بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

پاسخ کوبنده یک مسلمان به سخنران یهودی

| پنجشنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۵، ۰۸:۰۵ ق.ظ | ۰ نظر

قبلا سخنرانی یک جوان صهیونیست رو در وبلاگ گزاشتم حالا جوابیه یک جوان مسلمان در پاسخ به سخنرانی اون

ارسال شده توسط مونا رهبری

بسیار جالبه بخونید:

جوان 22ساله یهودی سخنرانی خود را در خطاب به مسلمانان این طور شروع می کند...: 

من یک یهودی هستم و افتخار میکنم تو ای مسلمان به چه افتخار میکنی؟؟

مسجدی از فرقه شیعه را منفجر کردیم و به شما گفتیم کار فرقه سنی بوده و همین کار را با فرقه سنیها کردیم و این طور کشت و کشتار را بین شما راه انداختیم !


به فرقه سنیها فهماندیم که دشمن درجه یک آنها فرقه شیعه هست و این کار با فرقه شیعه هم کردیم و نسلهای مسلمانان را ازبین بردیم !

به چی افتخار می کنید ؟!!!


ماهوارهایمان را راهی خانه هایتان کردیم و شبکه های اختصاصی به تمام زبان مسلمان ایجاد کردیم !


فیلم های غیر اسلامی درست کردیم و آنها را درست وقت عبادت شماها پخش کردیم و این طور اسلام شما را نابود کردیم !


بازارهایتان را از لباسهای نازک و تنگ پر کردیم و هر روز به نازکی و تنگی آن افزودیم !


به چی افتخار می کنید ؟؟!!!


فرهنگ دوستی پسرها رو با دخترها رو بین جوانان شما آوردیم و ایمان جوانان شما سست کردیم !دانشگاهایتان را با ترفندهاى حرفه اى تعطیل کردیم و امروز می بینم دانشگاهایتان فقط محل دوستی و رفاقت هست !


به چی افتخار می کنید ؟؟؟!


به عربها فهماندیم که دشمن سر سخت آنها فارسها هستند و به فارسها فهماندیم که عربها دشمن درجه یک آنها هستند !


به چی افتخار می کنید ؟؟؟؟!!!


مدام به فارسها از تاریخ درخشان گذشتشان می گوییم و آنها را در مقابل اعراب قرار می دهیم !


در بین شما جکهایی در مورد بزرگان شما درست کردیم و شما هم استقبال کردید !


لعن و نفرین را به هر دو فرقه شیعه و سنی آموختیم و به آنها گفتیم که باید همدیگر را سب و لعن کنید !


به چی افتخار می کنید ؟؟؟؟؟!!!


بین دو کشور مسلمان فتنه انداختیم و به یک طرف اسلحه دادیم تا طرف دیگری را بکشد و همینطور نسلهای شما را ازبین بردیم !


قرآن شما را طبق خواست خودمان تفسیر کردیم و بعضیها رو تکفیر کردیم و گفتیم کشتن اینها حلال است !


مذهب جدیدی درست کردیم و آن را قوی ساختیم و به اسلحه دادیم تا شما را بکشد وشما خواب هستید !


به چی افتخار می کنید ؟؟؟؟؟؟!!!


برنامهای اجتماعی را بین شما رواج دادیم و شما را مشغول کردیم تا مبادا بیدار شوید و به بسوی ما بیایید !


فیلمهایی ساختیم و خیانت را به خانه های شما آوردیم !

و خیلی چیزهای دیگر...


و اما ای یهودیان سر افراز امروز هیچ فشنگی روانه ما نمی شود زیرا مسلمانان در گیر کشتار همدیگر هستند شبها را راحت بخوابید.


زمانی بود که اسلام بر جهان حکومت می کرد،

اما امروز مسلمانان نمی توانند حتی بر خود حکومت کنند !!!


بله آنها در عراق، سوریه، لبنان، یمن، لیبی، تونس، مصر، عربستان، افغانستان، پاکستان، قطر، کویت، امارات، ترکیه و خیلی جاهای دیگر دارند همدیگر را می کشند !!!

بله چون ما به آنها فهماندیم که ما دشمن آنها نیستیم !!!


جوان یهودی دستان خود را بالا برد و با تمام قدرت فریاد زد ...:

ای محمّد...، اسلامی که تو آنرا بر تمام جهان فرستادی امروز چراغ آن نور نمی دهد !!!

ای محمّد دیگر کتاب تو خوانده نمی شود زیرا اگر خوانده می شد پیروان تو همدیگر را نمی کشند !!!


زمانی تو به آنها می گفتی یهودیان دشمن درجه یک تو هستند ولی الان ما قاعده رو تغییر دادیم !!!


می بینی ای محمّد امّت تو غرق در خون است، روزانه هزاران مسلمان کشته می شوند، آنهم به دست مسلمانی دیگر، زیرا به آنها یاد دادیم که آنها برادر نیستند زیرا دیگر کتاب تو خوانده نمی شود !!!


وای بر من و وای بر تویی که این پیام رو پخش نکنی تا همه بدونن که دشمن درجه یک، برادر مسلمان من نیست بلکه یهودی است.


جوابیه یک جوان مسلمان شیعه


در ابتدای کلامم این را بدان که من به عنوان یک شیعه‌ی مسلمان، تو را یهودی نمی‌دانم. کجا پیامبری که تا حد جان از قومش (بنی اسرائیل) دفاع کرد، چنین خون آشنام‌هایی را پرورش داده است؟ این کدامین تورات است که خون آشام بودن و تروریست بودن را افتخار می‌داند؟ تو یک ترسویی بیش نیستی که فرار به جلو را خوب یاد گرفته‌ای.

اینکه کی و کجا سخنرانی کرده‌ای را نمیدانم، اما این را خوب میدانم که نه تو و نه مخاطبین تو از اندک فهم و شعوری‌ برخودار نبودند که اگر این چنین بود، به یاوه سرایی‌های تو گوش نمی‌دادند.

از افتخارات خود گفتی! از انفجار مسجد شیعیان! از نسل کشی‌ها، از ایجاد اختلاف بین مسلمانان و... آری اینها همه افتخارات قوم صهیون است، غیر از این هم انتظاری از شما نمی‌رود!!!

خوشبختانه دنیا و مردمانش شما را خوب شناخته‌اند که تمامی رؤسای جمهورتان را «جنایتکار جنگی» می‌خوانند ... «از کوزه همان برون تراود که در اوست»

افتخارات شما فراتر از سخنرانی چند دقیقه‌ای‌ات می‌باشد. افتخارات شما قدمتی چند هزار ساله دارد، از وقتی که موسی کلیم الله به کوه تور رفت تا کلام وحی را برای قومش بیاورد اما در نبود حضرت موسی، پدران تو گوساله پرست شدند. آری، شما این افتخارات را از پدران خود به ارث برده این.

چه شد و از چه ترسیدی که سراغ افتخارات خود رفتی؟ با این همه افتخارات، چگونه است که رئیس جمهور بزدلتان در سازمان ملل، یک نقاشی بچه‌گانه که افتضاحش گوش عالم را کر کرد در دست می‌گیرد و از انرژی هسته‌ای ایران اسلامی مقتدر سخن می‌گوید و ترسش را به رخ عالم می‌کشد؟

افتخار از این بیشتر که رئیس جمهورتان، برای اعاده حقوق بشر در ایران، عدم پوشیدن شلوار جین توسط جوانان ایرانی را بهانه می‌کند و حال آنکه دانشمند هسته‌ای و اتفاقا جین پوش ما، توسط ایادی شما ترور می‌شود؟ آری اینها همه از افتخارات شماست، فقط مرد باشین و پای افتخارات خود بایستید.


...


راستی از هیتلر چه خبر؟


آیا هنوز هم کسانی را که درباره افسانه هولوکاست قلم فرسایی می‌کنند، زندانی می‌کنید؟

گمان نمی کنی هیتلر که شش میلیون یهودی را در کوره‌های آدم سوزی، زنده زنده سوزاند، از شما پرافتخارتر باشد!؟

هنوز هم از کشور آلمان، تنها به جرم اینکه زادگاه هیتلر است، باج می‌گیرید یا نه؟

چرا از اشغال فلسطین و کشتار مردمانش سخنی به میان نیاوردی؟ این ها هم افتخارات کمی نبودها!

اما بدان، من به عنوان شیعه‌ای معتقد و مسلمان، تمام صحبت‌هایت را از سر ترس و نگرانی میدانم، نه افتخار!


چه بسا شب‌ها از ترس قدرت فرامنطقه‌ای ایران اسلامی، رختخواب خود را خیس می‌کنی و صبح‌ها میکروفن به دست، از افتخارات خود سخن به میان می‌آوری، البته در کشور ما چنین آدم‌هایی را «عقده‌ای» می‌نامند.

پر واضح است که ترس وجودتان را فرا گرفته است و همین ترس باعث شده است که برای از بین بردن اسلام ناب محمدی، این همه هزینه کنید و وقت بگذارید.


تا بحال اسم دژ‌های هفت گانه خیبر، به گوش ات خورده است؟ از مشخصات درب آن، اطلاعاتی داری؟ دربی که تنها برای باز و بسته کردنش، نیازمند چندین مرد نیرومند و قوی هیکل بود، اما این درب، ‌تنها به دستان با کفایت و مبارک مولای من، از جای برکنده شد و بر روی دست نگهداشت تا پلی باشد برای عبور لشگر اسلام و فتح خیبر. نکند پدرانتان از ترس بر ملا نشدن افتخارات بیشتر، داستان شجاعت مولای ما علی ابن ابیطالب را برایت تعریف نکرده‌ است؟


میدانم که ترس دارید و اگر ترس نداشتید، نسل کشی ها، بی خانمان شدن ها و بی عفتی ها را از افتخارات خود نمی‌نامیدید!

در سخنرانی‌ات گفته بودی: «ای یهودیان سرافراز امروز هیچ فشنگی روانه ما نمی‌شود زیرا مسلمانان درگیر کشتار همدیگر هستند، شبها را راحت بخوابید» ناگفته پیداست که خواب خوشی نداشته اید که هم کیشانت را به آرامش در شب فرا می‌خوانی!


نمی‌دانم نفهم تشریف دارید یا خود را به نفهمی زده‌اید؟

از سرافرازی یهود گفتی، اما چگونه است که رئیس جمهور غاصبتان، حین سخنرانی در کنگره آمریکا و درخواست کمک برای مقابله با ایران اسلامی، همین که به اسم رهبرم سید علی خامنه‌ای ‌می رسد، به یکباره گلویش خشک ‌می شود و برای ادامه سخنرانی نیازمند آب ‌می شود؟


یعنی شما انقدر از ما ایرانی‌ها ترس دارید که حتی اسم رهبرمان هم شما را به وحشت می‌اندازد؟

نگو که اسم سید حسن نصرالله به گوش‌ات نخورده است که باورش سخت است! تو و پدرانت که هیچ، رؤسای جمهور و سردمداران حکومت اشغالگرتان نیز از شنیدن اسم این سید بزرگوار و زیبا چهره، لرزه بر اندامشان می‌افتاد. پیام‌های این مرد بزرگ خطاب به اسرائیل زیاد است، تنها به یک جمله‌اش اکتفا می‌کنم:

«بکلمتین؛ جهزو ملاجئکم ـ تنها دوکلمه؛ پناهگاهایتان را حاضر کنید» و مدتی بعد از این پیام، افتخاری واقعی برای تشیع و اسلام رقم زد، افتخاری که روسای کشور غصب شده‌ات را به عکس العملی شدید وا داشت که باز هم مثل همیشه ترس در چهره نامبارکشان هویدا بود. حرف بسیار است، فهم طرف مقابل کم ...

...

در سخنرانی خود، نام مبارک رسول مهربانی‌ها، و اشرف مخلوقات حضرت محمد مصطفی را بر زبان نحس خود جاری کرده‌ای!


گفته بودی: «اسلامی که پیامبر ما بر جهان عرضه کرد، چراغ آن نور نمی‌دهد» اگر چراغ آن نور ندارد، پس چرا کشور تو و هم پیمانانش، سالانه هزارها هزار میلیارد دلار خرج می‌کنند تا از نورافشانی چراغی که ایشان روشنگر آن بوده است، جلوگیری کنند؟


واقعا کور هستی یا چشمانت را بسته‌ای که بیداری اسلامی را نمی‌بینی؟

و اما از قرآن کریم سخن به میان آوردی، این را بدان که قرآن، معجزه‌ای آسمانیست که بر پیامبر ما نازل شد و خداوند کریم می‌فرماید: «قرآن را از هر بلا و تحریفی دور نگهداشته‌ام» گمان مبر که قرآن ما همانند تورات شما که بزرگانتان هر طور که مایل بودند و هر کجا که به نفع و ضررشان بوده است تغییر دادند که امورات خویش را بگذارنند.

در آخر به شعری بسنده می‌کنم:

چراغی را که ایزد برفروزد ــــــــــ هر آن کس پُف کند ریشش بسوزد


به امید روزی که من و تو زنده باشیم تا آخرین منجی، آخرین نور در تاریکی، آخرین مسافر، آخرین یادگار زهرای مرضیه حضرت مهدی ظهور کند و افتخارات شما را یکجا در آتش انتقام بسوزاند، آنوقت قیافه شما و قوم تروریستت دیدنی خواهد بود.


خدایا ممنونم از اینکه دشمنان ما را احمق آفریدی.

احمق‌هایی که به حماقت‌های خود افتخار می‌کنند.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی