بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

فیلسوفان بدکردار برتراند راسل

| دوشنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۵، ۰۹:۰۸ ق.ظ | ۱۰ نظر


 سلسله پستهای: فیلسوفان بدکردار 




 از زندگی فیلسوفانی که عده ای به ظاهر روشنفکر به سخنان آنها استناد می کنند چه می دانید؟



فیلسوفانی که به دیگران درس اخلاق می دهند چه مقدار اخلاق مدار بوده اند؟! 


           

       قسمت اول: برتراند راسل 



 زندگی راسل در دوم فوریه 1970در آرامش به پایان رسید اما بدبختی هایی که درست کرده بود همچنان ادامه داشت....


 اما لوسی( نوه ی برتراند راسل)در دارلینگتون مسائل عاطفی پیدا کرد و در همه امتحاناتش مردود شد...او عاشق یک سارق جوان مراکشی شده بود که عمدتا از کتابخانه های شرکت فویلس کتاب کش می رفت...


 او آنچنان از چشم پدربزرگش افتادکه در سال 1966 راسل تماس و پشتیبانی از او را به طور کامل قطع کرد❗️


 در نتیجه:  


بقیه ی اعضای خانواده هم لوسی را که هنوز به سن هجده سالگی نرسیده بود طرد کردند و لوسی تبدیل به یک بی خانمان شد!!!


یک عمر ولگردی و دوره هایی از بستری شدن در بیمارستان روانی باعث شد که او در یک خودکشی وحشتناک در سال 1975خودش را در قبرستان کارنیش به آتش بکشد‼️


 فیلسوفان بدکردار نوشته نایجل راجرز،مل تامپسون ،ترجمه احسان شاه قاسمی،انتشارات امیرکبیر تهران 95 ،صفحه ی 178



راسل زندگی های بسیاری را ویران کرد و افراد بسیاری را به جنون کشاند یک نمونه آن نوه اش لوسی بود که در سن کم بواسطه ی طرد شدن توسط راسل از سوی دیگر اعضای خانواده اش هم طرد و تبدیل به یک بی خانمان شد! 


به راستی راسل هیچ کاری جز رها کردن آن دختر جوان و کم سن وسال نمی توانست بکند؟؟؟




رسل به دنبال یک انقلاب اجتماعی و اخلاقی (یعنی جنسی)بود که از زمان مرگ او تا کنون تحقق یافته است امروز که ما بانرخ وحشتناک طلاق زندگی می کنیم تاحدودی میراث دار برتی کثیف (نام خودمانی کمترخوشایند برای برتراند راسل )هستیم‼️که در زندگی اش بدون هیچ شرمندگی چهار زن و بی شمار معشوقه داشته است!!!.....


 ری مارک مهم ترین زندگی نامه نویس او معتقد است در پشت سر و اطراف او ردی طولانی از ویرانی های عاطفی به جای مانده است



فیلسوفان بدکردار نوشته نایجل راجرز،مل تامپسون،ترجمه احسان شاه قاسمی صفحه 138

 


نمونه هایی از صدمات روحی که برتراند راسل ملحد برای همسران و معشوقه هایش به بار آورد را ببینیم:


 یکی از کسانی که احساساتش قربانی هوسرانی این فیلسوف روشنفکر شد هلن دادلی دانشجوی بیست و هشت ساله برین ماور و آکسفورد است! 


این در حالیست که:


راسل هنوز همسر اولش یعنی الیس را طلاق نداده بوده است 


باید بدانید که راسل با خانومی بنام اتولاین که همسر فیلیپ مورل(Philip Morrell)است رابطه دارد و در شیکاگو عاشق هلن نیز می شود و او را قانع می کند و باخود به انگلستان می آورد!!!


چون هلن وضع مالی درستی نداشته است راسل او را قانع می کند که با اتولاین زندگی کند!!! 


 اما عاقبت این دختر نگون بخت:


یک روز وقتی اتولاین و راسل در منزل راسل بودند هلن در زد راسل در را باز کرد و به او یک لیوان آب داد اما نگذاشت که او داخل شود!


(حسابش را بکنید او را به انگلستان آورده است و حتی حاضر نشده است برایش منزلی جدا تهیه کند و اکنون نیز اینچنین با این دختر بینوا برخورد می کند)


هلن در نهایت به آمریکا بازگشت او در آنجا سکته کرد و فلج شد و در آخر هم یوانه شد و مرد !


راسل در خودزندگی نامه اش خیلی کوتاه گفته است:من قلب او را شکستم.


فیلسوفان بدکردار صفحه 156



علت جنون فرزند راسل(جان) چه بود؟؟؟و عکس العمل راسل دربرابر این جنون چقدر پدرانه بوده است؟؟؟


جان که دارای جاه طلبی های ادبی بود نمی توانست خوب پول در بیاورد به همین دلیل راسل در ابتدای دهه 1950جایی را در خانه اش در ریچموند جدا کرد تا خانواده اش باهم زندگی کنند! 


سوزان همسر جان و عروس برتراند راسل می گوید که این فیلسوف هشتاد ساله او را فریب داده است 


شواهد مبهمی در این رابطه وجود دارد که آنها بارها باهم ارتباط برقرار کرده اند!!!


اما رابطه نزدیک این دو نفر(راسل و عروسش) به جان کمکی نمی کرد(جان هم جنس باز بوده است و علت ازدواج عجولانه اش با سوزان لیندسی احتمالا غلبه بر همجنس گرایی اش بوده است)


 سوزان در نهایت جان را ول کرد تا با نویسنده ای بنام کریستوفر وردزورت زندگی کند


در انتهای سال 1954جان دیوانه شد


فیلسوفان بدکردار ص 172 و 173 


اگر آن گفته سوزان درست باشد یکی از مهم ترین دلایل جدایی جان و سوزان ارتباط راسل باعروسش بوده 


این جدایی منجر به دیوانه شدن جان می شود!



