداشتند، یا به قدری آنان را بدنام می‌دانستند که از آوردن نام آنان شرم داشتند (یا به دلایلی دیگر که امروز بر ما پوشیده است). از سویی جالب است بدانیم که یهودیان بسیار به کوروش علاقه‌مند بودند و در حق او بزرگنمایی و اغراق بسیار کردند. [۱]
در منابع ایرانی (غیر از شاهنامه و متون ساسانی)، اخبار اندکی پیرامون کورش آمده است. از جمله سخن مشترکی است که طبری و بلعمی پیرامون کورش بیان کرده اند.طبری متوفای ۳۱۰ هجری قمری در تاریخ الامم و الملوکمشهور به تاریخ طبری می‌گوید که:

 

کورش (در بعضی نسخه‌ها: کیرش)،‌ نه تنها شاهِ شاهان نبود، بلکه تنها یک فرمانده نظامی و یک حاکم دست‌نشانده بود. بهمنِ اردشیر (که شاه بود)، کورش را نماینده خود در بابِل قرار داد و کورش در آنجا به یهودیان مرحمت کرد و به آنان آزادی عطا کرد! و این مسئله در زمان دانیال نبی رخ داد. [۲]

 

بلعمی، وزیر دربار سامانیان، متوفای ۳۲۹ هجری قمری، همین سخن طبری را به صورتی روشن‌تر بیان می‌کند، با این تفاوت که او این حوادث را در زمان پدر‌بزرگِ بهمنِ‌اردشیر می‌داند. بلعمی در این باره می‌نویسد:

 

«کس فرستاد به زمین عراق و بابل آنجا که بخت النّصر نشستى، سرهنگى را بفرستاد نام او کورش‏، و بخت النّصر را از [آن‏] ملک باز کرد و به در خویش خواند و آن ملک عراق، کورش‏ را داد و او را بفرمود که اسیران بیت المقدس را رها کن و بفرماى تا از زمین شام هر جا که ویران است همه را آبادان کنند و ایشان را ملکى ده از ملوک بنى اسرائیل، آن کس که ایشان خواهند. پس کورش بیامد به زمین بابل و بخت النّصر را باز فرستاد. و منادى بانگ کرد که هر که اندر بنى اسرائیل اسیر است او آزاد است. هر که خواهد به بیت المقدّس باز شود و آن زمین را آبادان کند». [۳]

 

بلعمی به اشتباه این فتح را در زمان گشتاسپ می‌داند، در حالی‌که این فتح (بنابر نسخه‌های در دسترس)،‌ در زمانبهمن اردشیر -نوه‌ی گشتاسپ- صورت گرفت. ولی این کهکورش فاتح بابل، یک فرمانده نظامی و تنها یک حاکم دست نشانده بود را تأیید می‌کند.
غیاث الدین خواند میر در تأیید سخن طبری و بلعمی، می‌نویسد که کورش از حاکمان همدان (ماد) بود، که برای آباد کردن بیت المقدس شتافت. وی حتی می‌نویسد که مادر کورش یهودی و از قوم بنی‌اسرائیل بود. [۴] وی می‌نویسد:

 

«در تاریخ طبرى مسطور است که چون گشتاسپ بر تخت سلطنت قرار گرفت و از خرابى که بخت‌نصر در بیت المقدس کرده بود وقوف یافت کورش‏ نامى را به ایالت ولایت بابل نامزد نموده بخت‌نصر را باز طلبیده حکم فرمود که دست از اسیران بنى اسرائیل بدارد تا به وطن مألوف رفته در تعمیر اراضى مقدسه لوازم اهتمام بجاى آورند». [۵]

 

ابن مسکویه نیز در تجارب الامم، سخن طبری را تأیید کرده و می‌نویسد که بهمن، کورش را به سوی بابل فرستاد تا بهبنی‌اسرائیل حرمت و حرّیت عطا کند. [۶] سر جان ملکمنیز می‌نویسد:

 

«در تاریخ طبرى مذکور است که ممالک اطراف مغرب در عهد بهمن مفتوح شد، و بهمن پسر بخت‌نصر را به جهت فسق و فجور و بى‌‏اعتدالی‌هاى پدر، از حکومت بابل معزول و کورش‏ را به جاى او منصوب ساخت. در سلطنت او یهودان در رفاه بودند و فرمان یافتند تا هر که را خواهند از قوم خود به حکومت اختیار کنند». [۷]

 

