بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

.

امیرحسین ثابتی :


 امروز همزمان با اولین سالگرد برجام، رییس جمهور در جمع اعضای هیئت دولت سخنانی را مطرح کرد که اخبار نیز به طور کامل آن را پوشش داد.


 اما نکته عجیب آنجاست که آقای روحانی چون تصور می کند اکثر مردم متن برجام را تا کنون نخوانده اند و از این به بعد هم نخواهند خواند  و حتی در صورت مطالعه آن نیز، به علت پیچیدگی های متن، احتمالا چندان از آن سر در نمی آورند، هر ادعای عجیب و از اساس نادرستی را که کوچکترین ربطی به متن توافق ندارد بیان می کند


  و تصور می کند همانطور که در یک سال گذشته توانسته با وعده و وعید، مردم را در انتظار "گشایش های تخیلی" برجام نگه دارد، احتمالا از این به بعد هم خواهد توانست این روش را ادامه دهد.


 از این رو در چند مطلب کوتاه به بررسی ادعاهای غیر واقعی رییس جمهور درباره برجام که امروز بیان شد خواهم پرداخت.


 ادعای نادرست اول:

 

حق غنی سازی ایران در برجام به رسمیت شناخته شده است !


 برخلاف این ادعا که تا کنون بارها از سوی روحانی و دیگر اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای مطرح شده، در هیچ قسمت از متن 140 صفحه ای برجام، تعبیر به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی ایران به کار نرفته، بلکه کاملا برخلاف معاهده NPT ایران با برجام در جهان برای اولین بار به یک "استثنا" تبدیل شده و علیرغم فعالیت های صلح آمیز هسته ای، حق غنی سازی بالاتر از 3.5% را ندارد و برای غنی سازی باید جزییات کار از جمله مکان، زمان و ... را به سمع و نظر امریکا برساند و با موافقت او این کار را انجام دهد.


 این همان نکته ای است که بعد از توافق ژنو، وندی شرمن در جلسه استماع کمیسیون بانکداری سنای امریکا در 21 آذر 92 بیان کرد و در واقع خیال نمایندگان این کشور را از فرجام غنی سازی ایران اینطور راحت کرد:


"ما معتقدیم که ایران حق غنی سازی ندارد ... بسیاری از کشورها دارای انرژی صلح‌آمیز هسته‌یی هستند اما برنامه غنی‌سازی ندارند. در واقع تفاوت بسیار بزرگی میان حق غنی‌سازی و یا داشتن برنامه غنی‌سازی وجود دارد."


 ادعای نادرست دوم:


تمامی قطعنامه های قبلی شورای امنیت لغو شده است!


  بر خلاف این ادعا، بر اساس متن قطعنامه 2231 که مکمل برجام است، جمهوری اسلامی ایران شامل تحریم های موشکی و تسلیحاتی است و هم اینکه تمامی مفاد قطعنامه های قبلی شورای امنیت در قطعنامه جدید «تجمیع» شده است و صرفا با ادعای یک کشور از 1+5 به عدم اجرای تعهدات ایران در برجام، در فاصله حداکثر 60 روز، با طی کردن رجوع به کمیسیون های کارشناسان، وزرای خارجه، مشورتی و سرانجام رجوع به شورای امنیت، تمام مفاد قطعنامه های گذشته علیه ایران باز می گردد.


 این مساله، یعنی بازگشت پذیری مفاد قطعنامه های گذشته به خوبی نشان می هد عملا تحریم های قبلی لغو نشده اند بلکه به چماق بالای سر ایران تبدیل شده اند تا با کوچکترین بهانه گیری یکی از کشورهای 1+5 از جمله خود آمریکا، مجددا علیه ایران اعمال شوند.


 ادعای نادرست سوم:


 تمامی تحریم های مرتبط با پرونده هسته ای "لغو" شده است !


 اگرچه قبل از برجام گفته می شد تمامی تحریم ها (نه فقط تحریم های مرتبط با هسته ای) لغو خواهد شد، اما متن ضعیف برجام حتی نتوانست تمام تحریم های مرتبط با هسته ای را هم لغو کند.


 جدای از باقی ماندن تمامی تحریم های اولیه، در هیچ جای متن توافق خبری از لغو terminate یا حتی تعلیق suspend تحریم های کنگره نیست بلکه فقط از تعبیر cease به معنای «توقف موقت» تحریم های کنگره آن هم از سوی رییس جمهور این کشور سخن به میان آمده که بدین ترتیب تنها با اراده اوباما یا رییس جمهور آینده امریکا که چند ماه دیگر سر کار خواهد آمد، تمامی تحریم های کنگره علیه ایران اجرا خواهد شد.


  جالب آنکه رجوع به متن برجام نشان می دهد حتی به طور کامل قرار نیست تمام دستور العمل های اجرایی رییس جمهور آمریکا علیه ایران نیز لغو شود، از جمله دستور اجرایی ۱۳۶۲۸ که نه به طور کامل بلکه بخشهایی از آن قرار است لغو شود و نکته مهم تر نیز آنکه همچنان بسیاری از دستورات اجرایی رییس جمهور امریکا علیه ایران سر جای خود باقی مانده است و بخش اندکی از آن بر اساس دستور اوباما لغو شده است.


 هم چنین تحریم های اتحادیه اروپا نیز در عمل لغو نشده و بر اساس متن برجام، قانون اصلی تحریم‌ها Council Decision تعلیق می شود و تنها بخشی از دستور العمل‌های اجرایی Council Regulation لغو می شود که این مساله به معنای بازگشت پذیر بودن تحریم هاست 


 لذا این ادعا که تحریم های اروپا نیز کاملا لغو شده با آنچه در عمل اتفاق افتاده تطابق ندارد زیرا بازگشت پذیری آن کاملا حفظ شده است.


ادعای نادرست چهارم:


تا قبل از برجام ذیل فصل 7 شورای امنیت و در آستانه جنگ بودیم ولی حالا از آن خارج شدیم !


 در این باره رییس جمهور تمام ماجرا را روایت نمی کند و آن این است که تا به امروز ایران هیچگاه مانند عراق یا لیبی و ... ذیل «کلیت» فصل هفت نبوده بلکه تنها ذیل ماده 41 فصل هفت بوده که اتفاقا امروز هم بخش هایی از قطعنامه 2231 ایران را ذیل ماده 41 فصل هفت حفظ کرده است.


  لذا نه در گذشته و نه الان هیچگاه ایران ذیل «کلیت» فصل هفت یا «ماده 42» فصل هفت که اجازه حمله نظامی را صادر می کند نبوده، بلکه تنها تفاوت گذشته با الان اینجاست که قبلا ایران قرار داشتن ذیل ماده 41 فصل هفت و محدودیتهای اقتصادی آن را به رسمیت نمیشناخت ولی امروز در اثر مذاکرات دوساله با 1+5 و به دست خودمان به قرار گرفتن ذیل ماده 41 فصل هفت اقرار کرده و به آن رسمیت هم داده ایم.


ادعای نادرست پنجم:


اگر 1+5 به تعهداتش عمل نکند، ایران بلافاصله قابلیت بازگشت پذیری دارد !


 باید از رییس جمهور محترم پرسید وقتی در قلب راکتور اراک بتن ریخته شده، این بازگشت پذیری چطور ممکن است؟ و اصلا در صورت امکان، چند سال زمان برده و هزینه می خواهد؟


وقتی 10 تن اورانیوم غنی شده به 300 کیلو رسیده و 482 کیلو مواد 20% دیگر در اختیار نیست و رسیدن به هر کدام از آنها سالها زمان و هزینه نیاز دارد، عقلا و منطقا چطور می توان از تعبیر بازگشت پذیری سخن گفت؟


ادعای نادرست ششم:


با بسته شدن PMD  ثابت شد که در گذشته دنیا به ایران تهمت انحراف به سمت ساخت سلاح هسته ای می زده است!


 اگرچه بر اساس گزارش دسامبر 2015 آژانس پرونده PMD ایران بعد از سالها کشمکش بسته شد 


 اما این بسته شدن نه تنها با برائت ایران همراه نبود بلکه با اثبات اتهام زنی ها به ایران همراه شد و در اینجا باید پرسید اگر قرار بود با بسته شدن PMD اتهامات نادرست امریکا علیه ایران اثبات شود، پس چرا اساسا دو سال مذاکره در این باره انجام شد؟


 و از آن بدتر چرا امروز به نتیجه این موضوع افتخار میشود؟


 در بند 87 گزارش مورد اشاره آژانس آمده است:


« ارزیابی آژانس این است که قبل از پایان سال 2003 طیفی از فعالیت‌های مرتبط با ساخت ابزار انفجاری هسته ای در ایران به صورت تلاش‌های هماهنگ انجام شده است. »


 ادعای نادرست هفتم:


 تمامی تحریم های تسلیحاتی علیه ایران لغو شده و برجام باعث افزایش توان دفاعی ایران شده است !


 این ادعا نه تنها کوچکترین تناسبی با واقعیت ندارد، بلکه برای کسی که حداقل یک بار به صورت گذرا متن قطعنامه 2231 را خوانده باشد، بدیهی است که حداقل تا 5 سال تحریم های تسلیحاتی و 8 سال نیز تحریم های موشکی علیه ایران حفظ شده است.


