بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

۱۴۰ مطلب با موضوع «سیاسی» ثبت شده است


 لطفا به اندازه غربی ها، غربزده باشید !!


 بعد از انتشار نوار صوتی در مورد فساد اخلاقی و ارتباط با یک زن متاهل از دونالد ترامپ نامزد جمهوری خواه آمریکا !


بعضی از غربزده گان داخلی در جواب این پرسش که چطور سکان هدایت این ابر قدرت به دست یک انسان فاسق سپرده میشه ؟؟؟


❌استدلال میکردند که این جزوی از فرهنگ غرب هستش و برای اونا عادیه !!!! 


با گذشت چند روز بعضی از سناتور های هم حزبی و سرشناس مثل جان مک کین، آرنولد شوارتزینگر و کاندولیزا رایس هم  اعلام کردند که به ترامپ رای نخواهد داد !!! 


❌علت ؟؟؟؟ فساد اخلاقی !!! 


❌ یعنی مک کین گاو چرون و رایس قاتل که دستش تا مفرغ به خون مردم عراق آلوده هست ! 

هم با این رذیله های اخلاقی مخالف اند !!

 

❌ خوده سردمداران ایالات متحده آمریکا، آمریکای دارای چهارصد میلیون وبسایت پورن و بزرگترین تولید کننده فیلم های مستهجن (89 درصد کل دنیا) در جهان ! 


❌آمریکای دارای بیشترین زندان و زندانی و کازینو و قمار خونه در جهان !


❌آمریکای دارای بالاترین درصد طلاق بیشترین میزان مصرف مخدر و الکل و روان‌گردان در جهان !


❌آمریکای دارای بیشترین تعداد همجنسگرایی در جهان و حمایت 53 درصدی مردمش از همجنسگرایی !!! 


❌ آمریکای جرمخیز ترین کشور جهان با سالانه دوازده میلیون تعداد جرم !


❌آمریکای دارای بیشترین درصد سقط جنین در جهان با سالانه سه میلیون سقط جنین !!!!!!!! 

( نکته جالب، مجموع سربازان کشته شده آمریکا از جنگ های انقلابی آمریکا تا جنگ دوم عراق دو میلیون نفر است !!!!!! ) 


❌خوده این سردمداران شرک و الحاد و فساد و فحشا در جهان مخالف سپرده شدن فرماندهی کل قوای آمریکا به یک فاسق هستند ! 


❌بعد یک مشت مثلاً روشنفکر جاهل ...

یک مشت نادان  ... 


❌میگن این جزو فرهنگشون هست و اصلا اشکالی نداره !


خوده شیاطین کازینو دار لاس‌وگاس میگن بده !!! 

اینا میگن جزو فرهنگشونه !!! 


❌لطفاً اندازه خوده غربی ها غربزده باشید !


حق قضاوت نداریم فرهنگ استعمار است

| دوشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۵، ۰۶:۲۱ ق.ظ | ۰ نظر


 اینکه دائما از هر کس‌، چه مذهبی و یا غیر مذهبی می‌شنویم که نباید انسان‌ها را قضاوت کرد‌، آیا این مطلب ریشه در سکولاریزم ندارد؟ آیا این به مفهوم قضاوت نکردن در هر شرایطی نیست و بین و تایید کننده همان نظری نیست که می‌گوید همه درست می‌گویند و درست عمل می‌کنند و یا همان پلورالیزم دینی محسوب نمی‌شود؟؟!


✅ چرا، دقیقاً مؤید همان نظریات است. وقتی شما گفتید: همه درست می‌گویند، همه درست عمل می‌کنند، در واقع خودتان ضمن گیجی، بدون ملاک، جهت و موضع خواهید شد و آن وقت آنها کارشان (استعمار و استثمار) را به سهولت انجام می‌دهند.

این شعاری که در سرتاسر جهان و به ویژه در میان ملل مسلمان، ملت‌های مستضعف و تحت ظلم و از جمله جمهوری اسلامی ایران شایع و رایج شده است، بیش از آن که صبغه‌ی فلسفی و «ایسمی» داشته باشد، یک تاکتیک و نیز حربه‌ی کاملاً سیاسی می‌باشد.

فلسفه و فیلسوف:

فلسفه و فیلسوف، در همیشه تاریخ و به ویژه در عصر ما را می‌توان به دو گروه تقسیم نمود:

گروه اول: فلسفه و فیلسوفان پیشرو – اینان اشخاصی هستند که صرف نظر از جریانات حاکم، صاحب نظر می‌باشند، حال چه نظرات آنها صحیح باشد و چه نباشد و توسط دیگران نقد شود. شاید بتوان مشاهیری چون: هگل، کانت، دکارت را در این ردیف نام برد.

گروه دوم: فلسفه و فیلسوفان تابع – این گروه، تابعِ قدرت هستند و درست مانند یک کارخانه‌ی تولیدی، به تناسب اهداف، برنامه‌ها و سفارشات قدرتمندان، فلسفه می‌بافند. نظریاتی می‌دهند که در نهایت هیچ نتیجه‌ای به جز توجیه و تطهیر نظام سلطه و جنایات آنها در بر ندارد.

حق و محق در این به اصلاح فلسفه‌ی نوین:

مثال: وقتی گفته شد: «همه درست می‌گویند و همه درست عمل می‌کنند»، یعنی اگر امریکا قصد نفوذ و سلطه بر کشور و ملت شما را دارد، کار درستی می‌کند – و اگر شما مقاومت می‌کنید، شما نیز کار درستی می‌کنید! حالا بپرسید: «تکلیف حق چه می‌شود»، بالتبع وقتی هر دو کار درستی می‌کنند، حق با طرف غالب و پیروز است. یعنی «حق با قدرت است»، البته تا وقتی که قدرت در دست امریکاست.

تعطیلی فلسفه و فیلسوف:

دیگر در جهان غرب، حتی در ممالکی چون آلمان، فرانسه و انگلیس که به نوعی پس از رنسانس، به جای یونان باستان و قرون وسطی، مهد فلسفه شدند، شخصیتی به نام «فیلسوف» وجود ندارد، هر چه هست، «جامعه شناس» می‌باشند.

این جا به جایی نیز با اهداف کاملاً سیاسیِ نظام قدرت صورت گرفته است، چرا که فلسفه، با وجود، حقایق عالم هستی و عقل و استدلال کار دارد و بالاخره ناچار است به حقایق و قوانین واحدی برسد، اما جامعه شناس مدعی می‌شود که من نه با اول و آخر جهان کاری دارم و نه با سایر قوانین نظام هستی، بلکه جامعه را کار دارم که در کجا هست، و طبق سفارش باید به کجا برسد! و بر آن اساس تولید نظریه می‌کند.


 حق قضاوت نداریم(؟!)

مقدمه فوق برای تقریب ذهن بیان شد، حال برای این که از موضوع سؤال خارج نشویم، صرف نظر از «ایسم»هایی که برای زیبایی، فریب و توجیه مطرح می‌شوند، به تحلیل و نقد ادعا بپردازیم.

*- کدام کار فردی یا اجتماعی انسان، بدون "قضاوت" یا داوری انجام می‌گیرد؟

*- اگر انسان از قوه عقل، شعور، منطق و علم برخوردار است، یعنی دائماً قضاوت و داوری می‌کند.

*- کار قوه‌‌ی «اختیار و انتخاب» چیست؟ آیا به غیر از قضاوت و داوری می‌باشد؟ آیا مقدمه‌ی هر گزینشی، داوری و قضاوت نیست؟ حتی وقتی انسان بین دو پیراهن، یکی را انتخاب می‌کند و آن را می‌خرد و یا می‌پوشد، به تناسب شاخص‌های خود قضاوت و داوری می‌کند.

*- وقتی به خود می‌گوید: این لباس برای این هوا، یا این مجلس مناسب نیست و آن یکی مناسب است، چه کاری جز قضاوت و داوری انجام داده است؟

*- از انتخاب دین، ملیت و مواضع کلان گرفته، تا انتخاب یک شبکه‌ی تلویزیونی یا اینترنتی و انتخاب یک فیلم برای دیدن و ...، همه بر اساس قضاوت و داوری صورت می‌گیرد.

*- آیا دانش آموزان یا دانشجویان، بدون قضاوت و داوری از یک سطح علمی به سطح دیگری می‌روند و یا متوقف می‌شوند؟ – آیا ازدواج بدون قضاوت و داوری واقع می‌شود؟ – آیا انتخاب شغل، شناخت دوست، شناخت دشمن – شناخت فایده و ضرر و ...، بدون داوری و قضاوت ممکن می‌باشد؟

*- آیا مسابقات ورزشی، یا سایر مراسم گزینشی (جهت اهدای جایزه اسکار، نوبل، سیمرغ، خرس طلایی و ...)، بدون داوری و قضاوت انجام می‌شود؟

پس حق قضاوت نداریم یعنی چه؟

پس فقط یک هدف دنبال می‌شود و آن این که در عرصه‌ی «اعتقاد و عمل»، که هر دو نتیجه‌ی خود را در نظام سیاسی و حکومتی نشان می‌دهند، «شما حق هیچ گونه قضاوتی ندارید»!