پی‌نوشت‌ها:
[۱] بنگرید به مقاله‌ی: «بررسی ستایش کوروش در تورات».
[۲] تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران: نشر اساطیر، ۱۳۷۵. ج۲، ص۴۵۸-۴۶۰ و ص۵۰۷.
[۳] ابوعلی بلعمی،‌ تاریخنامه طبری (مشهور به تاریخ بلعمی)، تصحیح محمد روشن،‌ تهران: انتشارات سروش، ۱۳۷۸. ج۱، ص۴۶۶.
[۴] غیاث الدین خواند میر، تاریخ حبیب السیر، تهران: نشر خیام، ۱۳۸۰. ج۱، ص۱۳۶.
[۵] غیاث الدین خواند میر، همان، ج۱، ص۱۹۹.
[۶] ابن مسکویه، تجارب الامم، ترجمه ع.منزوی، الف.امامی،‌ تهران: انتشارات سروش، ۱۳۶۹. ج۱، ص۸۴.
[۷] سر جان ملکم، تاریخ کامل ایران‏، ترجمه میرزا اسماعیل حیرت‏، تهران: نشر افسون، ۱۳۸۰. ج۱، ص۴۳.

منبع: پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب

 


 با افتخار و بدون شک، بی شعورترین مردم جهان در فضای مجازی هستیم!

(نمایش بی شعوری در صفحه اینستاگرام دونالد ترامپ)


آخه یعنی نمیشه از بین حدود 200 کشور جهان، حداقل یه کشور دیگه هم مثل ما ایرانیا باشه؟ چینیا با 1.38 میلیارد جمعیت و هندیا با 1.28 میلیارد جمعیت کجا اند که ایرانیا با 0.08 میلیارد جمعیت اکثر صفحه های شبکه های مجازی رو به گند کشیدن!  فقط ایران!!! حتی یک کشور دیگه هم مثل ایران پیدا نمیشه که به این حجم گسترده چنین حضور فضاحت باری داشته باشه.


داشتم نگاهی به آخرین پست دونالد ترامپ مینداختم که دیدم حدود 27000 کامنت از 28000 کامنت زیر پستش فارسیه! و همه فحش و فضیحت و نژادپرستی و جوک و... حتی به کسانی که ربطی به ترامپ ندارند!

مطمئنم این ها دسیسه های غرب نیست... و البته کسی هم از داخل اجیرشون نکرده... بلکه فقط «بیکاری» و «نادانی» اجیرشون کرده! این ها همون همسایه ها و دخترخاله ها و پسرعموهای خودمون هستند. و چرا راه دوربریم؟ «خودمون» هستیم!

بررسی اجمالی از این چند سال اخیر :

1. «ایوان زایتسف» بازیکن والیبال ایتالیا فقط به دلیل خوب بازی کردن برای تیمش، مورد هجوم ایرانیان در فیسوک قرار گرفت و کلی فحش خورد.

2. ایران، نیجریه، آرژانتین و بوسینی و هرزگوین تو جام جهانی 2014 تو یک گروه افتادند. ایرانی ها به صفحه فیسبوک لیونل مسی حمله کردند و تا جایی که تونستند فحاشی کردند. در حالی که هیچ کامنتی از نیجریه یا بوسنی دیده نشد.

3. ایرانیان به صفحه فیسبوک «فرناندا لیما»، مجری برنامه قرعه کشی جام جهانی 2014 حمله کردند و وی مجبور شد صفحه اش رو برای مدتی غیرفعال کنه.

4. ایرانی ها روزانه به صفحات افراد متعدد دیگری هم حمله می کنند که مجال پرداختن به همه اونها نیست، ولی پاتوقشون صفحات پورن استارهای معروف دنیاست. (قدیما میگفتن کسی پاتوقش یه جای بد باشه پس آدم بدیه). اگه کامنتای این پورن استارهای جهانی رو بخونید بالای 90 درصدش ایرانیه در حالی که ایران فقط 1 درصد از جمعیت جهان رو داره.

5. امروز هم دیدم بالای 90 درصد کامنتای پست های دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا، ایرانیه! 


این ها فقط هشدار بود. برای بررسی نحوه اصلاح این رفتارهای زشت، باید نظام آموزشی، فرهنگ رسانه های عمومی، تاریخ کشور، فرهنگ ملی، فرهنگ مذهبی، فرهنگ خانواده ها، قومیت ها و... رو بررسی و اصلاح کرد.

