بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است



 موضوع: پایان راه برای فرگشتِ مد نظر ملحدین و داروینیسم



🔹جدیدترین کشفیات علمی، خبر از نابودی فرگشت داروینی و همچنین رد وجود "جد مشترک بین همه‌ی موجودات زنده" می‌دهد...


قبل از این‌که به بررسی کنفرانس‌ها و مقالات ژورنال‌های علمی بپردازیم، در ابتدا باید دانست که فرگشت و داروینیسم چیست و بر چه ارکانی استوار هستند. فرگشت و داروینیسم به‌طور خلاصه بر چهار رُکن اساسی زیر استوار است:


1)نیای مشترک: یعنی همه‌ی موجوداتِ زنده دارای نیای مشترک هستند و در یک "درخت حیات"(tree of life) قرار دارند. به عبارت دیگر طبق این ادعا، در ابتدا فقط یک شکل حیات روی زمین وجود داشته است.


2)جهش‌های تصادفی: جهش‌هایی که در DNA رخ می‌دهند و طبق ادعای آتئیست‌ها بدون هیچ هدفی و کاملاً به‌صورت تصادفی است.


3) انتخاب طبیعی: اگر تغییراتی که در DNA رخ می‌دهند به نسل‌های بعد منتقل شوند، گفته می‌شود که این تغییرات توسط انتخاب طبیعی تایید شده است و اگر تغییرات رخ داده در DNA به نسل‌های بعد منتقل نشود و عملاً از بین رود، گفته می‌شود که این تغییرات توسط انتخاب طبیعی حذف شده‌اند.


4)تغییرات تدریجی: جهش‌های تصادفی و تغییراتی ژنی در DNA که توسط انتخاب طبیعی به نسل‌های بعد منتقل می‌شود، نسل به نسل روی هم انباشته شده و به آهستگی منجر به ایجاد گونه‌های جدید می‌شود.


✍ این 4 مورد، اساس داروینیسم و فرگشت است. هر وقت واژه‌ی فرگشت یا داروینیسم را می‌شنوید به‌طور خلاصه منظور چهار رُکن بالاست. جالب این‌که در سال‌های اخیر (2010 تا 2017) تمام موارد مذکور رد شده‌اند. به عبارت دیگر تمام ارکان اساسی فرگشت و داروینیسم توسط جامعه‌ی علمی رد شده است که ما در اینجا تعدادی از آن‌ها را ارائه می‌دهیم:


1) در مورد نیای مشترک و اینکه همه‌ی موجودات زنده دارای جد مشترک هستند، همین بس که "کریگ ونتر" در کنفرانسی که با حضور دانشمندان ناسا و برندگان جایزه‌ی نوبل و همچنین لاورنس کراوس، پل دیویس و خوده ریچارد داوکینز برگذار شد، اعلام کرد که به هیچ وجه همه‌ی موجودات دارای جد مشترک نیستند و وجود داشتن صرفاً یک درخت حیات و صرفاً یک شکل حیات را رد کرد.


 "کریگ ونتر" رئیس موسسه‌ی ژنتیکی جی کریگ ونتر و ملقب به "رسم کننده‌ی ژنتیکی"  و عملاً بالاترین مرجع علمی در زمینه‌ی ژنتیک است.( تذکر: کریگ ونتر به همراه تیم تحقیقاتی خود با قرار دادن ژنوم مصنوعی در یک باکتری زنده توانست اولین سلول مصنوعی را بسازد. تمام خبرها مبنی بر ساخته شدن سلول زنده در آزمایشگاه که ملحدین برایتان میفرستند، منظورشان ساخته شدن سلول توسط این دانشمند (کریگ ونتر) است. البته دقت کنید که هر وقت در خبری اعلام می‌شود سلول زنده در آزمایشگاه ساخته شده است، منظور صرفاً قرار دادن ژنوم مصنوعی در یک باکتری یا سلولی است که خود از ابتدا زنده بوده است و عملاً به معنای واقعی ساختن یک باکتری یا سلول زنده نیست. چون خودِ سلول از اول زنده بوده است و فقط ژنوم مصنوعی در آن گذاشته شده است)



نکته‌ی بسیار جالب اینکه اکنون کریگ ونتر اعلام کرده است که با توجه به شواهد ژنتیکی، این موضوع که همه‌ی موجودات صرفاً در یک درخت حیات(صرفاً یک شکل حیات) قرار دارند و دارای جد مشترک هستند نه تنها علمی نیست، بلکه یک داستان و قصه است.


کریگ ونتر این سخنان را در جریان کنفرانسی بزرگ  که با حضور دانشمندان ناسا و برندگان جایزه‌ی نوبل و همچنین لاورنس کراوس، پل دیویس و ریچارد داوکینز برگزار شده بود اعلام کرد.


