بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

  پاسخ به یک سوال پر تکرار  



 چگونه می‌شود برای کسی که به قرآن اعتقادی ندارد، اثبات نمود که قرآن بدون تحریف باقی مانده است و این همان قرآنی است که پیامبر اکرم (ص) نازل شده است؟


  یکی از نکات جالب این است که مخالفین امروزیِ توحید، نبوت و قرآن کریم (به طور کلی اسلام)، چه در مبانی حکمت و فلسفه، چه در مباحث کلامی و چه در اعتقادات و تکذیب و انکار توحید و معاد ... و چه در تشکیک در وحیانیت قرآن کریم و حفظ آن ...، ؛ هیچ حرف جدیدی که اسلاف آنها در قرون گذشته و صدر اسلام نگفته باشند، ندارند. دقیقاً همان حرف‌ها را گاه با انشایی جدید و گاه عیناً بیان می‌کنند، البته با ژست روشنفکری، تجدد و مدرنیته و ... .


از این رو، پاسخ جدیدی هم لازم نیست، همان که آنها می‌گفتند، اینها می‌گویند و تا آخرالزمان نیز همین حرف‌ها را تکرار خواهند کرد و همان پاسخ‌هایی که خداوند متعال در قرآن کریم به آنها داده است، کافیست و تا آخرالزّمان همین خواهد بود.


نکته اول:


توجه داشته باشید که پاسخگویی و روشنگری و اثبات با دلیل و برهان، بسیار خوب، لازم و ضروری است، اما برای کسی که واقعاً اهل تحقیق، تفکر، استدلال و برهان است، نه برای هر کسی که از راه می‌رسد، شما را با یک سؤال «از کجا معلوم؟»، مخاطب قرار داده و به انفعال اثباتی بیاندازد.  گاهی مثل این است که کسی اصلاً اعداد حساب را بلد نیست، بعد یک دفعه سر کلاس دبیرستان یا دانشگاه می‌آید و می‌پرسد: از کجا معلوم پاسخ این مسئله دو یا سه مجهولی، این است که شما به آن رسیدید؟! یا از هندسه هیچ نداند، بعد در یک قضیه‌ی «هندسه فضایی» ایجاد تشکیک کند! آن هم نه یک تشکیک علمی، بلکه همین طوری که از مقابل درب یک مرکز تحقیقاتی رد می‌شود، سرش را داخل کند و با صدای بلند بگوید: «از کجا معلوم؟» و برود! خب حالا به او چه پاسخی و چگونه خواهید داد؟!


نکته دوم:


وقتی شخصی [در هر موضوعی]،  “اصل” را قبول نکرد و در خصوص“فرع” آن سؤال و شبهه می‌نماید، اصلاً اصرار نداشته باشید که سؤال او را جدی گرفته و حتماً پاسخ اثباتی هم بدهید، چرا که او اساساً اصل را قبول ندارد که از فرعش بپرسد، و اگر پاسخ دادید، مجاب و قانع شده و بپذیرد.


مثل کسی است که اصلاً وجود چیزی به نام «چشمه» را قبول نداشته باشد و بپرسد: «از کجا معلوم که منشأ آب این رودخانه یک چشمه است» - یا – اصلاً وجود دریا را قبول نداشته باشد و بپرسد: «از کجا معلوم این رودخانه به دریا می‌ریزد؟» و بدتر آن که اگر بپرسید: آیا تو می‌دانی که چشمه و دریا چیست که وجودشان را انکار می‌کنی؟ ‌بینید که نمی‌داند، بلکه فقط انکار می‌کند.


حال اگر شخصی، توحید و نبوت را قبول نداشت، در وحی تشکیک می‌نمود! – وحی را قبول نداشت، در قرآن تشکیک می‌نمود – قرآن را یک بار هم نخوانده و قبول ندارد و در "این همانی" آن تشکیک می‌نماید! آیا می‌خواهید پاسخ برهانی و اثباتی به او بدهید، چگونه؟!


الف – به او بگویید: این کتابِ قرآن است که در دست من و توست؛ ما مسلمانان معتقدیم که این همان است و تحریف هم نشده است. خب، اگر تو قبول نداری، لابد دلیل داری، پس تو دلیل خود را بیاور و اثبات کن که این تحریف شده، یا این، همان نیست؟


ب – به او بگویید: آیا به عمرت قرآن کریم یا حتی یک سوره را خوانده‌ای؟! اگر نخوانده‌ای، پس چگونه تکذیب می‌کنی که این آن همان نیست یا تحریف شده؟! و اگر خوانده‌ای، لابد فهمیدی که تحریفش در کدام سوره یا آیه است؟ پس بیان کن، دلیل و شاهد و سند بیاورد.


