بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

وضعیت باستان گرایان ایران

| دوشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۹:۱۳ ب.ظ | ۱ نظر



 جملاتی ازدکتر شریعتی درباره قرآن:


 قرآن کتابی است که با نام خدا آغاز می شود و با نام مردم پایان می پذیرد.


 کتابی آسمانی است اما ــ بر خلاف آنچه مؤمنین امروزی می پندارند و بی ایمانان امروز قیاس می کنند ــ بیشتر توجهش به طبیعت است و زندگی و آگاهی و عزت و قدرت و پیشرفت و کمال و جهاد!


 کتابی است که نام بیش از ۷۰ سوره اش از مسائل انسانی گرفته شده است و بیش از ۳۰ سوره اش از پدیده های مادی و تنها ۲ سوره اش از عبادات! آن هم حج و نماز!


 کتابی است که شماره آیات جهادش با آیات عبادتش قابل قیاس نیست...


 کتابی است که نخستین پیامش خواندن است و افتخار خدایش به تعلیم انسان با قلم… آن هم در جامعه ای و قبایلی که کتاب و قلم و تعلیم و تربیت مطرح نیست.


 این کتاب از آن روزی که به حیله دشمن و به جهل دوست لایش را بستند، لایه اش مصرف پیدا کرد و وقتی متنش متروک شد، جلدش رواج یافت و از آن هنگام که این کتاب را ــ که خواندنی نام دارد ــ دیگر نخواندند و برای تقدیس و تبرک و اسباب کشی بکار رفت، از وقتی که دیگر درمان دردهای فکری و روحی و اجتماعی را از او نخواستند، وسیله شفای امراض جسمی چون درد کمر و باد شانه و... شد و چون در بیداری رهایش کردند، بالای سر در خواب گذاشتند و بالاخره، اینکه می بینی؛ اکنون در خدمت اموات قرارش داده اند و نثار روح ارواح گذشتگانش و ندایش از قبرستان های ما به گوش می رسد،


قرآن! من شرمنده توأم اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند” چه کس مرده است؟ “چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است.


 قرآن! من شرمنده توام اگر تو را از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام. 

یکی ذوق می کند که تو را بر روی برنج نوشته،‌ یکی ذوق میکند که تو را فرش کرده، ‌یکی ذوق می کند که ترا با طلا نوشته، ‌یکی به خود می بالد که تو را در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و …


آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم⁉️

 قرآن! من شرمنده توأم اگر حتی آنان که تو را می خوانند و تو را می شنوند،‌ آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند! …

اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند ”احسنت …!”

گویی مسابقه نفس است …!


 قرآن!‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه، خواندن تو از آخر به اول معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنانکه ترا حفظ کرده اند دانا کنی، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند.


 خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو. آنان که وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند،‌ گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است.


 آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم...


"دکتر علی شریعتی" برگرفته از

پدر مادر ما متهمیم،


قسمتی دیگر از ذبح حجاب خانم های چادری در اینستاگرام 


با عرض سلام و احترام,خواهش می کنیم که تا آخر بخوانید,خصوصا خواهر های گرامی: تا چند سال پیش ما آدم ها برای چاپ نگاتیو دوربین های عکاسیمان بیشتر از ذوق, دلهره داشتیم. که مبادا عکس ها دست نا اهلش بی افتد و سفره ی عفتمان به یغما برود. و امروز می‌شود با داشتن آدرس صفحه‌ات، بدانیم دیشب شامتان چه بوده؟ آخرین لباس و روسری که خریده‌ای چه رنگی است؟ آخرین هدیه‌ای که گرفتی، چه بوده؟ دیشب با دوستانت کجا بودی؟ چه خوردی؟ و ... عکس‌های محجبه خود را به نامحرمان ناکجا آباد ارسال می‌کنی و مذبوحانه افتخار می‌کنی به چادری بودنت! آنوقت با تبختر و تفاخر فریاد می‌کشی «من حجاب را دوست دارم»!!! وا اسفا که در تفهیم مسئله حجاب موفق نبودیم. وا اسفا که خانم چادریِ ارزشی ما حیا را و عفاف را بالاتر و ضروری تر نداند! ابا دارم که بگویم اگر با همین روند, تبلیغاتمان برای حجاب پیش برود باید فاتحه ی فلسفه ی حجاب را بخوانیم و باید بگوییم وا اسلاما!!! 


