اسناد دیگر در زمینه بت پرست بودن کورش :
در محوطه تاریخی پاسارگاد، نقشبرجستهای از یک مرد وجود دارد که برخی از افراد، به اشتباه آن را به عنوان تصویری از کورش دوم هخامنشی (کورش کبیر) معرفی کرده اند! این نگاره در دروازه سابق ورودی پاسارگاد قرار دارد. سابقاً بالای این نگارنده به خط میخی نام کورش نوشته شده بود. در حالیکه خط میخی سالها پس از عصر کورش کبیر، و در زمان داریوش اول اختراع شد. همچنین برخی مدعی شدند که بر سر این مرد، تاجی با دو شاخ وجود دارد که اثبات کننده این نکته است که کورش همان ذوالقرنین (به معنی دو شاخ) است!
👇🏻
امروزه باستانشناسان به این نتیجه رسیدند که این نگاره ابداً تصویر کورش کبیر نیست! بلکه نگارۀ رب النوع فینیقی و به تعبیر دقیقتر، یک بعل جوان است! پروفسور والتر هینتس (از بزرگترین باستانشناسان معاصر) مینویسد: «تصویر ساختمان دروازۀ پاسارگاد (لوح ۹) را مدتها تصویر آرمانی شاه بزرگ میدانستند. در حقیقت این تصویر ایزد نگهبان فینیقی را نشان میدهد: یک بعل جوان با چهار بال و تاجی مصری بر شاخ قوچ. در بالای این نگاره تا میانۀ سدۀ پیش هنوز یکی از نبشتههای بیشمار سه زبانهای قرار داشت که داریوش نویسانده بود: «من، کورش، شاه، هخامنشی». ظاهراً کورش نظیر این پیکرههای ایزدان را پس از گشودن بابل و سوریۀ متعلق به آن و همچنین فینیقیه با بنادر مدیترانهایاش صیدون و صور دیده بود».[۲] و سپس آن را به عنوان ایزد نگهبان قصر بر در ورودی کاخ خود قرار داده بود.
روشن است که این تصویر 👆🏻 کورش کبیر نیست! و تاجی که بر سر نگاره است نیز ربطی به ذوالقرنین ندارد. چون باستانشناسان با دقت در نگاره دریافتند که چهار شاخ از آن تاج منشعب شده است. (به فرض هم که آن تاج دو شاخ داشته باشد، باز هم ربطی به کورش ندارد، چون این نگارۀ بعل است، نه کورش). به هر روی هرچند نوشتۀ بالای نگاره در زمان داریوش اول ایجاد شده، ولی این دروازه و کاخهای اختصاصی در عصر کورش دوم (کورش کبیر) ساخته شده، لذا این نتیجه به دست میآید که کورش شخصاً از نماد بعل (به عنوان ایزد نگهبان قصر) بر در ورودی کاخ خود استفاده کرده است! اما به راستی بعل کیست ؟
بعل نام خدایی است که جوامع باستانی در سرزمین بینالنهرین آنرا میپرستیدند. واژه بعل یک اسم عام سامی به معنای «خداوند» و «سرور» است. لیکن به مرور خدایان و بتهای بسیاری به آن نامگذاری شدند. حتی بعل (bēl) از عناوین مردوک (Marduk) شد و در آن ظهور مییافت.[۳] مردوک هم بت بزرگ معبد اسانگیلای بابیلون (بابِل) بود.[۴] کتیبهها، نقشنگارهها و تندیسهای بسیاری از بعل وجود داشته که روشن میکند بعل یقیناً «بُت» بوده است. و از سویی روشن است که نقشبرجستۀ این خدای مجسم، توسط کورش هخامنشی در پاسارگاد به کار رفت. بعل به عنوان بت و خدای شیطانی در تورات و قرآن به شدت مورد حمله قرار گرفت.
در تورات میخوانیم که کسانی که بت بعل را پرستش کردند، سزاوار عذاب و نابودی اند.[۵] آنان خدای یگانه را به خشم میآورند. معابد بعل سزاوار ویران شدن هستند.[۶] حتی انبیای بنی اسرائیل از جانب خداوند مأموریت داشتند تا کسانی که بعل را ترویج و تبلیغ میکردند، به قتل برسانند.[۷] در نگاه تورات، حتی کمترین خدمت به بعل، موجب خشم خداست.[۸] احترام به بعل، همردیف زنا و قتل است.[۹] در قرآن میخوانیم: «وَ إِنَّ إِلْیَاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَ لَا تَتَّقُونَ أَ تَدْعُونَ بَعْلًا وَ تَذَرُونَ أَحْسَنَ الخَْالِقِینَ [صافات/۱۲۳-۱۲۵] و به راستى الیاس از فرستادگان [ما] بود. چون به قوم خود گفت که آیا پروا نمىدارید؟ آیا «بعل» را مىپرستید و خدای یگانه (بهترینِ آفرینندگان) را رها میکنید؟».
پینوشت:
[۱]. والتر هینتس، داریوش و ایرانیان، ترجمه پرویز رجبی، تهران: نشر ماهی، ۱۳۹۲. ص ۱۵۹ و ۴۰.
[۲]. والتر هینتس، همان، ص ۱۱۶.
[۳]. جرمی بلک و آنتونی گرین، فرهنگنامۀ خدایان، دیوان و نمادهای بینالنهرین باستان، ترجمه پیمان متین، تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۵. ص ۲۱۲.
ن.ک. ساندرز، بهشت و دوزخ در اساطیر بین النهرین، ترجمه ابوالقاسم اسماعیل پور، تهران: نشر قطره، ۱۳۸۹. ص ۱۱۹-۱۲۰
[۴]. ن.ک. ساندرز، همان، ص ۱۰۶-۱۱۰ و ۱۱۹-۱۲۰.
[۵]. عهد قدیم، تثنیه ۴ : ۳، بنگرید به Old Testament, Deuteronomy 4 : 3
داوران ۲ : ۱۱-۱۴ ،
[۶]. داوران ۶ : ۲۵،
[۷]. اول پادشاهان ۱۸ : ۴۰ (اشاره به اعدام کاهنان بعل به دست ایلیای نبی).
[۸]. اول پادشاهان ۲۲ : ۵۳، ارمیا ۱۱ : ۱۷
[۹]. ارمیا ۷ : ۹ (اشاره به موعظه ارمیای نبی).
[۱۰]. هنریتا مک کال، اسطورههای بین النهرینی، ترجمه عباس مخبر، تهران: نشر مرکز، ۱۳۸۹. ص ۹۱.