اما عکس العمل راسل دربرابر این جنون چیست و چقدر پدری می کند در حق فرزندش؟؟؟


1-راسل سعی کرد بخاطر این جنون فرزندش را در اتاقی زندانی کند 


2-او در وصیتنامه اش که در سال 1966نوشته شده هیچ نامی از پسر بزرگش یعنی جان نمی آورد 


همان کتاب صفحه ی 138


سلسله پستهای فیلسوفان بدکردار 

قسمت دوم ژان ژاک روسو  



برجام هیچ و این همه تعریف!!

| دوشنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۵، ۰۸:۴۴ ق.ظ | ۰ نظر


اختصاصی برجام هیچ و این همه تعریف!!!!


برای من سوال شده چرا روحانی هرجا میره از برجام تعریف میکنه؟؟ اگر برجام تا حالا برای مردم خوب بوده باشه  مردم هم درک دارند هم شعور میفهمند دیگه نیاز نیس تو بری تعریف توهم کنی


این تعریف کردن یک دلیل دارد  اونم قالب کردن برجام  هیچ به مردم 


 آقای روحانی از لطف برجام شما  اینهمه دروغ از دولت شما شنیدیم


 از لطف برجام شما نصف کارخونه ها به دلیل افزایش پنج برابری واردات جنس بنجول چینی  تعطیل شدند 


 از لطف برجام شما به دلیل تعطیلی کارخونه ها بیکاری رکورد زد ۱۲ میلیونو رد کرد 


 از لطف برجام شماست که  بدهی ارزی ایران پنج برابر شده


 از لطف برجام شماست که کرسنت جریمه  میلیارد دلاری و ترکیه هم چند میلیارد دلار ایران و محکوم  و جریمه کرد 


 از لطف برجام شما ست که تو ۳ سال ۲۰ هزار میلیارد اختلاس شده 

از لطف برجام شما هیچ تحریمی لغو نشده و امریکا به هیچ قولش عمل نمیکنه 


 از نظر ماها برجام شما پنجره نیست برجام شما یک زندان و بندهاش نگهبان  زندان هست که هر کاری علیه کشورمان میکنند ولی برجام شما  نمیذاره ایران ی ذره حرکت کنه 


 بخاطر همینم تهدید ایران شده یک شعار ولی جواب دادن به این تهدیدات شده ضد حقوق بشر 


 اقای روحانی بجای اینکه در مورد برجام توهمات شرح دهی بما بگو در مورد کشته شدگان و ناپدید شدگان حادثه منا چیکارا کردین؟؟


.بما بگین درمورد پروند تجاوز ب دو نوجوان ایرانی چیکارا کردین؟؟


 بما بگین در مورد برداشت ۲ میلیارد دلار امریکا و ۱ میلیاردو ۸۰۰ میلیون دلار کانادا از پولای ایران چیکار کردین؟؟


 بما بگین ۲۰ هزار میلیارد اختلاس شده تو این سه سال چقدش پس گرفته شده و کدومشون محاکمه شدند؟؟


 بما بگین با صاحبان حقوق های نجومی چیکار کردین؟ و آیا پولا پس گرفته شده طبق دستور رهبر؟؟ اژه ای  گفتند دولت حتی یک نفرم بما معرفی نکرده 


اقای روحانی لطفا مردم .....فرض نکن در مورد اینا صحبت کنین ن از برجام  هیچ اندر هیچ


منبع: واقعیت ها


زن کیست؟ زن افتخار است اگر قدر خودش را بداند

| يكشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۹:۰۰ ب.ظ | ۰ نظر



  زن کیست....؟؟؟؟!!!!


 اولین کسی که با دیکتاتوری عظیم فرعون دلیرانه به پا خواست...یک مرد نبود بلکه یک زن بود....(بانو آسیه)


 اولین کسی که مکه و کعبه را آباد کرد مرد نبود بلکه یک زن بود....(بانو هاجر)


 اولین کسی که از مبارکترین آب روی زمین زمزم نوشید مرد نبود بلکه یک زن بود...(هاجر خاتون)


 اولین کسی که به محمد المصطفیﷺ  ایمان آورد  یک زن بود... (بانو خدیجه)


 اولین کسی که درراه ولایت وامامت به شهادت رسید یک زن بود (حضرت زهرا سلام الله علیها)


.اولین کسی که خونش برای اسلام ریخته شد و شهید شد یک مرد نبود بلکه یک زن بود....(بانو سمیه)


 اولین کسی که مالش را در راه اسلام داد یک مرد نبود بلکه زن بود....(بانو خدیجه)


 اولین کسی در قرآن که خداوند از بالای هفت آسمان به حرفش گوش داد یک زن بود نه مرد...(سوره مجادله آیه 1)


 اولین کسی که سعی صفا و مروه را انجام داد یک مرد نبود بلکه زن بود....(بانو هاجر)


.اکنون میلیونها حاجی باید حرکات آن زن را انجام دهند وگرنه حج آنها قبول نمی شود .....


 واما کسی که کاخ یزید را به لرزه دراورد زینب بود زینب


می نویسیم تا همه بدانند.... *زن افتخار است...* اگر قدر خودش را بداند


اللهم عجل لولیک الفرج 


‍ .

ﺑﺴﻢ ﺭﺏ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦ


ﺁﯾﺎ ﺟﻮﺍﻧﻤﺮﺩﯼ ﻫﻤﭽﻮ ﻋﺒﺎﺱ ابن علی ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﻮﻓﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ ﺗﺎ ﺍﻣﺎﻥ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺮﺟﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﮑﻮﺑﺪ ؟؟


ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺩﺭ هیئت ﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺸﻨﮕﯽ ﺣﺴﯿﻦ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺳﯿﻨﻪ ﺑﺰﻧﻢ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ با ﻟﺐ ﺗﺸﻨﻪ ذبح ﺷﺪ ﻭ به زیر بار ذلت نرفت ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺳﺎﺯﺵ ﺑﺎ ﺷﯿﻄﺎﻥ "ﻧﻪ" ﮔﻔﺖ !!