—-



 هیچ کانال و ماهواره ای حریف محبت امام حسین(ع)  نمی شود..


  چزابه، مهران و شلمچه..


همه  مرزها مملو از میلیونها جوان و زن و مرد ایرانی است.


و میلیونها عاشقی که جا مانده اند و از قاب تلویزیون حسرت میخورند و با اشک دوستان را بدرقه میکنند.


 عراق میزبان میلیونها انسان عاشقی است که به عشق حسین(ع) از سرتاسر دنیا، رود رود جمع میشوند و در اقیانوس بین الحرمین به هم میرسند..


 جاده ها و کوچه ها و خیابانها پر است از همین مردم که از فقیر تا مرفه، در حال پذیرایی هستند و از همه هستی خود برای خدمت به میهمانان امام حسین(ع) مایه می گذارند


التماس میکنند  تا کسی از غذایشان بردارد، ساعتی در خانه شان مهمان حسین(ع) شود و اندکی از مال و مِلکشان در راه حسین(ع) خرج شود..


 زائران همه می دانند در این سفر احتمال خطر و تهدید تکفیری ها وجود دارد، اما هیچ چیز مانع آنها نیست.


 سالهاست دشمنان از وهابی تا اسرائیلی و پادوهایشان بهائی ها، سلطنت طلب ها و.. دهها شبکه ماهواره ای، هزاران سایت و کانال و لشکرها مزدور رسانه ای اجیر کرده اند، تا با انواع شبهات، حسین(ع) را اهلبیت را قرآن را اسلام را از این مردم بگیرند؛ با قبح شکنی در روزها و شبهای عزا، با رقص و آواز و تشویق به شرابخواری و قمار، با بهانه های مختلف، با تحریک رگ ملی گرایی و تعصب جاهلانه عرب و عجم، با توهین و تمسخر اعتقادات مردم، با تشکیک در زیارت و گریستن بر اهلبیت و معصومیت و مظلومیت آنها ووو

اما هیچ کدام حریف عشق  حسین(ع) نمیشوند..


 اربعین بزرگترین سند شکست و ذلت و روسیاهی دشمنان اسلام و مُهری است بر مِهر فطری و جاودانه حسین(ع) در دلهای انسانهای آزاده. 


 اربعین سال به سال پرشورتر و شیداتر ثابت میکند، هیچ چیز توانایی مقاومت در برابر محبت حسین(ع) را ندارد..


 اربعین نشان میدهد خون جاری عاشورا، تا ابدیت در رگ و ریشه آزادگی جاری و تازه است.


 اربعین گواهی میدهد صدق سخن پیامبرمان(ص) را که فرمود: «شهادت حسین(ع) حرارتی در دلهای مومن ایجاد میکند که هرگز سرد نخواهد شد.»



اربعین نشانه عشق هست همبستگی و اتحاد دنیا

| شنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۵، ۰۲:۵۷ ب.ظ | ۰ نظر


  اربعین نشانه عشق هست همبستگی و اتحاد دنیا


 چند روزی از بزرگترین  راهپیمایی دنیا یعنی اربعین حسینی  گذشته ..اربعینی که شده شعار همبستگی و اتحاد  دنیا


حقوق بشر یعنی اربعین که حتی یک لقمه نون پنیرتو با مردم قسمت کنی کجای دنیا  انسانیت اینجور ب نمایش گذاشته میشه  باید چیزاییکه در راهپیمایی اربعین اتفاق میوفتد هم به تصویر کشید هم روایت هاشو تو کتابا اورد 


تا مردم دنیا بدونند انسانیت واقعی در همین راهپیمایی بزرگ اربعین هست و برای یکبارم شده امتحانش کنند بدون شک تو هر دین و مذهب و هر اعتقادی یکبار تو این راهپیمایی شرکت کنند و اوج انسانیت و اتحاد و همبستگی رو با چشم ببیند و با دست لمس کنه  دیگر  اراجیف دشمنان برایش معنا ندارد هیچ حتی حرف هایشان مسخره و خنده دار و حتی آنان رو دشمنان انسانیت خواهد  دانست



💢ما، مردمی اسراف کار هستیم

روایت پیامبر(ص) بر روی بطری های آب استرالیا 


داستان جالب از تذکر پیامبرگرامی اسلام


حتی درون نهر آب هم نباید اسراف کرد




«پیامبر (ص) از راهی عبور می کرد. یکی از یارانش به نام سعد مشغول وضو گرفتن بود و آب زیاد می ریخت. حضرت فرمود: چرا اسراف می کنی ای سعد!؟ عرض کرد: آیا در آب وضو نیز اسراف است؟ فرمود: نعم و ان کنت علی نهر جار؛ آری هرچند در کنار نهر جاری باشی!» 



