پاسخ به شبهه 50 معنی کلمه سپاس
متن شایعه
سپاس کلمه ای ایرانیست و یادگار زرتشت که همواره میگفت سه چیز را پاس بدارید:
پندار نیک (پاس یک)
گفتار نیک (پاس دو)
کردار نیک (پاس سه)
پاس = پاسداشت و پاسداری از سه نیک. و ایرانیان با گفتن سه پاس (سپاس) به همدیگر یادآور این سه مورد مهم میشدند.
✅✅ پاسخ:
1 آنچه در متن آمده حاصل ذوقیات و بافتههای ذهنی یک شخص است و هیچ ریشه و منبع تاریخی ندارد.
2 کلمه سپاس، یک کلمه اوستایی نیست و از همین روی نمیتواند یادگار زرتشت باشد. در زبان اوستایی نیز عدد 3 به صورتِ θri (ثری) و θr (ثر) خوانده میشود. و لذا سپاس به معنی «سه + پاس» و سه عدد پاس !! نیست!!! (1)
3 واژه «سپاس» یک واژه فارسی میانه (پهلوی) است که اصل آن "اِسپاس" espas بوده و در معانی مختلفی به کار رفته: حمد و شکر ، نعمت، احترام گذاری، دور نگه داشتن، حق شناسی و.. سعدی استاد ادب پارسی، میگوید: «سگ حقشناس به از آدمی ناسپاس». یعنی ناسپاس در مقابل حقشناس هست. پس واژه «سپاس» به معنی «حق شناسی» هست. (نه 3 عدد پاس!) (2)
چند نمونه :
فردوسی در شاهنامه :
سپاس از جهاندار هر دو جهان
شناسنده ی آشکار و نهان
مولوی در دیوان شمس:
هر پاره من جدا همی گفت
کای شکر و سپاس مر خدا را
نظامی در خمسه:
سجود آورد شیرین در سپاسش
ثناها گفت افزون در قیاسش
سعدی در بوستان:
زبان آوری کاندر این امن و داد
سپاست نگوید زبانش مباد.
عطار در منطق الطیر:
گردد از جان مرد موسیقی شناس
لحن موسیقی خلقت را سپاس.
واژه ناسپاس هم در لغت نامه ها به معنی ناشکر، کافر نعمت، حق ناشناس و نمک بحرام آمده است.
اما منظور از "سه پاس" چیست؟
یکی از معانی "پاس" به معنی نگهبانی و حراست و همچنین حفظ کردن ( پاسداشت ) است.
همچنین به معنی یک نوبت از چهار نوبت شب آمده است همچنانکه میگوییم پاسی از شب گذشت.
توجه داشته باشیم که قدما شبانه روز را به هشت قسمت سه ساعته به نام پاس تقسیم می کردند.
کلمات پاسبان و پاسدار هم که به معنی نگهبان و محافظ هستند از همین کلمه مشتق شده اند.
وقتی می گوییم یک پاس یا دو پاس یا سه پاس هدفمان تعیین زمان است.
نمونه ها از شاهنامه فردوسی:
چو بگذشت یک پاس از تیره شب
بیاسود طایر ز بانگ و چلب
ز تیره شب اندر گذشته دو پاس
بفرمود تا شد ستاره شناس
دبیران برفتند دل پر هراس
ز شبگیر تا شب گذشته سه پاس
بنابرین واژه سپاس به معنی قدردانی بوده و از سه پاس گرفته نشده است.
4 عبارت «پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک» یکی از شعارهایی است که عدهای از زرتشتیان به تازگی آنرا به عنوان شعار مذهبی خود بکار میبرند و گاه آنرا به زرتشت منسوب میدارند. در حالیکه این شعار نه تنها ارتباطی با زرتشت و تعالیم او ندارد، که برخلاف شکل و معنای ظاهری آن حتی دلالتی بر زندگی اینجهانی و رفتار نیک آدمیان با یکدیگر نیز نمیکند. این شعار ترجمهای آزاد و ترکیبی خودساخته از سه اصطلاح مستقل و متمایز «هومَتَه»، «هْوَخْتَه» و «هْوَرِشْتَه» است که واژه هایی برای تخیلات و تصوراتی که از طبقات بهشت در اعتقادات مذهبی آنها وجود دارد!! (3)
✍منابع:
1) Yasna (sacred liturgy), based on edition of Karl F. Geldner, Avesta, the Sacred Books of the Parsis, Stuttgart, 1896.
2. مکنزی، فرهنگ زبان پهلوی، ترجمه مهشید میرفخرایی،1373، صص 312 و 258/ 3. فضلی، احمد، مینوی خرد، چاپ سوم، تهران،۱۳۸۰؛ ژینیو، فیلیپ، ارداویرافنامه، ترجمه و تحقیق ژاله آموزگار، چاپ دوم ۱۳۸۲؛ میرفخرایی، مهشید، بررسی هادختنسک، ۱۳۷۱؛ رضی، هاشم، دانشنامه ایران باستان، تهران، ۱۳۸۱، (ذیل مدخلهای هومته و هوخته و هورشته)
بله، واژهی سپاس ارتباطی با سه پاس نداره، اما اندیشهی نیک، پندار نیک و کردار نیک به صورت پهلویِ «هومِنیشنیه، هوگُویشنیه و هوکُنیشنیه» و صورت اوستاییِ «هومَته، هوخٰته، هووَرشٰته» بارها در اوستا و متون پهلوی زمان ساسانیان اومده و اصلا چیز جدیدی نیست.