خواهر گرامی من و شما چه ساده انگارانه خیال کردیم رسالت ابزارهای ارتباطی برداشتن فاصله میان ما و دوستانمان است غافل از آنکه این ابزارها همراه با حذف فاصله‌های ارضی، حریم سماوی ما را برچیدند! در هر صورت دست‌ مریزاد خواهران ارزشی، خسته نباشید برادران ولایی، خداقوت بچه‌های دغدغه مند تشکل‌ها، تبارک الله بچه‌های هیئت! چه بد بند حجاب را به آب دادید و حریم حیا را به باد!

پ.ن: کاش به جای کمپین من حجاب را دوست دارم که مروج این ضد حجابی ها و همچین جایی برای چادری های بد حجاب هم شد کمپین من عفاف را دوست دارم راه می افتاد!!! خواهر گرامی حجاب فقط چادر نیست,چادر یک حجاب برتر است,یادمان نرود قبل از چادر سر کردن باید یک مشت حیا و عفاف را برداشت... چادر یادگار حضرت فاطمه زهرا(س) است بیایید حرمتش را نگه داریم و به آن احترام بگذاریم...



واقعا دست مریزاد به این شاعر 


ای جهان؛تحسین گوىِ مَشیِ چون درویش تان !

کشوری با مردمش را میخرد یک فیش تان 


می توان وامی برای ساختِ برجی گرفت

با ضمانتنامه ی یک تارِ موی ریش تان 


مُهر داغِ دین به پیشانی زدید از خوفِ دوست

ای که شیطان دکترایش را گرفته پیش تان 


نور می بارد از آن سیمای جذابِ شما

صدهزاران مثل من قربانِ یک ته ریش تان 


در "قسَم به حضرت عباس" تان، شک نارواست

گرچه بیرون آمده : دُمِ خروسِ فیش تان


درد وجدان چیست!؟ ول کُن !باز سر بالا بگیر !

زور بازویِ خود است و رنجِ کم یا بیش  تان ! 


یک کمی ما از کسورات شما دلخور شدیم !!

عذر می خواهیم اگر گاهی قلم زد نیش تان ! 


بَره اند این ملت و اصلاً نمی فهمند کیست

دوست یادشمن در این اوضاع گرگ و میش تان !


با نوایِ کاروان، بستید بار و راهیِ

جبهه های حق علیه باطلِ در"کیش" تان


صد درِ جنت در آن سو !!روی خود وا کرده اید !

ای شمایان : یَعمُرونَ حالِ قوم و خویش تان !!

 

می توان بَستش!؟ نه، هرگز !وا شده زخمی عمیق 

بردرخت باورِ مردم ،به ضرب تیشِه تان !


در رِسیورهایتان کانالِ دین : نو سیگنال no signal

گوئیا یک ذره چرخانده ست شیطان! دیش تان 


 علی محمد محمدی


تفنگ اسباب بازی رایج بچها

| يكشنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۵۹ ق.ظ | ۰ نظر


 خامنه ای(حفظه الله):اسباب‌بازی رایج بچه‌های ما شده تفنگ.خب بابا! آمریکایی‌ها که پدرجدِ ما در این کارند،الان پشیمانند،درآن درمانده‌اند که چه‌کار کنند.ما بچه‌های خودمان را که اَلَکدولَک بازی می‌کردند که تحرک داشت و خوب بود،گرگم‌به هوا بازی می‌کردند که کار بسیار خوبی بود و ورزش بود و بازی و سرگرمی بود،یا این چیزی که خط کشی میکنند و لىِ‌لىِ میکنند – بازىِ بچه‌های ما این‌ها بود – آورده‌ایم نشانده‌ایم پای اینترنت، نه تحرک جسمی دارند، نه تحرک روحی دارند، و ذهنشان تسخیر شده به وسیله‌ی طرف مقابل. خب بیایید بازی تولید کنید، بازی ترویج کنید، همین بازی‌هایی که بنده حالا اسم آوردم و ده‌تا از این قبیل بازی که بین بچه‌های ما از قدیم معمول بوده را ترویج کنید؛ [این] یکی از کارها است، این‌ها را ترویج کنید.(92/9/19)