روایت فوق به زبان انگلیسی روی برخی بطری های آب در استرالیا نیز درج شده است:

Do not Waste Water Even if you were at A Runnig Sream

PROPHET MUHAMMAD

«هیچ وقت آب را هدر نده حتی اگر کنار نهر جاری از آب بودی.»

حال اگر ما مسلمانها در جامعه اسلامی به این روایت نبوی عمل نکنیم چقدر زشت است!؟ چقدر ناپسند است که در آن سوی دنیا به روایت پیامبر رحمت عمل شود ولی ما حتی هنگام وضو گرفتن نیز به کلامنبوی عمل نمی کنیم و مشاهده می نماییم که بسیاری افراد شیر آب را باز می گذارند و آب شُرب را هدر می دهند! براستی زمان آن نرسیده که به خودمان بیاییم!؟




تفسیر صافی، ، ج ۳، ص ۱۸۷




⚫️دموکراسی دروغ⚫️


✔کارکرد نظام انتخاباتی الکترال آمریکا چیست؟ 


 محمد جواد اخوان، مدیر اندیشکده برهان


✔ سالهاست که انتخاب ریاست جمهوری آمریکا به آرای کالج های انتخاباتی یا همان آرای الکترال متکی است و نکته ظریف این سیستم انتخاباتی آن است که تدریجا رقابت را میان دو حزب اصلی محصور کرده است.


✔ به عبارتی اگرچه احزاب متعددی در این کشور مجوز فعالیت دارند اما تنها دو حزب اصلی دمکرات و جمهوریخواه را مردم میشناسند.


✔ اگر چه انتخابات منحصر به نامزد این دو حزب نیست اما نامزد خارج از این دو حزب از گردونه رقابت واقعی خارج است.

به این ترتیب نظام انتخاباتی ایالات متحده امریکا عملا الیگارشی حاکم را محصور در رقابت مدیریت شده میان دو حزب اصلی کشور کرده. وجود آرای الکترال اجازه رقابت پذیری احزاب کوچک و نامزدهای کمتر شناخته شده را از بین برده و احتمال پیروزی آنها را به صفر می رساند.



✔این هم از مختصات دموکراسی آمریکایی است!!!


منبع :واقعیت ها 


قفل ها و کلید های ارتباطی

| جمعه, ۲۱ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۵۸ ق.ظ | ۰ نظر

.

قفل ها و کلید های ارتباطی؛ که خواهش می کنم شما دوستان حتما به کار ببندید !!


چرا مردم از هم این همه سؤال می‌پرسند ؟؟


مثلا چرا می‌پرسند : روی صورتت جوش درآورده ای ؟

چرا این همه لاغر شده ای ؟؟

رنگت چرا این همه پریده ؟؟


اینها سئوال های خالی کننده ای هستند


و بدتر از این ها اینکه بپرسی :


فلانی کجاست ؟؟ چندتا بچه داری ؟؟چرا بچه دار نشدی ؟؟ چرا بچه ات اینهمه چاق است ؟؟ چرا خانه ات این همه قدیمی است... خانه ی قدیمت بهتر نبود ؟؟


چرا سوال هایی می‌کنیم از یکدیگر که ممکن است هم را مجروح کنیم ؟؟


چرا از هم نمی‌پرسیم که این پیراهن چه قدر به تو می‌آد، از کجا خریدیش ؟؟


یا چرا به هم نمی‌گیم چقدر چشمات برق می‌زنه امروز

چقدر این رنگ بهت می‌آد

چقدر در کنارت از گذشته آروم ترم

چقدر دلتنگت بودم و چه خوب که بعد از این همه وقت دوباره دیدمت


به موهای سفید دوستمان چه کار داریم ؟؟

اگر بخواهد خودش درباره اش با ما حرف می زند ... به لکی که پیشانی اش برداشته ... به لایه های چربی ای که ممکن است بر بدنش افزوده شده باشد، یا به چین و چروک های صورتش ...


