بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

۱۵۷ مطلب با موضوع «فرهنگی اجتماعی» ثبت شده است

مرگ خاموش

| يكشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۴۸ ق.ظ | ۰ نظر

تصور میکنم ارزش چندبار خواندن و تعمق بیشتر را دارد.


((«« زندانی بدون دیوار »»))

 

بعد از جنگ آمریکا با کره، ژنرال ویلیام مایر که بعدها به سمت روانکاو ارشد ارتش آمریکا منصوب شد، یکی از پیچیده ترین موارد تاریخ جنگ در جهان را مورد مطالعه قرارمیداد:

 

حدود 1000 نفر از نظامیان آمریکایی در کره، در اردوگاهی زندانی شده بودند که از همه استانداردهای بین المللی برخوردار بود. این زندان همه امکاناتی که باید یک زندان طبق قوانین بین المللی برای رفاه زندانیان داشته باشد را دارا بود.


این زندان با تعریف متعارف تقریباً محصور نبود و حتی امکان فرار نیز تا حدی وجود داشت.


آب و غذا و امکانات به وفور یافت میشد. 


در آن از هیچیک از تکنیکهای متداول شکنجه استفاده نمیشد، اما...

 

 

اما بیشترین آمار مرگ زندانیان

 در این اردوگاه گزارش شده بود. 


عجیب اینکه زندانیان به مرگ طبیعی میمردند.


با این که حتی امکانات فرار وجود داشت.

 اما زندانیان فرار نمیکردند.



 بسیاری از آنها شب میخوابیدند و صبح دیگر بیدار نمیشدند.


آنهایی که مانده بودند احترام درجات نظامی را میان خودشان و نسبت به هموطنان خودشان که مافوق آنها بودند رعایت نمیکردند،


و در عوض عموماً با زندانبانان خود طرح دوستی میریختند.

 

دلیل این رویداد، سالها مورد مطالعه قرار گرفت.

و ویلیام مایر نتیجه تحقیقات خود را به این شرح ارائه کرد:

 

در این اردوگاه، فقط نامه هایی که حاوی خبرهای بد بود را به دست زندانیان میرساندند و نامه های مثبت و امیدبخش تحویل نمیشد.

 

هر روز از زندانیان میخواستند در مقابل جمع، خاطره یکی از مواردی که به دوستان خودخیانت کرده اند، یا میتوانستند خدمتی بکنند و نکردند را تعریف کنند.

 

هر کس که جاسوسی سایر زندانیان را میکرد، سیگار جایزه میگرفت.

اما کسی که در موردش جاسوسی شده بود و معلوم شده بود خلافی کرده هیچ نوع تنبیهی نمیشد.


در این شرایط همه به جاسوسی برای دریافت جایزه (که خطری هم برای دوستانشان نداشت) عادت کرده بودند.

 

تحقیقات نشان داد که این سه تکنیک در کنار هم، سربازان را به نقطه مرگ رسانده است، چرا که:

— با دریافت خبرهای منتخب (فقط منفی) امید از بین میرفت.


— با جاسوسی، عزت نفس زندانیان تخریب میشد و خود را انسانی پست می یافتند.


— با تعریف خیانتها، اعتبار آنها نزد همگروهی ها از بین میرفت.


و این هر سه برای پایان یافتن انگیزه زندگی، و مرگ های خاموش کافی بود.

این سبک شکنجه، شکنجه خاموش نامیده میشود.

نتیجه :


اگر این روزها فقط خبرهای بد میشنویم، اگر هیچکدام به فکر عزت نفس مان نیستیم و اگر همگی در فکر زدن پنبه همدیگر هستیم،

به سندرم «شکنجه خاموش» مبتلا شده ایم.


این روزها همه خبرهای بد را فقط به گوشمان میرسانند و ما هم استقبال میکنیم ...

دلار گران شده ...

طلا گران شده ...

کار نیست ... 

مدرسه ای آتش گرفت ... 

دانش آموزان راهیان نور در جاده کشته شدند... 

زورگیری در ملاءعام...


این روزها هیچ کس به فکر عزت نفس ما نیست!

 شما چطور فکر میکنید؟ ...

ما ایرانیها دزدیم! ...

ما ایرانیها همه کارهایمان اشتباه است..

ما ایرانیها هیچی نیستیم! ... 

ما ایرانی ها از زیر کار درمیرویم! ... 

ما هیچ پیشرفتی نکردیم!... 

ما ایرانیها هیچ هنری نداریم!

ما ایرانیها آدمِ حسابی نداریم!

ما ایرانیها هر عیبی که یک انسان میتواند داشته باشد داریم! ...

اینجا ایرانه آزادی وجود نداره

اینجا ایرانه هیچ چیزش استاندارد نیست

اینجا ایرانه غمگین ترین کشور دنیا

اینجا ایرانه پر از فقر و فحشا

اینجا ایرانه ........


توی همین محیطای مجازی چقدر بادلیل و بی دلیل به خودمان بد میگوییم و لذت میبریم.

به خودمان فحش میدهیم و کیف می کنیم و میخندیم.


این همان جنگ نرم است.


این روزها همه در فکر زیرآب زدن بقیه هستند، شما چطور؟

این روزها همه احساس می کنند در زندانی بدون دیوار، دوران بی پایان محکومیت خود را می گذرانند، شما چطور؟

این روزها همه شبیه زندانیان جنگ آمریکا و کره منتظر مرگ خاموش هستند، شما چطور؟


سخنی با جوجه اتئیست ها و غرب زده ها

| پنجشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۳۵ ب.ظ | ۰ نظر


دقیقه ای تفکر


آئیستهای موسیقی و شعر و اینستاگرام فارسی هم از زیر کلاهِ خاخام های یهودی بیرون آمده اند🕍

 و شاید خودشان هم ندانند.