 ﻭ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺭ ﺍﯾﺎﻡ ﺷﻬﺎﺩﺗﺶ ﻣﺪﻋﯿﺎﻥ تدبیر و در اصل متبحر در. تزویر ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻟﺐ ﺗﺸﻨﮕﯽ ﻭ ﺑﯽ ﺁﺑﯽ ﻧﻮﺣﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﻋﺰﺍ ﻣﯿﮕﯿﺮﻧﺪ . 


 ﺑﺨﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺣﺴﯿﻦ (ع) ﺗﺸﻨﻪ ی ﻟﺒﯿﮏ ماﺳﺖ ﻭ ﺑﺲ !!


.ﺁﯾﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺸﻨﮕﯽ ﺣﺴﯿﻦ (ع) ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﯼ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ؛ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺷﻤﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺗﻦ ﺑﻪ ﺳﺎﺯﺵ ﺑﺎ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﺩﺍﺩﯾﺪ به خاطر آب ؟؟


 ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﺍﺳﺖ ﺑﯿﻦ ﻣﺎ ﺑﺎ ﮐﻮﻓﯿﺎﻥ ؟؟


 ﻫﻤﺎﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﻣﺴﻠﻢ (س) ﺭﺍ ﺗﻨﻬﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﯾﺎﺭﯼ ﻧﮑﺮﺩﻧﺪ ؟؟


 ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳﯿﺪ ﺟﺎﻧﺒﺎﺯ ﻣﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﺴﻠﻢ ﻣﻈﻠﻮﻡ ﻏﺮﯾﺐ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮐﻮﻓﻪ ﮔﻮﯾﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﺁﺏ ﻭ ﻧﻔﺮﯾﻦ ﺑﺮ ﺍﻣﺎﻥ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺮﺟﺎﻡ !!


 ﺍﯼ ﺑﺰﺩﻻﻥ ﻣﺠﻠﺲ ﻧﺸﯿﻦ تصویب کننده ﺑﺮﺟﺎﻡ ﻭ ﺍﯼ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﻧﺪﮔﺎﻥ ﺑﻪ ﯾﺰیدﯾﺎﻥ ﺯﻣﺎﻥ !


 نفرین ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﺩﻭﻟﺖ ﻓﺎﺷﯿﺴﺖ ﻋﺮﻋﺮﺳﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪﻥ ﺗﺎﻥ ﺣﺘﯽ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﻮﺳﻤﺎﺭﻫﺎﯼ ﻧﺠﺪ ﻭ ﺭﯾﺎﺽ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﻗﺎئل ﻧﯿﺴﺖ !


 ﻭ ﻭﺍﯼ ﺑﺮ شما ﺍﯼ شیوخ ﺭﯾﺎﮐﺎﺭ

ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺩستتان ﺑﻪ گندم ری نخواهد رسید و ﺩﺭ ﺗﺐ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺟﻮﯼ از ﺭﯼ هم ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺳﻮﺧﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺭﻓﺖ .


 ﺣﺴﯿﻦ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻧﻈﺎﺭﻩ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﮔﺎﻥ شهادتش ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺍﮔﺮ ﺩﯾﻦ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ ﻻﺍﻗﻞ ﺍﺯﺍﺩﻩ ﺑﺎﺷﯿﺪ !!


.ﺍﯼ ﺷﯿﺦ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺩﯾﻦ ﺗﺤﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩﻩ ﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﻃﻠﺐ نکردیم !!


.ﺍﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺭﺳﻢ ﺁﺯﺍﺩﮔﯽ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﻤﺮﺩﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺣﺴﯿﻦ (ع) ﺭﺍ ﺗﺤﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﻨﯽ ؟؟


.ﻭ ﻟﺐ ﺗﺸﻨﮕﯽ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺩﺭﺱ ﻣﺬﺍﮐﺮﻩ ﻣﯿﻨﺎﻣﯽ ؟؟


 ﺍﻑ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﻭ ﺩﻧﯿﺎ ﻃﻠﺒﺎﻥ ﻭ ﻧﻔﺮﯾﻦ ﺑﺮ ﺍﻣﺎﻥ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺮﺟﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺳﻨﺪ ﺫﻟﺖ ﻣﻠﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﮐﻮﻓﻪ ﺯﻣﺎﻥ !!


 ﻻبد ﮔﻤﺎﻥ ﮐﺮﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺣﺴﯿﻦ ﺷﻬﯿﺪ، ﭼﻮﻥ شما ﺭﯾﺎﮐﺎﺭان ﻓﻦ ﻣﺬﺍﮐﺮﻩ ﻭ ﺩﯾﭙﻠﻣﺎﺳﯽ ﺭﺍ نمی دانست ؟؟


.ﻭ شما ﻣﻮﻓﻖ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺣﺴﯿﻦ (ع) ﻭ ﻣﺴﻠﻢ (س) ﻋﻤﻞ ﮐﺮﺩید ؟؟


 ﺍﯼ ﺷﯿﺦ ﻭﺍﯼ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻭ ﻭﺍﯼ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﭼﻮﻥ ﺗﻮ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺗﻦ ﺑﻪ ﺫﻟﺖ ﺑﺪﻫﯿﻢ .


 ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﻧﺎﻣﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺻﻠﺢ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ (ع) ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﮐﺮﺩﯼ ﻭ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺳﺨﻨﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺠﺘﺒﯽ (ع)  ﻗﯿﺎﺱ ؟؟


 ﻣﺎ ﺁﻣﻮﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻣﮑﺘﺐ ﻋﺒﺎﺱ (س) ﺷﻬﯿﺪﯾﻢ !!


 ﺍﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﻃﻠﺒﺎﻥ ﺑﺪﺍﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﺎ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻓﻘﻂ گوﺷﻪ چشم و زمزمه ای ﺍز ﺳﯿﺪ جانبازمان ﻫﺴﺘﯿﻢ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺷﻌﺎﺭ «ﯾﺎ ﻣﻨﺼﻮﺭ ﺍﻣﺖ» عبد ﺍﻟﺸﯿﻄﺎﻧﻬﺎﯼ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﺳﻮﺍ ﮐﻨﯿﻢ 


 ﺣﺘﯽ ﭼﻮن ﻫﺎﻧﯽ ﮔﺮﺩﻥ ﺯﺩﻩ ﺷﻮﯾﻢ ﻭ ﯾﺎ ﭼﻮ ﻣﯿﺜﻢ ﺗﻤﺎﺭ ﺑﺮﺩﺍﺭ !!


 ﺍﯼ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ :


 ﺁﯾﺎ ﺟﻮﺍﻧﻤﺮﺩﯼ ﻫﻤﭽﻮ ﻋﺒﺎﺱ (س) ﺷﻬﯿﺪ ﺗﺸﻨﻪ ﻟﺐ ﺩﺭﯾﺎ ﺩﻝ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﻮﻓﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ ﺗﺎ ﺍﻣﺎﻥ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺮ ﺟﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﮑﻮﺑﺪ ؟؟



قضاوت تاریخ چه بی‌پرواست !!

| يكشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۸:۳۹ ب.ظ | ۰ نظر

.

 قضاوت تاریخ چه بی‌پرواست !!


 و مکروا و مکرالله والله خیر الماکرین


 آقایان دولتی و آقایان مجلسی !!


 روزگاری تاریخ قضاوت خواهد کرد و قضاوت تاریخ صریح و برنده و بی‌رحم خواهد بود !!


روزگاری تاریخ به آیندگان خواهد گفت که بر سر حیثیت و شرف و کیان این ملک چه آمده است !!


چه‌ ها فروختند ؟؟ و به چه قیمتی ؟؟ و چه خریدند ؟؟ و به چه قیمتی ؟؟


روزگاری تاریخ قضاوت خواهد کرد : هم رئیس‌جمهور و گروه وزارت خارجه را، هم مجلس و رئیس آن را و هم حسینیان و رسایی را و هم امثال پزشکیان و بروجردی و مطهری را


همان طور که امروز هم قضاوت می ‌کند ابراهیم ‌خان کلانتر را، امیرکبیر را، فروغی را، مدرس را و بنی‌صدر را و ... آن روز تکلیف سربلند و سرافکنده معلوم می‌شود !!


 آقایان وکیل و وزیر و سردار و دکتر


اول می‌خواستم شعر بنویسم و فریادم را در لفاف لطافت بپوشانم اما دیدم دیگر سلاح سرد سخن کارساز نیست و باید خطبه خواند !!


خطبه‌ای آتشین و صریح از روی سرمشق ذوالفقاری علی خطبه‌های صاحب نهج‌البلاغه ...


خطبه‌ای از جنس شقشقیه و ضربت روز خندق !!


 خطبه‌ای که بتواند به محضر مدافعان سینه شکسته ولایت عرضه شود و صله بگیرد ...


 پس بشنوید :


باری تاریخ قضاوتتان خواهد کرد آقایان همان طور که امروز قضاوت  می‌کند یاران حسن ابن علی صلوات‌الله علیه را و یاران حسین ابن علی صلوات‌الله علیه را ...


 تاریخ خواهد گفت که در یک‌ بازه زمانی قرین به هم، کسانی بودند که آرام و بی‌صدا و از درون و بیرون با مین منور سوختند و استخوانشان خاکستر شد تا مبادا اسرار عملیاتی انقلاب اسلامی فاش بشود و خون بسیجی‌های روح‌الله به زمین بریزد، همت‌های بلندی بودند که حرف‌های درشت و ناسزا را به جان خریدند و مظلومانه پای خیبر طلائیه سر دادند اما دل به ترس از دشمن و انفعال هرگز !!


 پاکان مهدوی و عاشورایی بودند که در شب بدر خمینی بت‌شکن دجله را دیوانه شیدایی خود کردند؛ هم خون دادند و هم سوختند و هم غرق شدند تا هنوز که هنوز است صدای گریه‌ های دجله برای یافتنشان شنیدنی بماند ...


 و مبادا که بنویسد کسانی هم آمدند که اضاعواالصلواهًْ و اتبعوا...


 کسانی که درست در شب پایان محاصره و مقاومت، مختار را و حرکت شیعه را شکستند و به عافیت‌ طلبی خود فروختند، مبادا که بگوید در محاصره تحلیل ‌های رنگارنگ سیاسی و غفلت فراگیر عصر تغافل عاشورا و صف‌آرایی سگ‌های ابن سعد را فراموش کردند.


 هیهات که تاریخ چه تلخ و ویرانگر است و چه بی‌پروا پرده از همه رنگ‌ها برمی‌اندازد.


 هرچند که قضاوت حضرت الله بالاتر از تاریخ و همه ماسوی است و پیشگاه عدالت حضرتش محکمه سختی است که در آن هیچ رندی و بالا و پایین پریدنی جواب نخواهد داد ...


آنگاه که زبان و قلب و فکر و همه جوارحمان بر علیهمان شهادت خواهند داد !!


 بسم الله الرحمن الرحیم

اقترب للناس حسابهم و هم فی غفلهًْ معرضون




      مهرورزان 


میگویند پول زیارت و محرم رو بدید به فقیر

| يكشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۸:۳۳ ب.ظ | ۰ نظر

  قابل توجه کسانی که میگویند پول زیارت و محرم رو بدید به فقیر

 کنسرت ها : 

قیمت بلیط کنسرت ها به طور میانگین : 85000 تومان

ظرفیت هر سالن به طور میانگین : 1800 نفر

آمار تعداد کنسرت های سال : 800

اگر از هزینه ی اجاره ی سالن و صوت صرف نظر کنیم : 

جمعا 122 میلیارد تومان 


 سفر های خارجی : 

 ترکیه : مسافران هر سال : حدود 6 میلیون نفر ( 20 درصد مسافران ایرانی)