این عبارت، چقدر ، عبارت بی رحمانه ایست و بی رحمانه تر اینکه از زبان یک دوست شنیده شود : چه قدر خراب شده ای ... خراب شده ای یعنی چه ؟؟

چقدر پیر شده ای ؟؟


یعنی اتفاقی ناگوار یا خستگی هایی بیشمار بر پشت و شانه های دوستمان، آشنایمان یا عزیزمان وارد آمده و حالا که ما بعد مدتها او را دیده ایم، با گفتن این عبارت باید حتما به او بفهمانیم که تو خراب شده ای و من این را از پوستت ... از صورتت ... از لاغری ات و از گودی پای چشمانت فهمیده ام و من پتک محکم تری بر سرت فرو خواهم آورد تا تو خراب تر از این که هستی شوی ...


اصلا چرا از هم سئوال می کنیم ... چرا می‌پرسیم : این مدت که نبودی کجا بودی ؟؟


یا چرا با طعنه میگیم این همه مدت با کی بودی که یاد ما نکردی ؟؟


چرا کلمات و جملاتمان را نمی‌سنجیم ؟؟... ممکن است واقعا کسی با یک جمله ی ساده ی ما زخمی تر از آنچه هست شود ...


اصلا به ما چه مربوط که دوستمان چرا ماشینش را فروخته، چرا بچه هایش را به فلان مدرسه گذاشته، چرا خانه اش را عوض کرده، چرا از کارش بیرون آمده ؟؟


مگر نه اینکه اگر خودش بخواهد به ما خواهد گفت ...


کمی درنگ کنیم در ابتدای دیدارها و همدیگر را با سوالات عجولانه نیازاریم !!


اگر میخواهیم دیگران حس خوبی از ما پیدا کنند، با کلمات و جملات دلنشین و ‌پر انرژی با آنها مکالمه کنیم .


مثل این کت و شلوار چقدر بهت میاد


امروز خیلی شاداب تری


چهره تون امروز خیلی بشاش تره


نه اینکه دروغ بگویید !! خیر


فقط نکات مثبت را در طرف مقابل ببینید، نه نقاط ضعف و ‌منفی را


به دوستان و اطرافیانشون عشق بدیم !!


انرژی مثبت بدیم !!


حتی شده با یه لبخند


باور کنید محبت و مهرورزی خرجی نداره !!


چی میشه وقتی تو اتوبوس یا مترو یا تاکسی نشستید، وقتی چشمتون به چشم نفر بغل دستی یا روبرویی تون می افته، به جای اینکه روتون رو برگردونین، یا سرتون رو ببرید تو گوشی، یا چشماتون رو ببندید ... با یه لبخند زیبا، یه حس زیبا و‌ خوب رو بهش منتقل کنید ؟؟


امتحان کنید !! باور کنید خرجی نداره !


مهرورزان 


.

  ایستادگی و وادادگی در برابر منافع ملی؛ از مجلس شورای ملی تا مجلس شورای اسلامی !



 دیروز معمای شاه را نشان می داد. قسمتی که رزم آرا برای مخالفت با ملی شدن صنعت نفت به مجلس رفت؛ اکثر مجلسی ها، جبهه ی ملی و فدائیان اسلام، خواستار ملی شدن صنعت نفت بودند، ولی دولت رزم آرا و شاه طرفدار آوردن خارجی ها و تقدیم دو دستی صنعت نفت به آنها ...


 پس از سخنان زنگنه در جلسه ی امضای توافق با توتال و تعریف و تمجید از شرکت های خارجی، ناخودآگاه برخی شباهت های دولت رزم آرا را با الان مقایسه می کردم. رزم آرا می گفت: ما که توانایی اداره ی کارخانه ی سیمان را نداریم، ماکه حتی یک آفتابه هم نمی توانیم بسازیم، می خواهیم نفت را ملی کنیم؟ بدون خارجی ها؟!


 امروز هم دولت روحانی دقیقا همان تحقیرهای دولت رزم آرا در حق ملت ایران را تکرار می کند. تئوریسین های دولت می گویند ما فقط توان ساخت آب گوشت بزباش و قرمه سبزی را داریم و مسئولین نفتی می گویند، ایران تکنولوژی ندارد و نمی تواند بدون حضور خارجی ها صنعت نفت را اداره کند ...



 خیانت امثال زنگنه، محرز و اظهر من الشمس است، از کسی که سابقه ی پخت و پز و دلالی کرسنت و توتال و استت اویل را دارد، بیش از این نباید انتظار داشت؛


 اما عجیب تر از خیانت های آشکار زنگنه، بی تفاوتی مجلس و مسئولین غیر دولتی و برخی نخبگان و سیاسیون در جناح های مختلف است، که با سکوت و بی مبالاتی زمینه ی خیانت و به تاراج رفتن منافع ملی را فراهم می کنند. 


 زمانی که رزم آرا میگفت ملت ایران توان ساخت آفتابه هم ندارد، نمایندگان مجلس دوران پهلوی با خفت او را از مجلس بیرون کردند، اما 38 سال پس از انقلاب اسلامی و ملی شدن صنعت نفت، مجلس به ظاهر اصولگرا، به کسانی که بر مشی امثال رزم آرا دولت داری می کنند و توان ملت ایران را در حد ساخت آبگوشت بزباش می دانند و صنعت نفت کشور را دودستی تقدیم اجنبی ها و گرگی مثل توتال می کنند، با عزت رای اعتماد می دهد و بر سر دست می نشاند. 


 یقینا ملی شدن صنعت نفت و بیرون کردن رزم آرا از مجلس شورای ملی و رای اعتماد به  زنگنه در مجلس شورای اسلامی، از نکات تامل برانگیز تاریخ معاصر ایران است. بی شک آن ایستادگی بر سر منافع ملی و اصرار بر بومی کردن صنعت نفت در مجلس وقت، جزو نکات روشن تاریخ قبل از انقلاب و در مقابل وادادگی مجلس فعلی به ریاست علی لاریجانی و بی تفاوتی نسبت به قرارداد ننگین IPC و نابود کردن صنعت نفت داخلی، لکه ی سیاه تاریخ ایران پس از انقلاب خواهد بود.


علی جعفری 

مهرورزان 


تقدیم به همه کسانی که مثل من جاموندند.

| پنجشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۴۹ ب.ظ | ۰ نظر


تقدیم به همه کسانی که مثل من جاموندند 



نزدیکِ اربعین، دلِ جا مانده ها گرفت...


یک بینوا برای خودش ربنا گرفت...


هرکس رسید؛ سوال کرد: زائری؟


از این سوال، دلِ پُرخونِ ما گرفت...


آقا مگر "بَدان" به حریمت نمیرسند؟


پس "حُر" که بود که جام بلا گرفت...؟


باشد؛ محل نده... نبرم اربعین حرم...


اما بدان؛ که قلبم از این ماجرا گرفت...


آنقدر گریه میکنم که بگویند عاقبت:


نوکر ز اشکِ خود سفرِ کربلا گرفت...


اما ز راهِ دور؛ سلام حضرت حسین...


بارانِ اشک،  از این روضه ها گرفت...


آیا آتش زدن پرچم آمریکا کار درستی است؟

| پنجشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۵، ۰۶:۵۸ ب.ظ | ۰ نظر


پاسخی کوتاه به کسانی که دلشان از آتش زدن پرچم آمریکا خون می شود!!


وقتی کشوری به مردم کشور دیگری رحم نمی کند و زنان و کودکانشان را به فجیع ترین وضعیتی کشتار می کند مردم آنجا حق دارند پرچم آن کشور را آتش بزنند. این توهین به مردم آن کشورِ ظالم نیست بلکه نوعی هشدار به آنهاست که جلوی ظلم دولتمردان خود را بگیرند.


مردم آن کشور ظالم هم اگر کنجکاو شوند و تحقیق کنند خواهند فهمید که دولتشان چه جنایتهایی کرده که ملتهای دیگر پرچمش را می سوزانند!!


واقعا نمی فهمم چرا وقتی مثلا کودکان یمن را با بمبهای خوشه ای آمریکایی می کشند یک "رفتار فرهنگی " است ولی اگر مادران همان کودکان ، پرچم آمریکا را آتش بزنند "بی فرهنگی" حساب می شود؟!!


اتفاقا اگر یک ملت مظلوم  از آتش زدن پرچم ظالم خودداری کند باید در شخصیت انسانی و غیرت خود تردید کند.


آتش زدن پرچم آمریکا به هیچ وجه یک کار عوامانه نیست بلکه یک شیوه شناخته شده و کاملا عقلانی برای اعتراض به ظلم و  استعمار است و همه جای دنیا در تظاهرات آزادیخواهانه ، پرچم استعمارگران را می سوزانند.


کشوری که به خودش حق می دهد کودکان یک کشور دیگر را با بمیهای خود تکه تکه کند ، باید این را بپذیرد که مادران آن کودکان ، پرچمش را به آتش بکشند