بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

۵ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است

‍ تاثیر گوش دادن به قرائت قرآن کریم بر بیماران دریافت کننده همودیالیز


 listening to the recitation of the Holy Qur’an induced a large reduction in anxiety levels among patients receiving HD, irrespective of age, gender, and family status. Qur’an-based intervention, given its easy availability and low cost, could be used along with other therapies (e.g. physical training) to achieve desired results, particularly in patients undergoing HD


👈گوش دادن به قرائت قرآن کریم موجب کاهش شدید اضطراب در میان بیماران دریافت کننده همودیالیز (HD) بدون در نظر گرفتن سن، جنس و وضعیت خانوادگی می شود.

 درمان مبتنی بر قرآن، با توجه به دسترسی آسان و کم هزینه، می تواند همراه با سایر روش های درمانی (مانند آموزش فیزیکی) برای دستیابی به نتایج مطلوب، به ویژه در بیماران تحت همودیالیز  انجام شود.


 بخشی از ترجمه مقاله از ژورنال پاب مد


https://www.ncbi.nlm.nih.gov/m/pubmed/28891419/



آیا الحاد علم است و پشتوانه‌ی علمی دارد؟!

| جمعه, ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ۰۳:۵۷ ب.ظ | ۰ نظر

آیا الحاد علم است و پشتوانه‌ی علمی دارد؟!



الحاد یا همان چیزی که گرایش الحادی نامیده می شود، نه از دور و نه از نزدیک هیچ ارتباطی با علم ندارد. بلکه صرفاً فلسفه‌ای مادی است که غیب و آموزه های غیبی و مسائل ماورای طبیعت (supernaturalism) را انکار کند، اما از هیچ پایه علمی برخوردار نیست که با آن نگرش فلسفی خود را تأیید نماید.

با نگاهی منطقی و ساده می توان دریافت که اگر فلسفه الحادی بر پایه علم بنا شده باشد، باید همه دانشمندان جهان ملحد بوده و مؤمنی در میان‌شان وجود نداشته باشد.

به همین دلیل حقیقت الحاد، انحراف عقیدتی و انسلاخ فطری از هر نوع گرایش روحی و ایمانی است، که از دایره مادی‌گرى محض و ابزارهای ناتوانش بیرون آمده و در تفسیر صدها و بلکه هزاران معضل و معما که الحاد و اضطراب آن را نفی و وجود خالقی مدبّر و ازلی برای هستی و موجوداتی که بر آن هستند را تأیید می کند، عاجز و ناتوان است.

و از پارادوکس های خنده آور این است که فلاسفه الحاد به مادیّت عقل باور دارند ولی عقل و هوش را - نه مخلوق تدبیر شده حکیمانه خداوندگار حکیم -  بلکه پدیده ای نوزاد و برخواسته از فعل و انفعالات شیمیایی ناشناخته می دانند که هیچ ضمانتی در آن نیست.


و بدین گونه عقل را از مقام مدیریت هوشمندانه و استنتاجی، به زندان اوهامات و احتمالاتی  که نتایجش قطعی نیست و نمی‌توان بر روی خروجیش حسابی باز کرد، تنزل داده اند. و آنان را می بینی که مات و مبهوت اند و نمی‌توانند در هیچ مسئله ای به یقینی سخن بگویند. و این نفرین و سردرگمی ناشی از مادیتی است که به آن باور دارند. بلکه ساده ترین آزمون برای نمونه اى علمی و عقلی، این فلسفه ترک خورده وپوسیده را از بیخ بر می کند.

با نگاه به هستی و قوانینی که بر آن حاکم است مشخص می شود که هر معلولی علتی دارد و هر سببی مسببى. و هستی نمی تواند خود، خود را تفسیر کند. بلکه با وجود مقدمات سلیم عقلی است که نگرش و نگاه مان به هستی با نصوص سماوی مطابقتی تام خواهند داشت آن هم همراه با تفسیراتی علمی و منطقی و موافق با روح و روان که ما را با یقینی عالمانه واستوار به حقیقت رسانده و هدف و غایت از وجود هستی و وجود انسانی و سپس تکلیفی که بر اساس ایمان وتصدیق بنا شده که سرانجامش ملاقات با خالق هستی و رسیدن به ثمره ایمان وتصدیق است، را برایمان کشف می کند.

(وَلَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِینٍ) :

"و برای شما در زمین تا مدت معینی قرارگاه و وسیله بهره برداری خواهد بود" (بقرة: ٣٦)


✍️مصطفى قیسی

ترجمه: تیم علمی نقد خرافات ملحدین




کوروش، بهانه‌ای برای نژادپرستی

| يكشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۶، ۰۷:۰۲ ق.ظ | ۱ نظر

کوروش، بهانه‌ای برای نژادپرستی


در دهه‌های گذشته، یکی از معضلات بزرگ اجتماعی، نژادپرستی بوده که سال‌هاست سازمان‌های حقوق بشری و مدنی در تلاش هستند تا این معضل را ریشه‌کن سازند. اما هر روز این معضل رنگ و بوی دیگری به خود می‌گیرد؛ یک روز به نام نازی، روزی به نام ملی‌گرایی و روزی دیگر به نام وطن‌پرستی، پان‌تورک و کورد و یا هر اسمی دیگر! هنوز که هنوز است راه‌حلی برای آن پیدا نشده و هر روز در اقصی نقاط جهان شاهد شعارهای نژادپرستانه هستیم؛ از پرتاپ‌کردن موز برای بازیکنان سیاه‌پوست تا تحقیر و توهین به شهروندانی که رنگ پوستشان سفید نیست! در میان مسلمانان، قرن‌هاست که به وسیله‌ی مفاهیم قرآنی، این معضل از میان برداشته شده و مسلمانان فارغ از هر نژاد و رنگی با یک‌دیگر برابر و برادر هستند. در سال‌های اخیر گروهی به بهانه‌ی کوروش و پادشاهان ایرانی قبل از اسلام، در لباسی دیگر روی به نژادپرستی آورده و سعی در تحقیر و نفی اقوام دیگر می‌کنند. آن‌ها همه را زیر دست خود می‌دانند و نژاد فارس را حاکم مطلق ایران و خاورمیانه قلمداد می‌کنند، خود را برتر و فهیم‌تر و عاقل‌تر می‌دانند و آرزوی رسیدن به شکوه سابق ایران را در سر می‌پرورانند، گویی رهروان هیتلر زنده شده و در لباسی دیگر سخن می‌گویند. گویی می‌خواهند مجدداً تمام دنیا را فتح کرده و غرب و شرق در مقابل‌شان زانو بزند!

خود کوروش، از لحاظ علمی چندان اهمیت خاصی ندارد؛ چون نه کتابی از او به جای مانده و نه دینی، اکثر روایات و داستان‌های منقول از ایشان نیز دروغ و کذب بر اوست. پس اساساً قیاس او و حکومتش با اسلام محلی از اعراب نداشته و نخواهد داشت. سخن ما اکنون شیوه‌ی حکومت و قدرت و سلطنت و دین و مذهب و آثار کوروش نیست، می‌گوئیم او اگر او چنان بود که شما حکایت می‌کنید، با سخنان و اعمال‌تان ناسازگار است! جدلاً قبول کردیم که کوروش مرد بزرگ و حاکمی عادل بود، آیا عدالت او با نژادپرستی شما خوانایی دارد؟! اگر فکر می‌کنید که او نیز مانند شما بوده، پس قطعاً عادل نبوده؛ زیرا انسان نژادپرست نمی‌تواند موصوف به عدل گردد، و اگر می‌گوئید که او نژادپرست نبوده است، پس چرا شما نژادپرست هستید و  نژاد آریایی را برترین نژادها می‌دانید؟! اگر او به اقوام دیگر احترام می‌گذاشت و حقوق شهروندی برای آنان قائل بود، چرا بر علیه عرب و کورد و ترک اینقدر هتاک و یاوه‌گو هستید و در روز هفتم آبان سال گذشته، به عرب‌ها توهین و بی‌احترامی کردید؟

اگر او خود را یکی از مردم می‌دانست، شما چرا خود را یکی مانند ترک‌ها نمیدانید؟! شما چرا خود را مانند یک عرب اهوازی نمی‌دانید؟!

