سخنرانی استاد حسن عباسی با موضوع زندگی، پول و دیگر هیچ!
استاد حسن عباسی روز شنبه – ۲۲ آبان ۹۵ – به دعوت جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه کردستان در سخنرانی در تالار مولوی این دانشگاه با ارائه تعریفی از قدرت و چگونگی استفاده از آن، اظهار کرد: تعریف قدرت با آنچه که ما در فرهنگ دینی داریم متفاوت است چون اکنون قدرت را تحمیل اراده خود بر دیگران می‌دانند.
وی افزود: عده‌ای با پول، عده‌ای با زور، عده‌ای با روابط و مناسبات سیاسی به قدرت دست می یابند تا اراده خود را بر دیگران تحمیل کنند که در تعریف دینی از آن به نعمت یاد میشود. وقتی که قدرت زمینه‌ای برای گروکشی شد، آن قدرت پایدار نمی‌ماند چراکه این کار متفاوت است با آنچه که قرآن از قدرت بیان کرده است.
عباسی گفت: وقتی عنوان میشود که ترامپ به قدرت رسیده است منظور این است که ترامپ به ابزاری به نام ریاست جمهوری دست پیدا کرده که بتواند اراده خود را به زیرمجموعه‌اش تحمیل نماید.
وی تصریح کرد: در نظام کاپیتالیسم، سرمایه‌داری نوعی ماکیت درجه یک است و این مالکیت مادامی که من می‌توانم پول داشته باشم و با آن خرید کنم، که این تلقی در اصالت سرمایه‌داری زمینه‌ای شد که امروز مشکلات عجیبی به وجود آمد و یکی از پیامدهای این سیستم، فردی میلیاردر در بهت و حیرت جهانیان رئیس جمهور آمریکا میشود. هنوز جوانان دانشگاه‌های آمریکا در حیرت هستند و در خیابان‌ها، پرچم کشور خود و سطل آشتغال‌ها را آتش می‌زنند و این یک واقعیت در نظام سرمایه‌داری است.
رئیس اندیشکده یقین گفت: وقتی ۵ سال پیش جنبش وال‌استریت روی داد معلوم بود که پس‌لرزه‌های آن را می‌توانیم شاهد باشیم و این یکی از ناکارآمدی‌های نظریه قدرت در جامعه است.
وی اضافه کرد: در ایران هم داریم کسی که زحمت نمی‌کشد ولی از راه دله‌دزدی و کلاه‌گذاشتن سر این و آن و این بانک و آن بانک به پولی می‌رسد و یک جایی صدایش درمی‌آید که چند هزار میلیارد تومان خورده است. کسانی که چنین ثروت‌هایی را انباشت می‌کنند به هیچ وجه جز فکر کردن، هیچ زحمتی برای آن نکشیده‌اند و عمده تلاش آنها این بوده است که این دزدی و غارت را در چارچوب قانون بگیرند.
رئیس اندیشکده یقین افزود: از دی‌ماه سال ۹۲ تا مردادماه سال ۹۴، ۱۸۰ هزار میلیارد تومان بورس پرید و معلوم نشد که این پول کجا رفت، چون اساس بورس قمار است نباید تقصیر را گردن این مدیر و آن مدیر انداخت و نمی‌توان چیزی که قمار است را اسلامی کرد.
عباسی در ادامه گفت: آمریکا به دنبال آن نیست با یک جنگ نظامی، کشوری ورشکسته را روی دست خودش بگذارد بلکه در تلاش است تا با فروپاشی اجتماعی از درون اقدام کند که فساد را افزایش دهد و فقر را رواج دهد. یک میلی‌متر خط از این مسائل در دانشگاه‌های ما پردازش نمی‌شود بلکه تنها مسأله، بحث آمریکاست که اگر می‌خواهیم مشکل ما حل شود، باید روی پرچم آمریکا راه نرویم، از سوریه بیرون بیاییم و به فلسطین کمک نکنیم و مشکل اصلی ما این است که آمریکا به عنوان کدخدا را جدی نگرفته‌ایم.
رئیس اندیشکده یقین افزود: امروز همه ما در غفلتیم و هنوز منتظر پسابرجام هستیم که یکی از آن ور آب بیاید و مشکل ما را حل کند و هنوز منتظریم مدیر وارد کنیم.
به گفته عباسی، اکنون ۱۹۰ کشور علیه ما تحریم‌اند و جرأت معامله با ما را ندارند، در صورتی که باید در توافق برجام نوشته می‌شد که دوربرگردان چرخه مالی را از مراودات مالی ایران حذف کنند، که در آن صورت ما از فرداش هیچ مشکلی نداشتیم. اما مسؤولان ما اینچنین قانونی را بلد نبودند و گوش هم نکردند و رفتند و خوش‌بینانه پای میز مذاکره نشستند.
رئیس اندیشکده یقین تصریح کرد: مذاکرات سه بخش داشت که یکی وزیر خارجه با ۱+۵ در خصوص مسائل دیپلماسی می‌نشست، یک بخش دیگر نشست وزیر انرژی آمریکا با رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان در خصوص اینکه چگونه سانتریفیوژها را جمع‌آوری و کاهش دهند و یک بخش دیگر هم مربوط به لغو تحریم‌ها بود که باید رئیس‌کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد ما با وزیر خزانه‌داری امریکا مذاکره می‌کردند.
عباسی افزود: متاسفانه یک بار هم شنیده نشد که وزیر اقتصاد و رئیس‌کل بانک مرکزی در خصوص زمان و چگونگی تحریم‌ها صحبت کنند.
وی گفت: زمانی به مسؤولان دولتی گفتند که حداقل صحبت‌های منتقدین را هم بشنوید شاید بدردتان بخورد، پشت تریبون رفتند و ۴۸ نوع توهین کردند. آنها منتقدین را دلواپس، بی‌سواد، بدون شناسنامه، بی‌عقل و موارد دیگری خواندند که هیچ انتظار نمی‌رفت که یک مسؤول افراد جامعه خودش را اینچنین خطاب کند و بد و بیراه به آنان بگوید.
رئیس اندیشکده یقین در پایان گفت: حالا که آقای ترامپ آمده است ببینیم چه کسی دلواپس است، چون حالا ما مانده‌ایم و انرژی از دست رفته که به دنبال حقوق از دست رفته‌مان هستیم.
منابع:
