بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

۱۴ مطلب در اسفند ۱۳۹۵ ثبت شده است

 مکانیک کوانتومی و هوش انسان فراتر از ماده و فیزیک: پیشروترین نظریه‌ها و کشفیات علمی حکایت از فرامادی بودن هوش انسان دارد...



  پروفسور آدام فرانک, استاد نجوم دانشگاه روچستر نیویورک و بنیان‌گذار بخش بیگ بنگ و کیهان در سایت ان پی آر ( NPR) در مقاله‌ای که 5 روز پیش در سایت aeon منتشر شد, به وضوح اعلام میکند که شواهد علمی نشان از فرامادی بودن هوش انسان و همچنین مکانیک کوانتومی دارد. جملاتی از این مقاله را به همراه ترجمه می آوریم:



1: if one wants to apply the materialist position to a concept as subtle and profound as consciousness, something more must clearly be asked for. The closer you look, the more it appears that the materialist (or ‘physicalist’) position is not the safe harbor of metaphysical sobriety that many desire.


2: the quantum perspective adds a lot of blur to any materialist convictions of what the world is built from.


3: A theory of mind that depends on matter that depends on mind could not yield the solid ground so many materialists yearn for.


4: Materialism is an attractive philosophy – at least, it was before quantum mechanics altered our thinking about matter.


5: the ground of materialism becomes far more shaky when we attempt to grapple with the more profound mystery of the mind.


6: We know that matter remains mysterious just as mind remains mysterious, and we don’t know what the connections between those mysteries should be. Classifying consciousness as a material problem is tantamount to saying that consciousness, too, remains fundamentally unexplained.


7: Materialism alone cannot explain the riddle of consciousness.



✍ ترجمه:



1: اگر کسی بخواهد دیدگاه ماتریالیستی(ماده گرایی) را برای مفهوم دقیق و عمیقی مانند "هوش و آگاهی" به کار برد,  به وضوح به چیز بیشتری برای آن نیاز است. با نگاهی دقیق تر, بیشتر مشخص میشود که دیدگاه ماتریالیستی( ماده گرایی) جایگاهی امن برای هوشیاری متافیزیکی نیست, آن‌گونه که بسیاری انتظار دارند. 



2: چشم انداز کوانتومی به مقدار بسیار زیادی هر گونه تفکر ماتریالیستی(ماده گرایی) درباره‌ی اینکه جهان از چه چیزی ساخته شده است را تیره و تار میکند.



3: یک نظریه برای "ذهن" که وابسته به ماده باشد, که خود(ماده نیز) وابسته به ذهن است, نمیتواند یک پایه‌ی مستحکم که ماتریالیست‌ها(ماده گراها) مشتاقش بودند را نتیجه دهد.



4: فلسفه‌ی ماتریالیسم(مادی‌گرایی) یک فلسفه‌‌ی جذاب بود, اما تا قبل از اینکه مکانیک کوانتومی تفکر ما در مورد ماده را دگرگون کند.



5: دیدگاه ماتریالیسم(ماده گرایی) وقتی ما برای یافتن رمز و راز عمیق‌تر ذهن تلاش کردیم, بسیار بیشتر متزلزل و ضعیف شد.



6: ما می‌دانیم که ماده مرموز باقی مانده است همانگونه که ذهن به طور رمز و راز باقی مانده است، و ما نمی دانیم که چه ارتباطی باید بین این رمز و رازها باشد. طبقه بندی کردن "هوش و آگاهی" به عنوان یک مشکل مادی, معادل این است که گفته شود هوش و آگاهی اساسا غیر قابل توضیح(غیر قابل حل) است.



7: ماتریالیسم(مادی‌گرایی) به تنهایی نمی تواند معمای "هوش و آگاهی" را توضیح دهد.




📚 لینک مقاله ی aeon:



https://aeon.co/essays/materialism-alone-cannot-explain-the-riddle-of-consciousness




🔹 همچنین سایت علمی و شبکه‌ی بزرگ Daily Galaxy (که مقالات روزانه‌ی کیهان شناسی را منتشر میکند) 3 جون 2017 پیشروترین دیدگاه دانشمندان درباره ی هوش انسان و رابطه ی آن با جهان هستی را اینگونه اعلام کرد:



1: دلیل اینکه جهان هستی وجود دارد این است که ما(انسان‌ها) وجود داریم. ( به عبارت دیگر هوش و آگاهی ما باعث شده است که جهان وجود داشته باشد)



2: مغز جایگاه هوش نیست, بلکه مغز مانند یه گیرننده‌ی رادیویی عمل میکند و هوش را دریافت و برای ما قابل فهم میکند( هوش و آگاهی یک عامل جهانی و بیرونی است و مغز ما مانند یک گیرنده‌ی رادیویی عمل کرده و آن را دریافت و ترجمه میکند)




 لینک مقاله ی Daily Galaxy:



http://www.dailygalaxy.com/my_weblog/2017/01/the-conscious-universe-a-radical-theory-the-universe-exists-because-we-are-here-view-video.html



  پ.ن: همانگونه که در مقاله‌ی Daily Galaxy آمده است, شواهد علمی به خصوص در مکانیک کوانتومی دانشمندان را ناگزیر کرده که هوش و آگاهی را فراتر از ماده بدانند, 


منبع : حقیقت جویان



پایان راه آتئیسم در زیست شناسی

| شنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۵، ۰۸:۲۱ ب.ظ | ۰ نظر


اساتید معتبرترین دانشگاه‌های جهان ناکارآمدی نئوداروینیسم, جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی و همچنین وجود هدفمندی و غیر تصادفی بودن پیدایش موجودات زنده را تایید کردند.




✍ ابتدا در پاسخ به کسانی که هنوز از نئوداروینیسم, جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی دفاع میکنند, این بار ژورنال زیست شناسی با انتشار مقاله‌‌ای به این اظهارات پاسخ داده و رسما اعلام کرد:


تمام ارکان اساسی نئوداروینیسم(جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی) رد شده است.


🔹بعد از انتشار مقالات زیادی در ژورنال‌های علمی که حاکی از ناکارآمدی جهش‌‌های تصادفی وانتخاب طبیعی در پیدایش موجودات زنده و مرگ نئوداروینیسم و روی کار آمدن هدفمندی و مهندسی شده بودن و غیرتصادفی بودن پیدایش موجودات زنده بود, تعداد اندکی از زیست شناسان که سعی در نجات نئوداروینیسم و زنده نگه داشتن تفکر بیخدایی در زیست شناسی داشتند, متن‌هایی در دفاع از نئوداروینیسم در وبلاگ‌‌های شخصی خود منتشر کردند. اما این بار پروفسور دنیس نوبل با انتشار مقاله‌ای در ژورنال زیست شناسی به همه‌ی این ادعاها پاسخ داده و مجددا به وضوح نشان میدهد که تمام ارکان‌های اصلی نئوداروینیسم رد شده است و گونه‌های مختلف جانداران نه تنها محصول جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی( یک فرآیند غیرهدفمند) نیستند, بلکه زیست شناسی و پیدایش موجودات زنده محصول یک فرآیند هدفمند و غیرتصادفی و مهندسی شده است.



📚 لینک مقاله ی ژورنال زیست شناسی که در پاسخ به اندک حامیان نئوداروینیسم اعلام کرد ارکان اصلی نئوداروینیسم از بین رفته است:


http://jeb.biologists.org/content/218/16/2659



  نکته‌ی بسیار جالب اینکه دانشگاه کمبریج با انتشار متنی, کتاب جدید پروفسور دنیس نوبل با نام "رقص با آهنگ(تنظیمات) زندگی" که اواخر سال 2016 منتشر شده را مورد بررسی قرار داده است. در این کتاب به طور جامع و دقیق اشتباه بودن نئوداروینیسم  و ناکارآمدی جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی و همچنین وجود هدفمندی و غیرتصادفی و مهندسی شده بودن پیدایش موجودات زنده و وجود تنظیمات دقیق در زیست شناسی نشان داده شده است. در متن منتشر شده توسط دانشگاه کمبریج، اساتید دانشگاه‌های معتبر سراسر جهان از جمله دانشگاه آکسفورد, دانشگاه ملی سئول کره‌ی جنوبی, دانشگاه نیویورک, دانشگاه اساکای ژاپن, دانشگاه کمبریج, دانشگاه کیپ تاون آفریقای جنوبی, دانشگاه اراسموس روتردام هلند و کلینک مایو آمریکا دیدگاه مطرح شده در کتاب پروفسور دنیس نوبل مبنی بر ناکارآمدی نئوداروینسم و همچنین ناکارآمدی جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی در ایجاد موجودات زنده و وجود تنظیمات دقیق و هدفمندی در زیست شناسی که پروفسور دنیس نوبل ارائه کرده است را تایید کرده اند.




🔻لینک متن منتشر شده در سایت دانشگاه کمبریج که در آن اساتید معتبرترین دانشگاه های دنیا کتاب پروفسور دنیس نوبل را نه تنها تایید میکنند, بلکه این کتاب را به عنوان یک انقلاب در زیست شناسی، معرفی میکنند(برای دیدن نظرات اساتید دانشگاه ی معتبر دنیا, بعد از باز شدن لینک در قسمت Reviews & endorsements روی

گزینه ی "See more reviews" فشار دهید)


http://www.cambridge.org/gb/academic/subjects/life-sciences/genomics-bioinformatics-and-systems-biology/dance-tune-life-biological-relativity?format=HB&isbn=9781107176249




✍ چارلز داروین را میتوان اولین فردی دانست که باعث پیوند خوردن آتئیسم با زیست شناسی شد و اکنون بعد از گذشت بیش از 150 سال مجددا انقلابی دیگر در زیست شناسی رخ داده و این بار آتئیسم از زیست شناسی بیرون انداخته شده است. چارلز داروین پیدایش گونه‌های مختلف جانداران را حاصل از تغییرات تصادفی و انتخاب طبیعی و عملا فرآیندی غیر هدایت شده میدانست. بعد از داروین و با کشف ساختار DNA محبوب ترین نظریه در زمینه‌ی پیدایش موجودات زنده, سنتز تکاملی مدرن(نئوداروینیسم) شد که گونه‌های مختلف موجودات زنده را به طور خلاصه حاصل از جهش‌های تصادفی در DNA و انتخاب طبیعی میدانست. اکنون بعد از گذشت 70 سال نه تنها مشخص شده است که نئوداروینیسم اشتباه بوده و موجودات زنده محصول انتخاب طبیعی و جهش‌های تصادفی نیستند, بلکه همانگونه که در بالا اعلام شد, همه‌ی شواهد علمی حکایت از وجود هدفمندی و غیرتصادفی بودن پیدایش موجودات زنده و وجود تنظیمات دقیق در زیست شناسی دارد.




  لینک زیر نیز کلیپ کنفرانس بزرگی است که با حضور دانشمندان برجسته‌ی جهان در چین برگذار شد و در آن ناکارآمدی جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی در پیدایش موجودات زنده توسط پروفسور دنیس نوبل اعلام میشود:


https://m.youtube.com/watch?v=UeqEBrnai4s&itct=CAcQpDAYCCITCMer18vHv9ICFdqyVQodsh0HtTIHcmVsYXRlZEjN4ZyWqYz2wy0%3D&client=mv-google&gl=US&hl=en



منبع : نقد الحاد و آتئیسم



ارتباط غیر قابل انکار آتئیسم و کمونیسم.

| شنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۰۸ ق.ظ | ۰ نظر

 ارتباط غیر قابل انکار آتئیسم و کمونیسم 


  شما هم شنیده اید که آتئیستها در فضای مجازی ادعا می کنندجنایات وحشتناک کمونیستها ربطی به آتئیسم و خدناباوری ندارد 


_______________________________


1_کارل مارکس: کمونیسم از جایی شروع میشود که آتئیسم آغاز میشود

Communism begins where atheism begins

http://www.azquotes.com/quote/575534


_____________________________


2_کارل مارکس: دین افیون توده ها است!!

Religion is the opium of the people

http://marxists.org/archive/marx/works/1843/critique-hpr/intro.htm

_____________________________



3_کارل مارکس: کمونیسم از همان ابتدا با آتئیسم آغاز میشود، اما آتئیسم در ابتدا بدور از کمونیسم به نظر میرسد ،ولی در حقیقت یک انتزاع از یکدیگر هستند

Communism begins from the outset (Owen) with atheism; but atheism is at first far from being communism; indeed, that atheism is still mostly an abstraction

http://www.marxists.org/archive/marx/works/1844/manuscripts/comm.htm


_____________________________


4_ولادیمیر لنین: یک مارکسیست حتما باید یک ماتریالیست باشد برای مثال باید دشمن دین باشد

A Marxist must be a materialist, i. e., an enemy of religion

https://www.marxists.org/archive/lenin/works/1909/may/13.htm


--------------------------------------------------


5_ رهبر کمونیست های چین  Zhou Enlai گفت: ما کمونیست ها، آتئیست هستیم

We Communists are atheists

http://www.allaboutworldview.org/marxist-theology.htm



____________________________



6_ دانشگاه کمبریج لندن: گسترش قابل توجه آتئیسم مدیون انقلاب روسیه در سال 1917 است ( کمونیست ها)

The most notable spread of atheism was achieved through the success of the 1917 Russian Revolution

http://web.archive.org/web/20130728215151/http://www.investigatingatheism.info/marxism.html


____________________________



7_سی ان ان :  آتئیسم در بنیان رژیم های کمونیستی بوده است  که منجر به سرکوب و شکنجه و ویران کردن ساختمان های مذهبی ( کلیسا ، مسجد ، و ...) و کشتار و زندانی کردن وظلم و ستم نسبت به مومنین و رهبران دینی شده است

The atheism in communist regimes has been and which led to various acts of repression, including the razing of thousands of religious buildings and the killing, imprisoning, and oppression of religious leaders and believers

http://edition.cnn.com/2011/WORLD/asiapcf/04/28/china.church.crackdown/index.html?hpt=T2

___________________________


8_کمونیست ها در روسیه همه نماد های خداباوری را تخریب کردند و 44 موزه ضد دینی باز کردند که معروفترین آنها  موزه ضد دینی تاریخ دین و الحاد در لنینگراد بود

in the atheistic and communist Soviet Union, 44 anti religious museums were opened and the largest was the 'The Museum of the History of Religion and Atheism' in Leningrad's Kazan cathedral

http://www.ingentaconnect.com/content/bpl/jssr/2004/00000043/00000001/art00003?crawler=true

______________________________


9_ الکساندر سولژنیتسین ، تاریخدان و برنده جایزه نوبل  میگوید: نیم قرن پیش وقتی که من بچه بودم افراد مسن برایم از فجایع بزرگ رخ داده نعریف میکردند و دلیل این جنایت را اینچنین میگفتند: مردانی که خدا را فراموش کرده بودند!! این دلیل همه جنایت هایی بود که اتفاق افتاد!! اما الان که بیش از 50 سال عمر دارم و کتاب های تاریخی را مطالعه و صدها دلیل و مدرک جمع آوری کرده ام و کتاب های زیادی نوشته ام ، امروز برایتان دلیل اصلی این همه جنایت را بیان میکنم!! از این عینی تر و دقیقتر نمیتوانم دلیلش را بازگو کنم !! مردانی که خدا را فراموش کرده بودند!! این دلیل همه جنایت هایی بود که اتفاق افتاد!!

Over a half century ago, while I was ……  I could not put it more accurately than to repeat: "Men have forgotten God; that's why all this has happened."

http://www.icr.org/article/stalins-brutal-faith

_________________________


 مجموعه نقد الحاد و آتئیسم 


ارتباط قتل عام بزرگ رواندا با داروینیسم

| چهارشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۵، ۰۹:۰۵ ب.ظ | ۰ نظر

(جنایت‌های خرافات داروینیسم و تکامل)«قسمت ۴»


بخاطر رنگ پوست و چشم و حجم بینی: یک میلیون نفر در بزرگترین قتلِ عام در آفریقا کشته شدند..!!


در مقالاتِ پیشین دیدیم که چگونه داروین به‌واسطه‌ی خرافه تکاملِ انسان و خیالِ بیمارش درباره تمایز گونه ها، دروازه را برای بزرگترین قتل عام و کشتار جمعی در تمام تاریخ بشریت، آن هم با نام علم گشود (چنان‌که در یک قرن، تعداد کشته شدگان از مرز صد میلیون نفر گذشت)


 این فکر، باطل است و دیدگان را کور و عقل‌ها را مُبتلا به جنون و سرگشتگی می‌کند!! با این وجود به تو می‌گویند که تکامل، علم است و به صلح و پیشرفتِ بشریّت! می‌انجامد.


 مقصود آن‌ها کدام بشریت است؟!


مردِ اروپایی غربی کوکازی سفید؟! یا سیاه آفریقایی؟ یا استرالیایی؟ یا آسیایی؟ یا سرخ پوستان؟ یا عرب ها؟


 آنان، بشر را به نژادهایی درگیر باهم تقسیم و تبدیل کردند، که داروین در کتابش "اصل انسان" آن‌ها را از لحاظ نزدیکی به گوریل تقسیم‌بندی کرد..


سپس، افرادی از فریب خوردگانِ به تکامل و داروین آمده و می‌گویند: تکامل نگفته که اصل انسان، بوزینه بوده است!! و داروین مسئول جنایت هایی نیست که به نام خرافۀ تکامل انجام گرفته است!!


 سخن را به درازا نمی‌کشانیم...

و سریع به رواندا در قارّه آفریقا می‌رویم بعد از آن‌که پیشتر، تراژدی اوتا بنگا را در کنگو بیان داشتیم.


در رواندا قبیله‌ی «Tutsi» که کمترین جمعیت را دارند و همچنین قبیله هوتو (Hutu) که دارای بیشترین جمعیّت هستند و نزدیک به ۸۵ درصد را تشکیل می‌دهند زندگی می‌کنند.


امّا بخاطر این‌که استعمار کینه توز اروپایی از طریق بلژیک، آن‌را نیز مثل کنگو به اشغال درآورد، خرافات ویرانگر تکامل را بدان تزریق کرد!


و بعد از این‌که همگی در صلح و آرامش زندگی می‌کردند، مرد سفید اروپایی بذر این خرافه را بینشان کاشت، این خرافه که می‌گوید: یکی از آن‌ها با توجه به درجه‌ی "سفیدی پوست" از دیگری، متکامل‌تر و مترقی‌تر می‌باشد!!


بر این اساس ادّعا کردند که اقلیّت توتسی، متکامل‌تر و ارزشمندتر از اکثریت هوتو هستند!!