🔹وقتی ریچارد داوکینز و لاورنس کرواس و... این دیدگاه که همه‌ی موجودات در یک "درخت حیات" قرار دارند و دارای جد مشترک هستند را بیان کردند، کریگ ونتر نه تنها مخالفت می‌کند بلکه این سخن را غیر علمی و منسوخ شده می‌داند. عین سخنان کریگ ونتر در این کنفرانس را به همراه ترجمه می‌آوریم:



I’m not so sanguine as some of my colleagues here that there’s only one life form on this planet. We have a lot of different types of metabolism, different organisms. I wouldn’t call you the same life form as the one we have that lives in pH 12 base, that would dissolve your skin if we dropped you in it.”


“Well, I’ve got the same genetic code,” said Davies. “We’ll have a common ancestor.”


“You don’t have the same genetic code,” replied Venter. “In fact, the Mycoplasmas use a different genetic code that would not work in your cells. So there are a lot of variations on the theme…”


“But you’re not saying it [i.e., Mycoplasma and…] belongs to a different tree of life from me, are you?” said Davies


There Isn’t a Tree of Life. I think the tree of life is an artifact of some early scientific studies that aren’t really holding up...  So there is not a tree of life. In fact from our deep sequencing of organisms in the ocean, out of, now we have about 60 million different unique gene sets.



✍ ترجمه:


من زیاد خوشبین نیستم که صرفاً یک شکل حیات روی این سیاره وجود دارد(همه‌ی موجودات دارای جدّ مشترک هستند) آن‌گونه که برخی از همکارانم(اشاره به ریچارد داوکینز و لاورنس کراوس و...) که در اینجا حضور دارند خوشبین هستند. ما انواع متفاوت بسیار زیادی از متابولیسم‌ها و همچنین ارگانیسم‌های متفاوت داریم.


(در اینجا کریگ ونتر به پل دیویس نگاه می‌کند و می‌گوید)


من، تو و آن ارگانیسمی که در باز پی اچ 12 زندگی می‌کند، را از یک شکل زندگی نمی‌دانم. در حالی که اگر تو را در آن بیاندازیم، پوست تو را حل می‌کند.


(پل دیویس پاسخ می‌دهد)


اما ما دارای کد ژنتیکی یکسانی هستیم. ما دارای جد مشترک هستیم.


(کریگ ونتر پاسخ میدهد)


شما دارای کد ژنتیکی یکسان نیستید. در واقع مایکوپلاسماها از کد ژنتیکی متفاوتی استفاده می‌کنند که در سلول‌های تو کار نمی‌کنند. بنابراین تفاوت‌های بسیار زیادی در این زمینه وجود دارد.


( در اینجا پل دیویس از حرفای کریگ ونتر که وجود جد مشترک بین همه‌ی موجودات را رد می‌کند شوکه شده و به او می‌گوید)


اما تو که نمی‌خواهی بگویی که آن‌ها( مایکوپلاسماها و...) متعلق به یک درخت حیات دیگر نسبت به من هستند؟ ( یعنی انسان‌ها و مایکوپلاسماها و... دارای جد مشترک نیستند)


(کریگ ونتر پاسخ میدهد)


اصلاً درخت حیات(وجود جد مشترک بین همه‌ی موجودات زنده) وجود ندارد! من فکر می‌کنم که درخت حیات یک محصول مصنوعی حاصل از برخی مطالعات علمی اولیه است که اکنون واقعا حمایت نمی‌شود... بنابراین یک درخت حیات(tree of life) وجود ندارد. در واقع با توجه به ترتیب‌دهی عمیق ما از ارگانیسم‌های موجود در اقیانوس، اکنون ما حدود 60 میلیون مجموعه‌ی مختلف و منحصر به ‌فرد از ژن داریم.



  جالب اینکه لاورنس کراوس و به خصوص ریچارد داوکینز که مات و مبهوت شده بود اعلام می‌کند که از سخنان کریگ ونتر که درخت حیات و وجود جد مشترک را صرفاً یک داستان و قصه می‌داند شگفت زده شده و در انتهای کلیپ تلاش می‌کند که درخت حیات و جدّ مشترک را نجات دهد و از این رو در لحظات پایانی از کریگ ونتر میپرسد که DNA همه‌ی موجودات به هم شبیه است و همه‌ی آن‌ها با هم مرتبط هستند(دارای جد مشترک هستند)؟ اما نه تنها کریگ ونتر حرف ریچارد داوکینز را تایید نمی‌کند، بلکه هم کریگ ونتر و هم سایر دعوت شدگان به این کنفرانس به تلاش‌های احمقانه‌ی ریچارد داوکینز برای نجات درخت حیات و جد مشترک می‌خندند.