همیشه پای یک صهیهونیست در میان است.🇮🇱🇮🇱


بسیار ساده انگارانه و ابلهانه است که شما نفوذ این جماعت را فاکتور بگیری و تهمت توهم توطئه به کسانی که شعور سیاسی دارند بزنید.😑

نظام سرمایه داریِ یهود با برنامه ریزی و 💰پول همه جا تأثیر خود را میگذارد از دولت و مجلس ما بگیر تا مردم عوام و کسانی که از روش های آنان تأثیر گرفته اند ادعای آزاد اندیشی هم دارند و بیچاره ها نمیدانند جوری فکر میکنن که خرافی ترین مردم جهان میخواهند.


روی سخنم بیشتر با جوجه آتئیتست های داخلی است.


آنتوان لاوی

 که پایهء آتئیسم را بنیان کرد از یک خاندان یهودی بود،

این دوستانِ همه چیز دان از زمین و زمان ایراد میگیرند و همه را با سیاست استهزا و توهین میکوبند. 


نمونهء بارزش خواننده های فارسی طرفدار آتئیسم که حیف میدانم نام کثیفشان را بنویسم. 🎤



اینها همهء عقاید اسلام را سخره میگیرند

 با همه چیز مخالفند، 

همیشه عصبی

 و عصیانگر و 

علاقه شدیدی هم به خودنمایی در لباس گوشه گیری دارند. 


نگاه عاقل اندر سفیه دارند و دچار خودبرتر بینی با شعارهای احترام به عقایدند ولی به همه توهین میکنند.


در محیط مجازی که فراوان ازین موجودات میبینی

که آخرین بار که کتاب خوانده اند زیست شناسی ٢ بوده ولی درباره کائنات و وجود خدا نظر میدهند.🌎🌞


دین خرافه است! 

عزاداری محرم کارِ بیسواد هاست! 

حدود شرعی که دین برای کنترل جامعه تعیین کرده را خشونت میدانند!

و در حالت های ملایم تر خدا در قلب انسان میدانند و با جملات فلسفی خلاصه روش زندگی اسلام را نقد میکنند

و خرافه میدانند.


 یک کپی برداری مضحک از نیچه.

این قماش بی استثناء عاشق فرهنگ و تمدن غرب هستند.


و چشم بسته تمام حرکات غربی ها را ستایش میکنند. 


تمام مناسک شیعه دارای فلسفه ی

سیاسی ، 

اجتماعی 

و تاریخی است.

که این دوستان آنرا با قیافه ای متفکرانه جهل میدانند.


همیشه در صفحاتشان یک پست از نیچه و سیمین دانشور و یک جمله من در آوردی از کوروش هست. 

ادعای وطن پرستی که نگو. اما نمیدانم چرا در جنگ ٨ ساله هر شهیدی میبینم بچه مذهبی بوده.


و اصولا سربندها یازهرا و یا حسین بوده نه یا ایران و یا باستان و یا انسانیت.


به شدت این موجودات با عقاید کج و کوله در حال رشدند. 

و همه چیز غرب را درست و عقلانی میبینند. 

عقدهء ناتوانی ساخت اطرافشان را به چند روشِ توهین به مقدسات و ستایش گذشته و پرستش غرب خالی میکنند.


هر حکم شرعی ما افراطی و تمام مسخره بازی های غرب به به و چه چه دارد، همین بابانوئل اگر برای فرهنگ و مذهب ما بود چه بلوایی براه می انداختند که به کودکان دروغ نگویید و فلان


محض اطلاع عرض کنم در فرانسه 🇫🇷شمع را با شمع در کلیسا روشن نمیکنند 

و حتما باید کبریت باشد

یا زن اعتقاد دارد اگر شلوار شوهرش را با کمربند اتو کند مرد کلیه درد خواهد گرفت

در اسپانیا که سر سفره نمکدان دست به دست نمیشود و باید از روی میز بردارند😎

یا مجرد در حال جارو زدن به مجرد نگاه نمیکند چون حتما تا آخر عمر ازدواج نخواهد کرد( میترشد)

در ایتالیا صدای عطسه گربه

در بریتانیا که هروقت شرایط بر وفق مراد باشد به تخته میزنند( وارد فرهنگ ما هم شده) 

👀انگلیسی ها درختی دارند که داخل آن پول میریزند تا حاجت بگیرند. یا همین یهودیان که فقط سالی یک میلیون دلار فقط از لای دیوار کتل( دیوار غربی بیت المقدس) در میاورند.


و معتقدند دروازهء عرش خداست و لای آن نامه میگذارند؟

یا محل ختنهء پسران را میمکند


حالا تمام رسانه های شانتاژ فکری همین ها صبح تا شب جمکران ، عریضه، مناسک حج، عزاداری محرم و تمام اصول مذهب مارا میکوبند و عقل عقل میکنند و جماعت بیسواد داخلی هم با دهان باز تأیید میکنند.؟


پ ن ١. اگه بابانوئل برای فرهنگ ما بود طوری تشت رسوایی ما از کهکشان خارج میشد



نامه ی یک زن مسیحی (جواَنا فرانسیس نویسنده و روزنامه نگار امریکایی) به زن مسلمان

جواَنا فرانسیس از بنیانگذاران Feminenza میباشد. وی متولد کاناداست، دوران جوانی خود را در لهستان سپری کرد، پس از فارغ التحصیلی در دانشگاه ورشو به مدت ۸ سال در حرفه روزنامه نگاری تآتر و رادیو فعالیت کرد در سال ۱۹۷۴ برای آزادی زنان به انگلستان سفر کرد در سال ۱۹۸۳ با ماریا نوبلبا (از مؤسسین Feminenza) آشنا شد  در سال ۲۰۰۰ به کانادا سفر کرد و با فعالیت ۱۵ ساله خود توانست بنیاد Feminenza  را تاسیس کند وی هم اکنون در آمریکا با همسرش دیوید زندگی میکند

