قلم های جنایت پوش مورخان
قلم های جنایت پوش مورخان
هیچ مورخ و محققی نیست که در مقام بیان وقایع تاریخی، خود را منصف و بی طرف و واقع گرا نداند. اما تعداد مورخانی که واقعاً چنین باشند، کمتر از آنست که به تصور آید.
در بسیاری از آثاری که در زمینه تاریخ، باستان شناسی، زبانهای باستانی، و دیگر علوم باستانی نوشته می شوند، مؤلف به گونه ای ناشیانه و یا با شگردهایی حرفه ای می کوشد تا واقعیتهای ناگوار را بگونه ای بازگو کند که آسیبی به وجهه شخصیت های محبوب «خودی » وارد نیاید.
انگیزه این رفتار می تواند تعلق خاطر شخصی مورخ باشد و یا نگرانی و هراس او از تباه شدن منافع شخصی و یا قوای مهاجم و سرکوبگری در میان افکار عمومی جامعه ما که به سرعت یک چراغ روشن را محاصره می کنند.
این طرز عمل مورخان و محققان را می توان به راحتی و فراوانی در بسیاری از کتابها و مقالات و حتی در متون درسی و دانشگاهی و منابع مرجع که در ذات خود مدعی و مبلغ رویه علمی و واقعگرایانه هستند، مشاهده کرد. در این آثار حمله و تجاوز مهاجمان غیر_خودی به خودی با عبارتهایی همچون: تهاجم، یورش، شبیخون، غارت، چپاول، چاپیدن، سوزاندن، به آتش کشیدن، به زیر سم ستوران انداختن، و امثال اینها بیان می شود.
این در حالی است که در همین آثار، حمله مهاجمان خودی به غیرخودی با عبارتهای لطیف دیگری که حمایتی ضمنی را در نیز خود نهفته دارد، توصیف
می شود: فتح، تسخیر، پیروزی، گشودن، گشایش، ورود به شهر، آزادسازی شهرها، رهایی مردم، استقبال عمومی و امثال این گونه تعابیر جانبدارانه.
گویی که تجاوزگری و جهانگشایی حق بدیهی و انحصاری و عمل نیکوی
پادشاهان ایران و عمل مذموم پادشاهان دیگر بوده است.
منبع : باستان شناسی، تقلب و رنج های بشری ، صفحه ۳۶ ؛
- ۹۵/۰۸/۲۸