 هزینه ی ایاب و ذهاب و خرید هر نفر به طور میانگین : 3.5 میلیون تومان

جمعا :  21 هزار میلیار تومان ( 30 برابر مسافران حج تمتع)


مالزی : مسافران هر سال : 75 هزار نفر 

هزینه ی ایاب و ذهاب و خرید هر نفر به طور میانگین : 4 میلیون تومان

جمعا : 300 میلیارد تومان 


تایلند : مسافران هر سال : 80 هزار نفر 

هزینه ی ایاب و ذهاب و خرید هر نفر به طور میانگین : 4 میلیون تومان

جمعا : 320 میلیارد تومان


امارات: مسافران هر سال : 280 هزار نفر 

هزینه ی ایاب و ذهاب و خرید هر نفر به طور میانگین : 2.5 میلیون تومان

جمعا : 700 میلیارد تومان

 پول زیارت و محرم در برابر پول های دیگر ناچیز است


آیا تا کنون این جمله ی خداناباوران که ادعا میکنند جهان شانسی به وجود آمده است را شنیده اید؟ آیا تا کنون این سخن خداناباروان که ادعا میکنند علاوه بر جهان ما میلیاردها جهان دیگر وجود دارد را شنیده اید؟ آیا تا کنون این استدلال خداناباوران که ادعا میکنند در ابتدا انرژی وجود داشت و سپس از این انرژی به طور رندوم میلیارد ها جهان ایجاد شد را شنیده اید؟ آیا تاکنون استدلال هایی درباره ی "نظریه ی ریسمان و جهان های موازی" از زبان خداناباوران  شنیده اید؟ آیا میدانید همه ی این سخنان که خداناباروان ایرانی به شدت تکرار میکنند دروغ است و صرفا برای فریب شما این سخنان را منتشر میکنند؟؟


مجله ی آمریکایی فوربس(Forbes) نوزده روز پیش(25 اکتبر 2016) رسما اعلام کرد:

هیچ مدرکی برای جهان های موازی وجود ندارد( کوچک ترین مدرکی وجود ندارد که نشان دهد غیر از جهان ما جهان دیگری وجود دارد)


http://www.forbes.com/sites/startswithabang/2016/10/25/no-the-lhc-hasnt-shown-that-we-live-in-a-multiverse/#e25a7b754b19


خداناباوران جهان به شدت در شرایط سختی هستند و عملا دیگر هیچ دلیلی برای دفاع از دیدگاه خود مبنی بر عدم وجود خدا ندارند, چون تنها امید خداناباوران برای دفاع از دیدگاهشان مبنی بر رندوم و شانسی به وجود آمدن جهان این بود که ادعا میکردند ممکن است به غیر از جهان ما میلیارد ها جهان دیگر نیز وجود داشت باشد. اینکه فقط یک جهان وجود داشته باشد به معنی مرگ قطعی و صد در صدی دیدگاه بیخدایی است. برای اینکه دلیل این موضوع را بدانید که چرا اگر فقط یک جهان وجود داشته باشد دیدگاه بیخدایی کاملا از بین خواهد رفت, ابتدا باید بدانیم که جهان فعلی ما بر چه ثابت ها و ویژگی هایی استوار است. همه‌ی ثابت ها و ویژگی های جهان( که تمام جهان ما بر آن ها استوار است) عبارتند از:


1: ثابت گرانش با مقدار:

6.673  10^11  m3 kg-1 s-2


2: ثابت پلانک با مقدار:

1.05457148  10^34   m2 kg s-2


3: جرم و انرژی پلانک (جرم و انرژی جهان اولیه) با مقدار:

1.2209  10^22  MeV


4: جرم الکترون و پروتون و نوترون با مقادیر:

0.511; 938.3; 939.6  MeV


5: ثابت کیهانی با مقدار:

(2.3 10-3  eV)^-4


6: سرعت نور با مقدار:

299792458  m.s-1


7: ثابت هابل با مقدار:

71  Km/S/Mpc


8: جرم کوارک بالا, کوارک پایین و کوارک عجیب با مقادیر:

2.4; 4.8; 104  MeV


9: نسبت جرم الکترون به پروتون با مقدار:

(1836.15)^-1


10: ثابت جفت شدگی گرانشی با مقدار:

5.9  10^-39


این اعداد, اعدادی هستند که تمام جهان فعلی ما بر آن ها استوار است. نکته ی شگفت آور و غیر قابل انکار اینکه اگر هر کدام از اعداد بالا به اندازه ی یک هزارم یک تار مو کمتر یا بیشتر بود الان نه ما وجود داشتیم و نه هیچ سیاره و ستاره ی دیگری. این اعداد به اندازه ای دقیق و شگفت آور و غیر قابل انکار هستند که استفن هاوکینگ به ناچار اعتراف کرد:


" واقعیت فوق العاده این است که این اعداد به طور بسیار دقیق و ظریف تنظیم شده اند که منجر به ظهور حیات شوند. به طور واضح مشخص است که محدوده ی بسیار کوچکی از مقادیر برای این اعداد وجود دارد که بتواند منجر به ظهور حیات هوشمند شود( اگر اعداد اندکی کمتر یا بیشتر بودن هیچ نوع حیات هوشمندی شکل نمیگرفت)"


Hawking, A Brief History of Time, p.125


به عنوان مثال ثابت گرانش را در نظر بگیرید. حال یک تار مو را در نظر بگیرد و آن را به اندازه ی یک میلیارد بار نازک تر کنید( که عملا با چشم دیده نمیشود). اگر ثابت گرانش به اندازه ی این تار مو( که یک میلیارد بار نازک تر شده)  کمتر یا بیشتر بود الان نه ما وجود داشتیم نه هیچ ستاره و سیاره ای. استفن هاوکینگ میگوید:


"اگر سرعت گسترش جهان یک ثانیه بعد از بیگ بنگ, به اندازه ی یک بخش از صد هزار ملیون ملیون, کم تر بود جهان ما قبل از اینکه به وضعیت کنونی برسد در خود فرو میریخت"


Hawking, A Brief History of Time, p.122


آیا هنوز فکر میکنید امکان دارد جهان شانسی به وجود آمده باشد؟ پس اکنون ثابت کیهانی( که مربوط به سرعت گسترش جهان است) را درنظر بگیرید. اگر ثابت کیهانی به اندازه ی یک به روی یک ترلیون ترلیون ترلیون ترلیون ترلیون ترلیون ترلیون کمتر یا بیشتر بود, سرعت گسترش جهان یا آن قدر زیاد بود که جهان متلاشی میشد و یا آن قدر کم بود که جهان در خود فرو میریخت. این یعنی احتمال شانسی بودن برابر صفر است.