و بخاطر این‌که خرافاتی که از داروین می‌گرفتند را با مداد و خط‌کش اندازه گیری می‌کردند تا آن‌را به "علم" چسپانده و بدان توصیفش کنند.

برای اندازه جمجمه و پیشانی و بینی و رنگ چشم‌ها، معیارهایی ساختند که بر اساس آن، افراد قبیله توتسی را متکامل تر و با ارزش‌تر و افراد قبیله هوتو را دارای تکامل کمتر و بی‌ارزش‌تر قلمداد کردند!!


 پناه بر خدا از این نیرنگ‌ها و جهالت‌ها


انسان‌هایی را تصوّر کنید که سالیانِ متمادی در صلح و آشتی زندگی می‌کنند و یکی از آن‌ها در انسان بودن دیگری تردیدی ندارد، سپس خرافات تکامل و خیالبافی‌های بیمار داروین از راه می‌رسد تا بین آن‌ها، بذر این جنون و دیوانگی را با ادّعای "علم" و "حقایق علمی" بنشاند!!



 این امر ادامه یافت تا این‌که فاجعه روی داد!!


چنانکه تبعیض نژادی کینه‌توزانه بر ضدّ اکثریّت هوتو انجام پذیرفت:


 به‌همین خاطر به‌طور رسمی از آموزش عالی محروم گردیدند!

و همچنین بطور رسمی از هرگونه شغل حکومتی یا حق مالکیّت اراضی در سرزمین خود، که در آن اکثریّت بودند محروم شدند!!


 تمام این موارد بخاطر تفاوت رنگ و چند میلی متر درازا در بینی افراد توتسی نسبت به افراد هوتو بود!!


چه مصیبت و نادانی و چه خرافه‌ای است که اینان، باورش کرده و آن‌را اجرا می‌کنند!!


The size of the nose and the color of the eyes were factors that determined whether a person was classified as Hutu, Tutsi or Twa


می‌توان فایل pdf زیر را دانلود و مطالعه کرد، که دانشکده حقوق واشنگتن این فاجعه و مصیبت را می‌دارد:


GROUP ONE : THE HUTUS AND TUTSIS

https://www.wcl.american.edu/humright/center/rwanda/documents/Jigsaw1_History.pdf


📗به‌ویژه از صفحه ۳ به بعد با عنوان:


II. RACIAL CLASSIFICATION AND COLONIALISM


و همان سبب وقوع بزرگترین قتل عام محلی آفریقا در سال ۱۹۹۴ میلادی شد:


قتل عام بزرگ رواندا..!!


چنانکه حدود یک میلیون انسان از دو طرف در آن کشته شدند (البته طبق معمول با دخالت سلاح اروپایی و حمایّت از اقلیّت ظالم و نژادپرستی و تبعیضی که در جبهه اروپا بود)!


بنابراین ۷۰ درصد از اقلیت توتسی و ۲۰ درصد از اکثریّت هوتو قتل عام شدند!!


📌و سرچشمه رود نیل در رواندا از هزاران جسد پر شد و ترس و وحشت بر آفریقا چیره گشت چرا که رواندا به عنوان منبع نیل می توانست سبب بروز بیماریهای زیادی گردد!!


درواقع این، فاجعه‌ای است که کلمات از توصیف قتل و کشتار، آوارگی، تجاوز، وحشی‌گری، مرگ و درد آن عاجز است...


  و تمام این فجایع:


به سبب عقیدۀ محترم و متینی روی داد! یعنی خرافه تکامل که درباره‌اش به تو می گویند: "حقیقت" و "ثابت شده" است و ارمغان آور "ترقی" و "تمدّن" و "صلح" برای بشریّت می‌باشد!!


 بنابراین آیا کسی از آن‌ها، صفحات تاریخ را گشوده تا تاریکی آنرا نزد اجرا کنندگان و باورمندان بدان به نمایش بگذارند؟!


هنوز سخن برای گفتن در این باره داریم.. و ما جنون جمعی، خرافه تکامل را مشاهده نمودیم!


مشاهده خواهیم کرد که در سر تمام کسانی که به خرافات تکامل ایمان دارند چه چیزی می ریزند.


پس منتظر باشید إن شاءالله

________________

مطالب مرتبط 

جنایت های داروینیسم و نظریه تکامل



عقیم کردن ‌‌اجباری بر پایه نظریه تکامل


تهیه و تنظیم: «رد شبهات ملحدین»



جنایتهای خرافات تکامل و داروینیسم ۳ 


باغ وحشهای انسان "Human Zoo" و نمایشگاههای نژادها Ethnological expositions


مسلمانی که در بین مسلمانان زندگی می کند سپس او را می بینی که بدون تفکر، شبهاتی را بازگو می نماید که مثلا به رفتار اسلام با بردگان طعن میزند چه جاهل و احمق است!!

این بیچاره نمی داند که اسلام آمد تا تمامی بردگان را از ظلم اربابان و حکم قوی بر ضعیف نجات دهد، آمد تا به مسلمان امر کند که به برده اش از خوراکی که می خورد بخوراند و از آشامیدنی ای که می نوشد او را بنوشاند!! و از لباسی که می پوشد وی را بپوشاند (یعنی کاری کند که برده اش کاملا مثل او لباس بپوشد).


عجیب اینست که این گفته کماکان گفته ای تئوری است که کسی آن را اجرا نمی کند درست مثل تمام قوانین غربی در خصوص حقوق انسان پوشالین، که از هزاران سال پیش تا کنون هیچ کس اجرایش نمی کند!! بلکه مسلمانان و در رأس آنان پیامبر و صحابه وی آنرا به اجرا درآورده اند..


این، ابوذر غفاری است که عبایی همانند عبای خود بر تن برده اش می پوشاند و آنگاه که مردم به خانه اش می آیند شگفت زده می گردند و به او می گویند:


"ای ابوذر، اگر لباس غلامت را بگیری و خود بر تن کنی بهتر است سپس لباس دیگری بر او بپوشانی!! به آنان گفت: شنیدم که رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمود:

"کنیزان و غلامان برادران و خواهران شما هستند که خداوند متعال ایشان را زیردست شما قرار داده است .. پس هرکس که برادرش زیردست اوست باید غذایی را که خود می خورد به او بدهد و از لباسی که خود می پوشد بر تن او بپوشاند و هرگز بیش از توانشان از آنها کاری نخواهید. چنان که چنین کردید خودتان هم به آنان یاری رسانید". بروایت ابوداود در سنن و امام آلبانی آنرا صحیح دانسته و نیز در صحیح بخاری و مسلم شاهد دارد.


باذن الله بزودی مقاله ای کامل پیرامون وضعیت بردگان و کنیزان و غلامان در اسلام منتشر می نماییم که دهان هر کینه توزی را درمورد اسلام ببندد و البته مثل همیشه، کذابان را با افسار حقایق و اعداد و ارقام و اعترافات خود غربی ها به بند می کشیم.


اما اکنون...

به یکی از بدترین و سیاهترین برهه های تاریخ اروپا می پردازیم که با علم کردن آزادی انسان، به خودشان و مردم می خندند!! مقصود ما، همان برهه ی پس از نوشته های داروین است که به غیر از کوکازی ها -ساکنان اصلی استرالیا و آفریقا و آمریکای شمالی و جنوبی- حیوانیت بشر را بعنوان اصلی مسلم معرفی می کند!! چنانکه قبلا در کتاب داروین (اصل انسان) مشاهده نمودیم آنان را چنین برشمرده و گفته که کماکان نیز در مسیر تکامل از میمون به گوریل گام بر می دارند!!


بر این اساس...

تصور کن که تو انسانی هستی که در یکی از این اماکن به دنیا آمده ای و دارای خانواده و زندگی هستی .. سپس کسی می آید تا شما را شکار کند و به اروپا و آمریکا بفرستد تا شما را در قفس یا باغ وحشهایی همراه دیگر حیوانات قرار دهد که انسان غربی به تماشای شما آمده و برایتان غذا و میوه پرت کند همانطور که بسوی فیل و زرافه پرت می کنند تا از غذا خوردن شما لذت ببرند!!


(یک ملاحظه: تمام مقالاتی که مربوط به این مسئلۀ ننگین و شرم آور است دارای برخی عکسهای عریان است پس بدین خاطر از شما عذرخواهی می کنیم چون اینها را بعنوان سند ارائه می دهیم تا کسی ما را به دروغ و بهتان زدن به خرافه تکامل و داروین و افکار بیمارش متهم نسازد- اما به این دلیل هر لینکی را قرار نمی دهیم)


چنانکه در مقاله ای از سایت The plaid zebra در ۲۰ فوریه ۲۰۱۵ می خوانیم که:


(باغ وحشهای بشر درواقع یکی از اسرار شرم آور برای اروپا است، که تا دهه ی پنجاه قرن بیستم ادامه پیدا کرد)!!


Human zoos are one of Europe’s most shameful secrets, and only ended in the ’50s.


این، مقاله ای مستند به عکسهایی است که میزان حماقت عقل تکامل گرایان و باورمندان به خرافات آنها را نمایان می سازد و اینکه این خرافات خنده دار، در نهایت ایشان را به چه سرانجامی پیش می برد!!


و اکنون...

پاریس چطور؟! فرانسه چی؟! یعنی کشور سکولاریسم و حقوق انسان و آزادی ها؟!


حقیقت اینست که این مسئله در پاریس، تفاوت چندانی با جاهای دیگر نداشت، اگر چه وجه تمایز آنها طبق عادتشان فکر کردن به باسن و مقعد زنان بود!

(ما را ببخشید که این حقیقت تلخ را در روی کسانی که این مجرمان را تقدیس کرده و تاریخ سیاه آنها در قبال انسانها و آزادی ها را پنهان می دارند بیان می داریم).


شاید از برجسته ترین لکه های ننگین در پیشانی بشریت، فاجعه یک دختر بیست ساله بنام ساره باشد که از جنوب آفریقا ربوده شد -و این دختر بخاطر مشکلی ژنتیکی دارای باسن بسیار بزرگی بود- به همین دلیل همچون دیگر دختران مشابه او که ربوده شده بودند کالایی برای نمایش بطور کاملا برهنه در باغ وحشهای فرانسوی و همچنین در نمایشگاهها شدند، بلکه هنگام مرگش، مجسمه ای برهنه از او ساختند تا وضعیتش را یادآوری کنند و مجسمه را در موزه انسان Musee de l'homne در پاریس از سال ۱۸۷۴ تا سال ۲۰۰۲ میلادی قرار دادند، یعنی تا آنگاه که نلسون ماندلا بر بازگرداندن آن و پایان دادن به این وضعیت مصیبت بار اصرار ورزید، حال و وضعی که عاشقان فرانسه و شیفتگان خرافات داروینیسم و تکامل چیزی از آن نمی دانند!!


مقاله ای هست که این اقدامات فرومایه و ننگین باغ وحشهای انسان در پاریس را در تاریخ ثبت نموده که سایت messy nessy chic در تاریخ ۲ مارس ۲۰۱۲ میلادی آن را با این عنوان منتشر نموده است:

The Haunting ‘Human Zoo’ of Paris


البته چنانکه گفتیم مقالات زیادی در اینترنت وجود دارد که تماما همراه عکسها ثبت و نشر شده است که در آنها مشاهده می کنیم انسان اروپایی (کوکازی سفید، بالاترین مراتب تکامل در خرافه بافی های داروین و باورمندان بدان است) لذت می برد در آن حال که آنها تشابه طبیعت بکر را در باغ وحشهای بزرگ انسان (همان عقب افتادگان) مشاهده می کردند که دارند با حیوانات زندگی به سر می برند!!


این، اوج جلوه های تبعییض نژادی است که پرده از روی دیگر غرب بر می دارد که بعد از همه اینها با بی شرمی، شبهاتش پیرامون تعامل اسلام با بردگان را برای ما می فرستد (بردگانی که پیامبر و صحابه ایشان و مسلمانان آنان را آزاد نمودند و از میانشان بلال حبشی رضی الله عنه را برگزیدند تا بر فراز تمام مردم بالا رود و اذان سر دهد! و واقعا که چه کرامتی است).


این مقاله در تاریخ ۱۸ فوریه ۲۰۱۴ میلادی از سایت popular resistance این عنوان را برگزیده است:


(عمیق ترین تبعیض نژادی و نژادپرستی: تاریخ فراموش شدۀ باغ وحشهای انسان)


Deep Racism: The Forgotten History Of Human Zoos


اینجا بایستی کلام خداوند متعال در قرآن را یادآور شویم که می فرماید:


"یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ"  {الحجرات:۱۳}

«ای مردمان! ما شما را از مرد و زنی (به نام آدم و حوّاء) آفریده‌ایم، و شما را تیره تیره و قبیله قبیله نموده‌ایم تا همدیگر را بشناسید (و هر کسی با تفاوت و ویژگی خاص درونی و بیرونی از دیگری مشخّص شود). بی‌گمان گرامی‌ترین شما در نزد خدا متّقی‌ترین شما است. خداوند مسلّماً آگاه و باخبر است». 


و همچنین گفته پیامبرش محمد صلی الله علیه وسلم چنانکه در مسند امام احمد رحمه الله آمده که می فرماید:


"لا فضل لعربی على عجمی .. ولا لعجمی على عربی .. ولا لأبیض على أسود .. ولا لأسود على أبیض : إلا بالتقوى" «هیچ عربی بر غیر عرب فضیلت و برتری ندارد .. و نه غیرعرب بر عرب و نه سفید بر سیاه و نه سیاه بر سفید برتری ندارد جز بوسیله تقوا».


خلاصه: این تمایل (نژادپرستانه) که داروین در نهاد انسان اروپایی یا نژاد (سفید) عموما که (مترقی تر) و متکامل تر) است! کاشته و ریشه دار کرده: محرک عملی اکثر وحشی گریهای استعمار جهان توسط بریتانیا، فرانسه، اسپانیا و پرتقال بوده است!! چه بصورت ربودن و سرقت انسانها نمود یافته باشد یا در قالب تهاجم و تاراج خیراتشان و به بردگی کشیدن و بیگاری گرفتن آنان در کارهای خود تا سر حد مرگ بوده باشد.


اینگونه به سایر انسانها می نگرند که حیوانات هستند و تکاملشان مثل آنها کامل نگردیده است!! بلکه حتی هر انسانی که دارای بیماری، نقص یا عیبی است را به این لیست ملحق نموده اند (مثل شخص دارای جمجمه کوچک یا چشم بزرگ یا افراد کوتوله و...).


و چنان به سیاهان می نگرند که آنان به گوریل، نزدیک هستند (حتی نسبت به کسانی که پیشانی شان رو به جلو بوده و دارای بینی پهن هستند) و حتی دهها میلیون نفری که انسان اروپایی سفید بدون ذره ای وجدان، آنان را به قتل رساند آن هم با انگیزه این نظریه تکاملی که دیگران را به چشم حیوانات می نگریست!!


و امری عادی شد که سربازان استعمارگر، افراد را از استرالیا یا آفریقا و یا آمریکای شمالی و جنوبی بعنوان نمونه هایی (منحصر به فرد) بگیرند و بعنوان یکی از حیوانات عجیب برای انسان اروپایی به نمایش بگذارند!!


این فجایع، میراث داروین (نابغه!) است آنگاه که حدود یکسال در جزیره (ترا دال فویجو) در سواحل آمریکای جنوبی سپری کرد تا که سه نفر از اهالی فویجو را گرفته و در انگلیس برای مردم نمایش دهد!!


گمان کردند که تصرفات و عملکرد آن انسانها بیانگر (حیوانیت) آنها است!!

و فراموش کردند که آن انسانها در تاریکی غارها و جنگلها و نیز در سواحل برای هزاران سال در نهایت سادگی و به دور از مدنیت، زندگی کرده اند! پس مثلا منتظر چه چیزی از آنان بودند؟!

اینکه ماشین برانند؟!


و اینچنین پیوسته هزاران نفر انسان ربوده شده و به اروپا و آمریکا برده شدند تا آنان را به نمایش بگذارند یا آنها بکشند و برای تحقیقات یا سنجش حجم جمجمه و سرهایشان تشریح گردند و این کار برای دهها سال با نام علم و خرافۀ تکامل

ا


نجام پذیرفت!!


شاید مشهورترین فاجعه جهانی در این مورد، فاجعه و مصیبت جوانی آفریقایی بنام: اوتا بنگا باشد..


که إن شاء الله در مقاله بعدی به داستان او می پردازیم اما امروز به همین رسوایی فجیع خرافه تکامل به نام (داروین) و جنایتهایی که اندیشه های نابخردانۀ او بر سر بشریت آورده اکتفا می نماییم.


________________

مطالب مرتبط 

جنایت های داروینیسم و نظریه تکامل



انسانیت یا حیوانیت مسئله این است؟!!

| سه شنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۲:۲۰ ب.ظ | ۰ نظر

انسانیت یا حیوانیت مسئله این است؟!!

مدت هاست از جانب مخالفین و معارضین اسلام می شنویم که انسانیت مهم است! دین من انسانیت! بیاید انسان باشیم!و.... هزار مثال دیگر که با انسانیت شروع شده و به دین ستیزی ختم می شود 

حال سوال اینجاست انسانیت مورد ادعای معارضین دین شامل چه مواردی است

موج غرب گرایی و بیگانه پرستی آنان چه چیزی می خواهد؟

بهتر است از اصلی ترین مبلغ افکار و سبک زندگی غربی یعنی سینمای غرب شروع کنیم و انسانیت مورد ادعای مخالفین را در بوته نقد و بررسی قرار دهیم

نمونه ای از کوچکترین فیلم های ساخته شده در باب ترویج زنای محارم

1-the **** ساخت سال 2003 به کارگردانی Be**a**o B**t**u**i

در موضوع روابط عاشقانه خواهر و برادر


2-dog***** ساخت سال 2009 به کارگردانی G**r**s L*n**i**s

موضوع: روابط عاشقانه خواهر و برادر


3- For***** Rel***** ساخت سال 1993 به کارگردانی Zso** Ké**i-K*v**s

موضوع: روابط عاشقانه خواهر و برادر ناتنی


4:sit*** ساخت سال 1998 به کارگردانی Fr**ç**s O**n

موضوع: روابط عاشقانه مادر و پسر


5: Spa***** the Mo****  ساخت سال 1994 به کارگردانی Da**d O. Ru*s**l

موضوع: داستان عاشقانه مادر و پسر


6: Lit*** B** Bl** ساخت سال 1997 به کارگردانی An*o**o Ti*a**i

موضوع: داستان عاشقانه مادر و پسر


7:my **  ساخت سال 2004 به کارگردانی Ch*i**o**e H*n**é

موضوع: داستان عاشقانه مادر و پسر


8: The Ba**** o* Ja** an* Ro** ساخت سال 2005 به کارگردانی Re*e**a M*l**r

موضوع: داستان عاشقانه پدر و دخترش


9: Im***** Ta***  ساخت سال 1974 به کارگردانی Wa**r**n B*r**c**k

موضوع: خر تو خر(رابطه عاشقانه پدر و دخترش و مادر با پسرش)