  لینک کلیپ سخنان کریگ ونتر در این کنفرانس بزرگ که در حضور خودِ ریچارد داوکینز و لاورنس کراوس و دانشمندان ناسا و برندگان جایزه‌ی نوبل این موضوع که همه‌ی موجودات دارای جد مشترک هستند و در یک "درخت حیات" قرار دارند را غیر علمی اعلام می‌کند. این ویدیوی فوق‌العاده را از دست ندهید. (تذکر: این ویدیو در یوتیوب موجود است)


https://www.youtube.com/watch?v=N984S9W7VdI



(دقت کنید که اصلی‌ترین رُکن فرگشت مد نظر ملحدین و داروینیسم این است که فقط یک درخت حیات و یک شکل حیات روی زمین وجود داشته و همه‌ی موجودات دارای جد مشترک هستند. اما اکنون "کریگ ونتر" که عملاً بالاترین مرجع علمی در زمینه‌ی ژنتیک است رسماً اعلام می‌کند که دیدگاه وجود جد مشترک بین همه‌ی موجودات صحیح نیست و لزوماً یک شکل حیات روی زمین وجود ندارد و درخت حیات مد نظر فرگشت‌گرا اشتباه است)



2) در مورد جهش‌های تصادفی، انتخاب طبیعی و تغییرات تدریجی باید گفت که در سال‌های اخیر آنقدر جامعه‌ی علمی این 3 مورد را رد کرده است که دیگر نپذیرفتن این موضوع که موجودات زنده محصولِ جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی و تغییرات تدریجی نیستند، مخالفت آشکار با علم است. جامعه‌ی علمی بارها اعلام کرده است که جهش‌ها نه تنها تصادفی و بی هدف نیستند بلکه کاملاً هدفمند هستند و به هیچ وجه ما محصول تصادفات نیستیم. حتیٰ کسانی که وجود جد مشترک و فرگشت را قبول دارند هم اعلام کرده‌اند که دیگر جهش‌های تصادفی و کلاً آن چیزی که مد نظر ملحدین است (یعنی تصادفات) از بین رفته است. به‌عنوان مثال ژورنال نیچر(Nature) در مقاله‌ای که سال 2013 منتشر کرد، اعلام کرد که قابل پیش بینی بودن "تکامل" باعث شده که دانشمندان به این نتیجه برسند که جهش‌ها نه تنها تصادفی نیستند بلکه هدفمند هستند.


http://www.nature.com/news/predictable-evolution-trumps-randomness-of-mutations-1.12459


ژورنال فیزیولوژی نیز با انتشار مقاله‌ای اعلام کرد جهش‌هایی که قبلاً تصادفی تصور می‌شدند اکنون مشخص شده است که به هیچ وجه تصادفی نیستند. همچنین در این مقاله اعلام شده است که تمام ارکان نئوداروینیسم از بین رفته است. جملاتی از این مقاله را به همراه ترجمه می‌آوریم:


Neo-Darwinism is based on random mutations accumulating to produce gradual change through natural selection... We now know that genetic change is far from random and often not gradual


All careful studies of mutagenesis find statistically significant non-random patterns of change


all the central assumptions of the Modern Synthesis (often also called Neo-Darwinism) have been disproved


ترجمه:


نئوداروینیسم بر پایه‌ی ذخیره‌ی جهش‌های تصادفی برای تولید تغییرات تدریجی از طریق انتخاب طبیعی است. (امّا) ما اکنون می‌دانیم که تغییرات ژنتیکی از تصادفی بودن به دور است و همچنین اغلب تدریجی نیستند.


تمام مطالعات دقیق درباره‌ی جهش‌ها(جهش‌زایی) نشان دهنده‌ی الگوهای غیر تصادفی و معنی‌دار برای تغییرات است.


تمام ارکان‌های اصلی نئوداروینیسم رد شده است:


http://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1113/expphysiol.2012.071134/full



همچنین سایت علمی Science Focus در مقاله‌ای که 22 نوامبر 2016 منتشر کرد رسماً اعلام کرد:



1)هیچ شاهد علمی برای فرگشت داروینی وجود ندارد( کوچکترین شاهدی وجود ندارد که از فرگشت داروینی که موجودات را محصول تصادفات می‌داند حمایت کند)


2)ژن خودخواه( که ریچارد داوکینز به شدت روی آن تأکید داشت) نه تنها مبتنی بر هیچ شاهد علمی نیست بلکه مبتنی بر مدل‌های بازی گونه‌ی ساده‌ای است که از اقتصاد سال 1940 قرض گرفته شده است( نه تنها هیچ شاهد علمی برای ژن خودخواه وجود ندارد بلکه اکنون دیگر تاریخ مصرفش تمام شده است)


جمله‌ی این مقاله را به همراه ترجمه می‌آوریم:


No observational or experimental evidence supports the evolution of a new species by this NeoDarwinian mechanism.



ترجمه:


هیچ شاهد قابل مشاهده یا قابل آزمایشی وجود ندارد که فرگشت یک گونه‌ی جدید(از جانداران) به وسیله‌ی مکانیزم نئوداروینی(جهش‌های تصادفی و انتهاب طبیعی) را حمایت کند.


http://www.sciencefocus.com/article/nature/it-time-drop-darwinism



دپارتمان ژنتیک دانشگاه آکسفورد نیز با انتشار مقاله‌ای اعلام کرد که ژن خودخواه که ریچارد داوکینز روی آن تأکید داشت و همچنین  نئوداروینیسم( جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی) دیگر کارآمد نیستند:


https://ora.ox.ac.uk/objects/uuid%3A9412e8ec-8da9-498d-8260-7e13c44252b8



لینک همین مقاله(نسخه‌ی کامل) در ncbi:


https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC3060581/


جالب اینکه خوده ژورنال زیست‌شناسی که عملاً معتبرترین منبع علمی در زمینه‌ی زیست شناسی است اعلام کرده که نئوداروینیسم(جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی) دیگر کارآمد نیست:


http://jeb.biologists.org/content/218/16/2659



نکته‌ی باور نکردنی اینکه ملحدین ایرانی هنوز هم از نئوداروینیسم دفاع می‌کنند و موجودات زنده را حاصل تصادفات می‌دانند!! ژورنال زیست‌شناسی که معتبرترین و بالاترین منبع موجود در دنیا در زمینه‌ی زیست شناسی است، نئوداروینیسم را رد کرده اما ملحدین ایرانی هنور سعی در توجیه و تفسیر برای نجات نئوداروینیسم دارند!! آیا این مخالفت آشکار ملحدین ایرانی با علم نیست؟!


آن چیزکه اکنون به وضوح روشن است این است که ما نه تنها محصول تصادفات نیستیم، بلکه محصول یک نظام هدفمند و غیرتصادفی هستیم و همچنین به هیچ‌وجه همه‌ی موجودات زنده در یک درخت حیات قرار ندارند و دارای جد مشترک نیستند. به عبارت دیگر خدا همه‌ی شرایط برای شکل‌گیری حیات و پیدایش موجودات زنده را فراهم کرده و طی یک نظام مهندسی شده خانواده‌های مختلف از موجودات به طور مجزا( و نه در صرفاً یک درخت حیات که همگی جد مشترک داشته باشند) روی زمین شکل گرفته‌اند.


«پایان»


تهیه شده در: «رد شبهات ملحدین»

۹۶/۱/۲۰

•┈┈••✦❀✦••┈┈•




جامعه‌ی علمی از جمله ژورنال نیچر(Nature) تایید کردند که همه‌ی انسان‌های امروزی از نسل یک مرد و یک زن(آدم و حوا) هستند, همان‌گونه که کتب مقدس اعلام کرده بودند.



 آیا به یاد دارید که سال‌ها قبل خبری منتشر شد مبنی بر اینکه دانشمندان به این نتیجه رسیده‌اند که همه‌ی انسان‌ها از نسل یک مرد و یک زن هستند؟ و دانشمندان نام آن مرد را "آدم کروموزم Y" و نام آن زن را "حوای میتوکندری" گذاشتند؟ آیا به یاد دارید که همه‌ی آتئیست‌ها(ناباوران) از جمله ریچارد داوکینز در پاسخ به انتشار این خبر اعلام کردند که چون این مرد و زنی که دانشمندان کشف کرده‌اند در یک دوره‌ی زمانی یکسان زندگی نمیکردند(در کنار هم زندگی نمیکردند) و ده‌ها هزار سال بین آن‌ها فاصله‌ی زمانی وجود داشته پس هیچ ربطی به آدم و حوای کتب مقدس ندارند؟



 اکنون ژورنال نیچر(Nature) نتایج جدیدترین تحقیقات را منتشر کرده و اعلام کرد که نه تنها همه‌ی انسان‌ها از نسل یک مرد و یک زن هستند, بلکه این مرد و زن در یک دوره‌ی زمانی یکسان زندگی میکردند و بین آن‌ها فاصله‌ی زمانی نبوده, همان‌گونه که در کتب مقدس آمده است. عین جملات ژورنال نیچر را به همراه ترجمه می‌آوریم:



The Book of Genesis puts Adam and Eve together in the Garden of Eden, but geneticists’ version of the duo — the ancestors to whom the Y chromosomes and mitochondrial DNA of today’s humans can be traced — were thought to have lived tens of thousands of years apart. Now, two major studies of modern humans’ Y chromosomes suggest that ‘Y-chromosome Adam’ and ‘mitochondrial Eve’ may have lived around the same time after all


ترجمه:


کتاب پیدایش( انجیل) آدم و حوا را در باغ عدن کنار هم قرار داده است( باغ عدن: بهشتی که آدم و حوا در آن بوده‌اند). اما نسخه‌ی ژنتیکی این دو- یعنی اجدادی که کروموزم Y و DNA میتوکندری انسان‌های امروزی به آن‌ها بر میگردد- تصور میشد که با فاصله‌ی زمانی ده‌ها هزار سال از هم زندگی میکرده‌اند. اکنون, دو تحقیق بسیار بزرگ درباره‌ی کروموزم Y انسان‌های امروزی نشان میدهد که "آدم کروموزم Y" و "حوای میتوکندری" ( یعنی زن و مردی که همه‌ی انسان‌های امروزی از نسل این دو هستند) در یک دوره‌ی زمانی یکسان زندگی میکرده‌اند. 


http://www.nature.com/news/genetic-adam-and-eve-did-not-live-too-far-apart-in-time-1.13478



همان‌گونه که مشاهده کردید, خوده ژورنال نیچر اعلام کرده که تحقیقات جدید نشان داده‌اند همه‌ی انسان‌ها از نسل یک مرد و یک زن هستند, همان‌گونه که کتاب پیدایش( انجیل) نیز اعلام کرده بود که آدم و حوا در باغ عدن در کنار هم بوده‌اند.



اکنون دیگر چه فرگشت را بپذیرید چه نپذیرید, یک واقعییت آشکار شده است و آن اینکه همه‌ی انسان‌های سراسر کره‌ی زمین از نسل یک مرد و یک زن هستند, دقیقا همان‌گونه که کتب مقدس اعلام کرده بودند. یعنی حتی دانشمندانی که فرگشت را قبول دارند هم پذیرفته‌اند که همه‌ی انسان‌ها از نسل یک مرد و یک زن هستند.


 در واقع تنها تفاوت این است که حامیان فرگشت معتقدند این مرد و زنی که همه‌ی انسان‌های امروزی از نسل آن‌ها هستند(یعنی آدم و حوا) به مرور و از طریق فرآیندی به نام فرگشت ایجاد شده است. به عبارت دیگر طی فرآیندی به مرور تکامل یافته و در نتیجه در سیر تکاملی این مرد و زن تا زمانی که به مرحله‌ی کنونی برسند هزاران نفر قرار داشته است.(آتئیست‌ها که بعد از انتشار این خبر شکست بزرگی خورده‌اند تنها حرفی که میزنند همین است که در کتب مقدس اشاره نشده این مرد و زن از طریق فرآیند فرگشت ایجاد شده‌اند.به عنوان مثال ملیسا ویلسون سایرس(Melissa Wilson Sayres) که از اعضای یکی از سایت‌‌های معروف آتئیستی انگلیسی زبان است میگوید: این مرد و زن به مرور و از طریق فرگشت ایجاد شده اند, پس دو نفر از بین هزاران نفری بوده‌اند که در یک خط زمانی پیوسته(سیر تکاملی) قرار داشته‌اند در حالی که در انجیل به چنین چیزی اشاره نشده و در نتیجه این مرد و زن به موازات آدم و حوای انجیل نیستند). هرچند اهمیت این موضوع اکنون دیگر کمرنگ شده است چون حتی اگر فرگشت درست باشد و این مرد و زن به مرور از طریق فرگشت ایجاد شده باشند باز هم علم تایید کرده است که همه‌ی انسان‌ها از نسل یک مرد و زن هستند و حق با کتب مقدس بوده است.


🔹جالب اینکه آتئیست‌ها تا اندکی پیش این موضوع که همه‌ی انسان‌ها از نسل یک مرد و زن هستند را مورد تمسخر قرار داده و میگفتند که از نسل میمون بودن را ترجیه میدهند به اینکه خرافاتی مانند وجود یک پدر و مادر مشترک برای همه‌ی انسان‌ها( آدم و حوا) را بپذیرند. اما اکنون مشخص شده است که چه از نسل میمون باشند چه نباشند در هر دو صورت همه‌ی انسان‌ها از نسل یک مرد و یک زن هستند و این به هیچ وجه خرافات نبوده است.


منبع : حقیقت جویان


عقیم کردن ‌‌اجباری بر پایه نظریه تکامل

| دوشنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۶، ۰۸:۵۹ ب.ظ | ۱ نظر

جنایت های خرافات داروینیسم و تکامل


<<قسمت 5>>


(عقیم کردن ‌اجباری)


اگر سر و جسم تو این چنین می‌باشد از تکامل گرایان دوری کن!!


در ژانوی 2015 میلادی، نمایندگان پارلمان آمریکا با اعطای 25 هزار دلار به قربانیان جنایت عقیم کردن اجباری موافقت کرد، البته این امر پس از ماراتونی طولانی و نبرد قضایی شدیدی انجام پذیرفت، مسئله‌ای که دادگاه عالی آمریکا در سال 1927 میلادی قانون عقیم کردن اجباری را به منظور بهبود نسل در ایالت ویرجینیا تصویب کرده بود و تا سال 1979 میلادی ادامه یافت!


بیش از 30 ایالت در این برنامه وحشیانه وارد عمل شدند، برای "عقیم کردن اجباری" کسانی که آمریکا آن‌ها را این‌گونه برشمرد که:

"دارای صفات ژنتیکی نامطلوبی هستند یا از اختلال عقلی رنج می‌برند"!!


چنانکه به این بهانه، بیش از ۸ هزار نفر آفریقایی تبار و دیگران، مابین سال‌های 1920 تا 1970 عقیم شدند که یک سوم آنان، زنانی بودند که برای انجام عمل عضو دیگری به بیمارستان مراجعه کرده بودند! و تعداد کلی قربانیان به بیش از ۶۰ هزار نفر آمریکایی می‌رسد که برای دریافت غرامت تلاش می‌نمودند!!


این، داستانی عجیب و باورنکردنی است "نه فقط در وحشیگری و فقدان هرگونه انسانیتی عجیب است" بلکه از حد حماقتی وصف ناشدنی نیز فراتر رفته است، و اینثگونه به همراه داستان‌های دیگری ثبت می‌شود که نزاهت، مصداقیت، سودرسانی علم و نیز ارتباطش با تعالی بشر را زیر سوال برد!


بر حسب آنچه داروین در کتاب‌ (اصل انسان) مقرر کرد که گونه‌ها و نژادهای بشر متفاوت هستند و در نردبان خیالی تکامل حسب دوری و نزدیکی به حیوانات و گوریل قرار می‌گیرند (که پایین‌ترین آن‌ها سیاهان و سرخ‌پوستان، و بالاترین شان کوکازی های اروپایی است)


اما امر خطیرتر این گفته اوست که نژادهای والاتر و بالاتر بزودی نژادهای پست تر و پایین تر را از صحنه زندگی محو می‌کنند!!


انگار که با این گفته، چاقویی را به دست دیوانه‌ای می‌دهد سپس در را برایش باز می‌کند تا بی‌گناهان را در هم بدرد!!


فجایع و تراژدی‌های پیشین که در مقالات گذشته بیان داشتیم را بازگو نمی‌کنیم بلکه امروز با فاجعه جدیدی همراه 

می‌شویم که در آن، در کنار حذف فیزیکی بی‌رحمانه بیماران و معلولان، بسیاری از والدین نیز به‌صورت اجباری از داشتن فرزندان محروم می‌شوند تنها به این خاطر که "دانشمندان والامقام! تکامل‌گرا با خرافات خود" معتقدند که آنان کمتر تکامل یافته‌تر بوده و با عقول و بدن‌های خود باری بر دوش زندگی و طبیعت هستند!! به‌همین دلیل مطابق قانون جنگلی که داروین برای بشر وضع کرد، می‌بایست یا از شر آن‌ها خلاص شد و یا به‌صورت اجباری به بهانه بهبود نسل Eugenice، عقیم‌شان کرد!!


بعد از آن‌که داروین افکار بیمارش و خرافات تکامل انسان را استفراغ کرد برخی از تکامل‌گرایان شروع به احیای عادت جاهلی قدیمی کردند که مستکبران و دیکتاتوران امت‌هایی مانند روم و یونان و... داشتند.

 و آن اینکه:

1)برگزیدن نسل بزرگان و اشراف قوم (بهبود نسلی ایجابی)

2)متوقف نمودن تولید نسل تمام ضعیفان و مستضعفان هرچند از طریق عقیم کردن اجباری، زیرا کثرت آن‌ها در جامعه مقبول نیست(بهبود نسل سلبی)


اولین کسی که اصطلاح "بهبود نسل" را به‌صورت علمی بکار برد (فرانسیس گالتون) بود که در عصر او افکار مرگ‌بار داروین ظهور یافت (او در سال 1822 متولد شده و در 1911 مرده است) و این اصطلاح را برای اولین بار در سال 1865 میلادی در مقاله‌ای با عنوان "موهبت ژنتیکی و طبع" استفاده کرد.


او بود که تشویق به بهبود نسل از هر دو نوع ایجابی و سلبی نمود (یعنی برگزیدن به‌وسیله ازدواج بین افراد برتر  و متوقف ساختن تولید مثل افراد نامطلوب مثل معلولان و...) این افکار از طرف او انتشار یافت و به دیگران رسید تا این‌که آمریکا در ایالت‌های متعددی آن‌را به‌صورت عقیم کردن اجباری نژادهایی که تولید مثل و افزایش تعدادشان را نمی‌پسندید به اجرا درآورد (همانند تعدادی از مهاجران داخل خاک آمریکا و دیگران) تا جایی که در دوران هیتلر به اوج خود رسید!

سپس تدریجاً تا دهه هفتاد و هشتاد میلادی قرن گذشته در نتیجه بدنامی و رسوایی‌هایی که ببار آورد و بویژه این‌که با جنایت‌های هیتلر ارتباط یافت رو به زوال نهاد...


اما اکنون...


درنگ کوتاهی می‌کنیم تا 

مشاهده نماییم: هر یک از دو نوع، چه مصیبت هایی دارد؟! به‌ویژه بعد از این‌که اندیشه‌های "بهبود نسل" امروزه دوباره تحت پوشش استفاده از علم جدید ژن‌ها و تصرف در آن به منظور رسیدن به "انسانی برتر" بازگشته است!!


اما بهبود نسل "ایجابی" (تولید نسل بین انسان‌های برتر)

پس خرافات نژادپرستانه و کینه توزانه و بازگشت به برتری دادن ناحق برخی نژادها بر دیگران را تغییر داد اما باز هم روی برخی صفات سر و اندازه بینی و پیوند دادن بلندی قامت و رنگ پوست به هوش تاکید ورزید!!

 


📝در واقع شامل افکار بدتر و چندش‌آورتر و خلاف فطرت، حیا، مفاهیم همسرداری و سکونت می‌شود و هرگاه بر عقل‌ها چیره یابد آن‌را مبتلا به حماقت حتی اگر از دانشمندان باشند (البته این عادت الحاد و خرافه تکامل است)


برای مثال: 

در دهه هشتاد قرن گذشته، فیزیک‌دان دارندهٔ جایزه نوبل "ویلیام شوکلی" از تمام برندگان جایزه نوبل درخواست کرد که با گذاشتن مقداری از حیوانات اسپرمی خود، در بانک اسپرم مشارکت نمایند!!


تا بدین گونه هر زنی که صلاحیت دارد نقش خود را در قبال انسانیت به منظور بهبود نسل جنس بشری از طریق تلقیح از بانک اسپرم برای افراد برتر و نابغه به انجام رساند!!

اینجا "هرمان ج. مولر" به ذهن می‌آید که از مهمترین شیفتگان این نوع از فریب بشری و تأسیس بانک‌های حیوانات اسپرمی بدون هیچ‌گونه مانع اخلاقی یا دینی یا ارزشی یا انسانی بود (انگار که آن‌ها برای دستیابی به بهترین حیوان کاملاً با حیوانات در می‌آمیزند)!!


مشکل این‌است که یکی از خطرناک‌ترین این اقدامات اگر عملاً ادامه یابد آنچنان‌که در بلند مدت خوابش را در سر می‌پرورانند، تحولی سهمگین برای تمایز و تقسیم بندی انسان‌ها به دو گروه است:


1)گروهی(نوزادانی بهبودیافته که غالباً ثروتمندانی هستند که حیوانات اسپرمی را خریداری کرده و به انجام عمل مبادرت می‌ورزند)! 

2)و گروه دیگر، بقیه انسان‌ها هستند که از این کار خودداری نموده‌اند یا از فقیرانی هستند که توانایی پرداخت هزینه این اقدامات جنون آمیز را ندارند!!


و بدین گونه بشریت دوباره به پست ترین شکل نژادپرستانه بین دو جنس یا دو نوع برگشت:

و تنها خداوند متعال می‌داند که قوی‌تر آن‌ها چه سوءاستفاده یا قتل عام یا کشتار و یا عقیم کردنی بر سر ضعیف تر می‌آورد!!


اما بهبود نسل (منفی) (عقیم کردن اجباری) که فاجعه است!


این فکر از همان ابتدا حول نابودی فقرا و ساکنان جهان سوم (به‌ویژه آفریقایی‌ها) می‌چرخد تا برای بزرگان موجود در نردبان تکامل، منابع طبیعی زمین را فراهم و ضمانت نماید، که این امر به‌واسطه هزاران عمل اجباری و بدون علم، زنانی که تحت عمل قرار گرفته و فریبشان می‌دادند با آغاز قرن بیستم انجام پذیرفت، سپس در دوران نازیسم و هیتلر اشکال دیگری به خود گرفت سپس رو به کاهش نهاد تا اینکه نزدیک دهه هشتاد محبوبیتش را از دست داد.


اما بار دیگر به‌صورت بومی در برخی کشورهای معین پا به عرصه ظهور نهاد و حاکمان آن کشورها به دلایل بسیاری غالباً از شعار مرزبندی نسل یا تنظیم خانواده یا رعایت سلامت زنان دم زدند!!


تکامل گرا "سر دیوید آتنبروگ" می‌گوید:

 "غذا دادن به ملت‌های جهان سوم را متوقف کنید تا تعداد ساکنان جهان کاهش یابد"

David Attenborough: Stop feeding third world nations to reduce population


لینک خبر:

http://www.infowars.com/david-attenborough-stop-feeding-third-world-nations-to-reduce-population/


بر این اساس می‌توان بسیاری از پروژه ها و دسیسه‌ها را به منظور کاهش نسل یا متوقف ساختنش به‌واسطه سوءاستفاده از جهل میلیون‌ها انسان ساده لوح در کشورهای جهان سوم یا کشورهای وابسته به تمایلات بزرگان تکامل فهمید!!


اینجا سخن از آلمان و آمریکا را به‌عنوان مثال تکرار نمی‌کنیم اما:


برای مثال در هند:

در ماه فوریه سال 2012 میلادی کلیپی از یکی از جراحان منتشر شد که در مدرسه‌ای در حومه اراریا از توابع ایالت بیهار هندوستان، عمل جراحی روی مردان و زنان انجام می‌داد که همگی عمل عقیم کردن بود و ظرف فقط دو ساعت به حدود 53 عمل رسید، البته بدون کادر پزشکی مجرّب و مکان تمیز و مناسب و وسایل مدرن یا داروهای عقیم کننده انجام پذیرفت!!

این قضیه به رسانه‌ها هم کشیده شد و در نهایت در اذهان عمومی با عنوان: "برنامه عقیم کردن اجباری زنان و مردان هندی" مشهور گردید..


و مسئله اساسی آن بود که این برنامه با پشتیبانی مالی حکومت بریتانیا به مقدار 166 میلیون پوند استرلینگ (واحد پول پادشاهی بریتانیا) به اجرا درآمد! و تعدادی نیز درنتیجه سهل انگاری پزشکی در این ماجرا جان سپردند!!


همین مشکل در پرو در دوران رئیس جمهور سابق فوجیموری اتفاق افتاد چنانکه پروژه "عقیم کردن اجباری زنان فقیر بصورت جمعی" مابین سال‌های 1995 تا 2000 میلادی به اجرا درآمد!! 

و حدود 300 هزار زن چه به‌صورت اجباری یا با فشار بر آنان یا شوهرانشان و یا بدون آگاهی آن زنان عقیم گردیدند..

و پیامدهای این مسئله در سال 2013 میلادی به منظور درخواست برای دریافت خسارت به‌شدت جنجال ساز شد. (که به راحتی می‌توان در اینترنت از آن اطلاع حاصل کرد).


🔍عجیب این‌است که خود اسرائیل (که نزد کوردلان و فاقدان عقل و وجدان، سمبل پیشرفت و مدنیّت و تمدن است) همین روش پَست (یعنی عقیم کردن اجباری) را بر زنان یهودی اتیوپیایی به اجرا درآورده است!

چنان‌که در وقتی که اسرائیل به افزایش جمعیّت خود برای اشغال کامل فلسطین نیازمند است امّا به افزایش تعداد یهودیان غیر اصیل (همچون این اتیوپیایی‌ها) از طریق ازدواج و تولید نسل آن‌ها تمایلی ندارد!!

به همین دلیل به اسلوب فریب و فشار عام‌دانه بر این زنان روی آورده است این‌گونه که پیش از سفر این زنان به اسرائیل، به آن‌ها داروی (دیبو پروفرا) می‌دهند با این عنوان که داروی پیشگیری از بارداری است! و هر زنی که از مصرف این دارو سر باز زند اجازه سفر به اسرائیل را نخواهد گرفت!!


در اینجا این زنجیره مقالات پیرامون خرافات داروینیسم و تکامل پایان‌

می‌یابد.



(ان‌شاءالله، این سلسله مقالات، به‌صورت کتابچه در خدمت شما عزیزان قرار خواهد گرفت)


و آخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمین


ترجمه شده در:«رد شبهات ملحدین»

95/1/5


✾•┈┈••✦❀✦••┈

مطالب مرتبط 

جنایت های داروینیسم و نظریه تکامل