این بحث در "عرصه‌نظری"، با مقدماتی چون: خوب و بد نداریم – ارزش و ضد و ارزش نداریم – حُسن و قبح نداریم - مفهوم کلّی نداریم ... و در نتیجه «حق و باطل نداریم» شروع شد و بالتبع در "عرصه‌ی عملی" به: آدم خوب و بد نداریم – کار خوب و بد نداریم – نظام سیاسی خوب و بد نداریم - ظلم و ظالم و مظلوم نداریم و ... رخ نمود و امروز نتیجه‌ی آن بیان می‌شود که «ما حق قضاوت و داوری نداریم!»

شعارها:

به ویژه در دو سال اخیر، بسیار شاهد بودید که ناگهان شعارِ بی‌معنی و ظالمانه و عوامفریب «ما حق قضاوت نداریم و نباید داوری کنیم»، به انحای مختلف و توسط اشخاص یا ابزارهای متفاوت، به اذهان عمومی ملت ما نیز القا شد.

شخصیت سیاسی گفت: «ما حق قضاوت نداریم»، شخصیت علمی در دانشگاه همین را تعلیم داد، ورزشکار و هنرپیشه و شومن و ... نیز همین شعار را دادند، برخی از میهمانان ماه مبارک رمضان، در برنامه‌های رسانه ملی (رادیو و تلویزیون) اول یا آخر سخنان خود را به همین شعار رساندند،  و حتی در برخی از بیلبردهای خیابانی این شعار نوشته شد، به راستی چرا (؟!)

اهداف:

حالا مقصود چیست؟ آیا مقصود همان است که اسلام عزیز تعلیم داده که بدون علم قضاوت نکنید؟ یا از روی ظنّ (گمان) قضاوت نکنید که برخی از این گمان‌ها گناه است؟ خب این نهی که مطلق قضاوت را نفرموده است، بلکه شروط قضاوت را بیان کرده است.

اگر قرار است «قضاوت و داوری» به صورت مطلق درست نباشد که باید نه تنها تمامی دادگاه‌های جهان را تعطیل کنند، بلکه امتحانات درسی، مسابقات ورزشی، فستیوال‌های هنری، مجامع علمی و حتی شورای امنیت و دادگاه بین‌الملل و ... را برچینند، چرا که «کارشان فقط قضاوت است و دیگر هیچ».

بلکه هدف، فقط و فقط سیاسی است، منتهی چون هیچ موضعی از مواضع جزیی و کلی انسان، بدون اتکا به نوعی باور و اندیشه اتخاذ نمی‌شود، برایش مکتب و «ایسم» درست کردند تا توجیه به اصطلاح فلسفی و مکتبی داشته باشد.

مقصود اصلی (که حتی به صراحت در تألیفات آورده‌اند) این است که شما حق ندارید قضاوت کنید که «حمله اتمی امریکا به هیروشیما، جنایت بود و محکوم است» - «لشکرکشی امریکا به سایر کشورها، خلاف حقوق بین‌الملل بوده و محکوم است» - «جنایات نظام سلطه در داخل کشورهای‌ خودشان و خارج از آنها، خلاف حقوق بشر بوده و محکوم است» - «دخالت نظام استکباری صهیونیست، در تمامی امور داخلی سایر کشورها و حتی شئون زندگی فردی و اجتماعی ملت‌ها، خلاف لیبرالیسیم و دموکراسی می‌باشد و محکوم است» - «اهانت به مقدسات، قرآن سوزی، ترسیم کاریکاتور، تحریم آب و غذا و دارو ... و بالاخره نسل‌کشی و بچه‌کشی، مذموم و محکوم است». آری، شما حق قضاوت ندارید، بلکه باید بگویید: «هر که هر چه گفت و کرد، همان درست است!»

برای استیلای این نظام استعماری و ابلهانه، "فرهنگ سازی" لازم است و این فرهنگ‌سازی باید گام به گام، از داخل و شعاع محدودتر آغاز گردد.

پس می‌گویند: شما حق ندارید اگر فسق و فجور شخصی را دیدید، حکم دهید که فاسق و فاجر است – اگر ظلمی دیدید، داوری کنید که ظالم است – اگر فاحشه‌گری کرد، بگویید: فحشا بد است و این شخص اهل فحوش است – اگر کسی ضد دین یا نظام


سیاسی و اخلاق و فرهنگ اجتماعی شما، اقدام کرد، بگویید: کافر، منافق، خودفروش، ستون پنجم، ضد انقلاب، ضد نظام و ... می‌باشد.

می‌گویند: باید هر کس را، با هر اعتقاد و عملکردی که دارد، همان‌طوری که هست، بپذیرید و محترم بشمارید. البته این را به ما می‌گویند و خودشان در قبال ملت‌ها، به ویژه مسلمانان و بالاخص مردم ایران، اصلاً چنین مواضع نظری یا عملی ندارند.

در میان ملل مسلمان، از اعتقادات آنها سوء استفاده کرده و می‌‌گویند: «قضاوت کار آدما نیست، کار خداست»، یعنی شما مسلمانان، در دنیا هیچ موضع مخالفی نگیرید تا ما کارمان را راحت و بدون مزاحمت، ممانعت و مقاومت انجام دهیم. نه راجع به امام حسین علیه السلام و یزید و شمر و خولی قضاوت کنید، و نه تداوم آن را در اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله و اسلام امریکایی ببینید؛ بلکه کار قضاوت‌شان را به آخرت و خدا واگذار نمایید (این یعنی به همه چیز شک کن، تا روز قیامت برپا شود) – پس راجع به یزیدها و شمرهای زمانت نیز حق قضاوت ندارید، بگذارید کارشان را بکنند، اصلاً نه تنها تردید کنید که شاید کار درست را آنها می‌کنند، بلکه به خود القا کنید که کار آنها نیز درست و صحیح است – می‌ گویند: شما تسلیم باشید و قضاوت را به آخرت و خدا واگذار کنید!


تشخیص مصلحت نظام با الگوگیری از جنگ جهانی دوم! /  چهار سؤال ساده از نظریه‌پرداز


حضرت آیت‌الله نظریه‌پردازی کرده‌اند که «کشورهای غربی پس از جنگ جهانی دوم هزینه‌های نظامی‌شان را قطع کرده و همۀ پول‌ها را وارد اقتصاد کردند و در نتیجه پیشرفت کردند.» و در ادامه نیز افاضه فرموده‌اند که «این راه باز شده‌است و در دورۀ دوم آقای روحانی (تشویق حضّار) قطعاً می‌توانیم به این هدف برسیم.» 


با این سخنان ۴ سوال مطرح می‌شود که امید است از سوی ایشان (یا لااقل شارحان ایشان) پاسخ گیرد:


۱- اگر چنین استدلالی صحیح است، پس چرا همین کشورهای اروپایی که الگوی ایشانند، امروز جزء بیشترین هزینه‌کنندگان برای تسلیحات نظامی هستند؟! طبق آمارهای رسمی سازمان‌های بین‌المللی، در حالیکه امریکا در رتبۀ اول است و یک سوم بودجۀ نظامی کل دنیا را در اختیار دارد، ایران فقط ۱و۵۸صدم‌درصد تولید ناخالص داخلی اش را به بودجهٔ نظامی اختصاص داده است. ایران در رتبه‌بندیِ بودجۀ نظامی در ردۀ ۳۳ جهان قرار دارد و همۀ آن کشورهای الگو، در رتبه‌های بالاتر از ایران قرار دارند. پس اگر بخواهیم منطق الگوپذیری را هم رعایت کنیم، قاعدتاً باید بودجۀ نظامی را افزایش دهیم نه کاهش!...



۲- آیا شرایط «ایرانِ پس از انقلاب اسلامی و ۸ سال دفاع مقدس» با «اروپای پس از جنگ جهانی دوم» مشابه است که بتوانیم نتیجه‌گیری کنیم که ایران هم باید همان الگو را در کشورش پیاده کند؟! در جنگ جهانی دوم تعدادی از کشورهای شرق و غرب به طمع کشورگشایی به یکدیگر هجوم بردند و بیشترین بودجۀ خود را صرف تسلیحات و جنگ نظامی کردند و در عرض شش سال «۷۰ میلیون انسان» به کام مرگ فرستاده شدند و در نهایت کشورهای ویران‌شده‌ای باقی ماندند با اقتصادی به‌قهقرا رفته و ازهم‌گسیخته که باعث شده بود «۱۲ میلیون انسان در اثر قحطی هلاک شوند» و... اکنون در چنین شرایطی چاره چه بود؟ آیا این اروپای جنگ‌زدۀ بی‌چاره و خسته از جنگ نظامی چاره‌ای داشت جز اینکه «۲۳درصد» بودجه‌ای که صرف جنگ کرده بود را وارد اقتصاد کند؟! 


حالا ایران چه؟ انقلاب اسلامی ۵۷ را پشت سر گذاشته است و همین آقایان تمدنِ متوحّش غربی دیدند که اگر دیر بجُنبند قافیه را باخته اند. پس تا ایران اسلامی جان نگرفته، باید صدایش را در نطفه خفه کنند. جنگ هشت ساله مگر نتیجهٔ حمایتهای هم‌آنان از صدام و مشارکت  مستقیم‌شان در این جنگ نبود؟ مگر نه‌اینکه از ۱۸ کشور غربی اسیر گرفتیم؟ 

آیا ایران انقلابی با غربِ پس از جنگ جهانی دوم در شرایط مشابه قرار دارند و به یک مقدار مورد تهدید نظامی هستند که آن الگو را اینجا پیاده کنیم؟!



۳- اصلاً برفرض محال که چنین استدلالی صحیح بود و چنین الگویی پیاده شد؛ حضرت استاد از ثمرات این راهبرد برایمان بگویند؛ با اضافه شدنِ آن ۱/۵درصد تولید ناخالص داخلی، قرار است چه جهشی در اقتصاد ایران رخ دهد که با آن ۹۸/۵درصد باقیمانده رخ نداده است؟!! دولت فخیمه با این ۹۸/۵ درصد چه گلی به سر ملت زده است که با آن ۱/۵درصد باقیمانده قرار است کشور گلستان شود؟! طبق کدام نظریۀ اقتصادی چنین سیاستی می‌تواند برای اقتصاد کشور تأثیر چشمگیر داشته باشد؟!


۴- بازهم برفرض محال با چنین راهبردی اقتصاد کشور رشد کند؛ فرض کنیم دولت هزینه‌های نظامی را به حداقل رساند و قدرت نظامی و در نتیجه قدرت «بازدارندگی» ج.ا.ایران کاهش یافته و ضعیف شد. حال «براساس مصالح نظام» برایمان شرح دهند که «چه چیزی را از دست داده‌ایم و چه چیزی نصیب‌مان شده است؟!» با پیشرفت اقتصادی، آیا تهدیدهای خارجی کمتر شده اند؟! آیا همان کشورهای الگو مجدداً فرصت را غنیمت نمی‌شمرند تا یک جنگ تمام‌عیار نظامی دیگر را علیه ایران اسلامی آغاز کنند؟! طی این ۱۰-۲۰ سال اخیر، جز قدرت بازدارندگیِ نظامیِ ایران، چه چیزی مانع تهاجم نظامیِ کشورهای عضو ناتو به ایران بوده است؟! (نفرمایید طی این سال‌ها تهدید نظامی جدی‌ای نداشتیم که به سلامت عقل مبارک شک میکنیم)


اصلاً چرا راه دور برویم؟ اگر ایران چنین قدرت بازدارندگی نداشت، امروز چقدر از اراضی کشورمان درگیر نبرد نظامی با داعش بود یا چند نفر از دختران هموطن‌مان مشغول جهادِ اجباریِ نکاح و یا درحال فروخته شدن در بازارهای کنیز‌فروشی بودند یا بدنِ بی‌سر چند تن از جوانانمان قرار بود به خانواده‌هایشان باز گردد؟!



ما هسته ای رو دادیم تا....

| يكشنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۵، ۰۳:۱۴ ب.ظ | ۰ نظر

 

ما هسته ای رو دادیم



✔ما هسته ای رو دادیم که تحریمها لغو بشوند نه اینکه تحریما لغو نشه بلکه دولت خودمونم مردمو تحریم کنه



✔ما هسته ای رو دادیم که نفت راحت بفروشیم نه اینکه پول فروش نفتمان رو نمدهند هیچ دولتمون داره امتیاز نفتمونم  میده به اونها


✔ما هسته ای رو دادیم بره تا خائنان داخلی شعار ندن بخاطر هسته ای تحریم میشیم ای خاینان الان برای چی دولت خودمون خودمونو تحریم کرده؟



✔ما هسته ای رو دادیم تا وضعیت مردم بهتر بشه  ن اینکه وضعشون بدتر بشه هیچ با خیانتاتون دلخونش کنین



✔دولتی که پاچه خوار آمریکا باشه بدرد ملت ایران نمخوره ملتی که36سال کم خوردن ولی سر خم نکردند 

ما دولتی رو که منافع ملی رو بفروشه و به سرداران قهرمان ملیمون  خیانت کنه نمیخواهیم



✔ما وزیر خارجه ای رو که دم برای اوباما تکون بده نمیخواهیم  کسی که نون و نمک اونارو خورده برای مردم ایران دل نمیسوزونه



✔ما دولتی رو که در اوج جنگ با اسراییل علیه ملت ایران امام و رهبر بزرگ ایران امام خمبنی ره مذاکره کنه نمیخواهیم اون کلیدی که  تو همون مذاکره از اسراییل کادو گرفتند بدرد ما نمیخوره اون کلید. کلید درهای ایران بود برای باز کردن بروی  اسراییل و آمریکا 


نیروی نظامی را کنار بگذاریم تا پیشرفت کنیم

| شنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۵، ۰۹:۳۲ ب.ظ | ۰ نظر

🔴نیروی نظامی را کنار بگذاریم تا پیشرفت کنیم‼️


 جناب هاشمی معتقدند ما باید ارتش و سپاه و کل بنیه دفاعی و تجهیزات پیشگیرانه را کنار بگذاریم تا رشد کنیم...

ایشان در تاریخ 20 مرداد در جمع روسای آموزش و پرورش به رشد اقتصادی ژاپن و آلمان اشاره می کنند و آنرا نتیجه نداشتن ارتش و نیروی نظامی عنوان می کنند! 

ژاپن و آلمان شکست خوردگان جنگ جهانی دوم اند که توسط امریکا به عنوان طرف پیروز جنگ از داشتن ارتش محروم شدند.


 جناب هاشمی جواب نداده اند که چرا هم اکنون همین دو کشور هزینه هایی گزاف را صرف نیروی دفاعی خود می کنند و حتی نخست وزیر ژاپن اخیرا خواستار تغییر قانون اساسی تحمیلی امریکا و تاسیس ارتش شده است.


 و معلوم نیست که مثلا چین و فرانسه و انگلستان و روسیه و... که ارتش و بنیه دفاعی و تهاجمی قوی دارند چطور اقتصادشان رشد کرده و خود امریکا چرا ارتشش را کنار نگذاشته و در وضعیتی که تمام منطقه در آتش می سوزد کدام عاقلی توان دفاعی اش را تعطیل می کند و اصلا چطور نداشتن ارتش به رشد اقتصادی مربوط است؟!


 و اگر این قدرت و اقتدار نباشد چه امنیتی براى رشد و تامین زمینه های سرمایه گذاری باقی می ماند؟ !

آیا این حرف ها فقط یک تحلیل است... 

حرف جناب هاشمی را در فروردین امسال به خاطر بیاوردید که توان موشکی را نشانه رفتند و با هشدار صریح رهبری حرف شان را پس گرفتند.

.

 در سکوت همه نخبگان رهبر معظم انقلاب مجبور شدند چند روز بعد پاسخ این سخنان کودکانه و ساده لوحانه را بدهند: .

رهبر معظم انقلاب (هفته قبل):

 "برای تأمین امنیت ملت، کشور و آینده، باید علاوه برتوان دفاعی، توان تهاجمی را نیز افزایش داد. در شرایطی که هیچ رحمی در قدرتهای زورگوی دنیا به چشم نمیخورد و علنا مجلس عروسی و بیمارستان رابه بهانه مبارزه با تروریسم بمباران میکنند، باید توان و قدرت دفاعی را افزایش داد تا احساس تهدید کنند."



 جناب هاشمی اگر اهل محاسبه اید، حساب کنید هزینه شما و خانواده تان براى کشور بیشتر است یا هزینه دفاع از کشور؟!

وحید یامین پور 



 دولت خود تحریمی را کلید زد!


 بانک‌های ملت و سپه در راستای اجرای FATF، نهادهای انقلابی را تحریم کردند


 برخی  بانک‌های کشور در مسیر اجرای توافق با FATF خود تحریمی را آغاز کرده‌اند و در این مسیر تحریم افراد حقیقی یا حقوقی که ظالمانه مورد تحریم غرب قرار گرفته بودند در اقدامی عجیب و قابل تامل از جانب بانک‌های داخلی نیز آغاز شده است...


 در حال حاضر، حدود 200 شخص، موسسه و شرکت ایرانی در لیست تحریم‌ها قرار دارند و مسئولان ما طبق همین سند محرمانه، متعهد به اعمال تحریم‌ها علیه آنها در داخل کشور شده‌اند! برخی از مهمترین این موسسات عبارتند از: صدا و سیما، وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، قرارگاه خاتم‌الانبیا(ص)، وزارت اطلاعات، سازمان صنایع دفاعی، دانشگاه مالک‌اشتر، گروه صنایع صنام، صنایع شهید صیاد شیرازی، صنایع شهید باقری، باتری‌سازی نیرو، صنایع پارچین و هواپیمایی مرکز تحقیقات و فناوری دفاعی و... این فهرست - که در‌برگیرنده جمعی از بهترین متخصصین و مدیران کشور نیز هست- به لطف این توافق محرمانه، مشمول تحریم‌های داخلی شده و خواهند شد!...


 بانک‌های داخلی بر اساس قرارداد FATF که هنوز جزییات آن برای ملت آشکار نشده و تعهدات ما در آن برای مردم روشن نیست خود تحریمی را بر اساس اراده و خواست غرب و خاصه آمریکا آغاز کرده‌اند.


 برای نمونه واحد مستقل ارزی خطاب به مدیریت شعبه  بانک سپه در نامه‌ای به تاریخ 10 مرداد 95  و در جواب درخواست یک شرکت برای ضمانت نامه‌های ارزی آورده است: «...در شرایط فعلی و با عنایت به مفاد نامه بازگشتی مبنی بر نامبرده شدن متقاضی ضمانت‌نامه‌ها در لیست اشخاص تحریمی، اجابت درخواست متقاضی امکان‌پذیر نیست.»


 مشابه همین مورد در بانک ملت نیز اتفاق افتاده است و این نشان‌دهنده آن است که تمام بانک‌ها تحت اراده بانک مرکزی به این قافله پیوسته‌اند. در نامه بانک ملت که در پاسخ به درخواست قرارگاه خاتم‌الانبیا (ص) برای نقل و انتقالات ارزی؛ آمده است: «کارسازی کلیه خدمات ارزی (بین‌المللی) برای آن دسته از مشتریان که نامشان در لیست تحریم اتحادیه اروپا و یا لیست تحریم مشترک اتحادیه اروپا و سازمان ملل می‌باشد امکان‌پذیر نیست.» اینها نخستین تبعات پذیرش قرارداد FATF هستند که نمود یافته‌اند و متاسفانه در آینده تبعات وخیم این ماجرا بیش از پیش خود را نشان خواهد داد.



راز پیشرفت آلمانها‼️


 ازمانی که انگلیس انقلاب صنعتی کرد، آلمان از این انقلاب عقب مانده بود. آلمان مرزهایش را بست و گفت تولید ملی و ملی‌گرایی اقتصادی شدید مطرح شد. یک پیامبر اقتصادی به اسم « فردریک لیست » پیدا کردند و تولید داخلی و حمایت از تولید ملی را شعار خود قرار دادند. با وجود اینکه جنگ‌ها آلمان را تخریب کرده بود.


اکنون 150 سال است که آلمان قله‌ صنعتی‌شدن و تولید صنعتی اروپاست و در شرایطی که بسیاری از کشورهای اروپایی دائماً ضرر می‌دهند، آلمان یک تنه پول همه را می‌دهد؛ به یونان، اسپانیا و پرتغال کمک می‌کند. 




 قابل توجه سکولارهای نمازخوان 




اسلام این نیست.

والله اسلام تمامش سیاست است. اسلام را بد معرّفی کرده‌اند. 


من از آن آخوندها نیستم که در اینجا بنشینم و تسبیح دست بگیرم؛ 


من پاپ نیستم که فقط روزهای یکشنبه مراسمی انجام دهم و بقیه اوقات برای خودم سلطانی باشم و به امور دیگر کاری نداشته باشم. پایگاه استقلال اسلامی اینجاست. باید این مملکت را از این گرفتاریها نجات داد. نمی‌خواهند این مملکت اصلاح بشود؛ اجانب نمی‌خواهند مملکت آباد شود. اینها حتّی آب هم برای این ملّت تهیه نکرده‌اند! آبی که ما در قم از آن استفاده می‌کنیم، در اروپا حتّی به حیواناتشان هم نمی‌دهند! 



امام خمینی(ره)


صحیفه امام، جلد یک صفحه 270 



آغاز دومینوی فروپاشی دینی جمهوری اسلامی

| دوشنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۵، ۰۹:۲۶ ب.ظ | ۰ نظر



.

 آغاز دومینوی فروپاشی دینی جمهوری اسلامی !!



 متاسفانه امروز جامعه ما در حال فروپاشی تدریجی دینی است و  حوزه های علمیه باید جایگاه اصلی و واقعی خود را پیدا کند و این نیازمند تاسیس مرکز مطالعات تاریخ حوزه است که طلاب از گذشته خود و آنچه پشت سر گذاشته اند مطلع شوند.


  یک بار در زمان  مشروطه متوجه فروپاشی شده ایم, فروپاشی که قدرتی مثل   انگلیس را روی کار آورد و حوزه علمیه نجف به اغما رفت و حوزه قم دچار مسائل سیاسی شد.


 رهبر معظم انقلاب از سال های بسیار دور بحث متد و روش را بیان کرده اند ولی هنوز به این روش دست نیافته ایم. 


 چرا امروز حوزه های ما در روش شناسی دچار مشکل عمیقی هستند ؟؟


  چه کسی باید پاسخگو باشد ؟؟


 تا چه زمانی باید بدون روش طی طریق کنیم و متدی از خود نداشته باشیم ؟؟


 یک و نیم سال پیش در شورای عالی امنیت ملی بحث فروپاشی دینی جمهوری اسلامی را مطرح کرده ام، که این خطر جدی است و همانند دومینو در حال سرعت گرفتن است. 


 الان همه  فقط بحث می کنند، در حالی که این فروپاشی از خودمان شروع شده است و هر چقدر جامعه پیشرفته تر گردد این فروپاشی سرعت خواهد گرفت.


 در کتاب معرفت شناسی «وبر» ، علوم انسانی غیر از علوم دینی نیست، وقتی ساختار  انسانی، جامعه شناسی، مردم شناختی، علوم انسانی زیستی ما با علوم 3فنی جلو برود، قطعا به زودی فروپاشی خواهد رسید، چرا که این علوم انسانی که داریم علوم انسانی واقعی نیست.


 آیا تاکنون علت یابی کرده اید که چرا امروز باید وضعیت دانشگاه های ما در حوزه علوم انسانی این قدر بد باشد ؟؟ 


   فرهنگ از "دین" پیش گرفته است و ارتباطات بر فرهنگ حاکم شده است و رسانه ها بیش از نیاز ارتباطات فعالیت می کنند


 متاسفانه ما در جامعه بیش از نیازمان فرهنگ داریم و همین فرهنگ ها مساله ساز شده اند.


 اگر امروز شاهد حضور بی شمار رسانه های مجازی در کشور هستیم، تنها دلیلش وجود ابتذال فرهنگی حاکم در دنیا است، 


 کره جنوبی سالانه ۲۰۰میلیون دلار درآمد از فضای مجازی کسب می کند و این در حالیست که ما چقدر خرج می کنیم تا از آن استفاده کنیم


 در کشور  توازن رسانه ای نداریم و بیش فعالی کودکان امروز و پرخاشگری آینده آنان از همین عدم توازن است.



اگر امروز ما کاری نکنیم ، یه روزی از خواب بیدار میشیم که کار از کار گذشته


دکتر ابراهیم فیاض



دولت دلخواه نجومیان و مرفهان

| دوشنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۵، ۰۲:۱۰ ب.ظ | ۰ نظر



محسنی اژه‌ای: 
 «دولت یک پرونده هم درباره فیش‌های حقوقی به قوه قضاییه معرفی نکرده است... اگر در موضوع فیش‌های حقوقی احضار و مجازات کردیم، گله‌ای نباشد... نگویند می‌خواستیم با دولت برخورد کنیم و چوب لای چرخ بگذاریم... دستگاه قضایی به دستگاه‌های مختلف نامه نوشت و از‌آنها خواست لیست افراد را با میزان دریافتی ارائه کنند، برخی دستگاهها پاسخ دادند اما وقتی نگاه کردیم دیدیم که فقط حقوق دریافتی افراد از ناحیه یک دستگاه ارائه شده است درصورتی که برخی افراد از چندین جا حقوق می‌گرفتند...» 

🔴 «آنها که تصور میکنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه داری و رفاه طلبی منافات ندارد باالفبای مبارزه بیگانه اند… آنهایی هم که تصور میکنند سرمایه داران و مرفهان بی درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه میشوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک می کنند آب در هاون می کوبند.» 
صحیفه امام، جلد ۲۱، صفحه ۸۶