10: Fr** Beg****** t* E** ساخت سال 2009 به کارگردانی Al**z*o Ab**nc**s

موضوع: داستان روابط عاشقانه دو برادر(همجنس باز)


توضیح: به علت مسائل اخلاقی اسم فیلم ها را با ** مشخص کردیم

این تنها نمونه ای از خروار فیلم های تولید شده در زمینه ترویج روابط اخلاق فاسد و کثیف در داخل خانواده ها بود ولی آیا شما ملحدین ایرانی خواهان ترویج چنین فساد و بی بنداری در جوامع اسلامی خود هستید؟ 

آیا این عمل را انسانی می دانید؟

البته در توضیح بهتر است بگویم که لورنس کرواس(یکی از سران الحاد) کلپی تهیه کرده بود که در آن گفته بود چون حیوانات!! با هم رابطه جنسی محارم دارند پس انجام این عمل از جانب انسان ها بدون اشکال خواهد بود

در اینجا یک سوال وجود دارد آیا اسم این عمل انسانیت است یا حیوانیت؟

««توضیحات تکمیلی«« ممکن است برخی افراد داستان ازدواج فرزندان آدم و حوا(البته این ذکری از این مورد در عهد عتیق و جدید مسیحان و یهودیان نیست) و یا سایر داستان های ذکر شده در کتب مقدس(تورات و انجیل) را مطرح کنند

ولی در کتب مقدس ما مسلمین یعنی قرآن ذکری از این داستان ها نیست و حتی در احادیث اسلامی هم ذکر از نوع و کیفیت ازدواج فرزندان آدم نشده است پس در این مسئله که علمی در آن نداریم سکوت خواهیم کرد

به قول الله تعالی در قرآن ] وَلا تَقفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ ]


______________________


منبع: رد شبهات ملحدین 




سال‌هایی که در آن رویای چارلز داروین, ریچارد داوکینز و پیروانشان از بین رفت...



✍ در این متن به طور مختصر مروری میکنیم بر تعداد زیادی از کنفرانس‌های بین المللی و همچنین مقالات ژورنال‌های علمی که از سال 2006 تا 2017 به صراحت ناکارآمدی نئوداروینیسم(جهش‌های تصادفی, انتخاب طبیعی) و ژن خودخواه را اعلام کردند. توصیه میشود این متن را تا انتها بخوانید.


قبل از شروع مقدمه‌ای کوتاه بیان کرده و سپس به موضوع اصلی میپردازیم:


 هر سال مهمترین و معتبرترین نشست علمی دنیا در کشور انگلستان و در انجمن سلطنتی( آکادمی علمی بریتانیا) برگذار شده و مهمترین مسائل علمی دنیا مورد بحث قرار میگیرد. در آخرین نشست آکادمی علمی بریتانیا که اواخر 2016 برگذار شد, کشفیات جدید زیست شناسی و به ویژه ناکارآمدی نئوداروینیسم, مورد بحث قرار گرفت. اما بین سال‌های 2006 تا 2016 چه اتفاقاتی در جامعه‌ی علمی رخ داد که منجر به برگذاری این نشست شد؟ در اینجا مروری میکنیم بر کنفرانس‌های بین المللی و مقالات ژورنال‌های علمی که در این 10 سال اعلام کردند نه تنها جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی در پیدایش موجودات زنده تاثیری ندارند بلکه شکل‌گیری موجودات زنده هدفمند و به دور از تصادفی بودن است.



🔹ابتدا اگر به سایت خوده آکادمی علمی بریتانیا بروید اسامی و تصاویر میزبانان(برگذارکنندگان) نشست اخیر آکادمی علمی بریتانیا بیان شده است که 5 نفر از برجسته‌ترین دانشمندان حال حاضر دنیا هستند. سایت آکادمی علمی بریتانیا به ترتیب این 5 دانشمند را معرفی کرده است: 


1: پروفسور دنیس نوبل

2: پروفسور نانسی کارترایت

3: پروفسور پاتریک باتسون

4: پروفسور جان دوپری

5: پروفسور کوین لالاند


این 5 دانشمند میزبان و برگذارکننده‌ی معتبرترین نشست علمی دنیا در بریتانیا بودند که از بین این 5 نفر نیز مطرح‌ترین آن‌ها پروفسور دنیس نوبل است که به عنوان اولین نفر در آکادمی علمی بریتانیا معرفی شده است


https://royalsociety.org/science-events-and-lectures/2016/11/evolutionary-biology/


 دنیس نوبل ابتدا سال 2006 کتابی منتشر کرد با نام "موسیقی زندگی". همان‌گونه که از نام آن پیداست در این کتاب نشان داده شده است که پیدایش و شکل‌گیری موجودات زنده نه تنها محصول جهش‌های تصادفی نیست, بلکه شکل‌گیری موجودات زنده مانند یک موسیقی با معنا و هدفمند است. از سال 2010 تا 2015 مقالات زیادی در ژورنال‌های علمی مختلف توسط دانشمندان برجسته از جمله خوده دنیس نوبل منتشر شد که همگی نشان دهنده‌ی ناکارآمدی ژن خودخواه و نئوداروینیسم(جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی) بودند. به عنوان مثال در مقاله‌ای که توسط خوده دنیس نوبل سال 2011 در دپارتمان ژنتیک و آناتومی دانشگاه آکسفورد منتشر شد, تمام ادعاهای ریچارد داوکینز درباره‌ی ژن خودخواه بررسی و رسما اعلام شد که ژن خودخواه و نئوداروینیسم(جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی) دیگر کارآمد نیستند:



https://ora.ox.ac.uk/objects/uuid%3A9412e8ec-8da9-498d-8260-7e13c44252b8



  لینک همین مقاله(نسخه‌ی کامل) در ncbi:


https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC3060581/




همچنین در مقاله‌ی دیگری که سال 2013 در ژورنال فیزیولوژی بریتانیا منتشر کرد, به صراحت اعلام شد که تمام ارکان‌های نئوداروینیسم رد شده است :



http://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1113/expphysiol.2012.071134/full


ترجمه فارسی مقاله ژورنال فیزیولوژی 

http://biatabedanim.blog.ir/1395/11/18/Yy


 همچنین در کنفرانسی بین المللی که با حضور تعداد بسیار زیادی از دانشمندان برجسته جهان در چین برگذار شد, دنیس نوبل اعلام کرد که اکنون در زیست‌‌شناسی انقلاب ایجاد شده است و ژن خودخواه و نئوداروینیسم(جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی) دیگر کارآمد نیستند.


لینک این کنفرانس در سایت دانشگاه آکسفورد:


http://www.voicesfromoxford.org/video/physiology-and-the-revolution-in-evolutionary-biology/184



http://www.vph-institute.org/news/physiology-and-the-revolution-in-evolutionary-biology.html


 انتشار این مقالات و کنفرانس‌ها( و مقالات دیگری که توسط سایر دانشمندان برجسته منتشر شد) منجر به ایجاد شکاف بزرگی بین دانشمندان حامی داروینیسم شد, به گونه‌ای که ژورنال نیچر در مقاله‌ای که یک سال بعد( 2014) منتشر کرد, اعلام کرد که بین دانشمندانی که قبلا حامی نئوداروینیسم(یا همان سنتز مدرن) بودند اکنون شکاف ایجاد شده و عده‌ای خواستار بازنگری فرگشت و روی کارآمدن مکانیزم‌های دیگری از جمله EES( گسترش سنتز) شدند. در این مکانیزم( گسترش سنتز) ارکان‌های اصلی نئوداروینیسم از جمله انتخاب طبیعی و جهش‌های تصادفی به حاشیه رفته و عملا به طراحی هوشمند نزدیک میشود(چنان‌ که خوده ژورنال نیچر در همین مقاله این موضوع را اعلام کرده است)


http://www.nature.com/news/does-evolutionary-theory-need-a-rethink-1.16080



 اما مجددا دنیس نوبل در یک مصاحبه با هافینگتون پست اعلام کرد که شواهد علمی به گونه‌ای هستند که دیگر نمیتوان سنتز مدرن را گسترش داد بلکه باید کاملا با چیز دیگری جایگزین شود. در این مصاحبه دنیس نوبل مکانیزم EES یا همان گسترش سنتز را به اندازه‌ی کافی کارآمد ندانست:


http://www.huffingtonpost.com/suzan-mazur/replace-the-modern-sythes_b_5284211.html



  همچنین در مقاله‌ی مهم دیگری که دنیس نوبل سال 2015 در خوده ژورنال زیست شناسی منتشر کرد, ضمن تاکید بر ناکارآمدی نئوداروینیسم و موثر نبودن جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی در پیدایش موجودات زنده,  مجددا به این موضوع پرداخته شد که آیا مکانیزم EES کارآمد است یا باید به طور کامل چیز دیگری جایگزین نظریه‌ی فعلی شود:


http://jeb.biologists.org/content/218/1/7



در نهایت دنیس نوبل و 4 دانشمند برجسته‌ی دیگر که نام آن‌ها بالا ذکر شد, نشست اخیر(2016) آکادمی علمی بریتانیا را برگذار و ناکارآمدی نئوداروینیسم(جهش‌های تصادفی, انتخاب طبیعی) و ژن‌خودخواه در پیدایش موجودات زنده را بررسی کردند.



 ممکن است پرسیده شود که اگر نئوداروینیسم به طور کامل حذف شود و حتی مکانیزم EES(گسترش سنتز) که در آن جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی به حاشیه رفته‌اند نیز کارآمد نباشد,  پس جایگزین آن‌ها چیست؟ پاسخ به این سوال را میتوان در کتابی که خوده دنیس نوبل سال 2016 منتشر کرد یافت. کتابی به نام " رقص با آهنگ زندگی "  که در این کتاب نیز همان‌گونه که از نامش پیداست دنیس نوبل توضیح میدهد که همه‌ی شواهد علمی نشان دهنده‌ی غیرتصادفی بودن و وجود معنا و هدفمندی کامل در زیست‌شناسی و پیدایش موجودات زنده است. هنچنین در کنفرانس دیگری که 2017 توسط جامعه‌ی  فیزیولوژی با حضور دانشمندان برجسته دنیا برگذار شد, دنیس نوبل به تشریح این کتاب پرداخت و به طور کامل ناکارآمدی نئوداروینیسم(جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی) و وجود هدفمندی در شکل‌گیری موجودات زنده را بیان کرد.


 لینک این کنفرانس در سایت دانشگاه آکسفورد:


http://www.voicesfromoxford.org/video/dance-to-the-tune-of-life-lecture/699



  به طور خلاصه دنیس نوبل و تعداد زیادی از دانشمندان برجسته‌ی دنیا خواستار مکانیزمی هستند که به صراحت نشان دهد شکل‌گیری موجودات زنده نه تنها ربطی به جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی ندارد, بلکه شکل‌گیری موجودات زنده مانند یک موسیقی, زیبا و هدفمند است. تا آنجا که حتی EES(گسترش سنتز) را که در آن جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی به حاشیه رفته‌اند را هم کافی نمیدانند و خواستار مکانیزم دیگری هستند که بسیار واضح‌تر نشان دهنده‌ی هدفمندی و طراحی در زیست‌شناسی و پیدایش موجودات زنده باشد.



🔹نکته‌ی بسیار جالب این است که خوده برگذار کنندگان نشست اخیر آکادمی علمی بریتانیا که معتبرترین مرجع علم است, به وضوح اعلام میکنند که تمام ارکان‌های نئوداروینیسم رد شده است و جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی تاثیری در پیدایش موجودات زنده ندارد و همه‌ی شواهد علمی نشان از هدفمند بودن شکل‌گیری موجودات زنده دارد, اما هنوز تعدادی از پیج های فارسی زبان حرف از جهش‌های تصادفی و نئوداروینیسم میزنند!!! آیا این کانال‌ها نمیدانند که جامعه‌ی علمی بارها نئوداروینیسم( جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی) را مردود اعلام کرده و اکنون علم به صراحت نشان دهنده‌ی غیرتصادفی بودن, هدفمندی و طراحی موجودات زنده است؟



نقد الحاد و آتئیسم



جنایتهای خرافات داروینیسم و نظریه تکامل ۲



کمونیسم و سوسیالیسم و کشتار ۱۲۰ میلیون انسان!!


وقتی که از کمونیسم سخن می گوییم درواقع از بزرگترین مؤسس آن یعنی کارل مارکس Karl Marx (که مارکسیسم هم از اوست) و همچنین از انگلز Engels و پلیخانوف Plekhanov و لنین Lenin  و تروتسکی Tretsky و استالین stalin سخن می رانیم.


همگی آنها کتاب "اصل انواع" داروین را الهام-بخش خود و اندیشه مادی و الحادی خود در زندگانی قرار دادند!!

اینگونه که بقا تنها برای قویتر است هرچند که به کشتار و نابودی تمام مخالفان آن بینجامد!!


در سال ۱۸۷۳ میلادی، کارل مارکس یک نسخه از کتابش (سرمایه) Das kapital را برای داروین فرستاد و روی آن چنین نوشت که: تقدیم به چارلز داروین از طرف یکی از شیفتگان پر و پاقرص تو، کارل مارکس!!


To charles darwin on the part of his sincere admirer Karl Marx


 عکس:


بر این اساس، نتیجه می گیریم که مارکس تاثیر زیادی از افکار داروین و خرافات تکامل پذیرفته بود، خرافاتی که برای دور نمودن خدا و جایگزینی تصادف و بی نظمی بجای آن در پیدایش موجودات زنده و تنوع آنها، و نیز نزاع مورد ادعایشان برای بقا به نفع قویتر، روکش و پوشش علمی بر آن نهادند!!


پس آنجا که الحاد (یعنی انکار خالق متعال) آغاز شود کمونیسم هم آغاز می گردد!


یا چنانکه مارکس در عبارت مشهور خود که در یکی از پوسترهای شوروی بود گفته:

Communism begins where atheism begins


A Soviet poster ridiculing Judaism—as printed in the official government journal Atheist


و همچنین جوزف استالین..


نقطۀ تحول استالین به الحاد همان کتاب داروین و خرافات آنست: (اصل انواع)! و تمام این شواهد و قراین میان تکامل و الحاد به دهها مورد می رسد (آنطور که از اعترافات ملحدان مشهور مانند ویلیام پروفین و ریچارد داوکینز مشاهده نموده ایم) حال هر اندازه هم تلاش کنند مردم را به تمسخر بگیرند و ارتباط آن دو را انکار کنند!


نویسنده روسی ای. یاروسلاوسکی E. Yaroslavsky کتابی درباره استالین در اوج شهرتش و در زمان حکمرانیش نوشته با نام:


علامتهایی در زندگی استالین  Landmarks in the Life of Stalin


و در سال ۱۹۴۰ میلادی در روسیه چاپ و توزیع شد و در آن چنین آمده:


"در آغاز نوجوانی و در حالی که هنوز در مدرسه کلیسا دانش آموز بود عقل نقادانه و احساسات انقلابی نزد رفیق استالین به پختگی رسید چنانکه خواندن نوشته های داروین را آغاز کرد و ملحد شد"!!


At a very early age, while still a pupil in the ecclesiastical school, Comrade Stalin developed a critical mind and revolutionary sentiments. He began to read Darwin and became an atheist.


منبع:

E. Yaroslavsky, Landmarks in the Life of Stalin (Moscow: Foreign Languages Publishing house, 1940), pp. 8-12. 


بنابراین رابطه خرافه تکامل با الحاد روشن تر از آنست که از دید شخص عاقل پنهان بماند!


یکی از بیشترین کتابهایی که این رابطۀ صمیمی بین کمونیسم و جنایت هایش و بین تاثیرپذیری آن از خرافات تکامل و اتخاذ آن بعنوان برنامه اش از طرف بزرگترین پایه گذاران کمونیسم را اعلان داشت: کتاب دانشمند گیاه شناس کونوی زیرکل Conway Zirkle پروفسور دانشگاه پنسیلوانیا است که در سال ۱۹۵۹ میلادی با نام: تکامل، بیولوژیک مارکسی، و علم اجتماعی (Evolution, Marxian Biology, and the Social Scene) آنرا به چاپ رساند..


چنانکه چندین مورد مکاتبه بین مارکس و انگلز را در این کتاب به ثبت رسانده است از جمله:


"در ۱۲ دسامبر ۱۸۵۹ میلادی (فقط چند ماه پس از چاپ کتاب اصل انواع داروین) فریدریک انگلز به کارل مارکس نوشت که: داروین که اکنون کتابهایش را می خوانم عالی و شگفت انگیز است".


December 12, 1859 (only months after The Origin of Species was published), Friedrich Engels wrote to Karl Marx, "Darwin, whom I am just now reading, is splendid.


"و یکسال بعد (در دسامبر سال ۱۸۶۰) مارکس پدر کمونیسم به شرح ذیل با او مکاتبه کرد:

در خلال زمان حضورم برای محاکمه، و در این چند هفته اندک گذشته، انواع چیزها را خواندم، و نیز کتاب داروین را درمورد انتخاب طبیعی مطالعه نمودم. و با وجود اینکه در قالب زبان انگلیسی اصیل آنرا نگاشته اما این کتاب همان چیزیست که شامل اساسیات دیدگاه ما پیرامون تاریخ طبیعی می باشد".

About a year later (December 19, 1860), Marx, the Father of Communism, responded, "During my time of trial, these last few weeks, I have read all sorts of things. Among others, Darwin's book of Natural Selection. Although it is developed in the crude English style, this is the book which contains the basis in natural history for our


 view.


"اما به نسبت فردنالد لاسال (یکی از بنیان-گذاران سوسیالیست آ


لمان) در ۱۶ ژانویه ۱۸۶۱ میلادی نوشته که: کتاب داروین بسیار مهم است و بعنوان پایه و اساس علم طبیعی برای نزاع طبقاتی در تاریخ به من کمک کرد".


To one Ferdinand Lassalle, he wrote (January 16, 1861), "Darwin's book is very important and serves me as a basis in natural science for the class struggle in history." 