متن نامه:

در میان تهاجمات اسرائیل در لبنان و جنگ ترور صهیونیست‌ها، اکنون مسائل جهانی به موضوع اصلی خانواده‌های آمریکایی بدل شده است.من کشتار مرگ و نابودی را که در لبنان اتفاق افتاده می بینم اما من چیز دیگری را هم می بینم

من تو را میبینم…
 

من نمی توانم کمکی بکنم اما می ببینم که تقریبا هر زنی بچه ای بغل کرده یا اطراف او بچه هایی هستند. می بینم هرچند آنها پوششی محجوبانه دارند لیکن هنوز زیباییشان می درخشد . اما این فقط زیبایی بیرونی نیست ، که متوجه آن می شوم.
من چیزی عجیب در درون خود احساس می کنم :
غبطه می خورم…

فلسفه حجاب

| جمعه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۲۲ ب.ظ | ۰ نظر

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

‌«🌟خانم فاطمه دولان» استاد مسلمان انگلیسی زبان در ایران می گوید🌟: 


«🌷من به عنوان کسی که در کشور غربی زندگی کرده است می فهمم که فلسفه حجاب چیست، وجود حجاب باعث می شود که زن ارزش خود را از حدّ کالای تجارتی و یا وسیله ای برای بهره دهی بیشتر، بالاتر ببرد و هم خود برای خویش ارزش قائل باشد و هم جامعه را وادار به احترام کند🌷.»  



یگان 8200 اسرائیل

| جمعه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۱۵ ب.ظ | ۰ نظر

. 🚫🚫 از یگان 8200 اسرائیل چه میدانید؟

اطلاع رسانی :

بسم الله الرحمن الرحیم
بهائیان و زرتشتیان مدتی است بشدت فعال شده اند و خوراک تبلیغاتی خویش را از یگان نظامی 8200 در اسرائیل دریافت می کنند..
ماموریت این یگان که متعلق به ارتش اسرائیل بوده و صددرصد نظامی است برپایی جنگ روانی و ایجاد اختلاف بین عرب و عجم و...
 متاسفانه در درون کشور عده ای جوان نا آگاه فریب سخنان بظاهر زیبای نیروهای ورزیده و آموزش دیده این یگان شوم را خورده اند و منتشر کننده پیام های این یگان شده اند.
لازم بذکر است در این یگان حدود پانصد زن و مرد که همگی به زبان فارسی کاملا مسلط بوده و در زمینه علوم کامپیوتری نیز بین آنان هکرهای ماهری وجود دارد روزانه فقط پشت کامپیوتر می نشینند و به تولید اینگونه پیامها و ارسال آن به مرتبطین خود در داخل و خارج کشور می پردازند.
 تمام پیامهایی که در آن سخن از کوروش و داریوش و نژاد آریایی و عرب ملخ خور و برتری ایرانی به عرب شده و نیز پیامهای بظاهر مقبول و کذبی از مرحوم شریعتی و دیگر روشنفکران،  تهمت زدن به نظام و نسبت دادن اخبار غیر واقعی مثل  اعدام دختران برای بدبین کردن مردم به نظام  نسبت دادن امور بی پایه و اساس به اسلام  و.... توسط کارکنان این یگان است.
🚫مواظب باشیم سرباز مجانی اسراییل نشویم.....


یگان8200مرکزفرماندهی خرابکاری سایبری رژیم اسرائیل 

✅🚫 خیلی محرمانه دارن کار انجام میدن!!


به مثالهای زیر توجه کنید:
🚫🚫🚫🚫🚫🚫🚫
1)ترجیح میدهم بجای! آنکه در مسجد بنشینم و به کفشهایم فکر کنم؛ در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم.

 توضیح:

 نویسنده با ظرافت نشستن در مسجد (با استعاره از نماز واجب ) را همراه با یک امر مذموم (حواس پرتی یا اشتغال به دنیا ) همراه کرده و یک مستحب ( تفکر به خدا) را جایگزین آن کرده،شنونده هم به به کرده و آنرا تحسین نموده و پا جای پای شیطان میگذارد!🚫



3) من رقص دختران هندو را از نماز پدر و مادرم بیشتر دوست دارم. چون آنها از روی عشق میرقصند و اینها از روی عادت نماز میخوانند !!🚫


توضیح:

نویسنده این بار گستاخانه تر یک امر حرام را جایگزین دستور خدا نموده و علاوه بر تهمت به پدر و مادر خود، باز هم با ممزوج کردن یک صفت ظاهرا بد عمل کننده به عبادت واجب الهی، آنرا با یک فعل حرام همراه با عشق !! مقایسه نموده و عمل شیطان را تبلیغ مینماید.🚫



3) در ماه رمضان چند جوان پیر مردی را دیدند که یواشکی غذا میخورد
به اوگفتند ای پیر مرد مگه روزه نیستی؟
پیرمرد گفت چرا روزه هستم فقط آب وغذا میخورم جوانان خندیدند و گفتند واقعا ؟
پیرمرد گفت بلی ، دروغ نمیگویم ، به کسی بد نگاه نمیکنم ، کسی را مسخره نمیکنم ، با کسی با دشنام سخن نمیگویم ، کسی را آزرده نمیکنم ، چشم به مال کسی ندارم و ...
بعد پیرمرد به جوانان گفت آیا شما هم روزه هستید ؟
یکی از جوانان درحالی که سرش را پایین نگهداشته بود به آرامی گفت خیر ما فقط غذا نمیخوریم.🚫


پاسخ:

نویسنده در اینجا ایجاد بدعتی در روزه گرفتن را رواج میدهد و سعی در بی ارزش قرار دادن روزه ی جوانان مومن امروزه را دارد، درست است در اسلام و در سفارشات پیامبر عظیم الشاءن و اهل بیت ع آمده است کسی که روزه میگیرد باید تمام اعضاء و جوارح آن (چشم و گوش و زبان و ...)روزه باشند و نه فقط شکم، ولی باید گفت تمام ما معصوم هم نیستیم و آنطور که در اسلام سفارش شده باید فریضه ی واجب روزه را بجای آوریم.


 ⚡⚡⚡
 

نظایر این نوع استراتژی شیطانی را در متون مختلفی که در دنیای مجازی برای شما می آید،میتوانید مشاهده کنید.


تقابل عبادات واجب با مستحبات عوام فریب:

حج، با کمک مالی به مستمندان

روزه،با سیر نمودن گرسنگان

نماز، باتفکر و تشکر زبانی از خدا



لطفا کاملاً هوشیار و بیدار باشید.


🚫🚫هیچ متنی را بدون تفکر و تعقل در دنیای مجازی ارسال نکنیم.

🚫◾عواملی هستند، سعی در نابودی دین و اعتقادات ما دارن.
بقول معروف: در زمین حریف بازی نکنیم.

ویروس ، حکایت نفوذ و جنگ نرم

| جمعه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۴۱ ب.ظ | ۰ نظر

💢 «ویروس» 💢


✅ اثر: سید مهدی شجاعی


ما نگران فرزندانمان بودیم، از ابتلایشان به بیماری وحشت داشتیم، از حال و روز وخیمشان غصه می‌خوردیم ولی هرگز قصد کشتنشان را نداشتیم. چه کسی می‌تواند به سوی فرزند خود شلیک کند؟!


از همان ابتدا هیچ‌کس حضور خوکها را در شهر جدی نگرفت. ولی ما اعلام خطر کردیم.


وقتی سر و کله اولین خوک در شهر پیدا شد، عده‌ای هورا کشیدند، عده‌ای فقط تعجب کردند و عده‌ای هم از سر تأسف، سر تکان دادند. اولین خوک ابتدا با ترس و لرز، از میان خیابانها و کوچه‌ها گذشت. به بعضی از خانه‌ها سرک کشید و عده‌ای از بچه‌ها را دور خود جمع کرد. آنها از اینکه حیوانی را این‌قدر در دسترس می‌دیدند، خوشحال بودند. عده‌ای از بچه‌ها به خانه‌هایشان گریختند و عده‌ای دیگر از دور به تماشا ایستادند.من و تنی چند از دوستانم به اتهام شلیک به سوی فرزندانمان دستگیر شده‌ایم. این واقعیت است ولی همه واقعیت این نیست.


ما اما اعلام خطر کردیم. ما که خوکها را ذاتاً نجس می‌دانستیم و تبعات مخرب حضورشان را در شهرهای دیگر دیده بودیم، اعلام خطر کردیم ولی صدایمان در میان هیاهوی کسانی که با تمام قوا برای خوکها هورا می‌کشیدند، گم شد.

با حضور دومین و سومین خوک، حضور خوکها در شهر کاملاً عادی شد. خوکها به زاد و ولد پرداختند و تعدادشان روز به روز افزایش پیدا کرد، آنچنانکه هر کدام منطقه‌ای از شهر را تحت سیطره خود درآوردند و بچه‌های آن منطقه را به بازی گرفتند.


آنها که از حضور خوکها استقبال می‌کردند، توجیهشان این بود که بچه‌ها به این وسیله، سرگرم می‌شوند و بهتر از این است که به کارهای ناشایست بپردازند.


و وقتی ما فریاد زدیم که سرگرمی به چه قیمتی و بدتر از این ممکن است چه بشود؟ پاسخ شنیدیم که مؤانست بچه‌ها با خوکها، آگاهیشان نسبت به جانوران افزایش می‌دهد و متهم شدیم که با توسعه علم و معرفت و جانورشناسی مخالفیم.


عده‌ای می‌گفتند: این اتفاقی است که در همه شهرهای دیگر هم افتاده و همین نشان می‌دهد که نباید خیلی احساس نگرانی کرد. خوک اگر بد بود که این همه مورد استقبال مردم شهرهای مختلف قرار نمی‌گرفت.


ما در مقابل این استدلال سخیف گریه کردیم و در میان گریه پرسیدیم: «شیوع یک آفت چگونه می‌تواند بر حقانیت آن دلالت کند؟» و پاسخی نشنیدیم.


عده‌ای معتقد بودند: خوک اصولاً نجاست ذاتی ندارد. و خوکها را اگر خوب بشوییم، کاملاً پاک می‌شوند. پس جای هیچ‌گونه نگرانی نیست.


و بعد وقتی نجاساتشان، کف همه خیابانها را پر کرد، گفتند: خب، کسی که خوک می‌خواهد باید عوارض و تبعاتش را هم تحمل کند.


و هر چه فریاد زدیم که ما اصلاً خوک نمی‌خواستیم، صدایمان به جایی نرسید.

بعد از چند صباح که بچه‌ها کاملاً به خوکها عادت کردند، سر و کله صاحبان خوکها پیدا شد. آنها برای اینکه بچه‌ها بتوانند همچنان با خوکها بازی کنند، مطالبه پول کردند.


پدر و مادرها ابتدا جا خوردند، اما فشار بچه‌ها که به این ماجرا خو کرده بودند و چشم و همچشمی میان آنان، سبب شد که پرداخت هزینه خوک‌بازی را بپذیرند و افزایش روزبه‌روز آن را هم بر خود هموار کنند.


بچه‌هایی که وضعیت مالی خوب نداشتند، به هر کاری تن دادند تا بتوانند هزینه خود را تأمین کنند.


ما همچنان فریاد می‌زدیم و اعتراض می‌کردیم، اما صدایمان به جایی نمی‌رسید.


در پی فریادها و اعتراضهای ما، عده‌ای فقط به این نتیجه رسیدند که بر علیه خوکها بیانیه‌ای صادر کنند و حضور روزافزونشان را محکوم سازند.


در هیچ‌کدام از بیانیه‌ها، هیچ اشاره‌ای به صاحبان خوکها و اهدافی که از اشاعه خوکبازی دنبال می‌کردند، نشد.


با سکوت و تسلیم مردم، خوکداران، آرام‌آرام، جرأت و جسارت بیشتری پیدا کردند و بچه‌ها را به دنبال خوکها به خانه‌های خود کشاندند.


هنوز چند ماهی از حضور خوکها در شهر نگذشته بود که ویروس خوکی در میان بچه‌های شهر شایع شد.


و این همان چیزی بود که ما در شهرهای دیگر دیده بودیم و این همان چیزی بود که ما از آن می‌ترسیدیم و این همان چیزی بود که ما هشدارش را می‌دادیم.


دخترها به محض ابتلاء به ویروس خوکی، ناگهان لباسهایشان را می‌کندند و در خیابانهای اصلی شهر و در میان پارکها می‌دویدند.


پسرها با ابتلاء به این بیماری، درست مثل خوکها، در خیابانها و در ملأ عام و حتی بر سر چهارراهها بی سر سوزنی شرم و حیا، قضاء حاجت می‌کردند.

هیچ‌کس برای پیشگیری اقدامی نکرده بود، هیچ‌کس برای درمان هم اقدامی نکرد.


مردم آنچنان درگیر گذران زندگی و معیشت شده بودند که به هیچ چیز جز تنظیم خرج و دخل فکر نمی‌کردند.


ما به خوکداران اعلام جنگ کردیم. ما اگر چه امید به پیروزی نداشتیم، اگر چه می‌دانستیم که در قدرت و قوا نابرابریم، صرفاً بر اساس انجام وظیفه، اعلان جنگ کردیم. و این در حالی بود که همگان با دلایل محکم ما را بر حذر می‌داشتند:


دشمن از شما بسیار قویتر است.

دشمن از بیرون حمایت می‌شود.

دشمن ریشه‌اش را در شهر محکم کرده است.

دشمن فرزندان بسیاری از مقامات شهر را آلوده خود کرده است.

با کدام سلاح؟

شکست قطعی است.

اصلاً برای چه؟ زندگیتان را بکنید.

با شاخ گاو در نیفتید.


این استدلالها نه تنها دست و پایمان را سست نمی‌کرد، که عزم و اراده‌مان را قویتر می‌ساخت. چرا که همه این استدلالها متکی به داشتن و بیشتر داشتن دنیا بود و ما تکلیفمان را با دنیا روشن کرده بودیم.


در یک صبح سرد زمستانی هر چه سلاح داشتیم، برداشتیم و به مقر خوکداران یورش بردیم. با اولین شلیکها از مقر دشمن صدای ناله آشنا شنیدیم. دست از شلیک کشیدیم و نزدیکتر شدیم. صدا از سنگرهای دشمن برمی‌خاست. گونیهایی که دشمن دور تا دور خود و تا ارتفاع بلند چیده بود، پشت سر آنها سنگر گرفته بود. اشتباه نمی‌کردیم. صدا، صدای آشنا بود. دشمن دور تا دور خود، سنگری از آدم چیده بود. و آن آدمها فرزندان ما بودند.

و ما ماندیم.


ماندیم با دشمنی که برای خود از بچه‌های ما سنگر ساخته بود.

اگر همچنان شلیک می‌کردیم، فرزندانمان را کشته بودیم و اگر نمی‌کردیم باید باز شاهد مرگ تدریجی فرزندانمان می‌شدیم. بغرنج‌ترین مسأله زندگیمان بود.

اما پیش از آنکه گامی در جهت حل این معمای سترگ برداریم، دستگیر و روانه دادگاه شدیم.


اکنون ما به جرم شلیک به سوی فرزندانمان محکوم شده‌ایم. این واقعیت است ولی همه واقعیت این نیست.


🔻🔻🔻


وارونگی عمل از گلشیفته تا شهاب حسینی

| جمعه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۱۴ ق.ظ | ۰ نظر


وارونگی عمل حزب‌الله، از گلشیفته تا شهاب حسینی


اگر گلشیفته فراهانی در فلان مجله‌ی خارجی برهنه شود خبرش عنوان اولین و پر کلیک‌ترین خبر را بین ما کسب خواهد کرد. اگر فلان مردک خواننده آیه‌های قرآن را به تمسخر بگیرد صوتش در اولین فرصت بین ما دست به دست می‌گردد. خبر کثافت کاری شادی صدر همچنین. فلان فیلم فلان کارگردان اگر یک صحنه‌ی شوخی جنسی رکیک داشته باشد کلیپش را فوراً منتشر می‌کنیم تا همگان بفهمند چه کارگردان نامردی داریم. اما حالا اگر مثلاً آن دختر ووشوکار چادری مدالش را به رهبری تقدیم کند. یا بهداد سلیمی مدالش را به شهدای اسلام هدیه کند. فلان خواننده‌ی جوان یک آهنگ ارزشمند و انقلابی بخواند. فلان نماهنگ بسیار زیبا تولید شود. فلان مستند سیاسی بسیار خوب و روشنگر ساخته شود. همه‌ی اینها برای ما دارای کمترین ارزش خبری و رسانه‌ای هستند. و غالباً دغدغه‌ی جدی‌ای نداریم تا این خبرها یا این تولیدات رسانه‌ای را پخش عمومی کنیم تا به دست همه برسد. گویی تهدیدات و مقابله با آنها برایمان جذابتر شده است. و بیشتر، از پاسخگویی به تهدیدات لذت می‌بریم تا از استفاده از فرصتها‌.


در همین فقره‌ی شهاب حسینی‌ در نظر بگیرید بازیگری که در کن به عنوان بهترین بازیگر انتخاب شده است ( حالا اصلاً شما بگو به هر دلیل سیاسی یا واقعاً هنری ) در اوج و وسط فضای روشنفکری سینمای ایران می‌گوید جایزه‌ام را به دلیل تقارنش با شب میلاد امام زمان به ایشان تقدیم می‌کنم. آن هم درست زمانی که جوّ هنرمندان به هیچ وجه انتظار چنین سخنی را از او ندارد. باید با فضای هنر ایران آشنا باشید تا بدانید این سخن شهاب حسینی دارای چه ارزشی است. اما متأسفانه شاید آنقدری که باید، این اتفاق در کارهایمان ضریب نگرفته است. چرا که واقعیت این است که ما تهدیدمحور شده‌ایم.


محمدجواد محمدزاده 

____________________________


بفرمایید خط مقدم همه میتوانیم مدافع حرم باشیم

| سه شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۱۶ ب.ظ | ۰ نظر

...

بفرمایید خط مقدم

.

خیلی ها آرزو دارند مدافع حرم باشن

خیلی ها دوست دارند شهید بشن

خیلی ها هم برای مدافع حرم ارزش قائلند!

غصه میخورند ،حتی اشک هم می ریزند...

از حزب اللهی و مذهبی

از حزب قلابی و غیر مذهبی

.

.

خوشا بحال کسانی که شرایط حضور در جبهه های جنگ سخت رو دارند...

.

اما دفاع از حریم اسلام

فقط در عراق و سوریه نیست...

کسانی که شرایط حضور ندارند!

حرم و حریم اسلام؛میشه خونه و کوچه و محله و شهرشون...

.

چرا خونه!

میدونیم اون بمب هایی که داره میریزه تو سر رزمنده هامون برا اسرائیل و آمریکا و انگلیس و ...

میدونیم انگلیس خبیث ،بیشترین جنایت رو در قبال این خاک کرده از صد سال قبل!

اما کانال های ماهواره شون تو خونمون روشنه!

چاهواره رو پرتش کن بیرون!

تو هم مدافع حرمی...

.

.

ای برادر ، ای خواهر!

حواست به فضای مجازی و حقیقی باشه

حیا و حجاب و غیرت رو از دست نده و توو دل جوونای دیگه زنده کن!

مواظب چشم و گوش و زبونت باش!

تو هم مدافع حرمی...

یوقت خودمونوسیل غفلت نبره

.

.

اون خانواده هایی که حزب اللهی و مذهبی هستند!

پدر و مادر ، دختر و پسر ...

برای ازدواج جووناشون سخت نگیرند!

شرط و شروط فضایی نزارن!

راحت و ساده بگیرند!

مگر نه اینکه باعث از بین رفتن تباهی و گناه جووناست...

پس قطعا مدافع حرمی!

.

.

اون مسئولی که تا شهیدی از سوریه میاد!

میشن سرپرست و متولی شهید!

چه سپاه،چه شهرداری،چه فرمانداری،چه استانداری،چه سازمان تبلیغات و چه و چه و چه ...

مسئول جان تو کارت رو درست انجام بده تو شهر!

شهید راضی تره!!

اونوقت تو هم مدافع حرمی...

.

.

ای طلبه ، ای دانشجو ، ای بسیجی...

تو حواست به مدرسه های شهر باشه!

ببین داره چی میگذره!

برو دستشونو بگیر!

تو هم مدافع حرمی...

.

.

.

نماز ،عبادت و نماز جمعه خالی!

این که تنها واسه دلت انجام میدی یا برای خدا...

این ارزش داره!

حاج آقا پناهیان میگفت:

تونستی کار کنی،دو نفر رو وصل کنی،اونوقت ارزش زیادی داره

اگر ادعا داریم طالب امام زمانیم!

.

به قول حاج حسین یکتا:

بعضی ها زمان جنگ میومدن نماز جمعه و میگفتن جنگ جنگ تا پیروزی اما جبهه نمیومدن...

مثل الان که دختر و پسر مردم دارن پر پر میشن!

و ما خوابیم!

.

شهیدا خودشونو واسه ما کشتن...

اگر میخوای مدافع حرم باشی!

باید خودتو بکشی برا حفظ دختر و پسر مردم...

اونوقت تو هم مدافع حرمی!

.

.

بیشتر به خودم و خودمان!

که ادعای ولایت مداری داریم...

یه کاری کنیم!

عرصه عرصه ی جهاد...

اونایی که باید،دارن میرند و امنیت رو حفظ می کنند!

ما برای دل و روح شیمیایی شده نوجوونا چیکار کردیم!

مدافع حرم باشیم...

.

.

امام خامنه ای:

کار سیاسی، باید پشتوانه‌ی جهاد نظامی داشته باشد و هر دوی این‌ها، بدون کار فرهنگی بی‌ثمر خواهد بود.



ما هیچ جمله ای از کوروش نداریم

| سه شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۱۹ ب.ظ | ۰ نظر

.

🔴❌ راننده آژانس امروز می گفت : 

آقا کوروش کبیر گفته ...


❌ گفتم تا همین جاشم جمله ات غلطه باقیشو دیگه نگو که غلط تو غلط میشه گفت یعنی چی آقا ؟؟


گفتم : آخه نداریم والا نداریم بلا نداریم ، این حرف ها همه اش از بی اطلاعاتیه وگرنه ما هیچ جمله ای هیچ خاطره ای هیچ روایتی از کوروش کبیر نداریم بخدا نداریم هیچی هیچی ...


❌ آخه چرا انقدر بی مطالعه، چرا تاریخ نمی خونید چرا تحقیق نمی کنید ؟؟ 


❌ گفت شما مثل اینکه با کوروش کبیر مشکل داریا


❌ گفتم : اتفاقا برعکس، ما امروز می دونیم که کوروش بعد از جنگ یهودی ها رو آزاد می کنه و نمی کشه که خیلی انسان دوستانه ست تو منشورش هم از اون قسمتی که سالمه چند فرمان ترجمه شده که از زمانه خودش بسیار جلوتر بوده و خیلی قابل احترامه اما فقط همین....


❌ هیچ جمله ای هیچ روایتی هیچ خاطره ای از کوروش کبیر موجود نیست، چون اون زمان تاریخ نگاری و ثبت جملات بزرگان و رفتار و کردارشون در بین ایرانیان باستان اصلا مرسوم نبوده مگه ما یه تاریخ نویس از اون دوره داریم ؟؟


❌ خب اسم ببرید ؟


❌ مگه حتی یه کتاب تاریخی از اون دوره وجود داره ؟؟


❌ خب اسم ببرید ؟


❌ سالهای سال می گذره تا بعدا یونانی ها تاریخ نویسی رو به این شکل بین ایرانی ها رواج میدن .


❌ پس از پایه و بنیان جمله کوروش کبیر گفت غلطه .


❌ راننده پرسید عجیبه پس این جملاتی که هر روز از زبون کوروش کبیر نقل میشه از کجا میاد چرا یه عده هر روز از خودشون یه چیزی به تاریخ اضافه می کنن ؟؟


❌ گفتم آها خوب سوالی پرسیدی خوووب .. 


❌ ملتی که هزارو یک مشکل فرهنگی و اقتصادی داشته باشن و مردمش نتونن به حالشون افتخار کنن مجبورن مدام سرشونو بکنن تو تاریخ تا یه چیز قابل افتخاری تو گذشته شون پیدا کنن . 

.



مانور قیمت ها در حراج 25میلیاردی تهران


همچنان، ساعت شش بعد از ظهر را نشان می دهد. همهمه ای خاص در سالن زرین هتل آزادی برپاست. خریداران که از قبل برای شرکت دراین حراجی ثبت نام کرده اند و حالا تعدادشان به 400 نفر می رسد سالن را پرکرده اند و دیگر جایی برای نشستن نیست.

صندلی های قرمز و طلایی هتل پارسیان آزادی امسال هم میزبان حراجی تهرانند تا پنجمین حراج تهران برای مانور عده ای خاص چکش بخورد. همهمه حاکم بر سالن با صدای چکش حسین پاکدل مجری پنجمین دوره از حراج تهران تبدیل به سکوت می شود. چراغ پنجمین حراج تهران را یکی از بازیگران مطرح روشن می کند تا الناز شاکردوست با 95میلیون تومان ناقابل خریدار اولین اثری باشد که با چکش حسین پاکدل روی میز حراج چوب می خورد.


مانور نوکیسگی در حراج 25میلیاردی تهران


مانور نوکیسگی در حراج 25میلیاردی تهران

95میلیون تومان برای آدم های اینجا که میلیارد برایشان پول خرد است رقمی چندان قابل توجه نیست و حالا باید منتظر رقمی هایی سرسام آور تر و نجومی تر بود. شاید خانم بازیگر هم اگر کمی سیاست به خرج می داد، خریدش را 10 رقمی می کرد که بهتر بشود برایش تیتر زد.

غوغای برندهای حامی حراج تهران

کسانی که برای خرید یک تابلو حاضر به پرداخت چندین میلیارد تومان پرداخت هستند تا کلکسیونی خاص داشته باشند و البته رقم خریدشان در بین هم تیپ هایشان حسابی سر و صدا کند، بی شک هدف مناسبی برای برندهای لوکس بازار هم به حساب می آیند.

از تلویزیون های چند ده اینچی سامسونگ که برای نمایش قیمت ها و آثار در سالن تعبیه شده، گرفته تا تبلیغات پورشه و دیگر حامیان حراج تهران. تبلیغات برندهای حامی حراج در سالن غوغا می کنند و بدون شک تا مدت ها در ذهن خریداران میلیاردر حراج تهران باقی خواهند ماند تا شاید بعد از خرید میلیاردی تابلوهای نقاشی سری هم به نمایندگی ها و فروشگاههای این برندها بزنند و بساط شان را تکمیل کنند.

در دست های حاضران، گوشی هایی زنگ می خورد و قیمت ها را بالا و پایین می کند که برخی حدود 50 میلیون تومان می ارزند و حالا این دست با گوشی ها و ساعت ها و انگشترهایی که رخ نمایی می کنند، هر کدام بالای 100 میلیون ارزش دارند، جدا از اینکه هر بار که این دست های گران قیمت بالا می رود، قیمت یک اثر هنری در این حراج، دهها میلیون گرانتر می شود.

مانور نوکیسگی در حراج 25میلیاردی تهران

با هر بار چکش خوردن برای هر تابلو و بالابردن پیشنهاد قیمت به اندازه دهها میلیون تومان ناخودآگاه ذهنم به سوی آدم هایی می رود که با این مبلغ می توانند به بخش زیادی از آرزوهایشان جامه عمل بپوشانند. آدم هایی که برای خرج روزانه زندگی دچار مشکل اند و ادامه تحصیل برایشان بیشتر به آرزو می ماند.

راستی با یک میلیارد تومان چند نفر بی خانه صاحب خانه می شوند؟ برای چند دختر دم بخت می توان جهیزیه خرید یا چند بدهکار را از زندان ازاد کرد؟ چکش حسین پاکدل محکمتر از دفعات قبل فرود می آید تا رشته افکار اهالی رسانه از سالن خارج نشود.

پولدارترین خریدار امشب تابلویی از سهراب سپهری را به قیمت سه میلیارد تومان می خرد، تشویق حضار سالن را پر می کند و همین تشویق ها و نگاهها برای خریدار تابلو کافی است تا در جمع بدرخشد و در بین هم کیشانش بالاتر از همه قرار گیرد؛ بهترین پاداش برای سربازان مانور تجمل در جمعه شب میلیاردی تهران. بماند رقم هایی که خرج خرید تابلوی زن بی حجاب و مجسمه فلزی دختر و پسر.

روشنفکرانی که به خواب رفته اند

با شنیدن رقم سه میلیارد تومان برای خرید یک تابلو از سهراب سپهری و پرداخت آن توسط یکی از مشتریان داخل سالن بی اختیار به یاد حرف های روشنفکرانه برخی آدم ها می افتم ؛کسانیکه تا صحبت از کمک به بازسازی حرم یکی از ائمه می شود و یا وقتی پیرمرد و پیرزنی مستضعف، تمام پس انداز یا النگوی دستش را برای کمک به ساخت ضریح امامان معصوم وقف می کند، دم از گرسنگی مردم می زنند. شبه روشنفکرانی که در رسانه هایشان مدام آرزو می کنند ای کاش این پول ها به جای هزینه شدن در این امور، به دست فقرا می رسید، یا مدرسه ای می شد برای تحصیل دانش آموزان فقیر. پیش خود می گویم راستی با25میلیارد و 362میلیون تومانی که مسئولان و برگزار کنندگان حراج تهران، با افتخار از آن دم می زنند چند مدرسه می توان ساخت و چند بیمار را می توان از مرگ نجات داد؟

مانور نوکیسگی در حراج 25میلیاردی تهران

راستی این آدم ها امروز کجا هستند؟ چرا شبکه های مجازی با شنیدن اخبار حراجی تهران پرنمی شود از مطالبی از این دست که چرا پول هایتان را آنجا که باید هزینه نمی کنید؟

چرا آن فرد محروم پاک نیت که نام و تصویری از او در رسانه ها نیست، با خلوص نیت، به ساخت ضریح و صحن کمک می کند و متهم به هزار و یک ساده اندیشی می شود، اما خریدهای صدها میلیونی، کمک به فرهنگ و هنر این مملکت تعبیر؟

مانور تجمل با قیمت های صوری؟

حراجی تهران در هر سال برگزاری اش رکوردی جدید از قیمت آثار به فروش رفته بر جای می گذارد. رقم هایی که خریداران از گالری داران بزرگ تهران تا کلکسیون دارها به آن می بالند.

برخی مسئولین هم این حرکت را حتی راهی برای تحرک بخشی به اقتصاد فرهنگی معرفی می کنند و رکوردهای میلیاردی را با افتخار رسانه ای می کنند.اما گشت و گذاری در دنیای خبر کافی است تا با عقبگردی به حراجی سال 93 این حراجی بزرگ با قیمت یک میلیارد و 800میلیارد تومانی برای فروش اثر "تنه درختان" سهراب سپهری مواجه شویم.

مانور نوکیسگی در حراج 25میلیاردی تهران

اثری که 5ماه بعد در حراج کریستی دوبی تنهابه 265هزار دلار به فروش رسید و همین تفاوت صدها میلیونی برای یک اثر کافی است تا مشخص شود این حراج تنها مانوری برای عرض اندام ثروتمندان به راه افتاده و تابلوهای میلیاردی به فروش رسیده در آن، در حراجی های خارج از کشور به رقمی به مراتب کمتر از آنچه اعلام می شود معامله می شوند و کدام ثروتمندی، اینگونه پولهایش را به باد می دهد که دومی اش در این حراجی ها به منصه ظهور رسیده باشد؟

حضور افتخاری وزیر ارشاد در بزم میلیاردی تاجران هنر

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم میهمان افتخاری حراجی تهران بود،آنهم در لحظاتی که نقاشی سهراب سپهری روی میز حراج قرار گرفت و رکورد گران قیمت ترین نقاشی ایران را ثبت کرد.

علی جنتی با افتخار، حضورش در این مراسم را حمایت دولت از همت بخش خصوصی اعلام کرد و اینکه حراج تهران حرکتی ارزنده است برای رونق اقتصاد هنر.

اما به راستی چنین رفتارهایی چه پیامدهایی برای جامعه امروز ما دارد؟ جامعه ای که امروزه و با رکودی که دامنگیر همه بخش های اقتصادی آن شده، بیش از پیش گرفتار مسائل معیشتی است.

ابهری: حراجی های ایران تقلیدی عجولانه و فضایی برای مانور نوکیسه ها است

دکتر مجید ابهری رفتار شناس و استاد جامعه شناسی دانشگاه در گفتگو با خبرنگار اجتماعی مشرق در این باره میگوید: تغییر سبک زندگی و انحراف آن از محور زندگی اصیل اسلامی ایرانی عوارضی را به دنبال خواهد داشت که گاه موجب تعجب و در پاره ای اوقات باعث تاسف می شود و درجامعه ای که مردم زیادی زیر خط فقر قرار دارند و مقام معظم رهبری نیز بارها مردم و مسئولین را از شراف زدگی و زندگی تشریفاتی منع کرده اند، مشاهده چنین وقایعی جای تاسف دارد.