 استاد حسن عباسی: توصیه ما همیشه این بوده است که مسئولین آمریکایی یه سری به بازی‌های‌رایانه‌ای شان بزنند و ببینند که در یک بازی چند میلیون بار شلیک می شود به مخاطب و کسی که بازی می کند چند میلیون بار شلیک می کند.( کرسی‌های نظریه‌پردازی دکترینولوژی کلبه‌ی کرامت جلسه ۶۰۸) 


🔹🔷🔹🔷🔹🔷🔹🔷🔹🔷

جعل و دغل کاری در ترجمه ی منشور کوروش

| جمعه, ۱۸ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۴۵ ق.ظ | ۰ نظر


 جعل و دغل کاری در ترجمه ی منشور کوروش!!!



✅در ابتدا سه ترجمه ی معتبر منشور کوروش را معرفی می کنم و در ادامه قسمتی از ترجمه ی جعلی را نشان می دهم که در ترجمه های معتبر وجود ندارد و پس از آن، به ذکر ترجمه ی دو بند از این منشور بسنده می کنم.


✅ترجمه ی عبدالمجید ارفعی:

دکتر عبدالمجید ارفعی تنها متخصص زبان های اکدی و ایلامی در ایران است و نخستین شخصی است که استوانه گلی منتسب به کوروش را از زبان بابلی به فارسی ترجمه نموده است. 


⬅️در ترجمه دکتر ارفعی بسیاری از جعلیات و موارد نادرستی که برخی باستان گرایان تحت عنوان منشور کوروش منتشر می کنند، وجود ندارد و ثابت می کند مفاهیمی «نظیر آزادی ادیان»، «نسخ برده داری»، «آزادی بیان و انتقاد از حاکم» و ده ها مورد دیگر در منشور کوروش اشاره نشده و حتی نام اهورامزدا هم در آن وجود ندارد.

 ⬅️بلکه در آن کوروش از بت هایی به نام «مردوک» و «بعل» و «نبو» ستایش کرده و حتی اعتراف به پرستش آنها کرده است! همچنین کوروش اشاره کرده است که مردم در هنگام آوردن باج و خراج، پای او را می بوسیدند! 

مشاهده ترجمه دکتر عبدالمجید ارفعی از منشور کوروش: 


 http://www.iranboom.ir/nam-avaran/koroshe-bozorg/1476-manshor-korosh-bozorg.html


✅ترجمه ی ایروینگ فینکل:

همانگونه که می دانیم اصل منشور کوروش در موزه بریتانیا نگهداری می شود. ترجمه بعدی آن از پرفسور ایروینگ فینکل استاد زبان های باستانی در موزه بریتانیا می باشد. پرفسور فینکل یکی از بزرگ ترین بابلی شناسان دنیا می باشد که منشور کوروش را در موزه بریتانیا از زبان بابلی به زبان انگلیسی ترجمه کرده است. دکتر شاهرخ رزمجو که مسئول بخش خاورمیانه موزه بریتانیا می باشد این ترجمه فینکل را به فارسی برگردان نموده است. 

⬅️در ترجمه فینکل هم هیچ کدام از فضیلت های ادعایی باستان گرایان در مورد کوروش وجود ندارد و در آن کوروش در موارد متعدد به ستایش بت ها پرداخته است! 

