پیدایش حیات, هوش و آگاهی, فراتر از ماده و انرژی(طراحی هوشمند جهان)
🔹سایت علمی و معروف Psychology Today در مقالهای بسیار جذاب به بحث پیرامون حیات و همچنین هوش و آگاهی پرداخته است. خواندن این مقاله به همهی خداباوران و همچنین آتئیستها توصیه میشود. بدون هیچ مقدمهای این مقاله را عینا به همراه ترجمه می آوریم:
Some philosophers think that there is a hard problem of consciousness: No matter how much scientists learns about neural processes, they can never explain why all this processing is accompanied by inner experiences. Analogously, there is a hard problem of life: No matter how much science learns about biological mechanisms such as cell metabolism, genetics, and respiration, it can never explain how all these mechanisms make something alive. Our inability to solve the hard problem of life implies vitalism, the view that living organisms are fundamentally different from entities describable in terms of physics and chemistry. Understanding life requires postulation of some special kind of non-physical energy that has been called the vital force, vital spark or élan vital. This fits well with the view that the hard problem of consciousness implies dualism, the view that thinking requires non-material elements like souls.
ترجمه:
تعدادی از فیلسوفان عقیده دارند که در مورد هوش و آگاهی یک مسئلهی سخت وجود دارد: مهم نیست که چقدر دانشمندان دربارهی فرایندهای عصبی یاد بگیرند, آنها هیچگاه نخواهند توانست توضیح دهند که چرا این پردازشها(فرایندهای عصبی) با تجربیات درونی همراه است. به طور مشابه در مورد حیات نیز یک مسئلهی سخت وجود دارد: مهم نیست که چقدر علم دربارهی مکانیسمهای زیستی مانند سوخت و ساز سلول, ژنتیک و تنفس یاد بگیرد, علم هیچگاه نمیتواند توضیح دهد چگونه همهی این مکانیسمها باعث زندگی بخشیدن به چیزی میشود. ناتوانی ما در حل کردن مسئلهی سخت حیات, منجر به دیدگاه زندگی گرایی(Vitalism) میشود, یعنی دیدگاهی که طبق آن موجودات زنده اساسا متفاوت از نهادهای قابل توصیف مانند فیزیک و شیمی هستند. درک حیات نیاز به قبول کردن نوع خاصی از انرژی غیر فیزیکی(فرا مادی) دارد که نیروی حیاتی یا جرقهی زندگی نامیده میشود. این دیدگاه متناسب است با دیدگاه دیگری که مسئلهی سخت هوش و آگاهی آن را نتیجه میدهد, یعنی دوگرایی(Dualism). دیدگاهی که طبق آن به عناصر غیرمادی مانند روح احتیاج است.
Of course, the biology of life is much more advanced than the psychology and neuroscience of consciousness. In the 1800s, a little was known about life mechanisms such as respiration, digestion, and cell division. The 1900s brought many breakthroughs concerning additional mechanisms concerning metabolism, genetics, epigenetics, DNA, and neural networks. Many aspects of living things such as reproduction and movement can indeed be explained by these mechanisms. But no matter how well developed becomes our understanding of the parts and interactions that make plants and animals alive, we can never explain life, as shown by the following thought experiment:
We can easily imagine the existence of “lombies”, analogous to the zombies that support the hard problem of consciousness. A philosophical zombie is supposed to be a thing that has all the physical properties of human beings but lacks consciousness. Similarly, a lombie is a thing that has all of the biological mechanisms associated with life, but still is not alive. Because this is an imaginable possibility, being alive cannot be identical with having those mechanisms, because if two things are identical then they are necessarily identical.
ترجمه:
البته اطلاعات ما از زیست شناسی بسیار بیشتر از روانشناسی و علوم اعصاب هوش و آگاهی است. در قرن 18 مکانیسمهای حیات مانند تنفس, گوارش و تقسیم سلولی اندکی شناخته شده بودند. اما قرن 19 با پیشرفتهای مهم زیادی در زمینهی سوخت و ساز, ژنتیک, اپیژنتیک, DNA و شبکهی عصبی(مغز) همراه بود. بسیاری از جنبههای موجودات زنده مانند تولید مثل و حرکت به طور کامل با این مکانیسمها توضیح داده میشوند. اما مهم نیست که چقدر دانش و آگاهی ما دربارهی بخشها و فعل و انفعالاتی که گیاهان و حیوانات را زندگی میبخشد افزایش یابد, ما هیچگاه نمیتوانیم حیات را توضیح دهیم, همانگونه که با آزمایش ذهنی زیر این موضوع را نشان میدهیم:
ما به راحتی میتوانیم تصور کنیم لامبیها وجود دارند, مشابه زامبیها(که نشان دهندهی مسئلهی سخت هوش و آگاهی است). یک زامبی چیزی است که تمام ویژگیها و خصوصیات فیزیکی انسان بودن را دارد, به جز هوش و آگاهی. به طور مشابه یک لامبی چیزی است که همهی مکانیسمهای زیستی مرتبط با حیات را دارد, اما با این وجود زنده نیست. چون این(وجود زامبی و لامبی) یک امکان و احتمال قابل تصور است, پس زنده بودن نمیتواند برابر باشد با داشتن آن مکانیسمها, چون اگر دو چیز برابر باشند در این صورت آنها لزوما یکسان هستند.
we will never have a full explanation of consciousness, just as we will never have a full explanation of life. Science can never explain what it is like to be a bat, any more than it can explain what it is to be alive.
These problems are not just hard, they’re impossible!
ترجمه:
ما هیچگاه به یک توضیح کامل برای هوش و آگاهی نخواهیم رسید, همانگونه که ما هیچگاه به یک توضیح کامل برای حیات نخواهیم رسید. علم هیچگاه نخواهد توانست توضیح دهد که خفاش بودن شبیه چیست, همانگونه که نخواهد توانست توضیح دهد که زنده بودن به چه معناست. این مسائل فقط سخت نیستند, آنها غیرممکن هستند.
لینک مقاله ی Psychology Today:
https://www.psychologytoday.com/blog/hot-thought/201503/the-hard-problem-life
پ.ن: این موضوع که حیات صرفا یک موضوع مادی نیست و شیمی و فیزیک به تنهایی نمیتواند منجر به شکل گیری حیات شود اکنون به یکی از بدیهیات تبدیل شده و دیدگاه طراحی هوشمند اکنون بیش از هروقت دیگری در اوج قرار گرفته است. به عنوان مثال ارشدترین دانشمند ناسا در زمینهی منشا حیات در مصاحبه با هافینگتون پست به صراحت اعلام میکند که حیات یک مسئلهی فنی یا ترمودینامیکی نیست و انتظار ندارد که حیات را در آزمایشگاه یا در سیارههای دیگر بیابد.
http://www.huffingtonpost.com/suzan-mazur/lifes-elusive-xfactorcoct_b_7410806.html
حتی سایت علمی و معروف ساینس دیلی(Science Daily) در مقالهای که 12 ژانویه ی 2017 منتشر کرد, نحوهی شروع حیات از آمینو اسید و پروتوئین را به طور کامل توضیح داده اما در انتها به صراحت اعتراف میکند با وجود اینکه دانشمندان نا امید نشده و همیشه روی مسئلهی منشا حیات کار خواهند کرد, اما به احتمال بسیار زیاد هیچگاه نخواهند توانست پاسخی برای منشا حیات بیابند. عین عبارتی که ساینس دیلی آورده را به همراه ترجمه میآوریم:
Most likely we will never manage to find the answer to how life began
ترجمه:
🔹به احتمال بسیار زیاد ما هرگز موفق به یافتن پاسخی به اینکه چگونه حیات آغاز شد, نخواهیم شد.
https://www.sciencedaily.com/releases/2017/01/170112083719.htm
البته جای تعجب دارد که چرا سایت های به ظاهر علمی فارسی زبان که روزانه خبرهای زیادی در زمینهی کشف سیارات گوناگون و کشف نشانههایی از آب در آنها منتشر میکنند و حتی تولد داروین را تبریک میگویند, اما هیچ کدام از این مقالات و حرفهای دانشمندان که میگویند حیات صرفا فیزیک و شیمی نیست را منتشر نمیکنند!!! نه تنها منتشر نمیکنند بلکه حتی متنهایی بر علیه دیدگاه طراحی هوشمند منتشر میکنند.
منبع: نقد الحاد و آتئیسم