 در این باره در ماده ۶ پیوست b قطعنامه ۲۲۳۱ آمده :


" کلیه دولت ها تدابیر لازم را اتخاذ خواهند کرد تا ۵ سال بعد از روز قبول توافق، به استثنای مواردی که شورای امنیت از قبل و به صورت مورد به مورد تصمیم دیگری اتخاذ کرده باشد ، مانع از عرضه ، فروش یا انتقال تسلیحات یا تجهیزات مرتبط از مبداء ایران ، توسط اتباع یا کشتی ها و هواپیما های تحت پرچم خود شوند ، فارغ از اینکه مبداء آنها قلمرو ایران باشد یا خیر. "

 

 و درباره تحریم موشکی نیز در پاراگراف ۳ ضمیمه B قطعنامه2231 آمده:


" از ایران خواسته می‌شود تا هیچ فعالیتی مرتبط با موشک‌های بالستیک طراحی شده با قابلیت حمل تسلیحات هسته‌ای صورت ندهد، از جمله شلیک هرگونه موشک با استفاده از چنین فناوری‌های مربوط به موشک‌های بالستیک، تا زمان هشت سال پس از روز پذیرش برجام و یا تا زمانی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گزارشی ارائه دهد که جمع‌بندی مبسوط را تأیید کند، بسته به اینکه کدام زودتر اتفاق افتد."


ادعای نادرست هشتم:


 اگر برجام نبود و موفق به توافق نمی شدیم، فروش نفت ایران امروز به صفر رسیده بود ! 


  دقیقا بر خلاف این ادعا که هیچ آماری آن را تایید نمی کند، از ابتدای سال 2012 که آمریکا و اتحادیه اروپا قوانین تحریم فروش نفت ایران را تصویب می‌کنند تا 6 ماه پس از آن یعنی نیمه سال 2012 (تیر 91) فروش نفت خام ایران به صورت میانگین به حدود 1.2 میلیون بشکه در روز می‌رسد؛ 


 اما پس از آن تا زمان اجرای توافق ژنو (دی 92) به مدت یک سال و نیم میانگین فروش نفت ایران کاهش نمی‌یابد و در بازه 1.1 تا 1.2 میلیون بشکه در روز ثابت باقی می‌ماند. 


 در واقع این سخن که به زودی فروش نفت ایران به صفر می‌رسیده است، خلاف آمارها و واقعیت موجود است و آمریکا موفق نشده است هر 6 ماه، 20 درصد فروش نفت ایران را کاهش دهد. 


 این در حالی است که آمریکایی‌ها حتی در قانون «کاهش تهدید ایران و حقوق بشر سوریه» در سال 2012 مصوب کرده بودند که فروش نفت ایران به صفر برسد. 

 علت این ناکامی امریکا نیز مشخص است و آن اینکه اساسا تحریم دیگری باقی نمانده بود که امریکا برای کاهش فروش نفت ایران تصویب کند و در واقع نهایت اثرگذاری امریکا برای کاهش فروش نفت ایران همان میزان 1.1 تا 1.2 بوده است.


ادعای نادرست نهم:


 اگر برجام نبود، امروز جنگ شده بود !


 از این پس این حرف را در بیان دستاورد برجام بیشتر خواهیم شنید ! 


 زیرا برجام به هیچ عنوان نتوانست هدف اصلی مورد انتظار جامعه، یعنی لغو تحریم ها و گشایش در عرصه اقتصادی را رقم بزند،


  لذا رییس جمهور و دیگر اعضای تیم مذاکره کننده درصدند تا با "دستاورد سازی" های تخیلی برای آن، ادعا کنند برجام لااقل در تامین امنیت کشور و جلوگیری از جنگ تاثیر داشته است.


 اما واقعیت چیزی دیگر می گوید. چرا که دقیقا یک دهه قبل نیز همین ادعا برای دفاع از مذاکرات شکست خورده سعد آباد، بروکسل و پاریس در دوره اصلاحات گفته شد اما بعدها بارها مقامات ارشد امریکا و اروپا از رابرت گیتس امریکایی تا سر چیلکات انگلیسی بیان کردند که در آن سالها اساسا بحث حمله نظامی به ایران هیچ گاه جدی نبوده و هزینه های این کار برای غربی ها، بزرگترین مانع تصمیم شان بوده است.


 ثانیا، چطور است که در 8 سال دولت قبل که ایران به طور خیره کننده ای توان هسته ای خود را افزایش داد و زیر بار هیچ کدام از قطعنامه های ظالمانه شورای امنیت نرفت، امریکا و متحدانش به کشور حمله نکردند،


 اما امروز که در سایه برجام هم توان هسته ای کشور تضعیف شده و هم تحریم های تسلیحاتی و موشکی علیه ایران در قطعنامه 2231 حفظ شده، ادعا می شود که امریکا بواسطه برجام از حمله نظامی به ایران منصرف شده ؟؟ 


 حداقل اگر این گزاره صحیح بود امروز نباید از سوی مقامات امریکایی جمله تکراری «همه گزینه ها روی میز است» شنیده می شد اما واقعیت این است که برجام و عقب نشینی های ایران حتی در ادبیات مقامات امریکایی نیز نتوانست تغییری ایجاد کند چه برسد به اینکه ادعا شود آنها قصد  حمله نظامی به ایران را داشتند و بواسطه برجام از آن منصرف شدند !



https://telegram.me/joinchat/B2ZCsz3AUNC5w-dmme_vMQ


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی