بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

۲۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کوروش هخامنشی» ثبت شده است


 تاثیر کورش گرایی و کوروش پرستی بر تضعیف ایران و گسترش تفرقه میان مردم(1)


◀️کورش‌پرستان و نیز زرتشتی‌زدگانی که دم خودشان و دم کورش را به ایران بسته‌اند، بدانند نمی‌توان انتظار داشت که عده‌ای مرتباً و به نام ایران جعلیات تاریخی ببافند و دیگران به آنان احسنت و مرحبا بگویند تا ایران صدمه نبیند.

 ایران و هیچ کشوری از راستی و واقعت‌های تاریخی آسیب نمی‌بیند، بلکه از دروغ آسیب می‌بیند.

 این منطقی نیست که عده‌ای در پوست ایران‌دوستی،  غلوهای تاریخی بسازند و سپس انتظار داشته باشند کسی جواب آنها را ندهد تا «ایران تضعیف نشود». مگر بنیان و استحکام ایران بر پایه دروغ و نیرنگ است که با فاش شدن آنها تضعیف شود؟


◀در جهان اطلاعات و رسانه‌های امروز که بسیاری از منابع دست اول تاریخی به راحتی در دسترس همگان است، نمی‌توان حتی به راحتی ده سال پیش دست به تاریخ‌سازی زد.

 دروغ‌های تاریخی و جعل اسناد دیر یا زود فاش می‌شوند و به عنوان نقطه‌ضعفی برای سازندگان آنها بکار می‌روند. در نتیجه، مسبب به وجود آمدن چنین شرایطی، دروغ‌ پردازان هستند و نه روشنگران و نویسندگان واقع‌گرا.


◀️پس در نتیجه راه‌حل این مشکل ساده است:

اول آنکه می‌باید از دروغ‌گویی پرهیز کرد تا مستمسکی در دست دیگران نشود.

👈و دیگر اینکه، دم کورش را باید از ایران باز کرد و سرنوشت او را به ایران گره نزد.

 کورش و هیچیک از شاهان یا حاکمان نماینده ایران نیستند و گره خوردن دم آنان به کلیت ایران موجب خسران برای ایران و ایرانیان خواهد شد.


◀️با توجه به انبوه منابع دست اول تاریخی که بعضاً به قلم و به دستور شخص پادشاهان هخامنشی نوشته شده، نمی‌توان مردمان نواحی گوناگون ایران‌زمین و جاهای دیگر و از جمله کردها، ترک‌ها، گیلک‌ها، بلوچ‌ها، لرها، خراسانی‌ها و دیگران را متقاعد کرد که هخامنشیان نابوده‌کننده فرهنگ و تمدن کهن و بومی آنان نبوده‌اند و دست به نسل‌کشی آنان نزده‌اند.

 در عصر رسانه‌هایی که انبوهی از منابع در هر کتابخانه دورافتاده‌ای را در عرض چند ثانیه در برابر خواننده می‌گذارد، نمی‌توان به روش‌های ساده‌انگارنه پیشین متکی بود و مخاطبان را اشخاص ساده‌لوحی فرض کرد.‼️


◀️اگر دیگران از روی ناچاری و به دلیل نداشتن شخصیت‌های برجسته و سازنده به اشخاصی همچون. چنگیز و تیمور می‌نازند، مردمانی که قهرمانان و پهلوانان فراوان و صدها و هزاران شخصیت برجسته سیاسی و علمی و ادبی دارند، ناچار به چنان کاری نیستند.

👈و این اتفاقاً یکی از اهداف سلطه‌گران است که با بزرگ کردن کورش موجب نادیده انگاشتن و فراموشی مفاخر برجسته ایران‌زمین می‌شوند و نیز به همبستگی مردم آسیب وارد می‌سازند.


◀️بطور خلاصه، اگر از دروغ‌ گویی و پهلوان پنبه‌سازی و کوروش پرستی و کوروش گرایی  و ساختن کاخهای زیبا اما پوشالی حذر کنیم و به تاریخ غنی و فرهنگ رنگارنگ مردم روی بیاوریم  چنان بهانه هایی به دست دیگران نخواهیم داد و بسیاری از مشکلات و عوامل تفرقه انگیز برطرف خواهد شد


◀️موجودیت افتخارآمیز ایران به پادشاهان جبار آن نیست و نبوده است، بلکه به مردم و دستاوردهای درخشان فرهنگ وهنر و ادبیات و دانش آنان بوده است.

 به پایداری شگفت و کم‌نظیر آنان در قبال هر آن کسی که خواسته است هویت آنان را پایمال کند. مردمی که در سخت‌ترین شرایط در کنار هم زیسته‌اند و در همبستگی و همدلی گل سر سبد بسیاری از کشورهای جهان بوده‌اند.


جعل و دغل کاری در ترجمه ی منشور کوروش

| جمعه, ۱۸ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۴۵ ق.ظ | ۰ نظر


 جعل و دغل کاری در ترجمه ی منشور کوروش!!!



✅در ابتدا سه ترجمه ی معتبر منشور کوروش را معرفی می کنم و در ادامه قسمتی از ترجمه ی جعلی را نشان می دهم که در ترجمه های معتبر وجود ندارد و پس از آن، به ذکر ترجمه ی دو بند از این منشور بسنده می کنم.


✅ترجمه ی عبدالمجید ارفعی:

دکتر عبدالمجید ارفعی تنها متخصص زبان های اکدی و ایلامی در ایران است و نخستین شخصی است که استوانه گلی منتسب به کوروش را از زبان بابلی به فارسی ترجمه نموده است. 


⬅️در ترجمه دکتر ارفعی بسیاری از جعلیات و موارد نادرستی که برخی باستان گرایان تحت عنوان منشور کوروش منتشر می کنند، وجود ندارد و ثابت می کند مفاهیمی «نظیر آزادی ادیان»، «نسخ برده داری»، «آزادی بیان و انتقاد از حاکم» و ده ها مورد دیگر در منشور کوروش اشاره نشده و حتی نام اهورامزدا هم در آن وجود ندارد.

 ⬅️بلکه در آن کوروش از بت هایی به نام «مردوک» و «بعل» و «نبو» ستایش کرده و حتی اعتراف به پرستش آنها کرده است! همچنین کوروش اشاره کرده است که مردم در هنگام آوردن باج و خراج، پای او را می بوسیدند! 

مشاهده ترجمه دکتر عبدالمجید ارفعی از منشور کوروش: 


 http://www.iranboom.ir/nam-avaran/koroshe-bozorg/1476-manshor-korosh-bozorg.html


✅ترجمه ی ایروینگ فینکل:

همانگونه که می دانیم اصل منشور کوروش در موزه بریتانیا نگهداری می شود. ترجمه بعدی آن از پرفسور ایروینگ فینکل استاد زبان های باستانی در موزه بریتانیا می باشد. پرفسور فینکل یکی از بزرگ ترین بابلی شناسان دنیا می باشد که منشور کوروش را در موزه بریتانیا از زبان بابلی به زبان انگلیسی ترجمه کرده است. دکتر شاهرخ رزمجو که مسئول بخش خاورمیانه موزه بریتانیا می باشد این ترجمه فینکل را به فارسی برگردان نموده است. 

⬅️در ترجمه فینکل هم هیچ کدام از فضیلت های ادعایی باستان گرایان در مورد کوروش وجود ندارد و در آن کوروش در موارد متعدد به ستایش بت ها پرداخته است! 

ترجمه موزه بریتانیا از منشور کوروش به زبان انگلیسی: 


http://www.britishmuseum.org/explore/highlights/article_index/c/cyrus_cylinder_-_translation.aspx


ترجمه موزه بریتانیا از منشور کوروش به زبان فارسی:


http://www.britishmuseum.org/PDF/cyrus_cylinder_translation_persian_v2.pdf


✅ترجمه ی مرادی غیاث آبادی:

آقای مرادی غیاث آبادی در سایت خود تک تک کلمات منشور کوروش را آورده و ترجمه آن را کنارش نوشته است. آن جملات دل نشین و فریبنده که به منشور نسبت می دهند، در هیچ کجای آن نیامده است.

http://ghiasabadi.com/manshur-02.html 


❌ ترجمه ی جعلی

اما ترجمه غیر معتبر و جعلی ای که در سطح اینترنت پر شده است در زمان پهلوی توسط اشرف پهلوی و دستگاه های فرهنگی رژیم سابق منتشر شد و در آن بر خلاف ترجمه اساتید معتبر، امضای هیچ مترجمی پای آن دیده نمی شود و حتی به افتادگی ها و موارد ناخوانای آن هیچ اشاره ای نشده است و کاملا ذوقی و به دور از سایر مستندات تاریخی است و کوروش پیرو دین زرتشتی و اهورامزدا معرفی گردیده است!



تقریباً ده سالی است که از روز ۲۹ اکتبر، مصادف با ۷ آبان، به عنوان «روز

جهانی کوروش » یاد می‌شود. این موضوع، هم در فضای مجازی و هم در

دنیای حقیقی، در سطحی وسیع مطرح گشته و می‌گردد، و چنان پیرامون آن با آب

و تاب سخن گفته می‌شود که هرگونه «زیر سؤال بردن» آن مصداق «وطن‌فروشی» و

«خیانت» شمرده می‌شود! برخی متعصبانه چنان بر نام و یاد این روز، اصرار

می‌ورزند که به هیچ کس فرصت نقد و بررسی نیز نمی‌دهند. اما به راستی «روز

جهانی کورش» در کدام سازمان و یا نهاد رسمی بین‌المللی ثبت شده است؟ آیا

ادعای جهانی بودنِ Cyrus day درباره ۲۹ اکتبر صحیح است؟


پاسخ این است که در هیچ یک از تقویم‌ها و گاهشماری‌های رسمی بین‌المللی،

ابداً نامی از روز جهانی کورش وجود ندارد! هیچ یک از سازمان‌ها و نهادهای

جهانی هیج روزی را به نام «کورش» نامگذاری نکرده‌اند.

با جست و جو در اینترنت برای یافتن منبع این دروغ، اولین سایتی که به چشم

می خورد بخش فارسی سایت ویکی پدیا است که در این مورد توضیح می دهد.

همانطور که پیداست، این روز به پیشنهاد سازمان بین المللی نجات پاسارگاد،

انتخاب و نام‌گذاری شده است پس یعنی سازمان ملل و جهانی بودن این روز

منتفی است. به عبارت بهتر این روز در هیچ کجا ثبت نشده و هیچ رسمیتی

ندارد بلکه فقط توسط این سازمان پیشنهاد داده شده. اما چه کسی این سازمان

را بین المللی خوانده هنوز معلوم نیست! در خود سایت مزبور هم هیچ توضیحی

درباره اینکه این نهاد، یک نهاد بین المللی است و به ثبت رسیده باشد به

چشم نمی خورد. نه آدرسی، نه شماره تلفنی و نه چیزی دیگر در حالی که یک

شرکت کوچک هم اینها را دارد چه برسد به یک سازمان بزرگ بین المللی.

بگذریم از اینکه ما تا به حال اصلا نام این سازمان را هم نشنیده بودیم.

لذا هر آنچه درباره‌ی این روز گفته می‌شود صرفاً ناشی از توهمات و تخیلات

عده‌ای از سران جریان باستان گرایی است.


اکنون نگاهی به تارنمای رسمی سازمان ملل متحد (United Nations) و سازمان

یونسکو (Unesco) می‌اندازیم و روزهای جهانی ثبت شده (International Days)

را بررسی می‌کنیم. تصاویر شماره [2] و [3] از سایت رسمی سازمان ملل متحد

در پست موجود است.





مشاهده می‌کنیم که در روزهای ماه اکتبر میلادی، هیچ اثری از «روز جهانی

کورش» وجود ندارد!

بنگرید به:

http://www.un.org/en/events/observances/days.shtml


و اما اکنون نگاهی به سایت رسمی سازمان یونسکو، تصاویر شماره های [4] و

[5] موجود در پست. در این سایت نیز مشاهده می‌کنیم که در روزهای ماه

اکتبر و حتی دیگر ماه‌ها، هیچ اثری از «روز جهانی کورش» نیست!




بنگرید به:

http://www.unesco.org/new/en/unesco/events/prizes-and-celebrations/celebrations/international-days/


نکته ی دیگری که وجود دارد، انتخاب ۲۹ اکتبر یعنی ۷ آبان برای سالروز این

بزرگداشت است. حال آنکه بر اساس تحقیقات رضا مرادی غیاث آبادی تاریخ

نویس، این روز یعنی روز ورود کوروش به بابل، شادباش و پیمان صلح با مردم

برابر با ۲۹ مهر ایرانی (۲۸ اکتبر سال فتح بابل یا ۲۰ اکتبر در حال حاضر

) می باشد. سؤال مهم اینجاست که چرا این نهاد به اصطلاح بین المللی که

خود را پاسدار پاسارگاد هم معرفی می کند، روز ۷ آبان را انتخاب کرده است

حال آنکه هیچ تحقیقی برای اثبات ادعای خود ارائه نمی کند؟ آیا نباید یک

رخداد ایرانی ، مطابق با تقویم ایرانی یعنی ۲۹ مهر ماه مصادف با ۲۰ اکتبر

میلادی معرفی شود؟ لازم به توضیح است که آقای غیاث آبادی انتخاب هفتم

آبان برای ورود کوروش به بابل را بی اساس می داند.

http://old.sharghdaily.ir/news/90/08/07/15417.html


نکته آخری که وجود دارد معرفی روز بزرگداشت مجازی کوروش به عنوان روز

جهانی یا بین المللی حقوق بشر در برخی سایت هاست حال آنکه روز جهانی حقوق

بشر برابر با ۱۰ دسامبر می باشد که می توانید از همان تقویم روز های

جهانی سازمان ملل صحت آن را بررسی کنید، (تصویر شماره [6] موجود در پست)


http://www.un.org/en/events/observances/days.shtml


و هیچ ربطی هم به فتح  بابل توسط کوروش ندارد بلکه سالروز تصویب اعلامیه

ی جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸ است. بنابراین، اینکه عده ای هر سال خواسته

یا ناخواسته، دانسته یا ندانسته دنبال رو باستان پرستان و اسلام ستیزان

می شوند و این روز را جشن می گیرند برای ما نیز مبهم است. چرا که این روز

نه به تایید سازمان ملل (و نه هیچ سازمان معتبر دیگر) رسیده و نه از نظر

تاریخی برای آن استدلال و مدرکی ارائه شده است ضمن اینکه تاریخ ما آنقدر

پربار است که نیازی به این نوع دروغ پردازی ها نیست …

حال آیا به راستی منصفانه است که عده‌ای با تخیلات و توهمات، جوانان این

مرز و بوم را مضحکه‌ی خاص و عام قرار دهند؟ آیا ترویج این قبیل القائات

دروغین کاری پسندیده است؟ آیا برای بزرگداشت مقام بزرگان باید به دروغ و

اراجیف متوسل شد؟ همچنین اگر کسی با توهمات و دروغ‌پراکنی‌هایی این چنینی

مبازه کرد، آیا منطقی است که او را به وطن‌فروشی و خیانت متهم نمود؟ اگر

کسی حقیقت را بیان کرد و از این دروغ (روز جهانی کورش) پرده برداشت، آیا

خردمندانه است که سرکوب و یا ترور شخصیتی شود؟ این‌ها همگی پرسش‌هایی

هستند که شایعه‌پراکنان و دروغگویان باستان‌گرا باید به آن‌ پاسخ دهند.


آیا کوروش دوم(ملقب به کوروش کبیر)بختیاری بود

| دوشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۴۳ ق.ظ | ۵ نظر

 آیا کورش دوم بختیارى بود؟


قوم دلیر بختیارى و تیره‌هاى تابع آن در گذر تاریخ، همواره پاسبان هویت ملى و مذهبى ایران زمین بوده اند و نمونه بارز جانفشانى‌هاى آنان را مى‌توان در هشت سال دفاع مقدس دید که چگونه از جان و مال و ناموس ملت در مقابل کفار بعثى دفاع نمودند، و با فدا کردن خود، از ارزش‌هاى مذهبى و میهنى پاسدارى نمودند. 

👈از دیگر سو، قریب به یک قرن است که زمزمه‌هایى از بیرون، در میان این قوم سلحشور شنیده شد و روز به روز صداى آن بلندتر به گوش مى‌رسد؛ این ادعا که کورش دوم (مشهور به کورش کبیر) بختیارى بود!‼️‼️

👈شاید اولین کسانى که چنین سخن حیرت آورى را مطرح نمودند، خود از قوم بختیارى نبودند و بر اساس اهداف خاص سیاسى چنین مدعى شدند.

لیکن برخى چنان در این ادعا غرق‌اند، که حاضر به شنیدن حقیقت نیستند. به هر روى، نگارنده بر خود وظیفه میداند که حق را بر زبان آورد. هرچند براى عده‌اى ناخوشایند باشد.

آیا کورش ، بختیارى بود؟⁉️

-

در قدم اول، فرض را بر این بگیریم که کورش ، بختیارى بود.

به راستى آیا در شأن یک قوم بزرگ و دلاور است که به "یک شخص" افتخار کند؟⁉️

یا اینکه آن شخص باید به قوم دلیر خود افتخار کند؟

حقیقت این است که کورش  باید افتخار کند که بختیارى است (اگر واقعاً بختیارى باشد)، و حداقل این افتخار باید دو طرفه باشد.

لیکن کورش در هیچ کتیبه و هیچ متنى اشاره‌اى به بختیارى بودنِ خود نکرد. با اینکه او در استوانه مشهور خود، اصل و نسبش را بیان کرد، اما هیچ اسمى از قوم بختیارى نمى‌آورد.

سرزمین‌هاى متعدد و اقوام گوناگون را نام مى‌برد، اما نامى از قوم بزرگ بختیارى نمى‌آورد. تنها به شهر  انشان اشاره مى‌کند، و میگوید که پدرانش، شاه این شهر بودند.[1]

برخى گفته اند منظور از شهر انشان، همان سکونتگاه قوم بختیارى است!‼️

در پاسخ باید بگوییم که اولاً انشان تنها یک منطقه بود، مطمئنا بختیارى‌ها همه ساکن یک نقطه نبوده و نیستند، کورش اگر بختیارى بود، باید به قومیت و اصل و نسب خود (یعنى بختیارى بودنِ خود) اشاره مى‌کرد، نه اینکه نام یک شهر را بیاورد.

ثانیاً طبق جدیدترین یافته‌هاى باستان‌شناسى، انشان ربطى به قوم بختیارى ندارد. انشان نام دیگر سرزمین پارس است و شهر انشان، در نزدیک دژ سپید Dež-e Espīd (بیضاء کنونی و در نزدیکى شیراز امروزى) واقع شده بود و حداقل از قرن 7 پیش از میلاد، انشان نام دیگر پارس بود.[2]

پس انشان (برخلاف تصورات برخى) اصولا ربطى به مناطق بختیارى نشین ندارد.

چگونه ممکن است که کورش بختیارى بوده باشد، ولى هیچ اشاره‌اى به اصالت خود نکرده است؟


در حقیقت دو گزینه وجود دارد. یا کورش اصلاً بختیارى نبود، یا بختیارى بود ولى به اصالت خود افتخار نمى‌کرد و براى آن ارزشى قائل نبود که در آثار خود هیچ اشاره‌اى به بختیارى بودنِ خود نکرد.


سخن گزنفون (مورخ یونانى) نیز در این زمینه جالب است. گزنفون از یک قوم به نام باکتریان (شاید تلفظ ایرانى‌اش «بخترى‌ها» باشد) نام مى‌برد که این قوم در جنوب غربى فلات ایران و دقیقا در مناطق بختیارى نشین امروزى زندگى مى‌کردند. این قوم، نه تنها خویشاوند و خاستگاه قومى کورش نبود، بلکه جزو اقوامى بود که بعدها کورش آنان را مطیع خود ساخت.[3]

نکته دیگر اینکه کورش کبیر از قوم پارس بود. اگر به پوشش مردم پارسى باستان دقت کنیم، درخواهیم یافت که با پوشش مردم بختیارى بسیار متفاوت است. گذشته از این، زبانى که کورش به آن سخن میگفت، بسیار متفاوت از زبان مردم بختیارى است. براى مثال داریوش هخامنشى که هم‌زبان و هم‌گویش کورش بود، در کتیبه بیستون میگوید:

atiy Darayavauš xšayathiya VIII mana taumaya tyaiy paruvam xšayathiya aha adam navama IX duvitaparanam vavam xšayathi ya amahy thatiy Darayavauš xšayathiya vašna Auramazd.

این عبارات به این صورت تلفظ مى‌شود:

«آتى دارَیَوَئوش خشایَثىَ [هزوارش] مَنا تَئومایا تیَیى پَرووَم خشایَثیا آهـَ آدَم نَوَمَ [هزوارش] دوویتاپَرَنَم وَوَم خشایَثى. وَشنَ اَئورَ مَزد.»

اگر این عبارات را به یک پیرمرد یا پیرزن بختیارى که تسلط کامل بر ادبیات و گویش بختیارى دارد نشان دهیم، آیا متوجه حتى یک کلمه از آن مى‌شود؟‼️‼️

آیا مى‌توان ادعا کرد که کورش کبیر (و عموزادگان او از جمله داریوش و...) بختیارى بودند؟‼️‼️

پس چرا به زبان و پوششى غیر بختیارى سلوک مى‌کردند؟‼️‼️


حقیقت این است که مردم بختیارى عموماً ترکیبى از دو قوم باستانى عیلامى و گوتى هستند. در اکثر مناطق بختیارى نشین ایران آثار مربوط به عیلامیان مشاهده مى‌شود.

از دیگر سوى، یافته‌هاى علمى گویاى این است که مردم زاگرس نشین به طور کلى شباهت بسیارى به قوم باستانى گوتى دارند.[4]

قابل توجه اینکه عیلامیان از اقوام آریایى نبودند.

گوتى‌ها نیز از لحاظ نژاد و زبان و ... بسیار نزدیک به عیلامیان بودند.

جالبتر اینکه گوتى‌ها اصالتاً از اقوام #غیرآریایى و باستانی فلات ایران بودند.[5]

📚پى‌نوشت:

[1]. بنگرید به ترجمه فارسى استوانه کورش ، دکتر شاهرخ رزمجو، بخش خاورمیانه موزه بریتانیا، متن استوانه، بند 21 ؛ همچنین ترجمه فارسى منشور کورش ، به ترجمه پروفسور عبدالحمید ارفعى، بند 21 ؛ و نیز بنگرید به:

Translation of the text on the Cyrus Cylinder, Translation by Irving Finkel, Assistant Keeper, Department of the Middle East, Num 21

[2]. بنگرید به:

Shahbazi. A. Sh (1986), Ariyāramna Old Persian proper name, Encyclopædia Iranica, Vol. II, Fasc. 4, pp. 410-411,  In Iranica online: Last Updated: August 12, 2011.

به نقل از: D. Stronach, “Achaemenid Village I at Susa and the Persian Migration of Fars,” Iraq 34, 1974, pp. 239-48 esp. p. 248; J. M. Cook, The Persian Empire, New York, 1983, p. 8


[3]. گزنفون، کوروش‏نامه‏، ترجمه: رضا مشایخى، تهران: انتشارات علمى و فرهنگى‏، 1386، ص 4.

[4]. دکتر رقیه بهزادی، آریاها و ناآریاها در چشم انداز کهن تاریخ ایران، تهران، انتشارات طهوری، 1382. ص 27.

[5]. رقیه بهزادی، همان.

دکتر عباس قدیانى، فرهنگ جامع تاریخ ایران‏، تهران‏، انتشارات آرون‏، 1387، ج 2 ص 722-723


ما هیچ جمله ای از کوروش نداریم

| سه شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۱۹ ب.ظ | ۰ نظر

.

🔴❌ راننده آژانس امروز می گفت : 

آقا کوروش کبیر گفته ...


❌ گفتم تا همین جاشم جمله ات غلطه باقیشو دیگه نگو که غلط تو غلط میشه گفت یعنی چی آقا ؟؟


گفتم : آخه نداریم والا نداریم بلا نداریم ، این حرف ها همه اش از بی اطلاعاتیه وگرنه ما هیچ جمله ای هیچ خاطره ای هیچ روایتی از کوروش کبیر نداریم بخدا نداریم هیچی هیچی ...


❌ آخه چرا انقدر بی مطالعه، چرا تاریخ نمی خونید چرا تحقیق نمی کنید ؟؟ 


❌ گفت شما مثل اینکه با کوروش کبیر مشکل داریا


❌ گفتم : اتفاقا برعکس، ما امروز می دونیم که کوروش بعد از جنگ یهودی ها رو آزاد می کنه و نمی کشه که خیلی انسان دوستانه ست تو منشورش هم از اون قسمتی که سالمه چند فرمان ترجمه شده که از زمانه خودش بسیار جلوتر بوده و خیلی قابل احترامه اما فقط همین....


❌ هیچ جمله ای هیچ روایتی هیچ خاطره ای از کوروش کبیر موجود نیست، چون اون زمان تاریخ نگاری و ثبت جملات بزرگان و رفتار و کردارشون در بین ایرانیان باستان اصلا مرسوم نبوده مگه ما یه تاریخ نویس از اون دوره داریم ؟؟


❌ خب اسم ببرید ؟


❌ مگه حتی یه کتاب تاریخی از اون دوره وجود داره ؟؟


❌ خب اسم ببرید ؟


❌ سالهای سال می گذره تا بعدا یونانی ها تاریخ نویسی رو به این شکل بین ایرانی ها رواج میدن .


❌ پس از پایه و بنیان جمله کوروش کبیر گفت غلطه .


❌ راننده پرسید عجیبه پس این جملاتی که هر روز از زبون کوروش کبیر نقل میشه از کجا میاد چرا یه عده هر روز از خودشون یه چیزی به تاریخ اضافه می کنن ؟؟


❌ گفتم آها خوب سوالی پرسیدی خوووب .. 


❌ ملتی که هزارو یک مشکل فرهنگی و اقتصادی داشته باشن و مردمش نتونن به حالشون افتخار کنن مجبورن مدام سرشونو بکنن تو تاریخ تا یه چیز قابل افتخاری تو گذشته شون پیدا کنن . 

.


ترجمه واقعی منشور کوروش

| دوشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۴۱ ب.ظ | ۰ نظر


1. .............................................................................................. [ بنا کرد ] (؟)

2. ............................................................................................. گوشه ی جهان.


3. .......................................... ناشایستی شگرف بر سروری [1]↓ کشورش چیره شده بود [2]↓


4. ............................................. (فرمود تا به زور) باج گندم و دهش رمه بر آنان بنهند [3]↓


5. (پرستشگاهی) همانند اَسنگیل Esangila [ بنا کر]د ... از برای او ur و دیگر جای های مقدس


6. با آیین هایی نه در خور ایشان، آیین پیش کشی قربانی ای نهاد که (پیش از آن) نبود. هر روز به گونه ای گستاخانه و خوار کننده سخن می گفت، و نیز با بدکرداری از بهر خوار کردن (خدایان)[4]↓


7. بردن نذورات را (به پرستشگاه ها) برانداخت. [ او (همچنین) در آیین ها (به گونه هایی ناروا) دست برد. اندوه و ناشادمانی ] را به (= در) شهرهای مقدس بپیوست. او پرستش مردوک Marduk پادشاه خدایان را از دل خویش بشست.


8. کسی که همواره به شهر وی (= شهر مردوک = بابل Bābilion) تباهکاری روا می داشت (و) هر روز [ به آزردن (آن) سرزمین دست (می یازید)، مردمانش ] را با یوغی بی آرام به نابودی می کشانید، همه ی آن ها را.


9. از شکوه های ایشان انلیل Enlil خدایان (= سرور خدایان = مردوک) سخت به خشم آمد. [ جای های مقدس رها شدند و یادنمای (آن) پرستشگاه ها (= آثار) به فراموشی سپرده شد ]. دیگر خدایان باشنده در میان ایشان (نیز) پرستشگاه های خویش را ترک کردند.

چگونه شد که مردم ایران دروغ گفتن را آغاز کردند:


زرتشت:درسرزمین من دروغ حرام است


کوروش بزرگ :مرد پارسی دروغ نگوید حتی به هنگام مرگ در میدان جنگ


داریوش هخامنشی: ای اهورا مزدا دروغ را از سرزمین 

 مردم من دور نگهدار


شاهپور ساسانی: انسان ضعیف دروغ میگوید


آخوند: درسه جا دروغ گفتن نیکوست:میدان جنگ،

وعده به زنان،و اصلاح بین مردم........


در خصوص شیطنتی که برای آلودن دامان اسلام به دروغ انجام شده باید دانست که :


برخلاف بیانی که در مطلب شده ، اسلام امر به دروغ نکرده . بلکه در اسلام ، دروغ یکی از گناهان " کبیره " است و از آن در آیات ، روایات و احادیث ، به شدت نهی شده است.



راست گویى و مبارزه با دروغ از اهمیت فوق العاده ای در تعلیمات اسلامی برخوردار است.



 مولا علی (ع) فرمودند : هیچ بدی و زشتی بدتر از دروغگویی نیست.


 بحارالانوار جلد 72 صفحه 259 حدیث 23 



سوره نحل آیه 116 : برخورداری کمی است در دنیا دروغ گویان را و برای ایشان عذابی دردناک است در آخرت. 



 امام حسن عسگری (ع) فرمودند : تمام پلیدیها و زشتیها در خانه ای نهاده شده که کلید آنها دروغگویی است. ( یعنی با دروغگویی در همه پلیدیها به روی انسان باز و زمینه انجام آنها فراهم میشود )  نزهة الناظر و تنبیه الخواطر صفحه 145 حدیث 13


 


 رسول خدا (ص) در خطبه اش فرمود : از بزرگترین گناهان زبان ، دروغگویی است. بحارالانوار جلد 21 صفحه 211 



 مولا علی (ع) فرمودند : هیچ عاقلی دروغ نمی گوید ، و هیچ مومنی زنا نمی کند. 


بحارالانوار جلد 66 صفحه 313 حدیث 7 



آیات و روایات بسیاری در زمینه زشتی دروغ سخن می گویند و آیات تکان دهنده ای حتی دروغگو را در ردیف " کافران " و " منکران " آیات الهی می شمارند.


 به عنوان مثال :


سوره نحل آیه 116 


سوره زمر آیه 3


سوره نحل آیه 105


در روایات و احادیث هم موارد بسیار زیادی به مذمت و رد دروغ اختصاص دارد که به راحتی در اینترنت در دسترس است. 


منجمله در آدرس زیر



 http://hadithban.ir/%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA/ 



اسلام ، فقط در شرایطی محدود و اضطراری ، استفاده از دروغ را جایز دانسته . مثلا آنجا که جان یک فرد بی گناه توسط یک قاتل در معرض خطر باشد و با راست گفتن ، فرد بی گناه ، جان خود را از دست بدهد. هیچ عقل سلیمی قبول نمی کند که جان ارزشمند یک فرد بی گناه را با راست گفتن  در معرض خطر قرار دهیم. 



اما نکته ی مهم دیگر :



" چه سندی برای جملات نسبت داده شده به کوروش و دیگر افرادی که در متن شایعه ذکر شد وجود دارد ؟؟!!!!  


نقطه مشترک شایعات دروغ ، ذکر نکردن سند و منبع در شایعه ست.



سازنده ی این شایعه جهت دار ، خود ، به دروغ ، این شایعه را ساخته و پرداخته کرده است.


این شایعه صرفا ساخته خیالات یک نادان کوروش پرست است که سعی کرده با تحریک احساسات وطن دوستی خواننده ی شایعه ، دروغ خود را به او بقبولاند.



به کرات دیده ایم که عده ای نژادپرست و کوروش پرست  ( یعنی مشرکین ) سخنان موفق ها و بزرگان دنیا و حتی سخنان امامان را به نام کوروش ، داریوش و زرتشت جعل می کنند. 


به عنوان مثال می توانید به لینک زیر مراجعه کنید یا در گوگل، " سخنان جعلی کوروش " یا " سخنان جعلی منتسب به کوروش " را جستجو بزنید و خود با انواع جملات جعلی نسبت داده شده به کوروش و زرتشت و دیگران روبرو شوید که با سند به شما نشان می دهند سخنان بی سند نسبت داده شده به کوروش و زرتشت ، در اصل ، از افراد دیگری منجمله امامان و نیز بزرگان دنیا هستند.


 


 http://www.cloob.com/u/olker/67149827/%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%A7%D9%86_%D8%AC%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D9%85%D9%86%D8%B3%D9%88%D8%A8_%D8%A8%D9%87_%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4_1. 



نیز می توانید به آدرس زیر برای مشاهده یکی از سخنان جعلی زرتشت مراجعه کنید که در اصل، از امام صادق ( ع ) است ( با ذکر سند ) ، نه زرتشت. 



 http://oweis.ir/?p=7221 



حق جو و حق طلب باشیم

سخن اوستا و ناکامی باستانگرایان در تطبیق اسطوره‌ها با کورش


پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تاریخ ایران، در گذر تاریخ همواره دربردارنده نقاط روشن و تاریک بسیار بود. نقاطی روشن که برخاسته از روح متعالی مردمان این سرزمین بود برای همیشه در تاریخ می‌درخشد. از سویی نقاطی تاریک نیز وجود دارد (مانند دیگر جوامع و تمدن‌ها) که نباید از آن فرار کرد، بلکه باید از آن عبرت گرفت. چه اینکه گذشته، چراغ راه آینده است.
در مطالعه تاریخ هخامنشیان (و مخصوصاً شخصِ کورش) ما با روایات متعددی مواجه هستیم. در منابع یهودی و یونانی، کورش شاهِ شاهان است که به شرق و غرب لشکر کشید و سرزمین‌های بسیاری را به چنگ آورد. لیکن در منابع کلاسیک ایرانی، چنین سخنی در میان نیست. بلکه کورش تنها یک فرمانده نظامی و حاکمی دست نشانده از سوی بهمن اردشیر (شاه کیانیان) است. ابوریحان بیرونی با پذیرش این نکته (که کورش اصلاً شاهِ شاهان نبود) می‌افزاید که 

سندی جدید از بت پرستی کوروش

| يكشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۵، ۰۹:۰۰ ق.ظ | ۰ نظر

اسناد دیگر در زمینه بت پرست بودن کورش :

در محوطه تاریخی پاسارگاد، نقش‌برجسته‌ای از یک مرد وجود دارد که برخی از افراد، به اشتباه آن را به عنوان تصویری از کورش دوم هخامنشی (کورش کبیر) معرفی کرده‌ اند! این نگاره در دروازه سابق ورودی پاسارگاد قرار دارد. سابقاً بالای این نگارنده به خط میخی نام کورش نوشته شده بود. در حالیکه خط میخی سال‌ها پس از عصر کورش کبیر، و در زمان داریوش اول اختراع شد. همچنین برخی مدعی شدند که بر سر این مرد، تاجی با دو شاخ وجود دارد که اثبات کننده این نکته است که کورش همان ذوالقرنین (به معنی دو شاخ) است!

👇🏻

امروزه باستان‌شناسان به این نتیجه رسیدند که این نگاره ابداً تصویر کورش کبیر نیست! بلکه نگارۀ رب النوع فینیقی و به تعبیر دقیق‌تر، یک بعل جوان است! پروفسور والتر هینتس (از بزرگترین باستان‌شناسان معاصر) می‌نویسد: «تصویر ساختمان دروازۀ پاسارگاد (لوح ۹) را مدت‌ها تصویر آرمانی شاه بزرگ می‌دانستند. در حقیقت این تصویر ایزد نگهبان فینیقی را نشان می‌دهد: یک بعل جوان با چهار بال و تاجی مصری بر شاخ قوچ. در بالای این نگاره تا میانۀ سدۀ پیش هنوز یکی از نبشته‌های بی‌شمار سه زبانه‌ای قرار داشت که داریوش نویسانده بود: «من، کورش، شاه، هخامنشی». ظاهراً کورش نظیر این پیکره‌های ایزدان را پس از گشودن بابل و سوریۀ متعلق به آن و همچنین فینیقیه با بنادر مدیترانه‌ای‌اش صیدون و صور دیده بود».[۲] و سپس آن را به عنوان ایزد نگهبان قصر بر در ورودی کاخ خود قرار داده بود.

روشن است که این تصویر 👆🏻 کورش کبیر نیست! و تاجی که بر سر نگاره است نیز ربطی به ذوالقرنین ندارد. چون باستان‌شناسان با دقت در نگاره دریافتند که چهار شاخ از آن تاج منشعب شده است. (به فرض هم که آن تاج دو شاخ داشته باشد، باز هم ربطی به کورش ندارد، چون این نگارۀ بعل است، نه کورش). به هر روی هرچند نوشتۀ بالای نگاره در زمان داریوش اول ایجاد شده، ولی این دروازه و کاخ‌های اختصاصی در عصر کورش دوم (کورش کبیر) ساخته شده، لذا این نتیجه به دست می‌آید که کورش شخصاً از نماد بعل (به عنوان ایزد نگهبان قصر) بر در ورودی کاخ خود استفاده کرده است! اما به راستی بعل کیست ؟

بعل نام خدایی است که جوامع باستانی در سرزمین بین‌النهرین آن‌را می‌پرستیدند. واژه بعل یک اسم عام سامی به معنای «خداوند» و «سرور» است. لیکن به مرور خدایان و بت‌های بسیاری به آن نامگذاری شدند. حتی بعل (bēl) از عناوین مردوک (Marduk) شد و در آن ظهور می‌یافت.[۳] مردوک هم بت بزرگ معبد اسانگیلای بابیلون (بابِل) بود.[۴] کتیبه‌ها، نقش‌نگاره‌ها و تندیس‌های بسیاری از بعل وجود داشته که روشن می‌کند بعل یقیناً «بُت» بوده است. و از سویی روشن است که نقش‌برجستۀ این خدای مجسم، توسط کورش هخامنشی در پاسارگاد به کار رفت. بعل به عنوان بت‌ و خدای شیطانی در تورات و قرآن به شدت مورد حمله قرار گرفت.


در تورات می‌خوانیم که کسانی که بت بعل را پرستش کردند، سزاوار عذاب و نابودی اند.[۵] آنان خدای یگانه را به خشم می‌آورند. معابد بعل سزاوار ویران شدن هستند.[۶] حتی انبیای بنی اسرائیل از جانب خداوند مأموریت داشتند تا کسانی که بعل را ترویج و تبلیغ می‌کردند، به قتل برسانند.[۷] در نگاه تورات، حتی کمترین خدمت به بعل، موجب خشم خداست.[۸] احترام به بعل، همردیف زنا و قتل است.[۹] در قرآن می‌خوانیم: «وَ إِنَّ إِلْیَاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَ لَا تَتَّقُونَ أَ تَدْعُونَ بَعْلًا وَ تَذَرُونَ أَحْسَنَ الخَْالِقِینَ [صافات/۱۲۳-۱۲۵] و به راستى الیاس از فرستادگان [ما] بود. چون به قوم خود گفت که آیا پروا نمى‏‌دارید؟ آیا «بعل» را مى‏‌پرستید و خدای یگانه (بهترینِ آفرینندگان) را رها می‌کنید؟».

پی‌نوشت:


[۱]. والتر هینتس، داریوش و ایرانیان، ترجمه پرویز رجبی، تهران: نشر ماهی، ۱۳۹۲. ص ۱۵۹ و ۴۰.

[۲]. والتر هینتس، همان، ص ۱۱۶.

[۳]. جرمی بلک و آنتونی گرین، فرهنگنامۀ خدایان، دیوان و نمادهای بین‌النهرین باستان، ترجمه پیمان متین، تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۵. ص ۲۱۲.

ن.ک. ساندرز، بهشت و دوزخ در اساطیر بین النهرین، ترجمه ابوالقاسم اسماعیل پور، تهران: نشر قطره، ۱۳۸۹. ص ۱۱۹-۱۲۰

[۴]. ن.ک. ساندرز، همان، ص ۱۰۶-۱۱۰ و ۱۱۹-۱۲۰.

[۵]. عهد قدیم،‌ تثنیه ۴ : ۳، بنگرید به Old Testament, Deuteronomy 4 : 3

داوران ۲ : ۱۱-۱۴ ،‌

[۶]. داوران ۶ : ۲۵،

[۷]. اول پادشاهان ۱۸ : ۴۰ (اشاره به اعدام کاهنان بعل به دست ایلیای نبی).

[۸]. اول پادشاهان ۲۲ : ۵۳، ارمیا ۱۱ : ۱۷

[۹]. ارمیا ۷ : ۹ (اشاره به موعظه ارمیای نبی).

[۱۰]. هنریتا مک کال، اسطوره‌های بین النهرینی، ترجمه عباس مخبر، تهران: نشر مرکز، ۱۳۸۹. ص ۹۱.

پاسخ به شبهه6 سه حرف آخر کوروش

| پنجشنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۵، ۰۵:۵۶ ب.ظ | ۰ نظر

" سه حرف آخر کوروش : تابوتم را پزشکان حمل کنند تا همه بدانند هیچ طبیبی نمیتواند جلو مرگ را بگیرد . تمام طلاهایم را در مسیر حرکتم بریزید تا مردم بدانند مال نتوانست نجاتم دهد. دست هایم را از تابوت بیرون بگذارید تا بدانند که باید با دست خالی رفت. "




🔴 در پاسخ به شایعه

"سه حرف آخر کوروش !!" :