ای بانوی ایرانی بنگر که اسلام برای تو چه ارمغان آورده
بانوی ایرانی ! اسلام برای تو چه ارمغان آورده ؟!
اسلام از بَدو ورودش به ایران، رِفُرمی اجتماعی را آغاز نمود. هرچند اسلام، بسیاری از مسائل فرهنگی-اجتماعی ایران را تأیید کرد. اکثر مردم ایران نیز از روی اختیار و با درک برتری اسلام بر دیگر عقائد و سُنَن، مسلمان شدند.[۱] لیکن امروزه سرسپردگان جریان استعمار، میکوشند تا با حذف اسلامِ ناب شیعی و تقویتِ تفکرات یا بهتر است بگوییم توهمات و تخیلات تاریخ مصرف گذشتۀ باستانی، برای استعمار خوشرقصی کنند.[۲] از همین روی، مدتی است که در شبکههای اجتماعی تلاش میکنند زنان و دختران مسلمان را علیه اسلام بشورانند! زهی خیال باطل! میگویند: «ای زن ایرانی! مگر اسلام برای تو چه ارمغان آورده است؟!» پس لازم دیدیم، که ارمغان اسلام برای بانوان فرهیختۀ ایرانی را برشماریم و از سویی به باستانگرایان اسلامستیز یادآوری کنیم که آنچه شما به آن مینازید چیزی جز ننگ و رسوایی نیست.
در فرهنگ زرتشتی، زنان و دختران را از نسل اهریمن میشمردند، و حتی گریستن در مرگِ آنان، ننگ بود. زنان و دختران نه تنها ناقصالعقل، بلکه مطلقاً بیخِرَد شمرده میشدند. همانند دشمنان اهریمنی از نوشیدن زوهر (نوشیدنیِ مقدس) محروم بودند.[۳] تحقیر میشدند و اگر فرزندی مُرده به دنیا میآوردند، در دهانشان ادرار گاو و خاکستر میریختند و از نوشیدن آب محرومشان میکردند، و اگر بدون اجازه آب مینوشیدند، ۴۰۰ ضربه شلاق بر بدنشان مینواختند.[۴] پسر داشتن نشانۀ برکت و الطاف ایزدی شمرده میشد، ولی دختر داشتن خیر.[۵] شوهر، خداوند و مالک زن شمرده میشد.[۶] اگر برای دختری همسری بر میگزیدند و او از آن راضی نبود، سزاوار مرگ شمرده میشد (ازدواج اجباری)،[۷] در ایام عادت ماهانه، زنان و دختران را در اتاقی محبوس میکردند و آنان حق نزدیک شدن به آب و آتش و انسانها را نداشتند.[۸] زن در آیین زرتشتی همانند گاو و کشتزار مورد معامله قرار میگرفت.[۹] بدتر و زشتتر از همۀ اینها، پدر، برادر و حتی فرزند حق داشتند از زنان و دختران استفاده جنسی کنند (اشاره به جواز و رواج همبستری با محارم در دین زرتشتی). دردناکتر از همه اینها اینکه در این رابطه، اجازه و رضایت خانمها شرط نبود. یعنی اگر پدر یا برادر اراده میکردند که با دختر یا خواهر خود همبستر شوند، آنان حق مخالفت نداشتند.[۱۰] مرد اجازه داشت که حتی زن خود را به دیگر مردان قرض دهد و در این مورد هم رضایت زن شرط نبود.[۱۱] علاوه بر اینها، زن در ایران باستان جایگاه حقوقی نداشت و مجاز به استفاده از "اموال خود" بدون اجازه شوهر نبود (به جز در مواردی استثنایی).[۱۲]
اسلام، به تمامی این توهینها و تحقیرها پایان بخشید. مرد و زن در نگاه اسلام، از یک ماهیت و از یک نفسِ واحده و از یک روح آفریده شدهاند،[۱۳] آزار رساندن به زنان و تحقیر آنان ممنوع است و مردان موظف اند که با زنان به نیکی رفتار کنند.[۱۴] زنان در خیر، برکت و راستی و درستی پابهپای مردان به سوی خدا در حرکت اند.[۱۵] در نگاه اسلام، خداوند به هر مردی و زنی که در راه راستی گام بردارد، برکت میدهد.[۱۶] قرآن به زنان پاک، حیات طیبه را وعده داده است.[۱۷] قرآن میگوید که یک زن (آسیه) الگوی همۀ انسانهای پاک است.[۱۸] از سویی در روایت آمده که مقام فاطمۀ زهرا (سلام الله علیها) از آسیه (علیها سلام) بالاتر است.[۱۹] ملائکه با همسر ابراهیم همسخن میشوند و او با اینکه یک زن است، جایگاه هبوط ملائک میگردد.[۲۰] از نگاه قرآن، مرد یا زن بودن دلیل برتری نیست. بلکه پرهیزگاری، معیار است.[۲۱] مادر موسی (علیهما السلام) چنان پاک و با نجابت است که خدا بر او وحی میفرستد و با او سخن میگوید.[۲۲] مریم مادر مسیح (علیهما السلام) چنان با عظمت بود که پیامبر خدا (زکریای نبی) از مقام متعالی او در شگفتی میماند. ملائکه نیز با مریم همسخن شدند.[۲۳] همچنین محبت به مادر، یکی از اهداف بعثت انبیاء است.[۲۴]
در نگاه اسلام، نمیتوان دختر بالغ را مجبور به ازدواج کرد. در ایام عادت ماهیانه نیز دختران و زنان، نه تنها زندانی نمیشوند، بلکه جز در چند مورد جزئی (مربوط به عبادات) هیچ محدودیتی ندارند (برخلاف دین زرتشتی که آن همه محدودیت برای زنان حائض قائل است). در اسلام هرگونه ازدواج با محارم ممنوع است. و همبستری با آنان از بزرگترین گناهان شمرده شده است. هیچ مردی حق ندارد زن خود را به دیگری قرض دهد. اسلام، مهریه و نفقه را به عنوان پشتیبان حقوق زن در خانواده قرار داده است. حتی برای او این حق را قائل شده است که در ضمن عقد، حق طلاق را در دست خود بگیرد (در فقه اسلامی، زن هنگام عقد میتوان شرط کند که اگر شوهر برخلاف تعهداتش عمل کند، من به وکالت از او خود را مطلّقه کنم). این موارد، به خوبی نشانگر توجه اسلام به حق و حقوق زن در جامعه است. در منابع روایی آمده است که عبدالله بن عمر میگوید: «در زمان پیامبر اکرم از تندخویى، بدرفتارى
و کوتاهى در حق همسرانمان مىترسیدیم، زیرا ترس آن را داشتیم که در صورت بدرفتارى با زنان، از سوى خداوند آیهاى در شأن ما نازل شود.»[۲۵] این نشانگر آن است که پیامبر اکرم درباره رفتار مردم با زنانشان حساس بودند و به کسی اجازه توهین به زنان را نمیدادند. پیامبر فرمودند: «همدیگر را به نیکی کردن در حق زنان سفارش کنید».[۲۶] قرآن حتی میفرماید که در سختترین و شدیدترین مشکلات، و حتی اگر کار به طلاق هم رسید، باز هم به زنان توهین نکنید و به نیکی با آنان رفتار کنید.[۲۷] حتی در حدیث نبوی آمده است که محبت به زنان و خوشرفتاری با آنان از آداب پیامبران است.[۲۸] اسلام برای زن جایگاه حقوقی تعریف کرده است و به او حق داده است که در اموال خود تصرف کند.[۲۹] همچنین «غیرت»ـی که اسلام برای مردان لازم کرده، مانع از این است که یک مرد، همسر خود را تحقیر کند یا او را مورد هتاکی و توهین قرار دهد. علاوه بر همه آنچه گفته شد، روشن است که زنان در جامعه اسلامی، جایگاهی بس والاتر از دیگر نقاط جهان داشته است و در تاریخ اسلام شیعی، شاهد هستیم که برخی از زنان مقام حاکمیت و وزارت داشتند.[۳۰] و هنوز هم اگر مسلمانان بیدار شوند، جایگاه زن در جوامع اسلامی بسیار بالاتر از جوامع غربی خواهد بود.
در پایان احادیثی از پیامبر اکرم و پیشوایان حق، تقدیم میگردد. پیامبر فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَلَى الْإِنَاثِ أَرْأَفُ مِنْهُ عَلَى الذُّکُور.[۳۱] خداوند بر دختران مهربانتر است تا بر پسران». همچنین امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «الْبَنُونَ نَعِیمٌ وَ الْبَنَاتُ حَسَنَاتٌ وَ اللَّهُ یَسْأَلُ عَنِ النَّعِیمِ وَ یُثِیبُ عَلَى الْحَسَنَاتِ.[۳۲] پسران، نعمت اند و دختران، نیکی (رحمت) اند و (روز قیامت) درباره نعمتها حساب کشیده خواهد شد ولی بر حسنات (خوبیها) پاداش داده میشود». و نیز پیامبر اکرم فرمودند: «مَا مِنْ بَیْتٍ فِیهِ الْبَنَاتُ إِلَّا نَزَلَتْ کُلَّ یَوْمٍ عَلَیْهِ اثْنَتَا عَشْرَةَ بَرَکَةً وَ رَحْمَةً مِنَ السَّمَاءِ وَ لَا یَنْقَطِعُ زِیَارَةُ الْمَلَائِکَةِ مِنْ ذَلِکَ الْبَیْتِ...[۳۳] هر خانه ای که در آن دختر (متولد شده) باشد، هر روز دوازده برکت و رحمت از آسمان بر آن نازل میشود و زیارت فرشتگان از آن خانه قطع نمیگردد».
پینوشت:
[۱]. بنگرید به «مسلمان شدن اکثر ایرانیان از روی اختیار، گفتاری از عبدالحسین زرینکوب http://www.adyannet.com/news/12856».
[۲]. بنگرید به «خشم باستانگرایان افراطی از سخنان هِنری کیسینجر http://www.adyannet.com/news/13389».
[۳]. برای مشاهده اسنادِ مربوط به این گفتارها بنگرید به: «عقل زن و ماهیت او در نگاه دین زرتشتی http://www.adyannet.com/news/10892».
[۴]. بنگرید به «تحقیر زنان رنجدیده در دین زرتشتی http://www.adyannet.com/news/5955».
[۵]. بنگرید به «برتری پسر بر دختر در دین زرتشتی http://www.adyannet.com/news/6445».
[۶]. بنگرید به «شوهر، خدایِ زنhttp://www.adyannet.com/news/12828» و «بِهینِ زنانِ جهان...! http://www.adyannet.com/news/12949».
[۷]. بنگرید به «فقه زرتشتی و ازدواج اجباری برای دختران http://www.adyannet.com/news/13715».
[۸]. اوستا، فرگرد ۱۶ : ۱-۷. (اوستا، به ترجمه دکتر دوستخواه، تهران: نشر مروارید، ۱۳۹۱. ج ۲، ص ۸۳۵-۸۳۷.
[۹]. بنگرید به «تشبیه زن به کشتزار، دیدگاه اسلام و زرتشتیگری http://www.adyannet.com/news/12751».
[۱۰]. بنگرید به «دینکرد و مشروعیت ازدواج با محارم در آیین زرتشت http://www.adyannet.com/news/12997»، «ازدواجهای برادر-خواهری در آیین زرتشتی http://www.adyannet.com/news/13005»، «ازدواجهای پدر-دختری در آیین زرتشتی http://www.adyannet.com/news/13013» و «ازدواجهای مادر-پسری در آیین زرتشتی http://www.adyannet.com/news/13031».
[۱۱]. آرتور کرستین سن، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه: رشید یاسمى، تهران: نشر دنیاى کتاب، ۱۳۶۸، ص ۴۴۲ ؛ ترجمه و شرح وندیداد، هاشم رضی، ج ۱، ص ۵۰۸-۵۰۷.
[۱۲]. آرتور کرستین سن، همان، ص ۴۴۰-۴۴۱.
[۱۳]. قرآن کریم، سوره نساء، آیه ۱
[۱۴]. سوره نساء، آیه ۱۹.
[۱۵]. سوره احزاب، آیه ۳۵.
[۱۶]. سوره آل عمران، آیه ۱۹۵. سوره نساء، آیه ۱۲۴. سوره غافر، آیه ۴۰.
[۱۷]. سوره نحل، آیه ۹۷.
[۱۸]. سوره تحریم، آیه ۱۱.
[۱۹]. حاکم نیشابوری، المستدرک على الصحیحین،بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۹۹۰. ج ۳، ص ۱۷۰، حدیث ۴۷۴۰ و شیخ صدوق،الأمالی،تهران:انتشارات کتابخانه اسلامیه،۱۳۶۲.ص ۵۹۵.
[۲۰]. سوره هود، آیه ۶۹-۷۳.
[۲۱]. سوره حجرات، آیه ۱۳.
[۲۲]. سوره قصص، ایه ۷.
[۲۳]. سوره آل عمران، آیه ۳۷ و ۴۵.
[۲۴]. سوره مریم، آیه ۳۲.
[۲۵]. ابن ماجه قزوینی، کتاب السُنَن، به تصحیح محمد ناصرالدین البانی، بیروت: دارالفکر بیروت، ۱۹۹۱. ج ۱، ص ۵۲۳، حدیث ۱۶۳۲.
[۲۶]. ابن ابى الحدید معتزلى، شرح نهج البلاغة، قم: انتشارات کت
ابخانه آیت الله مرعشى، ۱۴۰۴ ه.ق، ج ۱، ص ۱۲۷-۱۲۸.
[۲۷]. سوره بقره، آیه ۲۳۱.
[۲۸]. شیخ کلینى، الکافی، تهران: دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۶۵. کِتَابُ النِّکَاحِ، بَابُ حُبِّ النِّسَاءِ، ج ۵ ص ۳۲۰.
[۲۹]. سید مصطفی، محقق داماد، بررسی فقهی حقوق خانواده نکاح و انحلال آن، تهران: نشر علوم اسلامی، ۱۳۷۴. ص ۳۱۷. همچنین ماده ۱۱۱۸ قانون مدنی.سید محمد حسین طباطبایی، ترجمه سید محمد باقر همدانی، تفسیر المیزان، دفتر تبلیغات اسلامی، م،۱۳۶۳ ج ۴، ص ۵۳۴.در قرآن،سوره نساء، آیه ۳۲،این حق به زنان داده شده که در اموال شخصی خود تصرف کنند (حتی بدون اجازه شوهر).
[۳۰]. بنگرید به «زن در اسلام؛ پاسخ قاطع دکتر زرینکوب به باستانگرایان».
[۳۱]. شیخ کلینى، الکافی، تهران: دار الکتب الإسلامیة تهران، ۱۳۶۵. ج ۶، ص۶، حدیث ۷.
[۳۲]. شیخ کلینى، همان، ج ۶، ص ۷، حدیث ۱۲.
[۳۳]. محدث نورى، مستدرک الوسائل، قم: مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۸ ه.ق، ج ۱۵، ص ۱۱۶، حدیث ۱۷۷۰۹.
گرداوری موسسه علمی باور باران
- ۰ نظر
- ۰۸ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۰۹