بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

بیا تا بدانیم

(تاریخی،سیاسی،مذهبی،فرهنگی)

پیچیدگی باکتری و اثبات وجود خدا

| سه شنبه, ۴ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۳۵ ب.ظ | ۰ نظر

 پیچیدگی باکتری و اثبات وجود خدا


برای تبین چگونگی به وجود آمدن حیات و موجودات زنده دو دیدگاه وجود دارد :


 دیدگاه اول، همان نظریه معروف داروین موسوم به « انتخاب طبیعی» است که بر طبق آن موجودات زنده از تک سلولی ها (یوکاریوت ها) آغاز می شود و در بازه های زمانی بسیار طولانی، این تک سلولی ها توسط عوامل گوناگون، به طور تصادفی دچار تغییر می شوند (و به عبارت علمی تر فَرگشت می یابند) و به تدریج دارای اندام های جدید می شوند و این روند به طور پیوسته ادامه می یابد تا اینکه در طی صدها میلیون سال گونه های متعددی از جانداران پدید می آید.

 مطرح شدن این نظریه مقارن بود با جنبش ضد دینی « ماتریالیست » و « مارکسیسم » در غرب، از این رو این نظریه که از پشتیبانی مارکسیست ها برخوردار بود، به سرعت جای خود را پیدا کرد و به عنوان نظریه ای علمی (!) ، مورد پذیرش مجامع علمی آن زمان واقع شد ❗️



 دیدگاه دوم، که در مقابلِ نظریه داروین قرار داد، « طراحی هوشمند » نام دارد؛ که اخیرا از سوی طیفی از برجسته ترین زیست شناسان جهان و در سایه پیشرفتها و اکتشافات نُــوین در عـلم زیست شناسی، مطرح شده است.

🎗 این دانشمندان بر این اعتقاد اند که یافته های جدیدی که توسط « میکروسکوپها » از ساختار بسیار پیچیده سلول و مولکول DNA و... حاصل شده است، به هیچ وجه با نظریه « انتخاب طبیعی داروین » همخوانی ندارد. 

 زیرا در قرن نوزدهم، داروین تصور می کرد که سلول، قطعه ای کوچک از « پروتوپلاسم » و چیزی شبیه یک تکه کوچکی « ژل » مانند بسیار ساده است، در نتیجه داروین از پیچیدگی های شگرف و بی شمار سلول کاملا بی اطلاع بود. 

و این در حالی است که پیدایش تصادفی چنین سلولی که مانند یک « کارخانه عظیم و دقیق » کار می کند، تقریبا صفر است.


 علاوه بر این، دانشمندان، از برخی ماشین های مولکولی مانند « تاژک باکتری » (دمچه واقع در انتهای باکتری) نام می برند که باکتری به وسیله چرخش آن، خود را به حرکت در می آورد. 

 این تاژک به طرز شگفت آوری مانند یک #ماشین_پیشرفته کار می کند و دارای اجزای فراوانی است که

 هر کدام به طرز دقیقی سر جای خود قرار گرفته اند به گونه ای که اگر کوچکترین جابه جایی یا هر نوع تغییر دیگر در آن رخ دهد، از کار می افتد !


  بنابراین پیدایش چنین ماشین های مولکولی ایی که نمونه های آن در طبیعت بسیار زیاد است، مــحال است که به طور تصادفی ایجاد شود، 

 زیرا همانطور که ما احتمال نمی دهیم که یک کارخانه یا خودرو به طور تصادفی ایجاد شده باشد، همانطور نیز احتمال نمی دهیم که ساختار پیچیده سلول ها یا ماشین های مولکولی در ساختار موجودات زنده به طور تصادفی ایجاد شده باشد،

به خصوص آنکه پیچیدگی سلول یا « تاژک باکتری » به مراتب بیشتر از سازه های بشری، است آن هم در مقیاسی بسیار کوچک ! 

 که به طور طبیعی ساخت آن نیازمند دقت و ظرافت بیشتری است.

( که در عکسِ زیر پُست میتوانید مشاهده کنید )

 جالب است که حتی اگر خود را وارد جـدالهای پیچیده « داروینسیت ها » و « خلقت گرایان » (طرفداران طرّاحی هوشند) نکنیم،

 وقتی با مسئله پیدایش موجودات زنده مواجه می شویم، بی تردید نظمی شگرفی را در ساختار جانداران مشاهده می کنیم، 

اصلا فرض کنیم نمی دانیم سخن دارونیست ها درست است یا سخن خلقت گرایان. 


  اما آیا عاقلانه تر این است که بگوییم،

 گونه های جانداری به طور تصادفی در طی یک زمان طولانی به وجود آمده اند ؟

یا اینکه یک طراح هوشمند (مانند خداوند) آفریننده نظم شگرف جانداران است؟ 


 جواب کاملا واضح است ! به همین جهت هم پافشاری داروینیست ها بر ادعایشان مرا دچار حیرت کرده است. شک ندارم 

اگر پذیرفتن نظریه « طراحی هوشمند » ملازم با پذیرش خدا و دین داری نبود، هیچ داروینستی نظریه طراحی هوشمند را انکار نمی کرد.

و برای این گفته ام دلیل دارم که اگر دوستان بخواهند بیان خواهم کرد ..


...................................................

نکـاتی بسیار مهم در زمینه ی فَرگشت

| سه شنبه, ۴ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۲۷ ب.ظ | ۰ نظر

 داروینسم و علم


 نکـاتی بسیار مهم در زمینه ی فَرگشت از زبان دکتر (Yusdi Santoso) زیست و فیزیک دان دانشگاه آکسفورد 

در مصاحبه ای که سال 2015 انجام داده است :


 فرگشت ( تکامل ) در ظاهر یک داستان خوب است اما هنگامی که وارد جرئیات آن شویم انجام شدنِ خود به خودی آن غیرممکن است !


💢  به عنوان مثال آیا کسی قادر به توضیح دادن این موضوع هست که چگونه DNA « پلی مرازها » از طریق یک فرایند تکاملی 

می تواند به وجود آمده باشد ؟

و نیز واضح است که DNA « پلی مرازها » ماشین های کوچکی هستند که توسط « سـلول ها » مورد استفاده قرار می گیرند برای کپی کردن DNA 




✍همچنین معروف ترین تئوری در زمینه ی پیدایش حیات در بین « فرگشت گرایان » این است که حیات با "مولکول های RNA تشکیل دهنده ی سیستم خود باز تولید"  آغاز شده است اما هیچکس نمی تواند نشان دهد که چگونه ماشین های DNA « پلی مراز » که از پروتوئین هستند می تواند از RNA تکامل پیدا کرده باشد. این غیر ممکن به نظر می رسد. 

 شواهد قدرتمندی وجود دارد که نشان دهنده ی وجود یک « طراح هوشمند » است.





🗣 دکتر (Yusdi Santoso) درباره ی ریچارد داوکینز گفت :


« #داوکینز در آکسفورد هیچ برتری بر سایر اساتید ندارد و یک استاد معمولی است. 

در واقع بیشتر او را به عنوان یک نویسنده ی خوب میشناسند نه یک دانشمند جدی! 

عده ای معتقد هستند که کینه و تنفر او نسبت به خدا به طور واضح نشان دهنده ی این موضوع است که ادعا های او غیر علمی و جهت دار است »


📕 منبع:

http://creation.com/yusdi-santoso-interview




چالشی مولکولی در تکامل ماتریالیستی.

| سه شنبه, ۴ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۱۷ ب.ظ | ۰ نظر

 چالشی مولکولی در تکامل ماتریالیستی 


بنده در این متن می خواهم با یک حساب سر انگشتیِ ساده، عقلانی بودن یا نبودن تئوری تکامل ماتریالیستی را به شهادت علمِ احتمالات بررسی کنم. 


 همه می دانید که  ایجاد یک مولکول پروتئین از بین صدها پروتئین تشکیل دهنده سلول ، در شرایط طبیعی ناممکن می باشد و می دانید که پروتئینها،از مولکولهای کوچکتری با نام «آمینو اسید» که به تعداد مشخص و با نظمی عجیب در کنار هم قرار میگیرند ، تشکیل شده اند.


✅  این مولکولها سنگ بنای ساختار سلولهای زنده را تشکیل میدهد.



 ساده ترین این پروتئین ها حاوی 50 آمینو اسید می باشد که تا محدوده هزاران آمینو اسید هم گسترش می یابد.

شاید برای شما عجیب باشد که حتی اگر یکی از آمینو اسیدهای تشکیل دهنده ساختار پروتئین در جای خود قرار نگیرد، آن پروتئین به یک توده مولکولی به دردنخور مبدل می گردد !

لذا ضروری است هر آمینو اسید در جای مناسب خود قرار گیرد.

ادعای نظریه تکامل ماتریالیستی این است که حیات بر روی زمین بر اساس اتفاق و تصادف رخ نموده است اما به راستی این سخن در عالم واقع تا چه حد قابل پذیرش است؟؟!!


 عزیزان خواننده دقت داشته باشند ما از پیدایش موجودی مانند انسان سخن نمیگوییم بلکه از یک ذره بسیار بسیار کوچک به نام «آمینو اسید »که تشکیل دهند پروتئین است صحبت میکنیم.


 خوب است بر اساس احتمالات، امکان تشکیل یک زنجیره پروتئینی را بررسی کنیم : 


 یک مولکول پروتئین معمولی از حدود 288 آمینواسید که مشتمل بر  12 نوع مختلف از آمینواسیدها است تشکیل می شود.

بنابراین احتمال اینکه پروتئینی با این ساختار به وجود آید 12 به توان 288 می باشد که تقریبا برابر است با 10 به توان 300 این یعنی یک و300 صفر در جلوی آن!!!


 یعنی برای ایجاد یک زنجیره پروتئینی باید در مقابل عدد یک ،‌سیصد صفر قرار دهیم، آن هم فقط برای اینکه یکی از زنجیر های پروتئینی ایجاد شود.!!!!!!!!


 البته ناگفته نماند باقی زنجیره های تشکیل یافته نه تنها هیچ فایده ای ندارد بلکه آمینواسیدهایی هستند که ضرر دارند.به همین خاطر در مثال بالا بوجود آمدن مولکول پروتئین بطور تصادفی احتمالش یک بر 10 بقوه 300 میباشد و یقینا بوجود آمدن این احتمال در شرایط معمولی امکان ناپذیر میباشد.(در ریاضی احتمالهای کوچکتر از یک بر 10 بقوه50 را احتمال صفر میدانند)



 حال نمی خواهم  این ساختار 288 آمینواسیدی،  را با پروتئینهای غول پیکر هزاران آمینواسیدی مقایسه کنم که محاسبه احتمال تحقق آن مشخص است چه نتیجه ای خواهد داشت.


 اگر همین حساب احتمالات را بر پروتئینهای هزار آمینواسیدی انجام دهیم کلمه امکان ناپذیر در کنارش کم می آورد!!


جالب است بدانید که یکی از کوچکترین باکتریهای شناخته شده به تنهایی دارای 600 نوع،پروتئین میباشد.!!!


در این وضعیت،آن حسابی که در بالا برای یک پروتئین انجام دادیم باید برای 600 پروتئین انجام دهیم.در نتیجه با ارقامی روبرو خواهیم شد فراتر از مفهوم امکان ناپذیر خواهد بود.



 پروفسور شیمی و متخصص د.ن.آ. از دانشگاه نیویورک بنام روبرت شاپیرو،احتمال بوجود آمدن 2000 نوع مختلف از پروتئین در یک باکتری ساده بر حسب تصادف را حساب کرده است.


 (در سلول انسان،چیزی نزدیک 200000 نوع پروتئین وجود دارد)رقمی که از این محاسبه در آمده یک بر 10 بقوه 40000 میباشد.(این رقم،در کنار یک با قرار گرفتن 40000 صفر بوجود میاید که غیر قابل تصور میباشد)



 پروفسور ریاضی محض از دانشگاه کاردیت بنام چاندرا ویکراماسینگه در برابر این رقم غیرقابل تصور چنین میگوید:


 این رقم10 بقوه 40000  قادر است پیروان ماتریالیستی داروین و تمام تئوری اش را بتنهایی گم و‌گور کند!! هیچ زمانی چه در این سیاره و چه در دیگر سیاره ها برای اینکه زندگی به صورت تصادفی بوجود آید زمینه ای فراهم نبوده و یقینا شروع زندگانی نمیتواند بر حسب تصادف باشد و  این تنها محصول یک عقل و شعور با هدف است.



 برای مطالعه بیشتر به منبع اصلی این متن یعنی  مقاله معضل مولکولی در نظریه تکامل مراجعه کنید.


شما خواننده عزیز چگونه قضاوت می کنید؟!  



شما را به دیدن این کلیپ دعوت میکنم : 


http://www.aparat.com/v/L7RA9/شانس_پیدایش_حیات_بدون_قدرت_ماورایی_خداوند


دوستی پنهانی پسر و دختر از منظر قرآن

| سه شنبه, ۴ آبان ۱۳۹۵، ۰۶:۵۳ ق.ظ | ۰ نظر

 


 آیا در قرآن و روایات چیزی در مورد دوست دختر و دوست پسر آمده است؟ 


1 ) سوره مائده / آیه 5 


"و لا متخذی أخدان"


📑👈ترجمه: "مردان نباید زنان نامحرم را به عنوان دوست و معشوقه پنهانی بگیرند"


2) سوره نساء / آیه 25"


و لا متخذات اخدان"


📑👈ترجمه: "زنان نباید مردان نامحرم را به عنوان دوست پنهانی خود بگیرند"


3) سوره انعام / آیه 151"


و لا تقربوا الفواحش ما ظهر منها و ما بطن"

 

📑👈ترجمه: "به زشتیها و گناهان نزدیک نشوید، چه آشکار باشد و چه پنهان"


 امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه فرمودند:


 "ما ظهر هو الزنا و ما بطن هو المحالة"


📑"منظور از گناه آشکار، زنا، و مراد از گناه پنهان، گرفتن معشوقه نامشروع و روابط پنهانی با اوست"


📚تفسیر نورالثقلین / جلد 1 / ص 77۷


آتئیسم یعنی خرافات و توسل به آدم فضایی !

| دوشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۹:۳۷ ب.ظ | ۰ نظر

 آتئیسم یعنی خرافات و توسل به آدم فضایی ! 


در قرن جدید با گسترش علم،نظریاتی از سوی عده ای از باستان شناسان همانندِ « اریک فون دانکین » ( Erich von Däniken )  نقل شد که انسان های باستانی با فضانوردانی از سیارات دیگر دیدار داشته اند و پُر واضح است که مساله سفرهای فضایی کمی دور از ذهن است،اما خود « اریک فون دانکین » نیز پا را کمی فراتر گذاشت و ادعا کرد که بیگانگان باستانی در فرآیند آفرینش انسان دخالت داشته اند که اسامی برخی از کتابهای او نیز عبارت است از؛

 « طلای خدایان » ، « ارّابه خدایان » ،« ترفند خدایان» ،« اثر انگشت خدایان » ،« خدایان آن سـوی فضا » و ..

که صرفا از کلمه خدایان استفاده کرده است نه فضـانوردان یا بیگانگان !


 پس از« دانکین » شیّاد دیگری بنام « سچجین زکریا » نیز مستقیم در کتابهای خود از روی جَعل لوح های سومری ها این ادعا را مطرح کرد که بیگانگانی از سیاره « نیبرو » ،برای استخراج طلا برای جوّ سیاره خود ، به زمین آمده اند (حال طلا در جوّ می ماند یا خیر جای بحث دارد که میگذریم .. ) و میمون ها را به انسان جهش داده اند و پس از اینکه کارشان تمام شده از زمین رفته اند ! 


فرقه ی شیطانی بنام « رائیـلیسم » نیز در ۱۹۷۰ تشکیل شده است،که کار آنها پرستش موجودات فضایی است،نکته جالب این است که « سچجین » نیز یهودی بوده،و اندیشه های « رائیلیسم » و « سچجین » ریشه در #کـابالا دارد !


 با به بن بست خوردن و ایجاد برخی از ابهامات در نظریه .تکامل ماتیریالیستی عده ای از دانشمندان برای فرار از دست خدا نیز به این عقاید پناه برده اند که موجودات فضایی انسان ها را پدید آورده اند !

این مدل از آتئیسم در قرن جدید رایج شده است،و در زمان قدیم برخی از اقوام در آسمان ها ستاره پرستی می کرده اند،ولی قرآن کریم در ۱۴۰۰ سال قبل در این باره هشدار داده است :

« اگر در آسمان و زمین خدایانی جز الله بود فاسد میشدند (و نظام جهان برهم میخورد) منزه است خداوند پروردگار عرش از توصیفی که آنها میکنند. »

📕 سوره الانبیا ۲۲


« و به جاى خدا چیزهایى را مى پرستند که در آسمانها و زمین به هیچ وجه اختیار روزى آنان را ندارند و [به کارى] توانایى ندارند » 

📕 سوره الانبیا ۷۳


✅ نکته اساسی آیات  این مساله کلی است که به موجودات فضایی هم اشاره دارد  که؛ در آیه از ستاره پرستی و ماه پرستی نام برده نشده است و به خدایان و این چیزها اشاره شده است،که اثبات می کند تنها فقط بخاطر موضوع ستاره پرستی در جهان باستان این آیات نازل نشده است !


در پیکره سنگی موجوداتی که « سچجین » و « اریک فون دانکین » ادعا کرده بودند که توسط سـومریان باستان دیده شده است ،در « نَماد فروهر » هم یکی از آنها نقش بسته است و جالبتر آنکه ، آنها "فرشته" هستند،نه موجود فضایی، و هیچ سفینه ای در تصاویر سومریان باستان دیده نمی شود !


 یک نکته بسیار جالب هم که خود آیه اشاره کرده این است ؛ بر فرض، خدایان دیگری در فضا هم وجود داشتند،چرا دست به نابودی ما که توسط یک خدای دیگر آفریده شده ایم نزدند؟


سوال آخر هم از هواداران این نظریه های منسوخ و خنده دار است؛

  بر فرضِ محال موجودات فضایی DNA میمون را دستکاری کرده اند، و ما به وجود آمده ایم،خود موجودات فضایی خود چگونه به وجود آمده اند و اصلا جهان به این بزرگی و سیارات و ... را این خدایان مورد ادعا چگونه پدید آورده اند؟



نقد کتاب جهانی از هیچ

| دوشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۹:۲۶ ب.ظ | ۰ نظر

نقد کتاب جهانی از هیچ 


📰برگرفته از مقاله دکتر دیوید آلبرت، دکترای فیزیک

 نظری درباره کتاب "جهان از هیچ" لارنس کراس:




✍🏼به نظر می رسد تصور کراس این است که حالت

 خلا [کوانتومی]، معادل "نبود هیچ چیز فیزیکی" در نظریه

 میدان کوانتومی است... .



❌اما این حرف صحیح نیست. حالتهای میدان کوانتومی نسبیتی

 -همانند زرافه ها یا یخچال یا منظومه های شمسی - ترکیبات خاصی

 از "مواد فیزیکی بنیادین"( elementary physical stuff) هستند. 



♻️معادل واقعی نبود هیچ چیز فیزیکی در نظریه میدان کوانتومی

 نسبیتی، یک ترکیب خاص میدانها نیست،

 بلکه "نبود" این میدانها به طور کلی میتواند باشد. 



این واقعیت که برخی از ترکیبات

 میدانهای( کوانتومی نسبیتی) منجر به پیدایش ذرات میشود 

و برخی نمیشود، همان قدر اسرار امیز است که برخی از ترکیبات

 انگشتان دست من حالت مشت بسته را به وجود می آورد و

 برخی نمی آورد و این واقعیت که در طول زمان و با شکل گیری

 ترکیبات مختلف، ذرات پدید می آیند و از بین می روند

 همان قدر اسرار آمیز است که در طول زمان از ترکیبات مختلف

 انگشتان دست، شکل مشت بسته میتواند پدید بیاید و از بین برود.



 و هیچ کدام از این پیدایش ها -اگر درست نگریسته شود - ابدا 

معادل پیدایش از "هیچ" نیست ... .



 به نظر کراس اگر صد سال پیش یک گستره فضایی فاقد ذرات،

 "هیچ" نامیده میشد، کسی اعتراض نمیکرد ... او شکایت دارد 

 از اینکه چرا "منتقدین مذهبی اکنون به من می گویند که نمیتوانم 

فضای خالی را "هیچ" بنامم، بلکه باید ان را "خلا کوانتومی" بنامم

 تا تمایز آن با "هیچ" ایده آل از نظر فلاسفه یا متخصصین الهیات

 مشخص شود."




 تنها چیزی که من میتوانم در این باره بگویم این است که کراس

 کاملا در اشتباه بوده و منتقدین دینی و فلسفی او حق دارند.

 چه اهمیتی دارد که صد سال پیش افراد به چه چیزی اعتراض

 میکردند یا نمیکردند؟ انسانهای صد سال پیش در اشتباه بودند.



👌🏼 اکنون اگاهی ما بیشتر است. و آنچه 

در گذشته "هیچ" تلقی میشد، اکنون و با بررسی 

دقیقتر چیزیست که استعداد تبدیل شدن به پروتون، نوترون، 

میز، صندلی، سیارات، منظومه شمسی، کهکشانها و کیهانها را دارد. 



 پس اینطور نیست که "هیچ" باشد و ممکن نیست که "هیچ" بوده

 باشد. و اگر به تاریخ علم درست نگاه کنیم، هیچ دلیلی وجود ندارد

 که غیر از این فکر کنیم.


------------------


http://mobile.nytimes.com/2012/03/25/books/review/a-universe-from-nothing-by-lawrence-m-krauss.html?referer=&_r=0


_______________



نتایج تحقیقات مارک متسون درباره فواید روزه

| دوشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۷:۱۵ ب.ظ | ۰ نظر



✔️روزه گرفتن مفیده؟!


ﻣﺎﺭﮎ ﻣﺘﺴﻮﻥ(‏ﺭﺋﯿﺲ ﻣﻮﺳﺴﻪ ﻣﻠﯽ ﺩﺭ ﻋﻠﻮﻡ ﺍﻋﺼﺎﺏ ﺁﺯﻣﺎﯾﺸﮕﺎﻫﯽ ﻋﻤﺮ)

ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﭘﮋﻭﻫﺸﮕﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺍﯾﺪﻩ ﮐﻪ «ﺭﻭﺯﻩ ﺩﺍﺭﯼ ﻣﺘﻨﺎﻭﺏ، ﺍﺣﺘﻤﺎﻻً ﺧﻄﺮﺍﺕ 

ﺍﺑﺘﻼ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼﻫﺎﯼ ﺣﺎﺩ ﻣﻐﺰﯼ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﮐﺎﻫﺶ ﻣﯽﺩﻫﺪ» ﺩﻓﺎﻉ

 ﻭ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻧﯽ ﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪ.ﻣﺎﺗﺴﻮﻥ ﻭ ﻫﻤﮑﺎﺭﺍﻧﺶ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻧﺪ

 ﮐﻪﺭﻭﺯﻩ ﺩﺍﺭﯼ ﺩﻭﺭﻩﺍﯼ،ﺍﺯ ﻧﻮﺭﻭﻥﻫﺎ (ﯾﺎﺧﺘﻪﻫﺎﯼ ﻋﺼﺒﯽ) ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ

ﺍﺯ ﺍﺳﺘﺮﺱ ﻣﺨﺮﺏ، ﻣﺤﺎﻓﻈﺖ ﻣﯽﮐﻨﺪ.


➕ﺩﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺕ، ﮔﺮﻭﻩﺍﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﻩ ﺩﺍﺭﯼ ﻣﺘﻨﺎﻭﺏ،

 ﺍﺛﺮﺍﺗﯽ ﻫﻤﭽﻮﻥ:‏ﻣﺤﺎﻓﻈﺖ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﺳﯿﺐﻫﺎﯼ ﺳﮑﺘﻪ ﻣﻐﺰﯼ ﻭ ‏ﮐﺎﻫﺶ

 ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﭘﺎﺭﮐﯿﻨﺴﻮﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ  ‏ﻋﻼﺋﻢ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺁﻟﺰﺍﯾﻤﺮ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﮐﻨﺪ

 ﻣﯽﮐﻨﺪ .


ﺩﺭ ‏ﺳﺎﻝ2011 ،ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﺍﺭﺍﺋﻪﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺟﻠﺴﻪ ﻋﻠﻤﯽ ﺳﺎﻻﻧﻪ

ﮐﺎﻟﺞ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ‏ﻗﻠﺐ  ﻭ ﻋﺮﻭﻕ ﺩﺭ ﺍﯾﺎﻟﺖ ﻧﯿﻮ ﺍﻭﺭﻟﺌﺎﻥ، ﻧﺸﺎﻥﺩﺍﺩ ﮐﻪ 

 ﺭﻭﺯﻩ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﺎﻋﺚ ‏ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ1300ﺩﺭﺻﺪﯼ ﻫﻮﺭﻣﻮﻥ ﺭﺷﺪ ﺍﻧﺴﺎﻥ(HGH)

 ﺩﺭ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺣﯿﺮﺕ ﺍﻧﮕﯿﺰ، 2000 ﺩﺭﺻﺪ ﺩﺭ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻣﯽﺷﻮﺩ.ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ «ﻫﻮﺭﻣﻮﻥ ﺗﻨﺎﺳﺐ ﺍﻧﺪﺍﻡ»،ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﯽ ﺩﺭ ﺣﻔﻆ ﺳﻼﻣﺖ، ﺗﻨﺎﺳﺐ ﺍﻧﺪﺍﻡ

ﻭ ﻃﻮﻝ ﻋﻤﺮ، ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﺭﺗﻘﺎﺀ ﺭﺷﺪ ﻋﻀﻼﻧﯽ ﻭ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺍﺯﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﭼﺮﺑﯽ ﺑﺪﻥ

 ﺩﺭ ﺑﺎﻻﺗﺮﯾﻦ ﺣﺪ ﺳﻮﺧﺖ ﻭ ﺳﺎﺯ ﺑﺪﻥ، ﺩﺍﺭﺩ.



✅نتایج تحقیقات؛

 مارک متسون درباره فواید روزه

 در نشریه معتبر ساینتفیک آمریکا


_____________________________________________

1

 http://www.scientificamerican.com/article/how-intermittent-fasting-might-help-you-live-longer-healthier-life/

2 https://www.sciencedaily.com/releases/2011/04/110403090259.htm


👇🏼ببینید؛

https://www.youtube.com/watch?v=4UkZAwKoCP8



مطالب مرتبط 

فواید روزه از نظر پزشکان بزرگ جهان



قرآن از دید دانشمندان

| دوشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۷:۰۸ ب.ظ | ۰ نظر


مقدمه

قرآن مجید سنگ بنای تمدن اسلامی است و در فرهنگ بشری شخصیتی مؤثرتر و انقلاب انگیز‌تر از حضرت محمد و کتابی فرهنگ آفرین‌تر و زندگی ساز‌تر از قرآن نداریم.

در این مقاله با جمع‌آوری نظرات دانشمندان بزرگ جهان درباره قرآن و معارف الهی‌اش، گامی برای شناخت بهتر قرآن برمی‌داریم.

حضور قرآن در غرب

قرآنی که برای اولین بار در جهان غرب عرضه شد، بی‌شک علاوه بر نسخه اصل عربی، به زبان دیگری نیز بود. تاکنون بیش از دویست و نود و پنج ترجمه کامل و یک‌صد و سی و یک ترجمه ناقص یا برگزیده از قرآن مجید به زبان انگلیسی نشر یافته شده است. نخستین ترجمه ناقص در سال 1515 م و اولین ترجمه کامل انگلیسی توسط الکساندر راس اسکاتلندی از روی ترجمه فرانسوی قرآن، انجام و در سال 1649م منتشر شد (اسعدی، مرتضی، کتابشناسی جهانی قرآن مجید، 40).

بیش از شش‌صد سال است که قرآن و آموزه‌های آن وارد جهان غرب شده و تاکنون بیش از 6 ترجمه معروف و معتبر انگلیسی با نثر روان انگلیسی ـ آمریکایی، در غرب به چاپ رسیده است.

ترجمه جورج سیل (1734 م): تا سال 1980 م یکصد و پنج بار.

ترجمه رادول (1861 م): تا 1980 م: سی و دو مرتبه.

ترجمه پالمر (1880 م): تا سال 1980 م: پانزده مرتبه.

ترجمه پیکتال (1930 م): تا سال 1980 م: بیست و چهار بار.

ترجمه ن . ج. داود (1956 م): بعدها انتشارات پنگوئن چاپ کرد.

ترجمه آرتور آربری (1955 م): بارها در ایران و اروپا چاپ شد.

بعد از ورود قرآن به اروپا و جهان غرب، سیلی از نظرات و عقاید پیرامون اسلام به راه افتاد تا جایی که امروزه عده‌ای با نام اسلام‌شناس یا خاورشناس (Orientalist) شناخته شد‌ه‌اند که نظرات خود در مورد قرآن و اسلام را از روی بینش و تعصب بیان می‌کنند.

قرآن از دوره رنسانس مورد توجه و تحقیق تعدادی از دانشمندان غربی قرار گرفت. از رنسانس (Renaissance) در فارسی به «عصر نوزایی تجدید حیات، احیا و ...» یاد می‌شود (دهخدا، علی اکبر، لغت‌نامه دهخدا) و در اصطلاح به دوره‌ای می‌گویند که در اواخر سده‌های میانی و آغاز سده چهاردهم به وجود آمد و تا سده شانزدهم ادامه یافت.

رنسانس تنها یک دوره زمانی نبود، بلکه یک شیوه زندگی و تفکر بود که از راه‌های مختلفی چون بازرگانی، جنگ و اندیشه‌ها از ایتالیا آغاز شد و به سراسر اروپا گسترش یافت و منشاء آن دین فروشی، دنیا خواهی ارباب کلیسا در قرون وسطی و سیاستمدار شدن فلاسفه بود.

تفکرات اندیشمندان غربی پیش از رنسانس نظیر اگوستین (Agostin)، آکویناس (Akueinas) نسبت به اندیشه‌های دانشمندان دوران رنسانس بسیار متفاوت بود؛ به طوری که تأکید متفکران دوره رنسانس بیشتر بر نفی کلیسا، مذهب و حتی امور اخلاق بود تا جایی که وقتی نوبت به نیچه رسید، با گفتن این جمله که «خدا مرده است» (مجموعه مقالات غرب و غرب‌شناسی، تهران، صدا و سیما، 49) مرگ خدای مسیحیت را اعلام کرد. تفکرها و ژرف‌نگری‌ها پیرامون قرآن از این زمان شروع شد و به سرعت رشد یافت و در پی آن گرایشی از دین شناسی با نام اسلام‌شناسی ـ ابتدا به صورت نظریه‌پردازی و بعد آکادمیک ـ روی کار آمد (حجتی، سید محمد باقر، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، 109) و به دنبال آن نظرها و عقاید قابل توجهی از آموزه‌های قرآن به دست آمد.

دیدگاه‌ها

در این بخش نظر برخی اندیشمندان بزرگ غربی را، درباره ماهیت قرآن بیان و بررسی می‌کنیم.

الف) دیدگاه‌های علمی برگرفته شده از علوم طبیعی: اندیشمندانی که نظرات خود را پیرامون قرآن با دید علمی بیان کرده‌اند.

1. دکتر جرنیه‌ فرانسوی

«من تمام آیه‌های قرآن را که در زمینه‌ علوم طبیعی، بهداشت و طب بودند، مطالعه کردم و آن‌ها را مطابق دقیق‌ترین قانون‌های علوم طبیعی و پیچیده‌ترین اصول ثابت شده‌ علوم عقلی دیدم و یقین کردم که هزار سال قبل جز خدا، هیچ کسی بر روی زمین، از آن قوانین و اصول آگاه نبود، پس به حقانیت و خدایی بودن چنین کتابی ایمان آوردم (راتلج، ادیان جدید در دیدگاه‌های جهانی، 193).

2. ریتو بنورث

«علوم طبیعی، فلکی و فلسفه از قرآن اقتباس شده است و علما مدیون قرآن هستند» (همان، 200).

3. موریس بوکای

«بررسی کامل عینی و بی‌طرفانه‌ قرآن در پرتو دانش نو ما را به درک توافق بین این دو (قرآن و علم) رهنمون می‌سازد و این حقیقت را نیز روشن می‌سازد که در زمان محمد، نه او و نه هیچ انسان دیگری، نمی‌توانست چنین مطالب شگفت‌انگیزی را که مطابق علم امروز است، به رشته‌ تحریر در آورد» (نظریه دانشمندان جهان درباه قرآن و محمد، 32؛ نزبرو، جان، مطالعات قرآنی، 251).


4. پروفسور هانری کربن (فیلسوف معاصر فرانسوی)

«اگر اندیشه‌های محمد خرافی بود یا اگر او پیامبر خدا نبود، هیچ‌گاه جرات نمی‌کرد حرفی از علم به میان آورد و بشر را به علم دعوت کند» (همان، 30).

5. ج . م. رودول (اسلام شناس انگلیسی)

«قرآن مقام والایی دارد، زیرا نام خداوند و خالق جهان و ستایش او را در میان ملل بت‌پرست نشر داد و آن را به همه کس اعلام کرد. اروپا نباید فراموش کند که مدیون قرآن است؛ همان کتابی که آفتاب علم را در میان تاریکی قرون وسطا (Dark Era) در اروپا جلوه‌گر ساخت» (همان، 30).

ب) دیدگاه‌های ادبی: نظر اندیشمندانی که عقاید خود درباره قرآن را با دید ادبی بیان کرده‌اند.

1. گوته

«اگرچه ما همواره از قرآن روی بر می‌گردانیم و در همان مرحله‌ اول اظهار تنفر می‌نماییم، اما خیلی زود ما را به سوی خود جذب و شگفت‌زده می‌کند و در نهایت ما را وا می‌‌دارد که در مقابل آن سر تعظیم و احترام فرود آوریم. سبک و اسلوب قرآن و هماهنگی و توافق آن بامحتوا و هدفش محکم و استوار، بسیار عالی و باشکوه، با هیبت و زیاد و دارای رفعتی حقیقی و ابدی است... ، از این رو این کتاب در تمام زمان‌ها تأثیری نیرومند به جای می‌گذارد».

وی در جایی دیگر می‌گوید:

«قرآن اثری است که خواننده در آغاز (احیانا) به واسطه سنگینی عبارتش رمیده می‌شود، ولی سپس شیفتة جاذبه آن می‌گردد و سرانجام بی‌اختیار مجذوب زیبایی‌های متعددش می‌شود» (اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، 44).

2. ولتر

«اگر تمام قرآن را از اوّل تا آخر بخوانید، یک واژة کودکانه در آن نخواهید یافت. قرآن در حقیقت مجموعه‌ای است از پند‌های اخلاقی، دستور‌های دینی، راز و نیاز به درگاه خداوند، هشدار و تشویق جهانیان و شرح سرگذشت فرستادگان خدا» (ونزبرو، جان، همان، 202).

جان دیون پورت مؤلف کتاب عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن می‌نویسد:

«قرآن به اندازه‌ای از نقائص مبرا و منزه است که نیازمند کوچک‌ترین تصحیح و اصلاحی نیست و ممکن است از اول تا به آخر آن خوانده شود، بدون آنکه انسان کم‌ترین خستگی از آن احساس کند». «و همه این معنی را قبول دارند که قرآن با رساترین و فصیح‌ترین زبان و به لهجه قبیله قریش که نجیب‌ترین و مؤدب‌ترین عرب‌هایند، نازل شد ... و پر از درخشنده‌ترین شکل‌ها و محکم‌ترین تشبیه‌ها است» (همان،‌ 252).

ج: دیدگاه‌های جامعه‌شناختی: دیدگاه اندیشمندانی که عقاید خود درباره قرآن را با دید جامعه‌شناختی بیان می‌کنند.

1. جی مارگولیوت

«اقرار می‌کنم که قرآن مهم‌ترین موقعیت را در میان کتاب‌های مذهبی جهان به خود اختصاص داده است. گرچه قرآن در این طبقه‌ ادبیاتی جوان‌ترین اثر به حساب می‌آید؛ تأثیر شگرفی را که بر عده‌ زیادی از مردم گذاشته است،‌ همچنان به دیگران ارزانی می‌دارد. این کتاب برای اولین بار از افراد ناهمگون قبایل صحرایی در شبه جزیرة عرب، امتی از قهرمانان ساخت و آنان نیز به نوبه‌ خود اقدام به ایجاد چنان سازمان‌های وسیع سیاسی مذهبی در جهان اسلام نمودند که یکی از بزرگ‌ترین نیروهایی است که اروپا و غرب برای آن حساب ویژه‌ای باز نموده‌اند» (قرآن و دیگران، 13؛ وات، مونتگمری، تأثیر اسلام بر اروپای قرون وسطا، 43).


2. جان دیون پورت

«قرآن تا آن حد معجزة جاوید شناخته شده است که محمد آن را دلیل قوی و مؤید رسالتش اعلام نمود و آشکارا فصیح ترین مردان آن روز عربستان را به مبارزه دعوت نمود تا یک سوره مانند قرآن بیاورند. قرآن مانند اناجیل نیست که فقط به عنوان میزان و شاخصی درباره‌ عقاید دینی، عبادت و عمل پیروان آن شناخته شده باشد؛ بلکه دارای مکتب و روش سیاسی نیز هست. کلیه‌ مسایل حیاتی و مالی با اجازه‌ همین منبع و مصدر قانون‌گذاری حل می‌شود. در میان محسّنات زیادی که قرآن به حق واجد آن است، دو نکتة بسیار مهم وجود دارد؛ یکی لحن تعظیم و تکریم هنگام ذکر نام خداوند و دیگری وجود نداشتن فکر، بیان یا داستانی خلاف تقوا یا حاکی از سوء اخلاق و بی‌عفتی و عدم طهارت که آن را معیوب و لکه‌دار نماید، در صورتی که با کمال تأسف این نواقص در موارد بسیار زیادی در کتب یهود دیده می‌شوند» (همان، 43).

3. دکتر گوستاولوبون مورخ بزرگ و مشهور فرانسوی

«قرآن که کتاب آسمانی مسلمانان است، به تعالیم و دستورات مذهبی منحصر نمی‌شود، بلکه مشتمل است بر دستورات سیاسی و اجتماعی، خیرات، نیکی، مهمان‌نوازی، اعتدال در خواهش‌های نفسانی، وفای به عهد، اکرام به والدین، کمک کردن به بیوه و یتیم و سرپرستی آنان، نیکی کردن در مقابل بدی و... که در موارد متعددی به آن‌ها تأکید شده، و در آن تمام این صفات و خصلت‌های پسندیده تعلیم داده شده است» (همان، 50).

د: دیدگاه‌های حقوقی و قانون‌گذاری: دانشمندانی که بر پایه حقوقی و قانون‌گذاری نظریاتی درباره قرآن ارائه کرده‌اند.

1. ویل دورانت (ت: 1885)

«رفتار دینی در قرآن شامل رفتار دنیوی نیز هست و همه امور آن از سوی خدا و به طریق وحی آمده است. قرآن مقرراتی شامل ادب، تندرستی، ازدواج، طلاق، رفتار با فرزندان و حیوان و بردگان، تجارت، سیاست، ربا، دین، عقود، وصایا، امور صناعت، مال، جریمه و مجازات و جنگ و صلح است. قرآن در جان‌های سالم، عقایدی آسان و دور از ابهام پدید می‌آورد که از رسوم و تشریفات ناروا و قید بت‌پرستی و کاهنی آزاد است. قرآن اصول نظم جمعی و وحدت اجتماعی را در بین مسلمانان استوار کرده است» (اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، 45).

2. ادوارد گیسبون

«قرآن دستور عمومی و قانون اساسی مسلمین است؛ دستوری است شامل مجموعه قوانین دینی، اجتماعی مدنی، تجاری، نظامی، قضایی، جنایی و جزایی» (اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، 60؛ وات، مونتگمری،‌ همان، 100).

3. هربرت جرج ولز

«قرآن بهترین راهنمای یک عقیده‌ قلبی یعنی توحید و اخلاق فاضله است. شاید نیروی معنوی این کتاب منحصر به سادگی اوامر و نواهی آن باشد؛ چنان که گاهی یک کلمه‌ آن چند حقیقت را در بر می‌گیرد. قرآن کتاب علمی، دینی، اجتماعی، تربیتی، اخلاقی و تاریخی است. مقررات و احکام آن با اصول قوانین و مقررات دنیای امروزی هماهنگ و برای همیشه قابل پیروی و عمل است» (تابش اسلام در اروپا، 133).

برای درک بهتر تأثیرگذاری قرآن بر بشر جا دارد آرای 2 تن از شخصیت‌های مشهور تاریخ را بیان کنیم.

1. ناپلئون بناپارت (1821 ـ 1769)

«قرآن به تنهایی عهده‌دار سعادت بشر است. امیدوارم آن زمان دور نباشد که من بتوانم همه دانشمندان و تحصیل کردگان تمامی کشورها را با یکدیگر متحد کنم و نظامی یک نواخت، فقط بر اساس اصول قرآن مجید که اصالت و حقیقت دارد و مردم را به سعادت می‌رساند، تشکیل دهم» (اعترافات دانشمندان بزرگ جهان؛(Courville, Mathieu, the Next Step in Studying Religion)

2. آلبرت اینشتاین (1955 ـ 1879)

«قرآن کتاب جبر یا هندسه یا حساب نیست، بلکه مجموعه‌ای از قوانین است که بشر را به راه راست، راهی که بزرگ‌ترین فلاسفه دنیا از تعیین و تعریف آن عاجزند، هدایت می‌کند» (همان، 66؛ (Courville, Mathieu, 124.

بررسی دیدگاه‌ها

نگاهی موشکافانه‌ به دیدگاه‌های این بزرگان روشن می‌سازد که نظر آنان از دو چشمه جاری شده است.

الف) نظرات برگرفته از زمینه علمی ـ تحقیقاتی: به طوری که افراد با استفاده از پیشینه علمی خود در زمینه آموزش و پژوهش، اتفاقات و پدیده‌های هستی (Universal Phenomena) را تحلیل کرده و در مورد آن نظر داده‌اند.

(Carrette Jeremy, Religion and Critical Psycology, p: 163)

برای مثال دکتر جزینه فرانسوی که مدت‌ها با علوم پزشکی سروکار داشت، علت اصلی مسلمان شدن خود را دریافت دقیق‌ترین نوع قوانین طبیعی (Natural Laws) از قرآن کریم می‌داند که نمونه‌ای منحصر به فرد و ستونی است.‌ این دست از نظرات را در اظهارات بزرگانی چون گوته، هانری کربن و... می‌توان دید.


دمـــت گــــرم بچـــه مذهــبی

| دوشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۶:۵۵ ب.ظ | ۰ نظر

 دمـــت گــــرم بچـــه مذهــبی 


 بچه مذهبی که باشی ممکنه از دیگران متلک بشنوی و سکوت کنی



 ممکنه خیلی مرفه تر از تو باشن اما بهت بگن حق ما رو تو خوردی و مملکت دست شماس



 ممکنه تو جمع خونوادگی تو جمع رفقا همکلاسی ها و......بهت توهین کنن چون همه مملکت بخاطر شماست 



🔵👈ممکنه که توی یه جمعی باشی که ۹۰% انقلابی باشن ولی جواب اون ۱۰% ضد انقلاب رو ندن(چون میدونن اونا ارزش حرف زدن ندارن)



 ممکنه بفهمی فکر میکنن از تو بیشتر میدونن و تو به اصطلاح تو باغ نیستی



و این در حالی باشه که همممه اینها رو بتونی جواب آبدار بدی


 ولی سکوت کنی

وتنها اگر لازم شد، جواب منطقی بدی


 ولی همه اینارو به جون بخری که فقط "بچه حزب اللهی" باشی!


آره داداش؛ ما بچه مذهبی ها همه همینطوری هستیم، پس دمتون گرم بچه مذهبی ها




غرب زده ها از چه کسی تقلید می کنند

| دوشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۶:۴۱ ب.ظ | ۲ نظر

 از چه کسی تقلید می کنند؟


جملات چه کسانی را منتشر می کنند؟


زندگی شخصی، اندیشمند معروف غربی که در فضای مجازی روشنفکران به او استناد می کنند!


برتراند راسل: هیچ گاه نتوانستم خودارضایی را ترک کنم.


رابطه ای که منجر به جنون شد!




برتراند راسل چهار بار ازدواج کرد و تعداد بسیار بیشتری معشوقه داشت.


 نخست در ۱۸۹۴ با آلیس پیرسال اسمیت ازدواج کرد اما بعد از چند سال دل به زن دیگری بست و آلیس را رها کرد. در ۱۹۲۱ از آلیس طلاق گرفت و با دورا راسل (بلک) ازدواج کرد و آن دو صاحب دو بچه شدند. ۱۴ سال بعد و پس از اینکه دورا از یک فعال سیاسی چپ گرای آمریکایی به نام بری وارد باردار شد. از دورا نیز جدا شد و این دو تا آخر عمر با هم دشمن بودند.


 این دشمنی وقتی دورا برای فرزندی که از کس دیگری باردار شده بود شناسنامه ای با نام خانوادگی راسل گرفت، شدیدتر هم شد. راسل به فاصلهٔ یک سال بعد از طلاق از دورا با پاتریشیا (پیتر) هلن اسپنس ازدواج کرد که در آن موقع تنها 21 سال داشت. 


در ۱۹۵۲ از پاتریشیا هم جدا شد. همان سال با ادیث فینچ ازدواج کرد که تا پایان عمر با او بود. 


فرزند وی جان پس از اینکه متوجه شد راسل با همسرش ارتباط دارد دچار جنون شد.


 بانو اوتولاین مورل بیش از همه زنان دیگر در زندگی راسل حضور داشت.




 افکار و ذهن خود را به چه کسانی می سپارید؟




منابع:



راجرز، ن.، تامپسون، م. (1393). فیلسوفان بدکردار. ترجمه احسان شاه قاسمی. تهران: انتشارات امیرکبیر


Ward, H. (2003). A man of small importance: My father Griffin Barry. Debenham: Dormouse Books.