ج – به او بگویید: اگر آن قرآن کریم اصلی به تو نازل نشده و اکنون نیز در اختیار نداری، پس از کجا فهمیدی که "این همان نیست؟"؛ یا باید اصلش را در اختیار داشته باشی، یا دلیل و برهان داشته باشی، مبنی بر که این نمی‌تواند همان باشد. مثل ما که تورات و انجیل اصلی را نداریم، اما به دلایل عقلی، نقلی و سندی اثبات می‌کنیم که بسیاری از مندرجات آن چه در اختیار است، تحریفی می‌باشد.


پاسخ خداوند متعال در قرآن به این سوال :


قرآن کریم، ضمن اشاره به این گونه ادعاها و بهتان‌ها و پاسخ‌های متعدد، در یک جمع‌بندی، یک پاسخ کلی دارد که در دو قالب مطرح می‌نماید و سپس یک نتیجه می‌گیرد.


پاسخ کلی این است که اگر این قرآنی که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله برای شما تلاوت می‌کند و یا همین قرآنی که در دست شماست، «وحی» نباشد، پس یقیناً کار بشر است. و اگر کار بشر است، پس بشر باز هم می‌تواند [به ویژه با این رشد علمی گسترده] مانند آن یا حتی بهتر از آن را بیاورد.


دو قالب:


تحدی اول:  تحدی به فارسی محاوره خودمان، مبارز طلبی است. خداوند می‌فرماید: مثل قرآن، یا ده سوره یا حتی یک سوره مانند آن از جانب خدا بیاورید.


دقت کنیم که این نکته‌ی مهمی است که می‌فرماید: "از جانب خدا بیاورید" – یعنی یا شما خدا را هم قبول ندارید، که آن وقت بحث کردن از نبی خدا، وحی خدا و کتاب خدا را شما بی‌مورد است، باید از توحید شروع کنید – یا خدا را قبول دارید، اما می‌گویید که این قرآن وحی خدا نیست، خب پس لابد گفتار یک انسان است، پس اولاً شما مثلش را بیاورید، ثانیاً از ناحیه خدا بیاورید.


تحدی دوم:  عام‌تر است. می‌فرماید که بالاخره انسان جهان‌بینی و عقیده دارد که اگر مبتنی بر عقل و فطرت باشد، نگاه و عقیده‌‌ای درست است و اگر نباشد، خرافه و نادرست است. بالاخره انسان برای زندگی فردی و اجتماعی، نیاز به قانون دارد، آن هم قوانینی که منطبق با جهان‌بینیِ درست و برحق باشد. پس دو اصل قطعی می‌باشد:


اصل اول: بشر اعتقاد و ایمان دارد (حق یا باطل) و نیاز به قانون دارد، که "کتابِ قابل تبعیت" باید شامل هر دو باشد.


اصل دوم: این تعریف از هستی، از مبدأ و معاد انسان و قوانین مرتبط با آن، باید از ناحیه خالق و ربّ باشد، وگرنه نظریات شخصی است و قابل تبعیت نیست.


سپس می‌فرماید: خب این که دعوا و جدل ندارد. شما بروید از جانب خدا یک کتاب بهتری بیاورید، تا من از شما پیروی کنم.


«قُلْ فَأْتُوا بِکِتَابٍ مِّنْ عِندِ اللَّهِ هُوَ أَهْدَى مِنْهُمَا أَتَّبِعْهُ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ» (القصص، 49)


ترجمه: بگو: اگر شما راستگویید پس کتابى از جانب خدا بیاورید که از آن دو (تورات و قرآن) رهنمون‏تر باشد، تا من از آن پیروى کنم.


بدیهی است که اگر جمیع بشر، در اعصار متفاوت و با رشد علمی گسترده، نتواند بهتر از آن یا دست کم مانند آن را بیاورد، پس این کتاب وحی است و "این، همان است".


نتیجه‌گیری:


خداوند علیم، حکیم و خبیر و بصیر به احوال بندگانش می‌فرماید که این حرف‌ها، برهان‌ها، استدلال‌ها و ... برای کسی مفید است که واقعاً می‌خواهد حقیقت مطلب برای او روشن شود که یا ایمان بیاورد و یا در ایمانش راسخ‌تر گردد، منتهی برای کسی که از ابتدا تصمیم بر نفی و انکار گرفته، حتی اگر کتاب نوشته شده‌ای از آسمان (که جسم ملموس داشته باشد) برای پیامبری نازل شود، باز هم تکذیب می‌کند:


«وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ کِتَابًا فِی قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَیْدِیهِمْ لَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ إِنْ هَـذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِینٌ» (الأنعام، 7)


ترجمه: و اگر نوشته‏اى در صفحه کاغذى بر تو فرو فرستیم و آنها آن را با دست‏هاى خود لمس کنند باز هم کسانى که کفر ورزیده‏اند خواهند گفت: این جز جادویى آشکار نیست.


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی