بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

۸۶ مطلب با موضوع «مباحث علمی» ثبت شده است

بررسی نظریه های مربوط به پیدایش جهان

| جمعه, ۲۸ آبان ۱۳۹۵، ۰۶:۲۳ ق.ظ | ۰ نظر

 

جهان چگونه به وجود آمده است؟ 


  در این متن به طور جامع و به زبان ساده آخرین نظریه‌ها(2016) در زمینه‌ی "پیدایش جهان" را مورد بررسی قرار میدهیم.


 موضوع پیدایش جهان به دو قسمت تقسیم میشود. یکی بعد از بیگ بنگ و یکی قبل از بیگ بنگ. تا حد زیادی مشخص است که بعد از بیگ بنگ چه اتفاقاتی افتاده و جهان چگونه به مرحله‌ی کنونی رسیده است و حتی در ژنو سویس ( در برخورد دهنده‌ی بزرگ هادرونی) لحظات اولیه‌ی بعد از بیگ بنگ شبیه سازی شده است. در واقع آن چیزی که مهم و مبهم و مورد بحث است قبل از بیگ بنگ است نه بعد از بیگ بنگ.  تقریبا هیچکس در دنیا وجود ندارد که با قطعیت بداند قبل از بیگ بنگ دقیقا چه چیزی وجود داشته و یا بتواند شرایط قبل از بیگ بنگ را درک یا شبیه سازی کند! به همین دلیل دانشمندان حدسیات متفاوتی را درباره‌ی اینکه قبل از بیگ بنگ چه چیزی وجود داشته و علت بیگ بنگ چه بوده ارائه کردند. از جمله:


1: پیدایش جهان از هیچ( خلاء کوانتومی)

2: نظریه‌ی ریسمان( نظریه ی M و نظریه ی F)

3: بیگ باونس( انبساط و انقباض پشت سر هم جهان)

4: پیدایش جهان از بذرهای سیاه چاله‌ای



 اکنون به بررسی این 4 حدس دانشمندان درباره‌ی اینکه قبل از بیگ بنگ چه چیزی وجود داشته و علت بیگ بنگ چه بوده میپردازیم.


اولین حدس: پیدایش جهان از "هیچ"


  یکی از حدسیات دانشمندان این است که قبل از بیگ بنگ  "خلاء کوانتومی" بسیار کوچکی وجود داشته است که به اصطلاح آن را "هیچ" مینامند. در واقع واژه‌ی "هیچ" صرفا یک اصطلاح هست و منظور "هیچ مطلق" نیست. این دسته از دانشمندان معتقدند که قبل از بیگ بنگ مقدار بسیار کمی انرژی( و قوانینی که بر این انرژی حاکم است مانند میدان‌های کوانتومی نوسانی) وجود داشته و چون در این انرژی در کسر بسیار کوچکی از زمان "ذرات و پاد ذرات" به وجود می‌آیند و سریعا از بین میروند( این ذرات بخاطر حضور میدان های کوانتومی نوسانی در خلاء, به وجود می آیند)، این خلاء کوانتومی در نهایت به حالتی رسیده است که منجر به یک انفجار شده که سرآغاز بیگ بنگ بوده است. هرچند هیچ شاهد علمی وجود ندارد که نشان دهد قبل از بیگ بنگ "خلاء کوانتومی" وجود داشته اما این حدس در بین دانشمندان بیشتر از سایر حدس‌ها پسندیده شده و رایج است. نکته‌ی مهم اینکه این خلاء کوانتومی که قبل از بیگ وجود داشته( انرژی و قوانین فیزیکی که قبل از بیگ وجود داشته) یک مکانیزم( یک دستگاه, یک ماشین) است که خود احتیاج به یک طراح دارد( مانند هر ماشین, دستگاه و مکانیزم دیگری که احتیاج به طراح دارد). جالب‌تر اینکه محصول این مکانیزم, جهان فعلی ما است که ثابت‌ها و ویژگی‌های آن به صورت بی نهایت دقیق تنظیم شده است به طوری که اگر هرکدام از این ثابت‌ها و ویژگی‌های جهان به اندازه ی یک میلیاردم یک ذره کمتریا بیشتر بود, تمام جهان یا متلاشی میشد و یا در خود فرو میریخت و هیچ ستاره و سیاره‌ای وجود نداشت. در این رابطه استفن هاوکینگ میگوید:


  استفن هاوکینگ:


"اگر سرعت گسترش جهان یک ثانیه بعد از بیگ بنگ, به اندازه ی یک بخش از صد هزار ملیون ملیون کم تر بود, جهان ما 

قبل از اینکه به وضعیت کنونی برسد در خود فرو میریخت"


Hawking, A Brief History of Time, p.122



 به عبارت دیگر ما در جهانی زندگی میکنیم که فقط یکی از ویژگی‌های آن دقتی معادل یک بخش از صدهزار ملیون ملیون دارد. سایر ثابت‌ها و ویژگی‌های آن( مانند ثابت کیهانی, ثابت گرانش, ثابت هابل, جرم و انرژی پلانک و ....) نیز همگی چنان دقیق تنظیم شده‌اند که اگر هر کدام از آن‌ها به اندازه یک میلیاردم یک تاره مو کمتر یا بیشتر بود, جهان ما هیچگاه به این مرحله‌ی کنونی نمیرسید و الان هیچ ستاره و سیاره‌ای وجود نداشت. این یعنی احتمال شانسی بودن جهان دقیقا برابر با صفر است و قطعا جهان طراحی شده است. جهان چنان دقیق تنظیم شده است که استفن هاوکینگ میگوید:



  استفن هاوکینگ:


این‌ها( این تنظیمات دقیق) شواهدی هستند از یک هدف الهی در خلقت و انتخاب قوانین علمی.


Hawking, A Brief History of Time, p.125



دومین حدس: نظریه‌ی ریسمان(نظریه‌ی M و نظریه‌ی F)


  دسته‌ی دیگری از دانشمندان معتقد هستند که همه‌ی ذرات, ریسمان‌هایی از انرژی هستند که در حالت‌های گوناگونی درحال ارتعاش هستند. این دسته از دانشمندان معتقد هستند که بیرون از جهان ما یک "چند-جهانی" وجود دارد که شامل میلیارد‌ها جهان دیگر است. هنگامی که دو جهان( که در این چند-جهانی قرار دارند) به هم برخورد کرده یا یکی از جهان‌ها شکاف میخورد, جهان جدید دیگری به وجود می‌آید. طبق دیدگاه این دسته از دانشمندان علت وقوع بیگ بنگ برخورد 2 جهان یا شکاف خوردن یکی از این جهان‌ها بوده است. پیدا کردن مدرک علمی قابل مشاهده برای این حدس بسیار سخت و عملا غیرممکن به نظر میرسد( تا این لحظه هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد جهان دیگری به غیر از جهان ما وجود دارد). حتی اثبات این موضوع که بیرون از جهان ما فقط یک جهان دیگر وجود داشته باشد غیرممکن به نظر میرسد چه رسد به نشان دادن اینکه میلیارد‌ها جهان دیگر وجود داشته باشد. ضمن اینکه حتی اگر ثابت شود که میلیاردها جهان دیگر وجود دارد, باز هم پاسخی به این سوال که اصلا چرا به جای هیچ, چیزی وجود دارد, نیست. در واقع این مکانیزمی که منجر به تولید میلیاردها جهان شده است, خود احتیاج به طراحی شدن دارد و باید کسی آن را طراحی کرده باشد.



 سومین حدس:  بیگ باونس


 یکی دیگر از حدسیات این است که جهان پشت سر هم منبسط و منقبض میشود. این دسته از دانشمندان این حدس را مطرح کرده‌اند که قبل از جهان ما جهان دیگری وجود داشته و آن جهان منقبض و فشرده و بسیار کوچک شده و در نهایت مجددا منبسط شده و جهان فعلی ما را به وجود آورده است. به عبارت دیگر جهان ما حاصل انبساط مجدد جهان قبلی است. طبق دیدگاه این دسته از دانشمندان جهان فعلی ما نیز سرانجام منقبض و فشرده و بسیار کوچک خواهد شد و با انبساطی مجدد، جهانی دیگر به وجود خواهد آمد. پیدا کردن شاهد علمی برای این حدس نیز سخت و غیرممکن به نظر میرسد. چون برای اثبات این حدس باید نشان داده شود که قبل از جهان ما جهان دیگری وجود داشته که این عملا غیر ممکن به نظر میرسد. ضمن اینکه حتی اگر اثبات شود که قبل از جهان ما جهان دیگری وجود داشته و حتی اثبات شود که جهان پشت سر هم منبسط و منقبض میشود، مجددا این سوال پیش می‌آید که اصلا این روند انبساط و انقباض از کجا و به چه دلیل شروع شده است؟ اگر هر جهان حاصل انبساط جهان قبلی است پس اولین جهان خود چگونه به وجود آمد؟ و مهمتر اینکه چه کسی این مکانیزم انبساط و انقباض را طراحی کرده است؟ 




 چهارمین حدس: پیدایش جهان از بذرهای سیاه چاله‌ای


 یکی دیگر از حدسیات این است که سیاه چاله ها, بذرهایی برای ایجاد جهان های جدید هستند. این دسته از دانشمندان معتقد هستند که ممکن است جهان ما از سیاه چاله‌ای که در جهانی دیگر قرار داشته, به وجود آمده باشد. لازمه ی این حدس نیز مانند دو حدس قبل این است که نشان داده شود غیر از جهان ما جهان دیگری وجود داشته است. همچنین  باید نشان داده شود که آیا واقعا سیا‌ه‌چاله ها مانند بذرهایی برای ایجاد جهان جدید عمل میکنند؟  ضمن اینکه حتی اگر این حدس اثبات شود و مشخص شود هر جهان از سیاه‌چاله ای در جهان دیگر به وجود آمده, باز سوالی که به ذهن میرسد این است که اولین جهان چگونه شکل گرفت؟  بذر جهان اول از کجا آمد؟ و از همه مهمتر چه کسی این مکانیزم را طراحی کرده است؟



  همانگونه که مشاهده کردید هیچکدام از نظریه‌های بالا پاسخ نهایی برای پیدایش جهان نیستند و در همه‌ی نظریه‌های بالا با قطعیت و به طور انکار نشدنی به یک طراح نیاز است.