 استفن هاوکینگ مجددا میگوید:


" اگر بار اکتریکی یک الکترون تنها اندکی متفاوت بود, ستارگان قادر به تولید هیدروژن و هلیوم نبودند که در نتیجه عناصر شیمیایی مانند کربن و اکسیژن که بدن ما را تشکیل میدهند تولید نمیشد. همچنین مدار الکترون در اتم پایدار نبود و در نتیجه ماده ای که الان میبینیم وجود نداشت"


Hawking, A Brief History of Time, p.125


آیا هنوز هم فکر میکنید امکان شانسی به وجود آمدن جهان هست؟ پس اکنون مقدار جرم و انرژِی جهان


اولیه( جرم و انرژی پلانک) را در نظر بگیرید. اگر این عدد به اندازه ی یک بخش از 10 به توان 10 به توان 123 کمتر یا بیشتر بود, اکنون هیچ نوع زندگی ای در جهان وجود نداشت. استفن هاوکینگ درباره ی مجموعه اتفاقاتی که رخ داده تا جهان ما به مرحله ی کنونی رسیده و منجر به پیدایش حیات هوشمند شده است میگوید:


" این روند و اتفاقات شبیه این است که بگوییم تعدادی میمون با دستشان بر روی ماشین تحریر بکوبند و به طور کاملا شانسی غزلیات شکسپیر را تولید کنند( اگر بخواهیم روند و اتفاقاتی که تا کنون رخ داده تا منجر به پیدایش حیات هوشمند شده است را با شانس توصیف کنیم مثل این میماند که یک میمون برای مدتی به طور کاملا شانسی بر ماشین تحریر بکوبند و در نهایت غزل شکسپیر را تولید کند)"


Hawking, A Brief History of Time, p.123


از لحاظ علم آمار و احتمال با توجه به بی نهایت دقیق بودن این اعداد ( که اگر هر کدام به اندازه ی یک میلیاردم یک تاره مو کمتر یا زیاد تر بودند جهان فعلی ما وجود نداشت) امکان شانسی به وجود آمدن جهان برابر با صفر است. تنها روزنه ی فرار دانشمندان خداناباور این است که استدلال میکنند ممکن است به جای یک جهان, میلیارد ها جهان وجود داشته باشد, در این صورت جهان ما و این اعداد که بی نهایت دقیق تنظیم شده اند شانسی هستند( به عبارت دیگر اینگونه استدلال میکنند که اگر میلیارد ها جهان به غیر از جهان ما وجود داشته باشد, پس این اعداد در هر یک از این جهان ها به طور رندوم و شانسی شکل گرفته است).


نکته ی بسیار مهم اینکه دقت این اعداد به حدی است که حتی اگر به غیر از جهان ما 10 و یا 100 و یا هزار جهان دیگر هم وجود داشته باشد, باز هم توجیهی برای بی نهایت دقیق بودن این اعداد نیست و دیدگاه بیخدایی با قطعیت از بین خواهد رفت. در واقع تنها روزنه ی فرار برای دانشمندان خداناباور این است که به غیر از جهان ما میلیارد ها جهان دیگر وجود داشته باشد. در این رابطه پل دیویس(Paul Davies) میگوید:


" به چه تعداد جهان احتیاج هست تا بتوان ادعا کرد که جهان فعلی ما( با این دقت بی نهایت) شانسی است؟ تنها در صورتی که به غیر از جهان ما, 10 به توان 500 جهان دیگر نیز وجود داشته باشد( برای اینکه این عدد را درک کنید, 1 را در نظر بگیرید. اکنون 500 صفر جلوی آن بگذارید. دانشمندان خداناباور به این تعداد جهان احتیاج دارند تا بتوانند ادعا کنند جهان فعلی ما که بی نهایت دقیق تنظیم شده شانسی است)"


Davies, The Goldilocks Enigma, p.192


شگفت آور اینکه اگر یک جهان وجود داشته باشد با قطعیت و بدون هیچ شکی واضح است که جهان طراحی شده است چون هیچگونه امکانی وجود ندارد که همه ی اعداد بالا با دقتی معادل یک میلیاردم یک تاره مو شانسی تنظیم شده باشند. شگفت آور تر اینکه دقت این اعداد به حدی است که اگر ده ها و یا صد ها و یا هزاران جهان دیگر به غیر از جهان ما وجود داشته باشد باز هم بدون هیچ شکی جهان ما طراحی شده است. از آن شگفت‌آور تر اینکه دانشمندان خداناباور برای فرار از نپذیرفتن خدا مجبورند دست به دامن این توهم بشوند که به تعداد 10 به توان 500 جهان دیگر به غیر از جهان ما وجود دارد( یعنی ترلیون ترلیون ترلیون ترلیون ترلیون ترلیون جهان به غیر از جهان ما که این نشان دهنده ی اوج جهالت و لجبازی آنها برای نپذیرفتن خداست). از این نیز شگفت‌آور تر اینکه حتی اگر به غیر از جهان ما 10 به توان 500 جهان دیگر هم وجود داشته باز هم ربطی به دیدگاه بیخدایی ندارد و پاسخی به این سوال که اصلا چرا به جای هیچ, چیزی وجود دارد نیست. در واقع خوده این مکانیزیمی که منجر به تولید 10 به توان 500 جهان شده است نیز احتیاج به طراحی شدن دارد و باید کسی آن را طراحی کرده باشد.