منبع:

Conway Zirkle, Evolution, Marxian Biology, and the Social Scene (Philadelphia: University of Pennsylvania Press, 1959), pp. 85-87. 


یعنی مارکسیسم، کمونیسم و سوسیالیسم همگی از چاه تاریک و گل-آلود خرافات تکامل و خیالبافی های بیمارگونه داروین سرچشمه گرفته و باعث مرگ میلیونها نفر انسانی شده که با فجیع-ترین اقدامات کشتار جمعی، قتل-عام و گرسنه گذاشتن عامدانه جان سپرده اند آن هم در نزاعی خیالی بین طبقات جامعه ای که در سایه ادیان با هم زندگی مسالمت-آمیزی را بدون مشکلی می گذراندند و فقیر و ثروتمند کنار هم بودند و همه آموزه های دین خود را انجام می دادند.


فقط مانده که به دو چیز مهم اشاره نماییم و آن دو عبارتست از:


اول: آنرا تقدیم می کنیم به همه کسانی که این گفته را مسخره می کنند که خرافه تکامل می گوید: انسان از میمون تکامل پیدا کرده است چنانکه در کتاب انگلز با عنوان (منطق جدلی طبیعت) The Dialectics of Nature مشاهده می کنیم و در آن بسیار از داروین نام برده و او را بعنوان پدر معنوی خرافات خیالی کمونیسم ستایش کرده است و نام یک فصل کامل از کتابش را چنین گذاشته که:

نقشی که کارگران در تحول از میمون به انسان بازی نمودند!!


The Part Played by Labour in the Transition from Ape to Man.


اما امر دوم و مهم اینست که:

هرکس که تحت تاثیر خرافات داروین و نظریه تکامل قرار گرفته است از مارکسیسم بگیر تا کمونیسم، سوسیالیسم و نازیسم و الحاد همگی تقریبا ۱۲۰ میلیون انسان را قتل-عام کردند:


۴۲.۶ میلیون انسان در عهد (جوزف استالین) روسیه

۳۷.۸ میلیون انسان در عهد (مائو تسه تونگ) چین

۲۰ میلیون انسان در عهد (آدولف هیتلر) آلمان

۱۰.۲ میلیون انسان در عهد (شیانگ کای شک) چین

۴ میلیون انسان در عهد (ولادیمیر لنین) روسیه

۳.۹ میلیون انسان در عهد هیدیکی توگو) ژاپن

۲.۳ میلیون انسان در عهد (پول پوت) کامبوج


این آمار را (چارلز فیلیپس) و (آلان اکسیلرود) در دایرةالمعارف تاریخی بزرگ خود که ۳ بخش و متعلق به سال ۲۰۰۴ است مستند آورده اند:

Encyclopedia of War



Encyclopedia of war-3 volume of set by charles philips and Alan Axelrod,2004.


منتظر ما باشید تا با جنایت های بیشتری آشنا شوید که مدافعان خرافه تکامل در پیج هایی با لباس علم تلاش می کنند که از خوانندگان و دنبال کنندگان خود پنهان دارند بلکه حتی ملحدین اینگونه می گویند که تکامل، پیشرفت، ترقی و تمدن است!!


__________________________

مطالب مرتبط 

جنایت های داروینیسم و نظریه تکامل












.

نشناختن اولویت ها و هدر دادن سرمایه و زمان برای اموری  بی اهمیت و بی فایده ضربه های بزرگی بهمون زده!

.

اولویت نشناسی از مردم عادی جامعه گرفته تا مسولین رده میانی و بعضا بالای جامعه شایع و همه گیر شده!

.

کافیه یه نگاه به خونه هامون بکنیم!

میتونیم تو هر خونه اقشار_متوسط جامعه،  نزدیک چند میلیون وسایلی پیدا کنیم که تا حالا استفاده و فایده ی چندانی نداشتن!

اقشار بالای جامعه که دیگه هیچی!

.

بوفه، مایکروفر، غذاساز شونصد کاره!

جدیدا هم گرامافون و پیانوی خونگی و اینجور وسایل ضروری زندگی!

یخچال چند میلیونی چند فوتی که قسطی میخرن و دیگه پولی برای پر کردنش نمیمونه!

.

رکورددار مصرف نوشابه در جهانیم ولی وقتی میگن سرانه مصرف شیر و لبنیاتمون خیلی کمه میگیم گرونه!

.

حاضریم چن میلیون پول بیشتر بدیم  گوشی با آرم سیب گاز زده! بخریم، در حالی که استفاده ازش خیلی سخت تر از گوشی قبلیمونه! صرفا برای سیب گاز زده پشتش!

.

آلوده نشدن و زجر نکشیدن جوونامون برامون اولویت نیس!اولویت سالن مجلل عروسی و کاسه بشقاب جهیزیه س!

اولویت فیلم برداری جشن عروسی با هلی شات و اسپرت بودن فیلم عروسیه، نه سروسامون گرفتن راحت تر یه جوون!

.

حتی تو اقشار پایین و ضعیف جامعه هم داره بعضی اولویت ها شایع میشه!

.

اگه خونه اقشار پایین جامعه که بری حتما یه دست مبل رو باید داشته باشن!حتی اگه ازش استفاده نکنن و خودشون رو زمین بشینن طبق عادت!

حتما دایره زنگی و تلوزیون چهل اینچ برای بهتر دیدنش باید باشه، حتی اگه بچه خونواده سوتغذیه داشته باشه!

حتما دست زن خونه فلان عدد النگو باید باشه، حتی اگه چن تا دندون خراب داشته باشه که نمیتونه پول پر کردنش رو بده!

.

جوون زحمت کش روستایی کل تابستون رو تو تهران و جاهای دیگه عرق ریخته و کارگری کرده، بعد دستمزد یه ماهش رو داده کتونی یه میلیونی خریده!با چشم خودم دیدم!

.

میشه تا صبح از امور مزخرف و بی فایده ای گفت که تو جامعه ما شدن اولویت و براشون پول و زمان خرج میشه و از اونور امور مهم و حیاتی که وقتی براش صرف نمیشه!

.

هرجام که فقیر و بدبخت و گرسنه هم میبینیم حاضر نیستیم از امور بی اهمیت و بی فایده مون بزنیم!

فقط بلدیم بگیم بودجه_دفاعی مملکت رو بدین به فقرا!

.

.

دولت و مجلس و باقی جاهامونم دقیقا با همین فرمون دارن میرن جلو!

.

اون از مجلس_امید و اولویت هاش! از آزادی داعشی های اعتصاب غذا کرده تا حمایت از شاذگویی های مطهری و. صادقی و چرایی لغو کنسرت و فلان...

.

اونم از دولت و اولویت ها و دغدغه های والا و فخیمه ش!

..

 معین ثائر




 جدیدترین مقالات منتشر شده در ژورنال‌های علمی نشان از ناکارآمدی همه‌ی نظریه‌های سابق در زمینه‌ی منشاء اطلاعات DNA و همچنین نزدیک شدنِ جامعه‌ی علمی به طراحی هوشمند جهان دارد. قبل از اینکه این مقالات را بررسی کنیم، توضیحاتی درباره‌ی DNA و اینکه چرا DNA یکی از مشکلات غیر قابل حلّ برای زیست‌شناسانِ آتئیست است، ارائه می‌کنیم و سپس به جدیدترین مقالات ژورنال‌های علمی می‌پردازیم:


 دی ان ای(DNA) را می‌توان به یک کتاب تشبیه کرد. اگر یک کتاب را ورق بزنید در هر صفحه‌ی آن، ده‌ها سطر و جملات وجود دارد که به‌راحتی می‌توانید آن را بخوانید. کتاب و صفحات و حتی کلمات آن از جنس مواد شیمیایی است و می‌تواند در طبیعیت به وجود آید، اما جملات با معنایی که در هر صفحه از کتاب نوشته شده است و شما آن را می‌خوانید، توسط یک شخص( از طرف یک هوش) ایجاد شده است، DNA نیز دقیقا اینگونه است.


 زیست‌شناسان از سال 1970 تا 2012  تلاشِ زیادی کردند که شکل‌گیری اطلاعات موجود در DNA را توجیه کنند و نظریه‌ها و مقالات گوناگونی ارائه و منتشر کردند که هیچ‌کدام از آن‌ها کارآمد نبوده است و در نهایت منجر به نزدیک شدنِ جامعه‌ی علمی به طراحی هوشمند شده است. 

ابتدا سال 2013 یکی از بزرگترین نهادهای علمی دنیا یعنی "World Scientific" که بیش از 150 ژورنال علمی مختلف را منتشر می‌کند مجموعه مقالاتی منتشر کرد و در آن به وضوح اعلام کرد که اطلاعات موجود در DNA نمی‌تواند توسط مکانیزم‌های طبیعی از جمله مکانیزم نئوداروینی (انتخاب طبیعی و جهش‌های تصادفی) به وجود آید و همچنین اعلام کرد که وجود یک طراح هوشمند توضیح بسیار مناسبی برای DNA است. تعدادی از این مقاله‌ها را بررسی میکنیم.


1 در مقاله‌ی زیر اعلام می‌شود که بهترین تعریف برای اطلاعات موجود در DNA این است که اطلاعات را فراتر از ماده و انرژی در نظر بگیریم:


A third alternative proposes that information is in fact non-material and that the coded information systems is not defined at all by the biochemistry or physics of the molecules used to store the data... 

Information has its definition outside the matter and energy on which it sits.


ترجمه:

سومین راه پیشنهاد می‌کند که اطلاعات موجود در DNA در واقع غیرمادی است و همچنین سیستم‌های اطلاعات کد شده نمی‌تواند به طور کامل توسط بیوشیمی یا فیزیکِ مولکول‌هایی که برای ذخیره داده‌‌ها استفاده می‌شود، تعریف شود.


  اطلاعات(موجود در DNA) تعریفی دارد که خارج از ماده و انرژی قرار می‌گیرد.


http://www.worldscientific.com/doi/abs/10.1142/9789814508728_0008


2_در مقاله‌ی زیر اعلام می‌شود که انتخاب طبیعی نمیتواند منشاء نوکلئوتیدهای کاربردی را توضیح دهد:


given our current understanding of how natural selection operates, we cannot explain the origin of the typical functional nucleotide.


ترجمه:


با توجه به درک فعلی ما از اینکه "انتخاب طبیعی" چگونه عمل می‌کند، ما نمی‌توانیم منشاء نوکلئوتیدهای کاربردی معمولی را توضیح دهیم.



http://www.worldscientific.com/doi/abs/10.1142/9789814508728_0011



3_در این مقاله به وضوح گفته می‌شود که وجود یک هوش خارجی( طراح هوشمند) توضیح مناسبی برای منشاء اطلاعات DNA است:


In this paper, the hypothesis that the finely tuned optimization of the SCT originates in external intelligence is compared to the hypothesis that its fine tuning is due to the adaptive selection of earlier codes. It is concluded that, in the absence of metaphysical biases against this hypothesis, external intelligence better explains the origin of the SCT.



ترجمه:

در این مقاله، این فرضیه که بهینه‌سازی بسیار دقیق تنظیم شده‌ی جدول استاندارد کدون( یا به اختصار SCT)، از یک هوش خارجی سرچشمه گرفته است با این فرضیه که این تنظیمات دقیق ناشی از انتخاب تطبیقی از کدهای اولیه هست مقایسه می‌شود و نتیجه گرفته می‌شود که در غیاب تعصبات متافیزیکی علیه این فرضیه، وجود هوش خارجی توضیح بهتری برای منشاء جدول استاندارد کدون(SCT) است.


http://www.worldscientific.com/doi/abs/10.1142/9789814508728_0018


♻️همچنین در مقاله‌ی زیر به وضوح نشان داده می‌شود که مکانیزم‌های طبیعی مانند جهش‌ها و انتخاب طبیعی نمی‌تواند منجر به تولید پروتئین کاربردی شود:


Any serious origin-of-life or origin-of-species scenario must explain the origin of the required biological information…

The creation of a functional protein via the mutation/selection paradigm lacks support from information science.


ترجمه:

هر سناریوی جدی برای توضیح منشاء حیات یا منشاء گونه‌های جانداران، باید بتواند منشاء اطلاعات زیستی مورد نیاز آن را توضیح دهد...

 ایجاد یک پروتئین کاربردی از طریق الگوی جهش و انتخاب طبیعی(نئوداروینیسم)  فاقد پشتیبانی از علم اطلاعات است (با توجه به دانش نسبت به اطلاعات موجود در دی ان ای، الگوی جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی نمی‌تواند یک پروتئین کاربردی ایجاد کند)


http://www.worldscientific.com/doi/abs/10.1142/9789814508728_0017




5⃣در این مقاله نیز به طور دقیق نشان داده شده است که انتخاب طبیعی نمی‌تواند باعث به وجود آمدن اطلاعات موجود در DNA شود:


http://www.worldscientific.com/doi/abs/10.1142/9789814508728_0010


نسخه‌ی کامل مقاله:


www.worldscientific.com/doi/pdf/10.1142/9789814508728_0010



6⃣در مقاله‌ی زیر به صراحت بیان می‌شود که انتخاب طبیعی و جهش‌ها( مکانیزم نئوداروینی) نمی‌تواند حیات باکتریایی و به وجود آمدن جانداران را توضیح دهد و به یک نظریه‌ی طراحی که به طور سیستماتیک و مهندسی شده عمل کند نیاز است:


Like all life, bacterial life depends on a complex, integrated network of precise metabolic processes. These processes are carried out by more than a thousand enzymes…

Can neo-Darwinian theory explain the origin of this network of enzymes that orchestrates metabolic complexity? Building on previous experimental and theoretical work, we argue here that it cannot. But instead of merely listing the theory's shortcomings, we attempt to construct a full and coherent picture of how it has failed to explain metabolic innovation...

the old theory focuses on the simple material processes of mutation and selection in the hope that these can drive innovation… the new theory will look more like the systematic concepts of an engineering discipline than a set of causal laws.


ترجمه:


مانند تمام زندگی، زندگی باکتریایی نیز به یک شبکه یکپارچه و پیچیده از فرآیندهای متابولیک دقیق بستگی دارد.... این فرآیندها توسط بیش از یک هزار آنزیم انجام  می‌شود...

 آیا نظریه‌ی نئوداروینی(جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی) می‌توانید منشاء این شبکه از آنزیم‌ها که پیچیدگی‌های متابولیک را هماهنگ می‌کند، توضیح دهد؟!

 با توجه به کارهای تئوری و عملی سابق، ما در اینجا استدلال می‌کنیم که آن( مکانیزم نئوداروینی) نمی‌تواند. 

اما به جای صرفا لیست کردن کاستی‌های این نظریه، ما تلاش می‌کنیم که یک تصویر کامل و منسجم ارائه دهیم که چگونه آن(مکانیزم نئوداروینی) برای توضیح نوآوری‌های متابولیک شکست خورده است...

نظریه قدیمی(برای شکل‌گیری زندگی) روی  فرآیندهای مادی ساده از جهش و انتخاب طبیعی تمرکز دارد به این امید که این ها( جهش‌ها و انتخاب طبیعی) بتواند نوآوری را هدایت کند....  (اما)نظریه‌ی جدید بیشتر شبیه به مفاهیم سیستماتیک از یک نظم مهندسی شده است تا مجموعه‌ای از قوانین علت و معلولی.



http://www.worldscientific.com/doi/abs/10.1142/9789814508728_0022



7_همچنین آخرین مقاله‌ای که در زمینه‌ی اطلاعات موجود در DNA منتشر شده، مقاله‌ای است که توسط Springer ( ژورنال Biological Theory ) سال 2015 منتشر شده است. این ژورنال توسط دانشگاه MIT(برترین دانشگاه دنیا) منتشر می‌شود و در این مقاله به بررسی همه‌ی نظریه‌هایی که در زمینه‌ی منشاء اطلاعات DNA وجود دارد پرداخته است. این مقاله نیز دیدگاه ارائه شده در مقالات "World Scientific" مبنی بر ناکارآمد بودن مکانیزم‌های فعلی برای ایجاد DNA و نیاز به یک مکانیزم سیستماتیک را تایید کرده است. 

متن این مقاله که سال 2015 منتشر شده است را به همراه ترجمه می‌آوریم


There are currently three major theories on the origin and evolution of the genetic code: the stereochemical theory, the coevolution theory, and the error-minimization theory. The first two assume that the genetic code originated respectively from chemical affinities and from metabolic relationships between codons and amino acids. The error-minimization theory maintains that in primitive systems the apparatus of protein synthesis was extremely prone to errors, and postulates that the genetic code evolved in order to minimize the deleterious effects of the translation errors.

This article describes a fourth theory which starts from the hypothesis that the ancestral genetic code was ambiguous and proposes that its evolution took place with a mechanism that systematically reduced its ambiguity and eventually removed it altogether.



ترجمه:


 در حال حاضر سه نظریه عمده برای منشاء و تکامل کدهای ژنتیکی(اطلاعات موجود در DNA) وجود دارد: نظریه‌ی Stereochemical  و نظریه‌ی Coevolution و نظریه‌ی Error-Minimization. در دو مورد اول فرض بر این است که کد ژنتیکی از وابستگی شیمیایی و از روابط متابولیک میان کدون و اسیدهای آمینه سرچشمه گرفته است. 

نظریه‌ی سوم مدعی است که در سیستم‌های اولیه، دستگاه سنتز پروتئین بسیار مستعد خطا بود و ادعا می‌کند که کدهای ژنتیکی به منظور کاهش اثرات مخرب از اشتباهات ترجمه تکامل یافته است... 

این مقاله به شرح یک نظریه‌ی جدید(نظریه ی چهارم) می‌پردازد که با این فرضیه شروع می‌شود که کد ژنتیکی اولیه مبهم بود و پیشنهاد می‌کند که فرگشت با یک مکانیسم دیگر جایگزین شود که به طور سیستماتیک ابهام آن را کاهش دهد و در نهایت همه‌ی آن را حذف کند.


http://link.springer.com/article/10.1007/s13752-015-0225-z



همانگونه که مشاهده کردید در مقالات منتشر شده به وضوح اعلام شده است که وجود یک طراح هوشمند، توضیح مناسبی برای منشاء DNA است و همچنین اعلام شده است که جهش‌های تصادفی و انتخاب طبیعی ناکارآمد هستند و در عوض یک نظریه‌ی طراحی که به طور سیستماتیک و مهندسی شده عمل کند را پیشنهاد می‌دهند.



تهیّه و تنظیم: «رد شبهات ملحدین»

95/12/13