اگر واقعا کوروش بزرگ بوده باشد و آن‌چه حکایت می‌کنید حقیقت داشته باشد، با اعمال‌تان آبرویی برای او باقی نگذاشته‌اید!


به امید روزی که کسی نژاد و قومیت را، معیار برتری نداند..!



خبری که قهرمان آتئیست‌ها یعنی استفن هاوکینگ و لاورنس کراوس را بار دیگر به زباله‌دان فرستاد:


دانشمندان اعلام کردند که ایده‌ی پیدایش جهان از هیچ یا همان پیدایش جهان از خلاء کوانتومی که استفن هاوکینگ مطرح کرده بود شکست خورده و اشتباه بوده است.


محققان موسسه‌ی فیزیک گرانشی ماکس پلانک در مونیخ آلمان و همچنین محققان موسسه‌ی فیزیک نظری کانادا اعلام کردند که با انجام محاسبات جدید مشخص شده است که طرح پیشنهادی استفن هاوکینگ در زمینه‌ی پیدایش جهان اشتباه بوده و در بیگ بنگ( لحظه‌ی شروع جهان) فضا-زمان بی‌نهایت بوده و در نتیجه جهان نمیتواند از هیچ یا همان خلاء کوانتومی به وجود آمده باشد. این خبر را ژورنال انجمن فیزیک آمریکا و همچنین دانشگاه کرنل آمریکا و... نیز منتشر کرده‌اند.


بر خلاف اینکه آتئیست‌های ایرانی اغلب فکر میکنند ایده‌ی پیدایش جهان از هیچ( یا همان پیدایش جهان از خلاء کوانتومی) را لاورنس کراوس بیان کرده است، در واقع یکی از بنیان‌گذاران اصلی این ایده استفن هاوکینگ بوده است که ایده‌ی پیدایش جهان از هیچ یا همان خلاء کوانتومی را سال 1980( یعنی 37 سال پیش) بیان کرد و در حقیقت لاورنس کراوس در کتابی که سال ۲۰۱۲ با عنوان "جهانی از هیچ" منتشر کرد صرفا از ایده‌ی استفن هاوکینگ و تعداد دیگری از دانشمندان کپی‌برداری کرده و چیز جدید خاصی از خود ارائه نکرده است.



تا قبل از سال 1980 یکی از دغدغه‌های بزرگ کیهان‌شناسان این بود که چگونه امکان دارد جهان خلق شود در حالی که در لحظه‌ی شروع جهان(بیگ بنگ) خمیدگی و چگالی به بینهایت رسیده و درنتیجه تمام قوانین فیزیک از بین میروند. در سال 1980 استفن هاوکینگ و جیمز هارتل یک ایده‌ی جدید مطرح کردند که بتوانند پیدایش جهان را توجیه کنند. آنها پیشنهاد کردند که جهان هیچگاه دارای خمیدگی و چگالی بینهایت( یا اصطلاحا سینگولاریتی) نبوده و در عوض در لحظه‌ی بیگ بنگ صرفا خلاء کوانتومی یا همان هیچ وجود داشته و به عبارت دیگر جهان از هیچ( یا همان خلاء کوانتومی) به وجود آمده است. اکنون(2017) دانشمندان موسسه‌ی فیزیک گرانشی ماکس پلانک با انتشار مقاله‌ای اعلام کردند که محاسبات جدید نشان داده است که ایده‌ی استفن هاوکینگ اشتباه بوده و در لحظه‌ی شروع جهان، هم خمیدگی و هم چگالی بینهایت بوده و جهان نمیتواند از هیچ یا همان خلاء کوانتومی به وجود آمده باشد.


این مقاله که با عنوان


Stephen Hawking was Wrong: "Spacetime was Infinite at the Big Bang"


ترجمه: استفن هاوکینگ اشتباه میکرد، فضا-زمان در بیگ‌بنگ بینهایت بوده است.


منتشر شده و توضیحات آن به اختصار بالا آورده‌ شده است را میتوانید در سایت

کیهان‌شناسی Daily Galaxy بخوانید.



در انتها باید گفت که حتی اگر استفن هاوکینگ و لاورنس کراوس اشتباه نکرده بودند و جهان از هیچ یا همان خلاء کوانتومی به وجود آمده بود باز هم هیچ ربطی به آتئیست‌ها نداشت و به طور واضح مشخص بود که این هیچ یا همان خلاء کوانتومی که شامل قوانین فیزیک و... است را یک خالق وضع کرده است اما اکنون که مشخص شده ایده‌ی هاوکینگ و کراوس اشتباه بوده است نه تنها دیگر آتئیست‌های ایرانی نمیتوانند بگوید که جهان از هیچ به وجود آمده بلکه به وضوح مشخص شد که هاوکینگ و کراوس به راحتی برای سال‌ها جامعه‌ی علمی را به بیراهه برده و یک ایده‌ی اشتباه را تبلیغ میکرده‌اند و این نشان میدهد که این افراد دیگر به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند.



لینک خبر در سایت

کیهان‌شناسی Daily Galaxy:


http://www.dailygalaxy.com/my_weblog/2017/06/stephen-hawking-was-wrong-the-mystery-remains-spacetime-was-infinite-at-the-big-bang.html



لینک خبر در ژورنال انجمن فیزیک آمریکا:


https://journals.aps.org/prd/abstract/10.1103/PhysRevD.95.103508



لینک خبر در موسسه‌ی فیزیک گرانشی ماکس پلانک:


http://www.aei.mpg.de/2062152/ohne-urknall-geht-es-nicht



لینک خبر در کتابخانه‌ی دانشگاه کرنل آمریکا:


https://arxiv.org/abs/1703.02076



لینک خبر در موسسه‌ی فیزیک نظری کانادا:


https://www.perimeterinstitute.ca/videos/lorentzian-quantum-cosmology


تهیه در رد شبهات ملحدین 


بزرگان آتئیست یعنی ریچارد داوکینز, لاورنس کراوس و استفن هاوکینگ به عنوان تبلیغ کنندگان مطالب ضدعلمی و همچنین "متوهم علمی" معرفی شدند که بخاطر آتئیست بودن باعث به بیراهه بردن جامعه‌ی علمی شده‌‌اند...


سایت علمی ساینتیفیک

امریکن(Scientific American) با انتشار مقاله‌ای جامع به بررسی معضلات موجود در جامعه‌ی علمی و همچنین بررسی دانشمندانی پرداخته است که باعث تخریب علم شده و جامعه‌ی علمی را به بیراهه برده و نه تنها شبه‌علم را ترویج میکنند بلکه به علم صدمه میزنند. نکته‌ی بسیار جالب این است که در این مقاله بزرگان آتئیست مانند لاورنس کراوس و استفن هاوکینگ و ریچارد داوکینز در صدر دانشمندانی هستند که باعث تخریب علم و به بیراهه رفتن جامعه‌ی علمی شده‌اند.


در این مقاله دقیقا اشاره شده است که آتئیست بودن باعث شده است که ریچارد داوکینز به یک هذیان‌‌گو تبدیل شود و همچنین اعلام شده است که کتاب لاورنس کراوس با نام "جهانی از هیچ" که در آن ادعا میکند جهان بدون نیاز به خدا از هیچ به وجود آمده است به هیچ وجه نتوانسته توضیح دهد که چرا جهان به وجود آمده است. در این مقاله همچنین اعلام شده است که نظریاتی مانند وجود جهان‌های دیگری به غیر از جهان ما و همچنین این ایده که انسان‌ها میتوانند روح و روان خود را به کامپیوتر منتقل کرده و برای همیشه زنده بمانند شبه‌علم هستند و باعث تخریب علم میشود.


گوشه ای از این مقاله را به همراه ترجمه می آوریم( به دلیل حجم بالا فقط قسمتی ابتدایی هر پاراگراف‌ آورده شده و کامل آن را در خوده مقاله میتوانید ببینید):


Krauss recently wrote a book, A Universe from Nothing. He claims...


Krauss’s book doesn’t come close to fulfilling the promise of its title…


Just to be clear: Dawkins is comparing Lawrence Krauss to Charles Darwin. Why would Dawkins say something so foolish?...



ترجمه: لاورنس کراوس کتابی نوشته است با نام " جهانی از هیچ". او ادعا میکند که علم فیزیک پاسخی است به این سوال قدیمی که: چرا به جای هیچ, چیزی وجود دارد؟ اما کرواس به تحقق وعده‌ای که درعنوان کتابش آمده( که توضیح دهد چرا به جای هیچ, چیزی وجود دارد) حتی نزدیک هم نشده است اما ریچارد داوکینز عاشق آن است!!! داوکینز میگوید: اگر کتاب منشاء انواع داروین مهلک‌ترین ضربه‌‌ی زیست شناسی به ماوراء طبیعه بود, کتاب جهانی از هیچ کرواس میتواند معادل آن در کیهان شناسی باشد!! در واقع داوکینز در حال مقایسه کردن کراوس با داروین است! چرا داوکینز باید چنین چیز احمقانه‌ای بگوید؟ زیرا او بسیار از دین و مذهب متنفر است که این باعث شده است قضاوت‌‌های علمی او خراب شود. داوکینز تبدیل شده است به چیزی که شما به آن "متوهم علمی" میگویید.


در ادامه‌ی این مقاله آمده است:


physicists like Stephen Hawking, Brian Greene and Leonard Susskind...


Here’s the problem: strings and multiverses can’t be experimentally detected...


So is the Singularity, the idea that we’re on the verge of...



ترجمه: فیزیکدان‌‌هایی مانند استفن هاوکینگ, برایان گرین و لئونارد ساسکیند میگویند نظریاتی مانند نظریه‌ی ریسمان و چندجهانی( وجود جهان‌‌های دیگر به غیر از جهان ما) عمیق‌ترین توصیفات ما از واقعییت هستند. مشکل این است که نظریه‌ی ریسمان و چندجهانی به طور تجربی قابل شناسایی نیستند. این نظریات قابل تایید شدن نیستند که همین موضوع آن‌ها را به شبه‌علم تبدیل میکند, مانند طالع بینی و روانکاوی فروید. همچنین سینگولاریتی(Singularity) یعنی ایده‌ای که میگوید ما در آستانه‌ی این هستیم که روح و روان خود را وارد کامپیوتر کرده و برای همیشه زنده بمانیم نیز همینگونه شبه‌علم است. وقتی دانشمندان معروف نظریاتی مانند چندجهانی و سینگولاریتی را تبلیغ میکنند باعث آسیب رسیدن به علم میشوند.


لینک این مقاله:


https://blogs.scientificamerican.com/cross-check/dear-skeptics-bash-homeopathy-and-bigfoot-less-mammograms-and-war-more/



جالب اینکه

انتشارات Scientific American که این مقاله را منتشر کرده است از سال 2008 به بعد زیر شاخه‌ی انتشارات نیچر( که بالاترین نهاد علمی دنیاست) قرار گرفته است و اگر مقاله‌ای با دیدگاه نیچر در تناقض باشد آن را حذف میکند. به عبارت دیگر این مقاله که اعلام میکند کراوس به هیچ وجه نتوانسته در کتابش(با نام جهانی از هیچ) به وجود آمدن جهان بدون نیاز به خدا را توضیح دهد و داوکینز را به دلیل آتئیست بودن یک متوهم علمی و غیرقابل اعتماد و هاوکینگ را تبلیغ کننده‌‌ی ضدعلم اعلام کرده که در حال آسیب رساندن به علم است را انتشارات نیچر به عنوان معتبرترین نهاد علمی دنیا تایید کرده است:


http://www.foliomag.com/scientific-american-editor-president-step-down-5-percent-staff-cut/



منبع:نقد الحاد و آتئیسم