ترجمه موزه بریتانیا از منشور کوروش به زبان انگلیسی: 


http://www.britishmuseum.org/explore/highlights/article_index/c/cyrus_cylinder_-_translation.aspx


ترجمه موزه بریتانیا از منشور کوروش به زبان فارسی:


http://www.britishmuseum.org/PDF/cyrus_cylinder_translation_persian_v2.pdf


✅ترجمه ی مرادی غیاث آبادی:

آقای مرادی غیاث آبادی در سایت خود تک تک کلمات منشور کوروش را آورده و ترجمه آن را کنارش نوشته است. آن جملات دل نشین و فریبنده که به منشور نسبت می دهند، در هیچ کجای آن نیامده است.

http://ghiasabadi.com/manshur-02.html 


❌ ترجمه ی جعلی

اما ترجمه غیر معتبر و جعلی ای که در سطح اینترنت پر شده است در زمان پهلوی توسط اشرف پهلوی و دستگاه های فرهنگی رژیم سابق منتشر شد و در آن بر خلاف ترجمه اساتید معتبر، امضای هیچ مترجمی پای آن دیده نمی شود و حتی به افتادگی ها و موارد ناخوانای آن هیچ اشاره ای نشده است و کاملا ذوقی و به دور از سایر مستندات تاریخی است و کوروش پیرو دین زرتشتی و اهورامزدا معرفی گردیده است!


قابل توجه آقایون پوست کلفت که حقوق چند ده میلیونی میگیرند واما 


یاد شهید بابایی بخیر که طلاهای همسرش را فروخت و به افسران و سربازان متاهل داد و گفت : مایحتاج عمومی گران شده و حقوق شما کفاف خرج زندگی رو نمیده !!


یاد شهید رجبی بخیر که پول قرض الحسنه به دیگر نیروها میداد و میگفت وام است و وقتی میگفتند دفترچه قسطش را بده میگفت کسی دیگر پرداخت میکند.


یاد شهید بابایی بخیر که یکی از دوستانش تعریف میکرد  که : دیدم صورتشو پوشونده و پیرمردی رو به دوش کشیده که معلوله ... شناختمش و رفتم جلو که ببینم چه خبره که فهمیدم پیرمرد رو برا استحمام میبره !!


یاد شهید حسین خرازی بخیر که قمقمه آبش را در حالی که خودش تشنه بود به همرزمانش میداد و خودش ریگ توی دهانش گذاشت که کامش از تشنگی به هم نچسبه !!


یاد شهید مهدی باکری بخیر که انبار دار به مسئولش گفت : میشه این رزمنده رو به من تحویل بدی، چون مثل سه تا کارگر کار میکنه طرف میگه رفتم جلو دیدم فرمانده لشگر مهدی باکریه که صورتشو پوشونده کسی نشناسدش و گفت چیزی به انباردار نگه !!


آره یاد خیلی شهدا به خیر که خیلی چیزها به ما یاد دادند که بدون چشم داشت و تلافی کمک کنیم و بفهمیم دیگران رو اگر کاری میکنیم فقط واسه رضای خدا باشه و هر چیزی رو به دید خودمون تفسیر نکنیم !!


برای رد شدن از سیم خاردار باید یه نفر روی سیم خاردار میخوابید تا بقیه از روش رد بشن(!!) داوطلب زیاد بود.

قرعه انداختند، افتاد بنام یک جوان زیبارو !! همه اعتراض کردند الا یک پیرمرد که گفت: چکار دارید بنامش افتاده دیگه ...

همه تودلشون گفتند : عجب پیرمرد سنگدلی !! دوباره قرعه انداختند، باز هم افتاد بنام همون جوون ...

جوان بدون درنگ خودش رو انداخت روی سیم خاردار

تو دل همه  غوغائی شد ...!!

بچه ها گریان و با اکراه شروع کردند به رد شدن از روی بدن جوان ... همه رفتند الا همون پیرمرد ... گفتند چرا نمیای ؟؟

گفت : نه شما برید من باید بدن پسرم رو ببرم برای مادرش

آخه مادرش منتظره ... درود بر شهامت و غیرت آنان !!


نمیدونم الان برای رد شدن و رسیدن به عرش دنیا پاتون رو روی خون کدام شهید گذاشتید ؟؟!! 


 ای حاکمان!!!مواظب باشید ... خون شهدا لیزه !! زمینتون می زنه !!از ما گفتن .......



میانجی گری بین ظالم و مظلوم خود ظلمی بزرگ است

| پنجشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۳۲ ق.ظ | ۰ نظر

 من در حدود بیست سال است که از فلسطین در مقابل اسرائیل دفاع کرده‌ام


من زمانی خطر اسرائیل را گوشزد می‌کردم که اسمی از فلسطین و اسرائیل در ایران نبود. ما مدافع مبارزات حق طلبانه فلسطینیها در مقابل اسرائیل هستیم. ولی یک مساله از همه مهمتر است و آن اینکه من می‌خواهم به تمام مردم جهان بگویم که هرگز میانجی بین ظالم و مظلوم نشوند. باید در چنین مواقعی طرف مظلوم را گرفت و خصمانه بر دشمن تاخت. آخر میانجیگری بین ظالم و مظلوم خود ظلمی بزرگ است و ما می‌خواستیم کسی چنین ظلمی را مرتکب نشود. از این جهت نپذیرفتیم و نخواهیم پذیرفت. و منطقی که از ظالم دفاع کند و بر مظلوم بتازد، منطق نیست. اگر شما رفت و آمد نمایندگانتان را به عنوان میانجی بین اسرائیل و فلسطین منطقی می‌دانید ما آن را منطقی نمی‌دانیم. ما تنها دفاع از فلسطین را منطقی می‌دانیم. هر کس بخواهد حق ما را در دنیا ثابت کند ما آن را تایید می‌کنیم. البته باید خود ظالم نباشد و الّا ما از ظالم تایید نمی‌کنیم. و لو به نفع ما کار کند. ما دارای اصولی هستیم که تا ابد به آن پایبند خواهیم بود.



🔽🔽🔹🔽🔽

امام خمینی (ره)؛ 09 آذر1388

یک تندروی مسلمان

| پنجشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۵۹ ق.ظ | ۰ نظر


چندی پیش جوکی به زبان انگلیسی در دنیای نت زاده شد ! که نکات ارزشمندی را در خصوص سیاست های رسانه های آمریکایی در بر داشت .


ترجمه فارسی جک به شکل زیر است :


مردی دارد در پارک مرکزی شهر نیویورک قدم میزند که ناگهان میبیند سگی به دختر بچه ای حمله کرده است.


مرد به طرف آنها می دود و با سگ درگیر می شود .


سرانجام سگ را می کشد و زندگی دختربچه را نجات می دهد.


پلیسی که صحنه را دیده بود به سمت آنها می آید و می گوید:


« تو یک قهرمانی »


فردا در روزنامه ها می نویسند :


” یک نیویورکی شجاع ، جان دختر بچه ای را نجات داد ”


آن مرد میگوید :


« اما من نیویورکی نیستم »



به همین دلیل روزنامه های صبح مینویسند :


” آمریکایی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد ”


آن مرد دوباره میگوید :


« اما من آمریکایی نیستم »


« خوب ، پس تو اهل کجا هستی ؟ »


« من ایرانی هستم ! »


فردای آن روز روزنامه ها اینگونه می نویسند :


« یک تندروی مسلمان ، سگ بی گناه آمریکایی را کشت ! »


صرفا جهت یه لبخند حلال

| چهارشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۸:۴۱ ب.ظ | ۰ نظر

صرفا جهت یه لبخند حلال ..


محافظ آقا (مقام معظم رهبری) تعریف میکرد میگفت رفته بودیم مناطق جنگی برای بازدید.

توی مسیر خلوت آقا گفتن اگه امکان داره کمی هم من رانندگی کنم.

میگفت بعد چند کیلومتر رسیدیم به یک دژبانی که یک سرباز انجا بود تا آقا رو دید هول شد.

زنگ زد مرکزشون گفت که یه شخصیت اومده اینجا..

از مرکز گفتن که کدوم شخصیت؟!!

گفت نمیدونم کیه ولی گویا که آدم خیلی مهمیه که آقای خامنه ای رانندشه!!


این لطیفه رو حضرت آقا تو جمعی بیان کردند و گفتند که ببینید میشه لطیفه ای رو گفت بدون اینکه به قومی توهین شود.


بر گرفته از خاطرات مقام معظم رهبرى.