 با انتشار این خبر که ایالات های آمریکا در آستانه ی حذف  آموزش فرگشت هستند, عده ای از فرگشت گرایان ایرانی( که متاسفانه نه سواد دارند و نه حتی اصل متن انگلیسی که بنیاد آموزش فرگشت منتشر کرده را خواننده اند) از ناچاری و برای فرار از نپذیرفتن حقیقت اعلام کردند که این فشارها برای حذف فرگشت از طرف مذهبیون و عوام و کلیسا است!!!



 جالب اینکه در خوده متنی که بنیاد آموزش فرگشت منتشر کرده است دقیقا به دانشمندان موسسه ی دیسکاوری اشاره کرده است و خوده متن به وضوح اعلام کرده که این فشار ها برای حذف فرگشت از طرف دانشمندان زیست شناس است( که در سال های اخیر با شواهد علمی نشان داده اند فرگشت داروینی از لحاظ ژنتیکی امکان پذیر نیست).




 نکته ی جالب تر اینکه در خوده متن دقیقا نوشته شده:


Currently there is a tremendous amount of pressure arising 



 همانگونه که میبینید خوده بنیاد آموزش فرگشت دقیقا اعتراف کرده که این فشار ها برای حذف فرگشت "به تازگی"( Currently ) شکل گرفته و ربطی به فشار های گذشته که از طرف بقیه بوده ندارد. در واقع در سال های اخیر شواهد علمی به شدت فرگشت را تضعیف کرده است و فشارهای زیادی برای حذف فرگشت شکل گرفته است.



 خداناباوران ایرانی بهتر است قبل از اظهار نظر کردن حداقل اصل متن را بخوانند تا متوجه شوند که این فشارها برای حذف فرگشت از طرف دانشمندان و بخاطر شواهد علمی است که نشان از غیر ممکن بودن فرگشت دارند


خبر ایالات آمریکا در آستانه حذف درس فرگشت 


آمریکا در آستانه حذف آموزش فرگشت در مدارس

| سه شنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۵، ۰۸:۲۲ ب.ظ | ۰ نظر



ایالت های آمریکا در آستانه ی  حذف آموزش فرگشت



✍در سال های اخیر نه تنها شواهد علمی به سوی اثبات فرگشت پیش نرفته است بلکه روز به روز شواهد علمی بیشتری برعلیه فرگشت یافت میشود و غیر ممکن بودن فرگشت بیشتر آشکار و فشار ها بر روی سیستم آموزشی آمریکا برای حذف فرگشت افزاش یافته است. این فشارها به حدی رسیده است که "بنیاد آموزش فرگشت در ایالات متحده" به وحشت افتاده و 31 روز پیش (15 اکتبر 2016 ) مقاله ای منتشر کرده است که بتواند مانع از حذف فرگشت از نظام آموزشی آمریکا شود.



 این مقاله که "بنیاد آموزش فرگشت در ایالات متحده"  منتشر کرده, اوج ترس و وحشت فرگشت گرایان را به خوبی نشان میدهد. دو قسمت بسیار مهم از این مقاله که نشان دهنده ی در آستانه ی فروپاشی بودن فرگشت در آمریکاست را عینا به همراه ترجمه بررسی میکنیم.


 جمله ی اول از مقاله ای که "بنیاد آموزش فرگشت در ایالات متحده" 31 روز پیش منتشر کرده است (اصل جمله):


Currently there is a tremendous amount of pressure arising from anti-evolutionists in the United States to weaken or omit the teaching of evolution



 ترجمه:


" در حال حاضر(2016) فشار فوق العاده عظیمی از طرف مخالفان فرگشت در ایالات متحده شکل گرفته که آموزش فرگشت را ضعیف و یا به طور کامل حذف کنند "





  همان گونه که میبینید خوده "بنیاد آموزش فرگشت در ایالات متحده" دقیقا اعتراف کرده که در حال حاضر(31 روز پیش-15 اکتبر 2016) فشار بسیار عظیمی از طرف مخالفان فرگشت وجود دارد که آموزش فرگشت را در ایالات متحده کاملا حذف کنند که این به وضوح نشان میدهد که در سال های اخیر همه ی شواهد علمی از غیر ممکن بودن فرگشت حکایت دارند به طوری که باعث شده فشار عظیمی برای حذف فرگشت از نظام آموزشی شکل بگیرد. 




 یکی دیگر اعترافات "بنیاد آموزش فرگشت" که در این مقاله آمده است را عینا به همراه ترجمه بررسی میکنیم:


اصل جمله:


In some states, despite the efforts to create quality science standards, the increasing amount of political pressure from anti-evolutionists has led to the introduction of obtuse language into the standards. This obtuse language allows more leeway for schools to omit evolution from the curriculum or teach alternative creationist theories



 ترجمه:


"در بعضی از ایالت ها, با وجود تلاش ها برای ایجاد استانداردهای علمی, افزایش میزان فشارهای سیاسی از طرف مخالفان فرگشت, منجر به معرفی زبانی مبهم( از نظر فرگشت گریان متعصب این زبان مبهم است) به استاندارد ها شده است. این زبان مبهم آزادی بیشتری به مدارس میدهد که بتوانند فرگشت را از برنامه ی تحصیلی حذف کنند و یا دیگر نظریه های خلقت گرا را تدریس کنند"




  همانگونه که میبینید خوده "بنیاد آموزش فرگشت در ایالات متحده" که سرسخت ترین حامی فرگشت است رسما اعتراف میکند که ایالت های آمریکا در حال تلاش هستند که بتوانند این آزادی را بدست آورند که فرگشت را از دوره ی تحصیلی حذف کنند.




 پ.ن: بین سال های 1950 تا 1999 فرگشت در اوج قرار داشت و تعداد بسیار زیادی از دانشمندان حامی فرگشت بودند و معتقد بودند با گذشت زمان شواهد علمی بدست می آید و فرگشت با قطعییت اثبات میشود. اما در 15 سال اخیر نه تنها شواهد علمی به سوی اثبات فرگشت نرفت بلکه روز به روز شواهد علمی بر علیه فرگشت افزایش یافته و فرگشت رو به سقوط و نزول شدید قرار گرفته است, جوری که "بنیاد آموزش فرگشت در ایالات متحده" به ترس و وحشت افتاده و همانگونه که مشاهده کردید 15 اکتبر 2016 ( یعنی 32 روز پیش) این مقاله را منتشر کرده و به وضوح اعتراف کرده است که فشار فوق العاده عظیمی شکل گرفته که فرگشت به طور کامل از نظام آموزشی حذف شود. هنگامی که بحث فرگشت پیش می آید اکثر خداناباوران ایرانی به عمد و برای فریب مدارکی از سال های 1950 تا 1999 ارائه میدهند که نشان دهند فرگشت مورد حمایت است. این مدارک متعلق به زمانی است که همگی فکر میکردند فرگشت به زودی اثبات میشود. اما در 15 سال اخیر آن چنان شواهد علمی برعلیه فرگشت بوده اند که عملا فرگشت با سرعت بسیار زیادی در حال سقوط و حتی حذف از نظام آموزشی ایالات متحده است.



 لینک مقاله ای که "بنیاد آموزش فرگشت در ایالات متحده" 15 اکتبر 2016 (31 روز پیش) منتشر کرده و نشان از در آستانه ی فروپاشی بودن فرگشت دارد:


http://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S2213020916302439


آیا تا کنون این جمله ی خداناباوران که ادعا میکنند جهان شانسی به وجود آمده است را شنیده اید؟ آیا تا کنون این سخن خداناباروان که ادعا میکنند علاوه بر جهان ما میلیاردها جهان دیگر وجود دارد را شنیده اید؟ آیا تا کنون این استدلال خداناباوران که ادعا میکنند در ابتدا انرژی وجود داشت و سپس از این انرژی به طور رندوم میلیارد ها جهان ایجاد شد را شنیده اید؟ آیا تاکنون استدلال هایی درباره ی "نظریه ی ریسمان و جهان های موازی" از زبان خداناباوران  شنیده اید؟ آیا میدانید همه ی این سخنان که خداناباروان ایرانی به شدت تکرار میکنند دروغ است و صرفا برای فریب شما این سخنان را منتشر میکنند؟؟


مجله ی آمریکایی فوربس(Forbes) نوزده روز پیش(25 اکتبر 2016) رسما اعلام کرد:

هیچ مدرکی برای جهان های موازی وجود ندارد( کوچک ترین مدرکی وجود ندارد که نشان دهد غیر از جهان ما جهان دیگری وجود دارد)


http://www.forbes.com/sites/startswithabang/2016/10/25/no-the-lhc-hasnt-shown-that-we-live-in-a-multiverse/#e25a7b754b19


خداناباوران جهان به شدت در شرایط سختی هستند و عملا دیگر هیچ دلیلی برای دفاع از دیدگاه خود مبنی بر عدم وجود خدا ندارند, چون تنها امید خداناباوران برای دفاع از دیدگاهشان مبنی بر رندوم و شانسی به وجود آمدن جهان این بود که ادعا میکردند ممکن است به غیر از جهان ما میلیارد ها جهان دیگر نیز وجود داشت باشد. اینکه فقط یک جهان وجود داشته باشد به معنی مرگ قطعی و صد در صدی دیدگاه بیخدایی است. برای اینکه دلیل این موضوع را بدانید که چرا اگر فقط یک جهان وجود داشته باشد دیدگاه بیخدایی کاملا از بین خواهد رفت, ابتدا باید بدانیم که جهان فعلی ما بر چه ثابت ها و ویژگی هایی استوار است. همه‌ی ثابت ها و ویژگی های جهان( که تمام جهان ما بر آن ها استوار است) عبارتند از:


1: ثابت گرانش با مقدار:

6.673  10^11  m3 kg-1 s-2


2: ثابت پلانک با مقدار:

1.05457148  10^34   m2 kg s-2


3: جرم و انرژی پلانک (جرم و انرژی جهان اولیه) با مقدار:

1.2209  10^22  MeV


4: جرم الکترون و پروتون و نوترون با مقادیر:

0.511; 938.3; 939.6  MeV


5: ثابت کیهانی با مقدار:

(2.3 10-3  eV)^-4


6: سرعت نور با مقدار:

299792458  m.s-1


7: ثابت هابل با مقدار:

71  Km/S/Mpc


8: جرم کوارک بالا, کوارک پایین و کوارک عجیب با مقادیر:

2.4; 4.8; 104  MeV


9: نسبت جرم الکترون به پروتون با مقدار:

(1836.15)^-1


10: ثابت جفت شدگی گرانشی با مقدار:

5.9  10^-39


این اعداد, اعدادی هستند که تمام جهان فعلی ما بر آن ها استوار است. نکته ی شگفت آور و غیر قابل انکار اینکه اگر هر کدام از اعداد بالا به اندازه ی یک هزارم یک تار مو کمتر یا بیشتر بود الان نه ما وجود داشتیم و نه هیچ سیاره و ستاره ی دیگری. این اعداد به اندازه ای دقیق و شگفت آور و غیر قابل انکار هستند که استفن هاوکینگ به ناچار اعتراف کرد:


" واقعیت فوق العاده این است که این اعداد به طور بسیار دقیق و ظریف تنظیم شده اند که منجر به ظهور حیات شوند. به طور واضح مشخص است که محدوده ی بسیار کوچکی از مقادیر برای این اعداد وجود دارد که بتواند منجر به ظهور حیات هوشمند شود( اگر اعداد اندکی کمتر یا بیشتر بودن هیچ نوع حیات هوشمندی شکل نمیگرفت)"


Hawking, A Brief History of Time, p.125


به عنوان مثال ثابت گرانش را در نظر بگیرید. حال یک تار مو را در نظر بگیرد و آن را به اندازه ی یک میلیارد بار نازک تر کنید( که عملا با چشم دیده نمیشود). اگر ثابت گرانش به اندازه ی این تار مو( که یک میلیارد بار نازک تر شده)  کمتر یا بیشتر بود الان نه ما وجود داشتیم نه هیچ ستاره و سیاره ای. استفن هاوکینگ میگوید:


"اگر سرعت گسترش جهان یک ثانیه بعد از بیگ بنگ, به اندازه ی یک بخش از صد هزار ملیون ملیون, کم تر بود جهان ما قبل از اینکه به وضعیت کنونی برسد در خود فرو میریخت"


Hawking, A Brief History of Time, p.122


آیا هنوز فکر میکنید امکان دارد جهان شانسی به وجود آمده باشد؟ پس اکنون ثابت کیهانی( که مربوط به سرعت گسترش جهان است) را درنظر بگیرید. اگر ثابت کیهانی به اندازه ی یک به روی یک ترلیون ترلیون ترلیون ترلیون ترلیون ترلیون ترلیون کمتر یا بیشتر بود, سرعت گسترش جهان یا آن قدر زیاد بود که جهان متلاشی میشد و یا آن قدر کم بود که جهان در خود فرو میریخت. این یعنی احتمال شانسی بودن برابر صفر است.

 استفن هاوکینگ مجددا میگوید:


" اگر بار اکتریکی یک الکترون تنها اندکی متفاوت بود, ستارگان قادر به تولید هیدروژن و هلیوم نبودند که در نتیجه عناصر شیمیایی مانند کربن و اکسیژن که بدن ما را تشکیل میدهند تولید نمیشد. همچنین مدار الکترون در اتم پایدار نبود و در نتیجه ماده ای که الان میبینیم وجود نداشت"


Hawking, A Brief History of Time, p.125


آیا هنوز هم فکر میکنید امکان شانسی به وجود آمدن جهان هست؟ پس اکنون مقدار جرم و انرژِی جهان


اولیه( جرم و انرژی پلانک) را در نظر بگیرید. اگر این عدد به اندازه ی یک بخش از 10 به توان 10 به توان 123 کمتر یا بیشتر بود, اکنون هیچ نوع زندگی ای در جهان وجود نداشت. استفن هاوکینگ درباره ی مجموعه اتفاقاتی که رخ داده تا جهان ما به مرحله ی کنونی رسیده و منجر به پیدایش حیات هوشمند شده است میگوید:


" این روند و اتفاقات شبیه این است که بگوییم تعدادی میمون با دستشان بر روی ماشین تحریر بکوبند و به طور کاملا شانسی غزلیات شکسپیر را تولید کنند( اگر بخواهیم روند و اتفاقاتی که تا کنون رخ داده تا منجر به پیدایش حیات هوشمند شده است را با شانس توصیف کنیم مثل این میماند که یک میمون برای مدتی به طور کاملا شانسی بر ماشین تحریر بکوبند و در نهایت غزل شکسپیر را تولید کند)"


Hawking, A Brief History of Time, p.123


از لحاظ علم آمار و احتمال با توجه به بی نهایت دقیق بودن این اعداد ( که اگر هر کدام به اندازه ی یک میلیاردم یک تاره مو کمتر یا زیاد تر بودند جهان فعلی ما وجود نداشت) امکان شانسی به وجود آمدن جهان برابر با صفر است. تنها روزنه ی فرار دانشمندان خداناباور این است که استدلال میکنند ممکن است به جای یک جهان, میلیارد ها جهان وجود داشته باشد, در این صورت جهان ما و این اعداد که بی نهایت دقیق تنظیم شده اند شانسی هستند( به عبارت دیگر اینگونه استدلال میکنند که اگر میلیارد ها جهان به غیر از جهان ما وجود داشته باشد, پس این اعداد در هر یک از این جهان ها به طور رندوم و شانسی شکل گرفته است).


نکته ی بسیار مهم اینکه دقت این اعداد به حدی است که حتی اگر به غیر از جهان ما 10 و یا 100 و یا هزار جهان دیگر هم وجود داشته باشد, باز هم توجیهی برای بی نهایت دقیق بودن این اعداد نیست و دیدگاه بیخدایی با قطعیت از بین خواهد رفت. در واقع تنها روزنه ی فرار برای دانشمندان خداناباور این است که به غیر از جهان ما میلیارد ها جهان دیگر وجود داشته باشد. در این رابطه پل دیویس(Paul Davies) میگوید:


" به چه تعداد جهان احتیاج هست تا بتوان ادعا کرد که جهان فعلی ما( با این دقت بی نهایت) شانسی است؟ تنها در صورتی که به غیر از جهان ما, 10 به توان 500 جهان دیگر نیز وجود داشته باشد( برای اینکه این عدد را درک کنید, 1 را در نظر بگیرید. اکنون 500 صفر جلوی آن بگذارید. دانشمندان خداناباور به این تعداد جهان احتیاج دارند تا بتوانند ادعا کنند جهان فعلی ما که بی نهایت دقیق تنظیم شده شانسی است)"


Davies, The Goldilocks Enigma, p.192


شگفت آور اینکه اگر یک جهان وجود داشته باشد با قطعیت و بدون هیچ شکی واضح است که جهان طراحی شده است چون هیچگونه امکانی وجود ندارد که همه ی اعداد بالا با دقتی معادل یک میلیاردم یک تاره مو شانسی تنظیم شده باشند. شگفت آور تر اینکه دقت این اعداد به حدی است که اگر ده ها و یا صد ها و یا هزاران جهان دیگر به غیر از جهان ما وجود داشته باشد باز هم بدون هیچ شکی جهان ما طراحی شده است. از آن شگفت‌آور تر اینکه دانشمندان خداناباور برای فرار از نپذیرفتن خدا مجبورند دست به دامن این توهم بشوند که به تعداد 10 به توان 500 جهان دیگر به غیر از جهان ما وجود دارد( یعنی ترلیون ترلیون ترلیون ترلیون ترلیون ترلیون جهان به غیر از جهان ما که این نشان دهنده ی اوج جهالت و لجبازی آنها برای نپذیرفتن خداست). از این نیز شگفت‌آور تر اینکه حتی اگر به غیر از جهان ما 10 به توان 500 جهان دیگر هم وجود داشته باز هم ربطی به دیدگاه بیخدایی ندارد و پاسخی به این سوال که اصلا چرا به جای هیچ, چیزی وجود دارد نیست. در واقع خوده این مکانیزیمی که منجر به تولید 10 به توان 500 جهان شده است نیز احتیاج به طراحی شدن دارد و باید کسی آن را طراحی کرده باشد.


به طور خلاصه اگر یک جهان وجود داشته باشد( که تا این لحظه کوچک ترین مدرکی برای وجود جهانی دیگر در دست نیست و به عقیده ی اکثر دانشمندان تنها یک جهان بیشتر وجود ندارد و جهان های موازی صرفا یک توهم است) با توجه به بی نهایت دقیق تنظیم شدن این اعداد بدون هیچ شکی جهان طراحی شده است. اگر ده ها و یا صد ها و یا هزاران جهان دیگر به غیر از جهان ما وجود داشته باشد باز هم پاسخی به بی نهایت دقیق تنظیم شدن این اعداد نیست و بدون هیچ شکی جهان طراحی شده است. اگر به تعداد 10 به توان 500 جهان دیگر به غیر از جهان ما وجود داشته باشد( یعنی همان تعدادی که دانشمندان خداناباور میخواهند) باز هم ربطی به دیدگاه بیخدایی ندارد چون اولا پاسخی به این سوال که اصلا چرا بجای هیچ, چیزی وجود دارد نیست و دوما این مکانیزمی که منجر به تولید این تعداد جهان شده خود احتیاج به طراحی شدن دارد.


دیدگاه بیخدایی هیچ جایگاه علمی در جهان ندارد و دانشمندان خداناباور صرفا از روی لجبازی وجود خدا را انکار میکنند.

_______________________



خبر فوری 



دیلی اکسپرس(Daily Express) سه روز پیش(6 نوامبر 2016) در خبری شوکه کننده رسما اعلام کرد:



 کشف شواهد علمی که نشان میدهد  "هوش" انسان میتواند بعد از مرگ به صورت روح ادامه یابد 




 فیزیکدان انگلیسی راجر پنروز از دانشگاه آکسفورد ( که به همراه استفن هاوکینگ مشترکا برنده‌ی جایزه‌ی فیزیک شده اند)  ضمن تایید این موضوع که "هوش" انسان به نوعی به اطلاعات ذخیره شده در سطح کوانتومی 🔬مربوط است, اعلام کرد که به همراه تیم خود موفق به کشف شواهدی شده است که نشان میدهد یک جزء ساختاری از سلول‌های انسان ( به نام میکروتوبول) حامل اطلاعات کوانتومی است که اگر یک فرد به طور موقت بمیرد، این اطلاعات کوانتومی از بدن انسان(از میکروتوبول موجود در سلول‌ها ) خارج و وارد جهان میشود و اگر این فرد ( از طریق شوک الکتریکی و یا به هر دلیل دیگه‌‌ای) دوباره زنده شود, در واقع این اطلاعات کوانتومی که از بدن وی خارج و وارد جهان شده بود مجددا به میکروتوبول موجود در سلول‌های وی برمیگردد. اما اگر این فرد برای همیشه بمیرد ممکن است این اطلاعات کوانتومی که به نوعی مربوط به "هوش و آگاهی" است از بدن انسان خارج شده و به صورت روح در بیرون از جسم وی به طور نامحدود و برای همیشه باقی بماند❗️





 همچنین دانشمندان موسسه‌ی مشهور فیزیک ماکس پلانک(Max Planck Institute for Physics) در مونیخ آلمان نیز این دیدگاه که "هوش" انسان به نوعی مرتبط با اطلاعات ذخیره شده در سطح کوانتومی است و بعد از مرگ هوش انسان میتواند به صورت روح برای همیشه باقی بماند را تایید کردند.


🔻همچنین پروفسور استوارت همروف از دانشگاه آریزونا که بخاطر تحقیقاتش در زمینه ی "هوش و آگاهی" شهرت دارد نیز این دیدگاه را تایید کرده است.



 پ.ن: واقعا شگفت‌آور است که علم در آستانه ی پذیرش قطعی روح است. هرچند که هنوز دانشمندان به طور دقیق "هوش و آگاهی" انسان را نمیشناسند اما کشفیاتی که در همین حد صورت گرفته نشان از این دارد که بر خلاف توهم خداناباوران مرگ پایان راه نیست و این عظمت کتب آسمانی را نشان میدهد.



✘این خبر را که 3 روز پیش ( 6 نوامبر 2016) دیلی اکسپرس(Daily Express) منتشر کرده را در لینک زیر ببینید:


http://www.express.co.uk/news/science/728897/LIFE-AFTER-DEATH-consciousness-continue-SOUL


✘لینک خبر در The Sun:


https://www.thesun.co.uk/living/2123380/researchers-claim-that-humans-have-souls-which-can-live-on-after-death/


✘ لینک خبر در Live Pro News:


 http://www.livepronews.com/life-after-death-shock-claim-of-evidence-showing-consciousness-may-continue-as-a-soul/


✘ لینک خبر در World Breaking News:


https://www.wbnews.info/2016/11/researchers-claim-that-humans-have-souls-which-can-live-on-after-death/




اوج منفور بودن ریچارد داوکینز در بین دانشمندان آشکار شد.



سایت علمی (Science Newsline ) و سایت علمی (Phys .org ) و همچنین سایت دانشگاه ریس (Rice University) و  روزنامه ی انگلیسی ایندپندنت (Independent ) و همچنین سایت علمی Ars Technica شش روز پیش(31 اکتبر 2016) رسما اعلام کردند:



 اکثر دانشمندان انگلیسی از ریچارد داوکینز بیزار هستند ( از ریچارد داوکینز خوششان نمی‌آید) و معتقد هستند که ریچارد داوکینز جلوه ی علم را خراب میکند و مردم را گمراه میکند( مردم را فریب میدهد) 



✍جالب اینکه ریچارد داوکینز که در حال حاضر به عنوان یک چهره ی منفور و عوام فریب در بین دانشمندان شناخته میشود, قهرمان خداناباوران ایرانی است!!! همانگونه که در این خبر آمده است دانشمندان انگلیسی معتقد هستند ریچارد داوکینز مردم را فریب میدهد که متاسفانه خداناباوران ایرانی نیز فریب این شخص منفور را خورده اند.



 این خبر را که ایندپندنت(Independent) شش روز پیش منتشر کرده است در لینک زیر ببینید:


http://www.independent.co.uk/news/science/richard-dawkins-atheism-criticism-atheist-study-rice-university-science-scientists-a7389396.html


 لینک خبر در سایت علمی {Science Newsline}:


www.sciencenewsline.com/summary/2016103116280054.html


 لینک خبر در سایت علمی {Phys .org}:


http://phys.org/news/2016-10-british-scientists-cited-richard-dawkins.html


 لینک خبر در سایت دانشگاه ریس{Rice University}:


http://news.rice.edu/2016/10/31/most-british-scientists-cited-in-study-feel-richard-dawkins-work-misrepresents-science-2/


لینک خبر در سایت علمی {Ars Technica}:


http://arstechnica.co.uk/science/2016/11/richard-dawkins-gives-science-a-bad-name-say-fellow-uk-scientists/

_______________________


نقد کلیپ چهارم زئوس شکل گرفتن زمین

| شنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۵، ۰۴:۱۵ ب.ظ | ۰ نظر


بِسْمـِ اَللهِ اَلَْرَّحمٰنِ اَلرَّحیمـ 


نقد کلیپ چهارم زئوس"

موضوع:

"شکل گرفتن زمین"


🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹



🔰تحلیل:

‼️خداوند در شکل گیری زمین نقش نداشت‼️


 فرض1 :

-وجود تکه های بسیاری آهن در بیابان... 

-ایجاد طوفانی مهیب...

 نتیجه ی1 :

جا به جا شدن تکه های آهن به وسیله ی طوفان❗️


فرض2 :

-مشاهده ی تپه ای متشکل از

تکه های منظم آهن،که چند کیلومتر جلوتر در بیابان تشکیل شده است...

نتیجه ی2:

ایجاد این تپه،خود به خودی نیست،چرا که طوفان ایجاد بی نظمی می کند،نه نظم❗️


 سؤال1 : 

علت ایجاد این تپه ی منظم از تکه های آهن،در اثر طوفانی که ایجاد بی نظمی می کند،چیست؟!

✅2 پاسخ برای این سؤال داریم:

1_این سؤال علمی است،لذا نیاز به پاسخی علمی دارد 

ممکن است علم،در حال حاضر نتواند به این سؤال پاسخ دهد،منتها اگر صبور باشیم،با پیشرفت علم،آیندگان

می توانند پاسخی مناسب به این سؤال علمی بدهند 

2_یک موجود نامرئی مهربان،این تکه های آهن را به طور منظم روی هم چیده و تپه ی منظم را تشکیل داده است❗️


  نکته ی1 :

❌پاسخ دوم صرفاً یک پاسخ غیر علمیست،به یک پرسش علمی❗️

اگر انسان،خردمند و صبور باشد،می تواند با گذر زمان،پاسخ را از راه درست بیابد و نیازی به توجیه غیر علمی برای آرام کردن ذهن خود نخواهد داشت❕


 سؤال2 :

آیا پذیرش وجود این موجود نامرئی مهربان،عجیب تر از پذیرش تشکیل خود به خودی این تپه ی منظم در اثر طوفان،نیست؟!


اما پاسخ اصلی"سؤال1":

اگر علم،به این موضوع پی ببرد کهتکه های آهن موجود در بیابان،دارای خاصیت آهنربایی هستند،در این صورت با ایجاد طوفان و بلند شدن از سطح زمین،به هم نزدیک شده و هم را جذب می کنند، این همان راز تشکیل تپه ی منظم از آهن در اثر طوفان است❗️


 نکته ی2 :

با این کشف علمی،دیگر نیاز به باور آن موجود نامرئی مهربان،برای ایجاد تپه نیست 


 نکته ی پایانی:

 با توجه به این مثال می توان گفت:

بعد از آن انفجار مهیب،ذرات به علت وجود نیروی جاذبه،هم را جذب کردند و بدون دخالت خدایی نامرئی و مهربان 

این جهان طی میلیارد ها سال،

ایجاد شد...



✍تشریح اول:

🔍طبق معمول همیشه،در این کلیپ هم شاهد مغلطه ای از سمت جناب زئوس هستیم...

 مغلطه ی صورت گرفته،

مغلطه ای است میان نظم طبیعی و نظم غیر طبیعی...!


 به بیان ساده تر باید گفت:

 این که طوفانی شکل بگیرد و در اثر آن،مجموعه ای آهن که هر کدام در

نقطه ای افتاده بودند،کنار هم جمع شوند،شاید طبیعی باشد 

(نظم طبیعی که می تواند خالقی هوشمند و هدفمند

نداشته باشد )،

 منتها این که بگوییم:

انفجاری ابتدای عالم صورت گرفت و محصول آن انفجار،شد یک آپارتمان چهار طبقه ی پیشرفته،سخنی است غیر معقول و سفیهانه است 

چرا 

به 2 جهت:

1_امور طبیعی فاقد درک،شعور،تدبیر و اندیشه است 

2_یک امر طبیعی غیر ارادی،تا یک سقف خاص می تواند نظم بدهد

(مثلاً اگر بگویید 

جایی انفجار شد و به صورت طبیعی،دو تا آجر به صورت هشتی،

قرار گرفتند،

این نظم را عقل می تواند بپذیرد که طبیعی باشد،اما اگر گفتیم:

جایی انفجاری شد و به صورت طبیعی،یک خانه ی چهار خوابه با یک آشپزخانه ی اوپن به وجود آمد،

این نظم را هیچ عاقلی نمی پذیرد که طبیعی و غیر 

هوشمند صورت گرفته باشد،

چرا که عقلا خواهند گفت:

✳️شانس و اتفاقی که نظمی را ایجاد کند،یک سقف،محدوده و

اندازه ای دارد و خوب نیست آدم خودش را به حماقت بزند،

درست است؟!



تشریح دوم:

❌یک مسلمان یا خداباور،اصل شعور موجودات را انکار

نمی کند

 به عنوان مثال قرآن در آیه ی 44

سوره ی اسراء می فرماید:

۞وً إن مَن شئ اِلّا یَسبحُ بِحَمده۞...

(اتفاقاً این گزارشات قرآن،خود اشاره به یک معجزه ی علمی

(miraculously science)دارد)


✳️نکته ای که در این جا مطرح می شود،این است که هر موجودی،یک پتانسیل و ظرفیت محدودی را دارا است،

به عنوان مثال:

آیا گربه(که یک حیوان است)،شعورش از یک ماده و یک اتم،بیشتر هست یا خیر 

قطعاً بله... 

حالا اگر کسی بگوید:

این ساختمان 3 طبقه ی مجهز را این گربه،مهندسی و طراحی کرده است شما قبول می کنید؟!

قطعاً خیر❗️

 درست است که گفتیم:

گربه فهم و شعور دارد،اما نه دیگر تا این حد که یک پا مهندس معمار باشد برای خود‼️

در حقیقت توان فکری یک گربه در این حد و اندازه نیست که پیشرفت علمی و تجربی داشته باشد ،

 به بیان روشن تر:

این نوع شعور داشتن،به معنای این نیست که"هر کاری"از او ساخته باشد و از عهده اش برآید 


✅ما می پذیریم که ماده شعور دارد،اما در همین اندازه که یک عکس العمل محدود از خود نشان دهد و به اشکال مختلفی تبدیل شود،

منتها هیچ ماده ای تا به حال نتوانسته به انتخاب خود،یک صندلی را به صورت طبیعی و اتفاقی بسازد...‼️


یعنی:

اگر شما کل قرآن مجید را هم برای این مولکول های اتم،

قرائت فرمایید

هیچ گاه ماده،این توان و قابلیت را پیدا نخواهد کرد که از پیش خود،

دست به یک طراحی هوشمندانه بزند 

✳️به بیان فلسفی،ماده عکس العمل reactional دارد،نه این که فاعل مختار (having free will) باشد،


زیرا فاعل مختار در انجام یا ترک یک فعل،مختار است و حتی مختار است که نه ترک کند و نه فعلی را مرتکب شود،حال آن که عکس العمل ماده در فیزیک،الزامی و obligatory

می باشد...(‼️)،

➕علاوه بر این ها باید گفت:

تغییرات مواد طبیعی جهان هستی،فرع بر اصل وجود و پیدایششان هست،


متها اگر ماده،معدوم و هیچ باشد،می تواند تغییر کند و به شکل طبیعی دیگری درآید (قطعاً خیر)

حال سؤال ما از بی خدایان این است:

⬅️آن انفجار اولیه و نیروی جاذبه ی بین مواد هستی،

حدوث و سابقه نیستی داشته اند

یا خیر؟!

قطعاً پاسخ می دهید:

طبق قانون دوم ترمودینامیک،جهان و تمام مواد هستی،حادث

بوده اند و سابقه ی عدم داشته اند

 در این صورت می گوییم:

محال عقلی است که شیء ممکن،بدون علت وجودی،

لباس هستی بر تن کند،چرا که سؤال ما این خواهد شد:

در آن لحظه ای که معدوم و نیست بوده،چگونه با آن که فاقد وجود بوده،

خود را واجد وجود کرده است ؟


✅با توجه به مطالب فوق،

نتیجه ی پذیرش آفرینش از هیچ، می شود امتناع ذاتی و اجتماع نقیضین،که در فلسفه‌ از محالات ذاتی است و ناممکن...


 تألیف و پاسخ توسط:

✍تیم تحقیقاتی "تقابل استدلال"

 


نقد کلیپ سوم زئوس پری دریایی

| شنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۵، ۰۲:۱۸ ب.ظ | ۰ نظر

 بِسْمـِ اَللهِ اَلَْرَّحمٰنِ اَلرَّحیمـ 



 نقد کلیپ سوم زئوس"

 پری دریایی"


🔹🔹🔹🔹🔹🔹



تحلیل:

1_شباهت داستان پری دریایی و خدا(از نظر زئوس ):

اشاره به نگارش داستان پری دریایی،توسط هانس کریستین اندرسون،

در کنار دریای دانمارک،تحت تأثیر خیالات خود

(طبق اعتقاد_زئوس،وجود خدا هم از همین خیالات

شروع شد 

شخصی برای اولین بار تحت تأثیر احساسات و خیالاتش،این وجود خیالی را معرفی کرد)


 اشاره به تکرار مکرر این داستان،در تمدن آشوریان و بابل در یونان باستان و نسبت دادن آرایش مرجان های دریایی در

اقیانوس ها،توسط پری دریایی

(طبق اعتقاد زئوس،ادیان مختلف،همه به وجود خدا اشاره کرده و مکرر آن را تکرار کردند)


نتیجه:

اعتقاد به پری دریایی،3 حالت دارد:

1 پری دریایی تنها یک فسانه است،ساخته ی ذهن بشر❗️

باور داشتن به وجودی بدون دلیل منطقی غیر ممکن است،لذا پری دریایی وجود ندارد❗️


2_پری دریایی وجود دارد ،چرا که در دوره های مختلف،

بسیاری افراد داستان وی را نقل کرده و گذشتگان ما به او

اعتقاد داشته اند،

شاید همان هانس،برای اولین

بار وی را دیده است❗️


آرایش مرجان ها نشان وجود اوست و چون از اثر می توان به مؤثر پی برد،از این آرایش هم،می توان به وجود پری دریایی

اعتقاد پیدا کرد


3_هیچ کس پری دریایی را ندیده است،اما این دلیلی بر عدم وجود وی نیست،شاید گوشه ای از اقیانوسی باشد،که ما تاکنون به وی دسترسی پیدا نکرده ایم،

پس نه می توان به وجودش ایمان داشت و نه به عدم وجودش،

شاید باشد و شاید خیر❗️


✅حال می توان با جایگزین واژه ی

" خدا" به جای "پری دریایی"،همین 3 گزاره را،راجع به خالق در نظر گرفت❕❗️


✍تشریح:

در پاسخ به ادعاهای جناب زئوس و این قیاس جالب،مطالب مورد نظر را در 5 قسمت،

خدمت شما عزیزان ارائه می کنیم:‌


به طور کلی، اصل مقایسه ی یک موجود جسمانی،مانند پری دریایی،با خداوند عالم،از ریشه اشتباه و اساساً

مغالطه است،اگر ما در یک فضای مشخص،به دنبال یک موجود جسمانی بگردیم و آن را با هیچ کدام از حواس

پنج‌ گانه ی خود پیدا نکنیم،بر اساس حساب احتمالات،می‌ توانیم به این یقین برسیم:

✅این جسم در این محدوده ی خاص،وجود ندارد،

ولی در مورد یک موجود غیر جسمانی که با هیچ‌_کدام از حواس پنج ‌گانه قابل مشاهده نیست و فقط از طریق‌ عقل و نیز

مشاهده ی آثارش قابل اثبات است،چنین قانونی صدق

نمی  کند 


✅نمونه‌ های بسیاری در این عالم وجود دارند که از این قانون پیروی نمی‌کنند،از جمله این موارد:

✅عقل،اختیار،روح و مانند آن است که هیچ گاه نمی‌ توان آن ها را مشاهده کرد،ولی از طریق برهان عقلی و یا آثارشان،

می‌توان به وجودشان پی برد،

خداوند متعال نیز وجود مطلقی است که ما او را از طریق عقل ثابت نموده و با مشاهده ی آثارش به وجود او اطمینان پیدا می‌ کنیم،

✅پس این گونه نیست که ما در دنیا به دنبال خدا بگردیم و توقع داشته باشیم که او را با چشمان خود ببینیم و هنگامی که نتوانستیم او را ببینیم،از وجود او ناامید شویم 

 اما پری دریایی این ‌گونه نیست،زیرا این #توقع_وجود_دارد که بتوانیم او را با چشمان خود ببینیم،

پس اگر نتوانستیم او را پیدا کنیم،

می ‌توانیم بگوییم: چنین موجودی،وجود ندارد !


فراموش نکنیم:

پری دریایی،یک موجود جسمانی و ممکن الوجود است،ولی خداوند متعال،یک موجود غیر جسمانی و واجب الوجود 



2_آمده است:

باور داشتن وجودی بدون دلیل منطقی،غیر ممکن است،

پس پری دریایی وجود ندارد 

✅بله،این سخن صحیح است و ما هم آن را قبول داریم

 منتها بحث این است:

 مگر ما الله را بدون دلیل منطقی اثبات می‌کنیم که شما خدا را با پری دریایی،که دلیلی بر وجودش نیست،

مقایسه می‌ کنید⁉️


3در احتمال"2"زئوس آمده است:

پری دریایی وجود دارد ،چرا که در دوره های مختلف بسیاری از افراد، داستان وی را نقل کرده و گذشتگان ما به او اعتقاد داشته اند،

شاید همان هانس برای اولین بار وی را دیده است❗️

معلوم نیست این دوست پریشان فکر ما ،از کدام روش برای شکل دادن به ذهن مشوش خود،استفاده کرده است 

⬅️اگر او می‌خواهد بگوید:

خداباوران نیز به خاطر حرف های گذشتگانشان خدا را باور دارند،در این‌ صورت در پاسخ او می ‌گوییم: 

 این سخن،بزرگ ترین تهمتی

است که می‌ توان درباره ی خدا باوران مطرح کرد،زیرا یکی از اصول حاکم بر اندیشه‌ های خداباوری،به ویژه دین اسلام،این است که هر شخصی باید از طریق عقل خود به وجود خداوند یقین پیدا کند❗️



اسلام می‌ گوید:

اگر شخصی فقط از روی تقلید به وجود خداوند و معاد اقرار کند،این اقرار او پذیرفته نیست و در جرگه ی مسلمانان واقعی قرار نمی گیرد،هرچند ممکن است احکام ظاهری مسلمانان را داشته باشد،

✳️به ویژه آن که قرآن کریم بارها و بارها،ملحدین و مشرکین را به خاطر پیروی از نیاکانشان،مورد نکوهش قرار داده و مسلمانان را به تفکر درباره ی خداوند و آثار خلقت او دعوت کرده است،تا از طریق تفکر،وجود او را باور کنند،


➕به علاوه،در طول تاریخ،برخی از انسان ها برای فرار از بار مسئولیتی که خداباوری برای آن ها به دنبال می‌آورد،همیشه در پی این بوده‌ اند که به گونه‌ای خدا را انکار کنند،

🔶لکن به خاطر منطق قدرتی که در پشت پرده ی اثبات وجود خدا قرار دارد،این افراد هیچ‌گاه نتوانسته‌ اند به هدف خود برسند و انسان‌ های

آزاد اندیش را درباره ی عدم وجود خدا متقاعد سازند،با این ‌که انگیزه ی فراوانی برای انکار خدا در انسان‌ ها وجود دارد،تا مجبور نباشند به تکالیف او عمل کنند،

⬅️پس اعتقاد به وجود خدا،در نزد اهل فکر و اندیشه(نه مردم عوام)به خاطر حرف گذشتگان نبوده است،بلکه به خاطر منطق و برهان نیرومندی است که این تفکر را پشتیبانی

می ‌کند...


4_در ادامه ی ادعای"2"زئوس،

آمده است:

 آرایش مرجان ها نشان وجود اوست و چون از اثر می ‌توان به مؤثر پی برد،از این آرایش هم می توان به وجود پری دریایی

اعتقاد پیدا کرد❗️

✅❓آیا این شخص با این جمله

می‌ خواهد برهان علیت را که ما برای اثبات وجود خدا ارائه می‌کنیم،زیر سؤال ببرد و بگوید:

❌چون رنگ آمیزی مرجان ‌ها کار پری دریایی نیست،پس خلقت دنیا نیز کار خدا نیست !؟

⬅️اگر واقعاً مقصود او این باشد،در این‌ صورت آن قدر این استدلال پوچ و بی‌محتوا خواهد بود که حتی کودکان دبستانی هم به راحتی می‌توانند،مغالطه ی موجود در آن را درک کنند❗️

آیا رنگ آمیزی مرجان ‌ها،هیچ علتی غیر از پری دریایی نمی‌_تواند داشته باشد⁉️

آیا اگر کسی این رنگ آمیزی را اشتباهاً به یک موجودی نسبت داد،

با اشتباه او قانون علیت زیر سؤال می‌رود ؟

آیا اگر نتوانستیم علت رنگ آمیزی مرجان ها را پیدا کنیم،معنایش این است که رنگ آن ها هیچ علتی ندارد⁉️

آیا اگر علت یک پدیده،پری دریایی نبود،دلیل بر این است که علت جهان آفرینش نیز،خداوند نیست⁉️


❎این چه استدلال مسخره ای است⁉️


ما علیت خدا را از طریق برهان مسلم و قطعی علیت،که

نتیجه ی آن به بدیهیات باز می‌گردد، ثابت می‌کنیم،پس علیت خدا برای دنیا همچون علیت پری دریایی برای رنگ مرجان ها نیست که قابل اثبات نباشد❗️


5_در احتمال"3"زئوس،

آمده است:

هیچ کس پری دریایی را ندیده است،اما این دلیلی بر عدم وجود وی نیست،شاید گوشه ای از اقیانوسی باشد که ما تاکنون به وی دسترسی پیدا نکرده ایم،

پس نه می توان به وجودش ایمان داشت و نه به عدم وجودش❗️

✅در این بخش نیز این شخص متوهم،از یک کلام صحیح،یک نتیجه ی غلط گرفته است

می‌ گوید:

اگر چیزی را ندیدیم،پس نه می ‌توان به وجود آن ایمان داشت و نه به عدم وجود آن

✅بله،این سخن صحیح است،ولی فقط درباره ی ممکناتی صحیح است که دلیل عقلی بر وجود آن ها نداشته باشیم،نه در مورد واجب الوجود و ممکناتی(مانند: روح،عقل و...)که دلیل قطعی بر وجود آن ها در دست داریم)

یعنی اگر یک شیء،نسبتش با وجود و عدم مساوی بود،فقط هنگامی می‌ توانیم به #وجود آن حکم کنیم که دلیل قطعی بر وجود آن پیدا کنیم،که البته این دلیل قطعی یا با مشاهده ی حسی است و یا با مشاهده ی منطقی و برهانی،


ولی اگر یک شیء نسبت به وجود و عدم مساوی نبود،بلکه بر اساس برهان ثابت شد که وجودش واجب است،هرگز ندیدن آن دلیل بر این

نمی‌ شود که هم وجودش ممکن است و هم عدمش،بلکه این شیء قطعاً موجود است...✅


همچنین اگر بر اساس برهان ثابت شد:

یک شیء عدمش واجب است،باز هم ندیدن آن دلیل بر این نمی‌ شودکه هم وجودش ممکن است و هم عدمش،بلکه این #شیء قطعاً معدوم است✅...


  تألیف و پاسخ توسط:

✍تیم تحقیقاتی "تقابل استدلال" 

 


نقد کلیپ دوم زئوس

| شنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۵، ۰۱:۵۱ ب.ظ | ۰ نظر


  بِسْمـِ اَللهِ اَلَْرَّحمٰنِ اَلرَّحیمـ 



  نقد کلیپ دوم زئوس



🔹🔹🔹🔹🔹




 تحلیل:

 ادعا شده کعبه،خانه ی خداست،به این معنی که مسلمین تصور می کنند،خدا مطلقاً در آن جا حضور دارد❗️


✍تشریح:

✅هیچ مسلمانی اعتقاد ندارد:

کعبه مطلقاً،مکانی است که خداوند در آن حضور دارد 

طبق اصل اعتقادی تمامی ادیان ابراهیمی(البته بدون در نظر گرفتن تحریف)خداوند مجرد است و 

بی نیاز از مکان...

✅تصور مکان برای خداوند،با اصل واجب الوجودی وی در تضاد است و به دلیل ایجاد اجماع نقیضین،منجر به محال عقلی می شود و

باطل است،

 لذا باید گفت:

اگر برای کعبه،نام«بیت الله»را داریم،به این علت شأن و مقام والای این مکان است،به طوری که خداوند،آن جا را به خود نسبت

می دهد،مانند:

 ماه رمضان،

که ماه خدا نام دارد:

http://www.x-shobhe.com/view/1670.html


 تحلیل:

ادعا شده اگر طبق گفته ی قرآن،جریان«ابرهه»و حفاظت خداوند از خانه ی کعبه،رخ داده است،چطور خدا در جریان سیلی که بعد اتفاق افتاد و منجر به خرابی 

کعبه شد،کاری نکرد؟!

✅این مطلب نشان از ناتوانی خداوند دارد در دفاع از خانه ی خود و ادعای این جریان و دفاع از کعبه،

رد می شود❗️


✍تشریح:

✅کعبه و مسجد الحرام،مقدس ترین و با ارزش ترین #مکان در روی زمین است،

اما از نظر ساختمان و ظاهر یک مکان دنیایی مادی و زمینی است و تمام قوانین جهان ماده بر آن حکم فرما

از جمله قوانین حاکم بر این مکان مقدس این است که در مقابل سیل،زلزله،آتش سوزی و انفجار آسیب پذیر باشد...

خداوند برای حفظ این خانه،قوانین کلی عالم را بر هم نزده است،

البته،حفظ کعبه به معنای حفظ ساختمان آن نیست،بلکه به معنای حفظ حرمت آن در قلوب مردمان است،تا هر گاه در اثر حوادث و بلایا این خانه ویران شد،همین مردم با تمام توان خود آن را دوباره بسازند...

در مواردی مانند:

حمله ی اصحاب فیل،که

اراده ی خداوند بر حفظ کعبه و تنبیه دشمنان تعلق گرفته است،هجوم آنان را به وسیله ی پرندگانی بسیار ضعیف،دفع کرده و آنان را از بین برده است،تا به همگان بفهماند قدرت خداوند بالاترین قدرت هاست و دشمنان خدا هر اندازه قوی باشند،

در مقابل کوچک ترین و ضعیف ترین مخلوقات پروردگار،توان دفاع و

حفظ خود را ندارند:

http://www.islamquest.net//archive/question/fa8962


✅نکته ی دیگر این که:

جریان اصحاب فیل،گویا در همان تواریخی که دوستان دگراندیش در مواردی که به نفع تفکر

آن هاست،مانند:

«تحریفات قادسیه»علیه اسلام،استفاده می کنند،

آمده است❗️

اگر آن ها تواریخ را حجت می دانند،این جریان را هم

طبیعتاً باید بپذیرند،

➕به علاوه،اگر قرار بود خداوند،همواره تمام امور جهان،از جمله حفاظت از خانه ی

خودش را،از طریق معجزه پیش ببرد،جایی برای امتحان

انسان ها،رساندن برخی آن ها به کمال از این طریق و نیز مردود شدن برخی از

آن ها،باقی نمی ماند،

✅بنابراین:

خداوند فقط گاهی به صورت محدود از معجزه استفاده می کند،تا حجت را بر بعضی از افراد که خیلی توانایی استفاده از قدرت تفکر خود را ندارند،تمام کند❗️❕


تحلیل3:

🔶اشاره به شخصی مسیحی که با مصالح دزدی کلیسا،بعد از این سیل و خرابی خانه ی خدا،خانه ای ساخت در نزدیکی کعبه،که برای گذاشتن سنگ سیاه در محل خود،احتمال درگیری و خونریزی به وجود آمد❗️


✍تشریح:

❗️حتی گوگل در پاسخ به این ادعا هنگ کرد

به جناب زئوس،بابت این حد از توانایی در باب خیال پردازی،تبریک

می گوییم❗️


تحلیل4:

 اثبات وجود خدا با این استدلال:

خدا ادعا دارد خداست،چرا که در قرآن تحدی کرده و می فرماید:

هیچ کس نمی تواند آیه ای

مانند آیات من بیاورد❗️


✍تشریح:

این که ادعا شود،اثبات«کلام الله»بودن قرآن،فقط به خاطر تحدیقرآن باشد،

خیر،چنین نیست❗

قرآن نسخه ی هدایت بشر است که آیات آن هم مطابق فطرت و عقل بشر و هم بر اساس منطق و استدلال می باشد،به گونه ای که مفسران یکی از منابع تفسیر قرآن را،عقل می دانند...


✅براهین مختلفی که در این کتاب الهی به چشم می خورد،شاهد

گویایی بر این مدعاست...

بررسی ویژگی های قرآن و آورنده ی آن،هر عقل سلیمی را به این حقیقت متوجه می سازد که قرآن کتابی است از جانب خداوند حکیم و گفتار بشر نیست،

از جمله این دلایل:

1تحدی یا مبارزه طلبی قرآن...

2هماهنگی آیات...

3اعجاز در قلمرو لفظ و ساختار ظاهری متن...

4عدم تحریف قرآن...

5پیش گویی های قرآن و...:

http://www.eteghadat.com/forum/topic-t2761.html


تحلیل5:

اشاره دارد به:آیه ی ۞الٓمٓ

و این قیاس:

اگر خدا در قرآن فرمود:

(الٓمٓـ)..

دانشمندان و مخترعین فرانسوی توانستند به:

GLX

دست پیدا کنند و می توان گفت:

❗️قطعاً فواید این دستگاه،از این آیه،برای بشر،بیشتر و بهتر

خواهد بود!


✍تشریح:

✅این ادعا،مغلطه ی واضح است،

حروف مقطعه و فوایدی که برای بشر دارند:

1این حروف که در اصطلاح علوم قرآنی به آن«حروف مقطعه»

می گویند،

حروفی بیهوده نیستند،

زیرا فواید بسیاری برای آن بیان

کرده ‌اند و از آن ها به«حروف مرموز»تعبیر شده است،

❌گمان نمی ‌کنیم اگر معنای«مرموز»را از شما بپرسند،در پاسخ بگویید:

«بیهوده»❕

2با بیانی که ما از مفسران در دست داریم،معلوم می ‌شود:

این ها رمزی است بین خدا و رسولش که البته ممکن است،بشر به بعضی از رموز آن بتواند پی ببرد،منتها در هر رمزی،اسراری نهفته است،که دیگران از آن بی‌خبرند و عدم اطلاع دیگران از آن اسرار،دلیل بر بیهوده بودن آن،

نیست❗️

3اگر در یک کتاب هدایت‌ گر که برای عموم نوشته شده،چند نکته کلیدی هم برای خواص قرار داده شود،منافاتی با هدایت‌ گری آن کتاب ندارد❗️

4این رموز گرچه شاید به طور مستقیم گره‌ ای از مشکلات انسان‌ های امروزی را باز نکند،اما با توجه به این‌ که این حروف رمزی بین خدا و رسولش است،چه بسا پیامبر(ص)بهره ‌گیری از این رموز بهتر از عهده راهنمایی بشر بر آید و گره‌ای از مشکلات گمراهی بشر را حل نماید:

http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa7800


تحلیل6:

اشاره دارد به این مطلب که خداوند و یا شاید مسلمین،این ایراد را این گونه توجیه می کنند:

هر کلام خدا در قرآن،70 بطن دارد و هر بطن،خود 70 بطن دیگر،لذا امثال این آیه،با این که برای ما فایده ای ندارند،اما باید با این توجیه،آن ها را مفید بدانیم❕


✍تشریح:

✅بهتر است بدانیم گرچه خداوند نفرموده:

یک آیه بیاورید...(❗️)،

بلکه فرموده:

ده سوره و اگر نمی‌ توانید،یک

سوره بیاورید،

❗️اما تردیدی نیست که بشر حتی نمی‌ تواند یک آیه بیاورد،چرا که اگر بتواند یک آیه بیاورد،آیات دیگر را نیز

می ‌تواند بیاورد تا یک سوره

تشکیل شود،

جالب این که بشر نمی ‌تواند حتی،حروف

 مقطعه ‌ای نیز مثل قرآن بیاورد،نه این که بلد نیست مانند:

۞الٓمـٓ۞ یا ۞حمٓـ۞،

او هم بگوید:

«امعـٓ»...(❗️)،

اما اگر قرار باشد که حرف و سخن،علمی و حکیمانه باشد،می‌ بینیم که به ویژه بشر امروز،به نقش حروف مقطعه،بیش از پیش پی برده است و چه در علم پزشکی،چه در علم ارتباطات،چه در علوم کامپیوتری و...

از آن استفاده می ‌کند،

📝مثل:

DNA – PC – E-mail – SMS – CNN – BBC...

یا ده‌ ها هزار واژه ‌ی دیگر که قالب حروف مقطعه،بیان

می‌ شود،

حروف مقطع قرآن کریم نیز سراسر علم است و اگر گفتند:

رمز و راز است،یعنی:

علوم پیچیده شده‌ ای است که هر کسی به آن دسترسی نمی‌ یابد،اما علم آن بیان و جاری می ‌شود،

لذا امیرالمؤمنین(ع)فرمود:

-من نقطه ی زیر 

بِسْمـِ اَللهِ اَلَْرَّحمٰنِ اَلرَّحیمـ هستم،-منم «حوامیم»...

-منم طٰه و منم یسٓ 

⁉️حال بشر کجا می‌ تواند امیرالمؤمنینی خلق کند و یا اصلاً کجا می ‌تواند او را بشناسد که بخواهد چنین علومی را در قالب حروف مقطعه بیان نماید،یا مثل آن را بیاورد و در قالب حروف مقطعه بیان و تعلیمش نماید:

http://www.x-shobhe.com/view/4889.html


باید گفت:

قرآن کریم،تجلی علم و حکمت الهی است،پس کسی می‌ تواند مثل آن را بیاورد که چنان علم،حکمت و قدرتی داشته باشد،لذا فرمود:

✅اگر همه ی اندیشمندان و توان ‌های علمی خود را نیز جمع کنید،نمی‌ شود و ممکن نیست،چرا که همگان خود تجلی علم او هستند...


تحلیل7:

اشاره دارد به آیه ی 82 سوره ی نساء که می فرماید:

اگر قرآن گفته ی شخصی جز خداوند بود،قطعاً در آن تناقضات زیادی یافت می شد❗️

اما نقد زئوس:

مگر در کتب دیگر اختلاف زیاد موجود است؟!

اگر بنا باشد میزان،اختلاف شود،پس هر کتاب بدون اختلافی از خداست،

لذا کتب دیگر اختلاف دارند و این ثابت می کند آن ها از خدا نیست،فقط قرآن از خداست و نکته ی

دیگر این که:

اختلاف این کتب هم رفع

نمی شود که اگر بشود،آن ها مثل قرآن خواهند بود❗️


✍تشریح:

✅معجزه بودن عدم اختلاف در قرآن کریم،با توجه به مجموعه

ویژگی ‌های قرآن و آورنده ی آن،یعنی:

محمد(ص)،روشن می‌ شود،

بنابراین،ما از نتیجه ی این اشکال زئوس هراسی نداریم،

یعنی:

اگر کتابی پیدا شد که تمام

ویژگی های قرآن و آورنده ی آن را داشت و هیچ اختلافی هم در آن نبود،ما آن کتاب را از سوی خدا می‌ دانیم!

اما بعضی از خصوصیات قرآن و پیامبر(ص)که آن را

آورده است،عبارت‌اند از:

1قرآن در طی مدت طولانی

(بیست و سه سال)آورده شده است،نه طی یک مدت کوتاه،پس کتابی که با قرآن مقایسه می ‌شود نیز باید طی مدت طولانی نوشته شده باشد،تا بتوان قضاوت کرد❗️


2در این بیست و سه سال،حوادث مختلف،اعم از جنگ و صلح،شادی و اندوه،فقر و ثروت،امنیت و ناامنی و...

برای آوردنده ی این کتاب رخ داده است،ولی در عین حال،آیات اولی آن با آخرین آیات آن،از نظر سطح علمی،آوا و آهنگ و دیگر

ویژگی ‌ها هیچ فرقی ندارند،در حالی‌ که انسان‌ های معمولی چه بسا در طی دو سال،حتی در حالت عادی هم سطح نوشته‌ هایشان از نظر علمی و

ادبی و...

تفاوت محسوسی پیدا می ‌کند،چه برسد به این ‌که حوادث مختلفی را هم تجربه کنند❕


3 آورنده ی قرآن به شهادت تاریخ،یک انسان امی بوده است که در طول عمر خود،حتی یک جمله را هم ننوشته و در هیچ مکتب و آموزشگاهی شرکت نکرده است،او نهایتاً در تمام عمر خود فقط دو سفر تجاری به شام داشته،که یکی از آن ها در زمان خرسالی رخ داده است،پس کتابی

را هم که می‌ خواهید با قرآن مقایسه کنید،آورنده اش باید چنین ویژگی‌ هایی داشته باشد‼️


4 قرآن عین همان چیزی است که بر پیامبر(ص)نازل شده است،یعنی بعداً هیچ اصلاحی در جمله بندی،کلمات یا احکام آن صورت نگرفته است،پس اگر قرار است کتابی را با قرآن بسنجید،باید کتابی باشد که

نویسنده ی آن فی البداهه و با یک بار نوشتن و بدون هیچ گونه بازبینی و اصلاح،آن را بدون هیچ اختلاف،تناقض و تفاوت،نوشته باشد‼️


5 شاید کسی بتواند کتابی را با یک مضمون پوچ و بی فایده و یا دست ‌کم،کم فایده،بنویسد و ادعا کند که اختلافی در این کتاب نیست،ولی قرآن بر پایه ی یک ایدئولوژی روشن و محکم که عبارت است از:

نفی شرک و پرستش خدای یکتا والاترین و عمیق‌ترین دستورات اخلاقی ،اقتصادی،سیاسی و نظامی را به مخاطبان خودش ارائه می‌ کند که طبق ادعای مسلمانان،برای اداره ی امور شخصی و اجتماعی انسان ‌ها تا ابد کافیست،

بنابراین اگر قرار است کتابی را با قرآن بسنجیم،باید کتابی باشد که سطح کاربردی آن تا این حد گسترده باشد و بتواند انسان‌ ها را در

همه ی زمینه‌ ها به سوی یک هدف مشخص،هدایت کند❗️


 کلام آخر:

ویژگی‌ های بسیار دیگری هم وجود دارد که برای قضاوت صحیح،باید

آن ها را هم اضافه کنیم،ولی ما به شما تخفیف می ‌دهیم و از آن ها صرف نظر می‌ کنیم❗️


 تألیف و پاسخ توسط:

تیم تحقیقاتی  "تقابل استدلال"

 


دلایل ملحدین و خداناباوران

| پنجشنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۷:۰۱ ب.ظ | ۰ نظر


ملحد می گوید:


🔹تغییر گونه ها ۱۰۰ درصد صحیح است اما این امر (در طول میلیونها سال) اتفاق افتاده است طوری که اکنون نمی توان آن را اثبات یا مشاهده نمود.


🔸نظریه تکامل ناقص است و نواقص زیادی دارد (اما علم در آینده پرده از آن بر خواهد داشت).


🔺فسیل ها و دلایل و هزاران موارد برای اثبات درستی تکامل هست که هیچ یک از آنها را نمی شناسم و نمی دانم چگونه آنها را بیابم و مورد بررسی قرار دهم اما این امور در (آینده) آشکار خواهد شد.


🔹جهان از طریق (انفجار بزرگ) پدید آمد، البته نه بلکه من (نظریه ریسمان ها) را می پذیرم، نه، من نظریه ای را ترجیح می دهم که می گوید (موجوداتی فضایی ما را پدید آورده اند) یا شاید هم جهان، ازلی باشد که این نیز در (آینده) آشکار خواهد شد.


🔸همجنس بازی به انتخاب من نیست بلکه ژنی موجود در انسان است که علم، این ژن را در (آینده) کشف خواهد نمود.


🔻انسان می تواند که موجودی زنده را بیافریند اما اکنون نه بلکه در (آینده) خواهد توانست.


🔹اسلام پایان خواهد یافت اما در (آینده).


 سپس در پایان می گوید: من با قناعت کامل و از طریق علم نه از طریق ایمان کورکورانه ملحد شدم. 


_______________________