محبوبیت مردمی : کوروش یا نبونید؟
محبوبیت مردمی : کوروش یا نبونید؟
نویسنده: رضا مرادی غیاثآبادی
پردهی اول:
کوروش در سطرهای سوم تا نوزدهم منشور مدعی میشود که مردم بابل از نبونید (شاه بابل) ناراضی بودند و او را شاهی میدانستند که اندوه و غم، سختی معاش، و رنج و آزار و مرگ برای مردم خود آورده بود.
کوروش میگوید که مردم بابل از خدای بزرگ خواستند که شاهی خوب برای آنان بیابد و خدای بزرگ هم پس از اینکه سراسر جهان را گشت، کوروش را یافت و از او حمایت کرد تا شاه بابل شود. آنگاه همهی مردم از پادشاهی کوروش که توأم با راستی و عدالت بود و آنان را از غم و مرگ رهایی داده بود، خوشنود شدند و او را شادباش گفتند.
پردهی دوم:
داریوش در بند شانزدهم از ستون اول کتیبه بیستون گزارش میکند که شخصی به نام نَدینتوبِل که خود را پسر نبونید معرفی میکرد، قیام کرد و با حمایت همهی مردم شاه بابل شد.
داریوش چند ماه بعد و در بند چهاردهم از ستون سوم همان کتیبه مجدداً گزارش میکند که شخص دیگری نیز به نام اَرَخَه که خود را پسر نبونید معرفی میکرد، قیام کرد و با حمایت همهی مردم شاه بابل شد.
هر دوی این قیامها توسط داریوش سرکوب شدند.
حال سؤال اینجاست که تناقض بین گزارشهای کوروش و داریوش چگونه حل میشود؟
اگر مردم از نبونید ناراضی بوده و خواهان کوروش بودهاند، چگونه است که دو نفر میتوانند با ادعای انتساب خودشان به نبونید (که علیالقاعده باید منفور باشد)، اینچنین محبوبیت مردمی کسب کنند و به شاهی برسند؟ آن هم در شرایطی که فقط هفده سال از زمان نبونید میگذشته و بسیاری از مردمان بابل، هم خاطرهی پادشاهی نبونید را به یاد داشتهاند و هم خاطرهی پادشاهی کوروش را. اگر سخن داریوش درست باشد، نشان میدهد که نبونید به اندازهای محبوبیت داشته که کسانی برای کسب حمایت مردم، خود را پسر او معرفی میکردهاند.
این تناقض به سه شکل قابل حل است:
1- کوروش سخن نادرستی گفته و چنین ادعایی را برای توجیه حمله خودش به بابل مطرح کرده است.
2- داریوش سخن نادرستی گفته و آن قیام کنندگان، خودشان را به نبونید منتسب نکرده بودهاند.
3- هر دو درست گفتهاند. به این صورت که مردم بابل واقعاً از نبونید ناراضی بودهاند، اما پس از کسب تجربهی حکومت و رفتار کورش، متوجه میشوند که نبونید با همه معایبش، بهتر و قابل تحملتر از او و دیگر هخامنشیان بوده است. در نتیجه یک پادشاه از نسل او را بر هخامنشیان ترجیح میدادهاند.
پاسخ چهارمی برای حل این تناقض به نظرم نمیرسد!
منبع: حرف آخر