به طور خلاصه اگر یک جهان وجود داشته باشد( که تا این لحظه کوچک ترین مدرکی برای وجود جهانی دیگر در دست نیست و به عقیده ی اکثر دانشمندان تنها یک جهان بیشتر وجود ندارد و جهان های موازی صرفا یک توهم است) با توجه به بی نهایت دقیق تنظیم شدن این اعداد بدون هیچ شکی جهان طراحی شده است. اگر ده ها و یا صد ها و یا هزاران جهان دیگر به غیر از جهان ما وجود داشته باشد باز هم پاسخی به بی نهایت دقیق تنظیم شدن این اعداد نیست و بدون هیچ شکی جهان طراحی شده است. اگر به تعداد 10 به توان 500 جهان دیگر به غیر از جهان ما وجود داشته باشد( یعنی همان تعدادی که دانشمندان خداناباور میخواهند) باز هم ربطی به دیدگاه بیخدایی ندارد چون اولا پاسخی به این سوال که اصلا چرا بجای هیچ, چیزی وجود دارد نیست و دوما این مکانیزمی که منجر به تولید این تعداد جهان شده خود احتیاج به طراحی شدن دارد.


دیدگاه بیخدایی هیچ جایگاه علمی در جهان ندارد و دانشمندان خداناباور صرفا از روی لجبازی وجود خدا را انکار میکنند.

_______________________



 بـِسمـہ تــَعـالے


 از شایعه تا حقیقت


 سایه ی زرد لودرها،بر مقبره ی کوروش‼️


دستور تخریب مقبره ی منسوب شده به کوروش کبیر صادر شد!  



؟ هــیـــس!

روشن فکران وطن پرست!

آرام باشید. . .

خبری نیست...!

همه جا،امن و امان است. . .


احتمالاً باید بعد از شنیدن خبر دستور تخریب این بنا،شدیداً عصبانی شده باشید...!

شاید حتی این آمادگی را داشته باشید که برای نجاتش،جان خود را فدا کنید!

البته شاید. . .

ممکن است برای جلوگیری از تخریب آن،تصمیم به تجمع گرفته و سپر انسانی هم تشکیل دهید!


 بعید نیست چند نفری هم برای مصاحبه با شبکه های جم،بی بی سی 

و صدای آمریکا،تدارک لازم را ببینند!


بسیــار خــب!

آرامش خود را حفظ کنید...!

کوروش کبیر از مفاخر کشور ماست

و هیچ کس حق تعرض و تخریب بناهای ارزشمند ما را ندارد!


 اما چرا این خبر کذب را منتشر کردیم...


قریب به 4 سال است که تکفیری های سعودی با حمایت مستقیم اسرائیل

و آمریکا،در عراق و سوریه،دست به کشتار مردم بی گناه و  تخریب

مقبره های نام داران شیعیان زده و

در تمام این مدت،شیعه احساس همین لحظه ی شما را داشت. . .

هنگام تخریب مزار حضرت یونس(ع)،

در موصل...

هنگام تخریب  حرم مطهر حضرت  سکینه(س)...

هنگام تهدید برای تخریب حرم حضرت زینب و حضرت رقیه(س)...

در تمام این لحظات،مردم شیعه ی ایران،درست همین حسی را داشتند که شما با شنیدن خبر تخریب این بنای تاریخی تجربه کردید...

اما در آن زمان ها توسط مشتی روشنفکرنمای،که ادعا دارند پیرو منش مردانه ی کوروش کبیر هستند،محکوم به عرب پرستی و تحجر شدند...


باید به این جماعت با صدای بلند گفت:

شما همان هایی هستید که برای هم وطنان قربانی شده در فاجعه ی منا، جک ساختید و برای بیگانگان قربانی شده در فرانسه،جلوی سفارت،شمع روشن کردید...!

جماعتی که دسته گلی از طرف مریم رجوی(سر کرده ی گروهک منافقین و از عوامل ایجاد جنگ 8 ساله،علیه ایران)را به سفارت فرانسه هدیه کردید!


می دانید...

شما نه تنها کوروش دوست نیستید،

بلکه سعی در آلوده کردن دامن او را دارید...

در وصیت نامه هایی که به کوروش منسوب میکنید و در منشور او،صراحتاً نسبت به میهن دوستی،هم دلی،

وحدت،درستکاری،حیا،عفاف و حجاب سفارش شده،این در حالیست که شما مدعیان،کم ترین ارزشی برای سخنان او قائل نشده که و حتی کاملاً بر ضد او قدم برمی دارید!



ای مدافعان حقوق بشر حق آزادی در آمریکا چه شد

| يكشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۴:۲۸ ب.ظ | ۰ نظر

 ماهواره شما از اینا پخش نمیکنه مگه؟


درگیری ها و اعتراضات مردمی در آمریکا به نتیجه انتخابات جدی و ادامه دار است و از آن مهمتر برخورد سخت پلیس و نیروهای امنیتی بامردم در خیابانهاست.


اما آنهایی که تا دیروز در داخل مداح و مدافع آمریکا بودند در سکوتی نزدیک به مرگ فرو رفته اند.


حق آزادی تجمعات چه شد؟ 

حق آزادی تظاهرات چه بلایی سرش آمده است؟ 


همه ى اینها به کنار، لباس شخصی های آمریکایی مردم را کتک میزنند به رگ غیرت حقوق بشریتان برنمیخورد؟ 


مگر شبکه های ماهواره ای شما این صحنه ها را پخش نمیکند؟ 

لابد ماهواره ندارید، خب شبکه خبر را ببینید، یوتیوپ را ببینید...


سالها این آمریکا را بر سرما کوبیدید که سرزمین فرصتهاست، سرزمین آزادیست! از آنها الگو بگیریم...


خب چرا ساکتید؟


از این آمریکاهم دفاع کنید....


هرچند قدرت دفاع از این آمریکا راهم دارید. 





کوروش دوم (مشهور به کوروش کبیر) از جمله اشخاصی است که پیرامون او سخن بسیار است. لیکن جالب است بدانیم که در منابع ایرانی،‌ وی چندان شخصیت خوشنامی نیست. حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه، با این‌که زندگی شاهان ایران باستان را به نظم درآورد، اما هیچ نامی ازکوروش نمی‌آورد. حتی منابع ساسانی هیچ نامی از کوروش(به عنوان شاهِ شاهان) و تاریخ هخامنشیان نیاوردند. گویی وجود آنان را باور نداشتند، یا به قدری آنان را بدنام می‌دانستند که از آوردن نام آنان شرم داشتند (یا به دلایلی دیگر که امروز بر ما پوشیده است). از سویی جالب است بدانیم که یهودیان بسیار به کوروش علاقه‌مند بودند و در حق او بزرگنمایی و اغراق بسیار کردند. [۱]
در منابع ایرانی (غیر از شاهنامه و متون ساسانی)، اخبار اندکی پیرامون کورش آمده است. از جمله سخن مشترکی است که طبری و بلعمی پیرامون کورش بیان کرده اند.طبری متوفای ۳۱۰ هجری قمری در تاریخ الامم و الملوکمشهور به تاریخ طبری می‌گوید که:

 

کورش (در بعضی نسخه‌ها: کیرش)،‌ نه تنها شاهِ شاهان نبود، بلکه تنها یک فرمانده نظامی و یک حاکم دست‌نشانده بود. بهمنِ اردشیر (که شاه بود)، کورش را نماینده خود در بابِل قرار داد و کورش در آنجا به یهودیان مرحمت کرد و به آنان آزادی عطا کرد! و این مسئله در زمان دانیال نبی رخ داد. [۲]

 

بلعمی، وزیر دربار سامانیان، متوفای ۳۲۹ هجری قمری، همین سخن طبری را به صورتی روشن‌تر بیان می‌کند، با این تفاوت که او این حوادث را در زمان پدر‌بزرگِ بهمنِ‌اردشیر می‌داند. بلعمی در این باره می‌نویسد:

 

«کس فرستاد به زمین عراق و بابل آنجا که بخت النّصر نشستى، سرهنگى را بفرستاد نام او کورش‏، و بخت النّصر را از [آن‏] ملک باز کرد و به در خویش خواند و آن ملک عراق، کورش‏ را داد و او را بفرمود که اسیران بیت المقدس را رها کن و بفرماى تا از زمین شام هر جا که ویران است همه را آبادان کنند و ایشان را ملکى ده از ملوک بنى اسرائیل، آن کس که ایشان خواهند. پس کورش بیامد به زمین بابل و بخت النّصر را باز فرستاد. و منادى بانگ کرد که هر که اندر بنى اسرائیل اسیر است او آزاد است. هر که خواهد به بیت المقدّس باز شود و آن زمین را آبادان کند». [۳]

 

بلعمی به اشتباه این فتح را در زمان گشتاسپ می‌داند، در حالی‌که این فتح (بنابر نسخه‌های در دسترس)،‌ در زمانبهمن اردشیر -نوه‌ی گشتاسپ- صورت گرفت. ولی این کهکورش فاتح بابل، یک فرمانده نظامی و تنها یک حاکم دست نشانده بود را تأیید می‌کند.
غیاث الدین خواند میر در تأیید سخن طبری و بلعمی، می‌نویسد که کورش از حاکمان همدان (ماد) بود، که برای آباد کردن بیت المقدس شتافت. وی حتی می‌نویسد که مادر کورش یهودی و از قوم بنی‌اسرائیل بود. [۴] وی می‌نویسد:

 

«در تاریخ طبرى مسطور است که چون گشتاسپ بر تخت سلطنت قرار گرفت و از خرابى که بخت‌نصر در بیت المقدس کرده بود وقوف یافت کورش‏ نامى را به ایالت ولایت بابل نامزد نموده بخت‌نصر را باز طلبیده حکم فرمود که دست از اسیران بنى اسرائیل بدارد تا به وطن مألوف رفته در تعمیر اراضى مقدسه لوازم اهتمام بجاى آورند». [۵]

 

ابن مسکویه نیز در تجارب الامم، سخن طبری را تأیید کرده و می‌نویسد که بهمن، کورش را به سوی بابل فرستاد تا بهبنی‌اسرائیل حرمت و حرّیت عطا کند. [۶] سر جان ملکمنیز می‌نویسد:

 

«در تاریخ طبرى مذکور است که ممالک اطراف مغرب در عهد بهمن مفتوح شد، و بهمن پسر بخت‌نصر را به جهت فسق و فجور و بى‌‏اعتدالی‌هاى پدر، از حکومت بابل معزول و کورش‏ را به جاى او منصوب ساخت. در سلطنت او یهودان در رفاه بودند و فرمان یافتند تا هر که را خواهند از قوم خود به حکومت اختیار کنند». [۷]

 

پی‌نوشت‌ها:
[۱] بنگرید به مقاله‌ی: «بررسی ستایش کوروش در تورات».
[۲] تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران: نشر اساطیر، ۱۳۷۵. ج۲، ص۴۵۸-۴۶۰ و ص۵۰۷.
[۳] ابوعلی بلعمی،‌ تاریخنامه طبری (مشهور به تاریخ بلعمی)، تصحیح محمد روشن،‌ تهران: انتشارات سروش، ۱۳۷۸. ج۱، ص۴۶۶.
[۴] غیاث الدین خواند میر، تاریخ حبیب السیر، تهران: نشر خیام، ۱۳۸۰. ج۱، ص۱۳۶.
[۵] غیاث الدین خواند میر، همان، ج۱، ص۱۹۹.
[۶] ابن مسکویه، تجارب الامم، ترجمه ع.منزوی، الف.امامی،‌ تهران: انتشارات سروش، ۱۳۶۹. ج۱، ص۸۴.
[۷] سر جان ملکم، تاریخ کامل ایران‏، ترجمه میرزا اسماعیل حیرت‏، تهران: نشر افسون، ۱۳۸۰. ج۱، ص۴۳.

منبع: پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب