شعری زیبا خطاب به دزدان خزانه و غارتگران بیت المال
واقعا دست مریزاد به این شاعر
ای جهان؛تحسین گوىِ مَشیِ چون درویش تان !
کشوری با مردمش را میخرد یک فیش تان
می توان وامی برای ساختِ برجی گرفت
با ضمانتنامه ی یک تارِ موی ریش تان
مُهر داغِ دین به پیشانی زدید از خوفِ دوست
ای که شیطان دکترایش را گرفته پیش تان
نور می بارد از آن سیمای جذابِ شما
صدهزاران مثل من قربانِ یک ته ریش تان
در "قسَم به حضرت عباس" تان، شک نارواست
گرچه بیرون آمده : دُمِ خروسِ فیش تان
درد وجدان چیست!؟ ول کُن !باز سر بالا بگیر !
زور بازویِ خود است و رنجِ کم یا بیش تان !
یک کمی ما از کسورات شما دلخور شدیم !!
عذر می خواهیم اگر گاهی قلم زد نیش تان !
بَره اند این ملت و اصلاً نمی فهمند کیست
دوست یادشمن در این اوضاع گرگ و میش تان !
با نوایِ کاروان، بستید بار و راهیِ
جبهه های حق علیه باطلِ در"کیش" تان
صد درِ جنت در آن سو !!روی خود وا کرده اید !
ای شمایان : یَعمُرونَ حالِ قوم و خویش تان !!
می توان بَستش!؟ نه، هرگز !وا شده زخمی عمیق
بردرخت باورِ مردم ،به ضرب تیشِه تان !
در رِسیورهایتان کانالِ دین : نو سیگنال no signal
گوئیا یک ذره چرخانده ست شیطان! دیش تان
علی محمد محمدی
- ۹۵/۰۴/۲۰